در این بخش سریال های ناتمام نمایش خانگی را مرور میکنیم.در سالهای گذشته تولید و پخش چندین سریال در شبکه نمایش خانگی نیمه کاره رها شده و مخاطب علیرغم پرداخت حق اشتراک در میانه یک قصه نصفه و نیمه رها میشود و هیچ مرجع قانونی برای ایفای حق مخاطب وجود ندارد. امروز با سریال های ناتمام نمایش خانگی آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.
نیمه رها کردن تولید سریالها در شبکه نمایش خانگی این روزها گویی امری چندان غیرمعمول هم تلقی نمی شود.به طوری که هر بار که مخاطب تماشای یک سریال جدید در شبکه نمایش خانگی را آغاز میکند، نمی داند که قرار است با داستانی کامل مواجه باشد یا ممکن است از اواسط داستان به دلایل مختلفی نظیر مشکلات مالی، به تفاهم نرسیدن بازیگران اصلی با تهیه کننده و یا مشکلات ممیزی، به یک باره متوقف شده و یا تغییر مسیر دهد.
در این میان ضمانت اجرایی چندانی هم برای درست و منطقی تمام شدن سریالها وجود ندارد و حق مخاطبی که در این فضا باید برای تماشای هر قسمت هزینهای را متقبل شود، نادیده گرفته میشود.
شاید بخشی از این قضیه را بتوان به اختلاف ارشاد و صدا و سیما بر سر مدیریت و نظارت بر تولیدات شبکه نمایش خانگی هم نسبت داد؛ خلا ایجاد شده ناشی از این اختلاف، دست سازندگان را برای تخلفاتی از این دست باز گذاشته است.
اختلاف نظرها و تمرکز بیشتر حول محور مجوز تولید و پخش، محتوای سریال و ممیزی میچرخد و ساز و کار چندان مشخصی برای تعهد سازندگان در قبال ساخت درست و کامل سریال وجود ندارد و یا اگر وجود دارد، آنطور که باید و شاید اجرایی نمی شود.
سریالهای ناتمام و هزینه و وقتی که از مردم تلف میشود! این اتفاقی است که از ابتدای آغاز به کار شبکه نمایش خانگی رخ داده و حالا با رونق گرفتن این شبکه بیشتر به چشم میآید. شبکه نمایش خانگی از همان ابتدای آغاز به کار با حاشیههای فراوانی همراه بود. یک دورهای تنها معضل این شبکه سریالهایی بودند که پایانشان رها میماند. معضلی که اخیرا هم برای یک سریال پیش آمده و بهانهای برای نوشتن این گزارش شده است.
لیست سریال های ناتمام نمایش خانگی
سریال ناتمام رقص روی شیشه و تضییع حق مخاطبان
یکی از سریال های ناتمام نمایش خانگی ، سریال رقص روی شیشه است. در سال ۱۳۹۷ وقتی نخستین قسمتهای سریال «رقص روی شیشه» منتشر شد، به نظر میآمد این سریال عاشقانه به کارگردانی مهدی گلستانه و با حضور بازی بازیگران نام آشنای سینما همچون: بهرام رادان، مهتاب کرامتی و امیر آقایی، جزو سریالهای موفق شبکه نمایش خانگی باشد. همه چیز خوب پیش میرفت، بازیها، طراحی صحنه، داستان و فضای سریال به کلی قابل قبول و مجذوب کننده بود.
مهدی گلستانه کارگردان این سریال بود که در نیمه راه بازیگران با او به سبب پرداخت نشدن دستمزدهایشان به مشکل خوردند. بعد از پخش چند قسمت ابتدایی شایعاتی به گوش میرسید درباره اینکه بازیگران سریال با پروژه به مشکل خوردهاند و تکلیف ادامه فیلمبرداری این سریال مشخص نیست. با این وجود اما باز هم پخش هفتگی این سریال ادامه داشت و درحالیکه بازیگران سریال بعد از مدتی فیلمبرداری را رها کرده بودند، همچنان سریال تا قسمت دوازدهم پیش رفت و قسمت دوازدهم به عنوان قسمت آخر در حالی پخش شد که از یک جایی به بعد به سبک نمایشهای رادیویی، پایان فیلمنامه به صورت نریشن روی تصاویر خوانده شد.
در آن زمان جدایی بازیگران اصلی از پروژه به خاطر مسائل مالی و عمل نکردن سرمایه گذار به تعهداتش، علت ناقص ماندن «رقص روی شیشه» عنوان شد.
در آن زمان حتی خبرهایی درباره شکایت حقوقی بهرام رادان از سازندگان و در ادامه پلتفرم های پخش کننده به گوش رسید و توسط وکیل این بازیگر هم تایید شد.
سازندگان «رقص روی شیشه» برای اینکه بتوانند نقطه پایانی را برای سریال متصور شوند، درست در زمانی که کنجکاوی مخاطب درباره سرنوشت شخصیتها به اوج رسیده بود، در قسمت دوازدهم با استفاده از داستان گویی یک راوی، سرنوشت شخصیتها را بازگو کردند و بدین صورت پایانی نامطلوب و توهین آمیز را برای مخاطبان سریال بر جای گذاشتند.
یک افتضاح برای شبکه نمایش خانگی که حسابی مخاطبان آن را عصبانی و سرخورده کرد. مخاطبی که دوازده هفته، هفتهای ۱۰هزارتومان از جیبش رفته بود، حالا هم مبلغی حدود ۱۲۰هزارتومان از دست داده بود و هم هر هفته زمانی را صرف تماشای سریالی کرده بود که در نهایت ناتمام مانده بود. اتفاقی که هنوز هیچکس توضیحی برای آن ارائه نداده است.
سریال ناتمام قهوه تلخ، پایان تلخ برای مخاطب پس از ۱۰۲ قسمت
«رقص روی شیشه» اما تنها نمونه از سریال های ناتمام نمایش خانگی نبوده است، پیش از این هم در سریالهای شبکه نمایش خانگی شاهد رخ دادن چنین اتفاقی بودهایم.
«قهوه تلخ» جزو نخستین سریال های شبکه نمایش خانگی است که با استقبال خوبی هم مواجه شد. سال ۸۹ مهران مدیری که با تلویزیون گویا به پایان راه رسیده بود، سریال طنزی را با درونمایه تاریخی به نام «قهوه تلخ» از شبکه نمایش خانگی پخش کرد.
روند تولید این سریال طبق روال ادامه داشت تا اینکه به یکباره از نیمه راه به تکرار افتاد و روند اهدای جوایزی که در هر قسمت به مخاطبان داده میشد هم با تاخیر انجام شد، سپس اخباری مبنی بر اختلاف مدیری با برادران آقاگلیان (تهیهکنندگان ثابت کارهای مدیری) مطرح شد و در نهایت قهر بازیگران و جمع نشدن سر و ته قصه با این همه شخصیت باعث شد که مخاطبان سرخورده شدند.
هنوز یادمان هست، در دهه ۸۰ وقتی «قهوه تلخ» مهران مدیری نیمه کاره رها شد، تا سالها به عنوان یک منفی بزرگ در کارنامه این کارگردان باقی ماند.
مخاطبی که تماشای سریال طنزی از این دست را تفریحی برای اوقات فراغت خود میدانست، پس از تماشای ۱۰۲ قسمت به یکباره خود را فریب خورده و بازنده میپندارد و دیگر انگیزهای برای تماشای سریالهایی از این دست ندارد، چرا که هزینه بسیاری کرده است اما در آخر چیزی عایدش نشده و تمام سرمایه و وقتش بیهوده تلف شده است.
مدیری بابت ناتمام ماندن این سریال طنز مجبور به عذرخواهی از مخاطبان و ارائه توضیحات درباره شرایط پیش آمده شد و با این حال بسیاری او را عاملی برای بی اعتمادی مخاطب به سریال های شبکه نمایش خانگی دانستند که آن روزها تازه داشتند قد علم می کردند.
بیش از صد قسمت از این سریال که فضایی تاریخی و فانتزی داشت، در شبکه نمایش خانگی منتشر شد اما در نهایت چند قسمت پایانی این سریال پخش نشد و سریال بدون پایان متوقف شد. هر سه قسمت «قهوه تلخ» که در یک بسته عرضه میشد حدود ۲۵۰۰تومان برای مخاطب تمام میشد.
مهران مدیری در پاسخ به انتقادهای مردم و رسانهها به ناتمام ماندن «قهوه تلخ» در آن سالها گفته بود:
«حق شماست که بدانید چرا «قهوه تلخ» قسمت پایانی نداشت و به برخی تعهدات خودش عمل نکرد. اما من بعضی چیزها را میتوانم بگویم و بعضی چیزها را نمیتوانم بگویم. در ابتدا میگویم که همیشه حق با شماست، این ها مشکلات من است مشکل شما نیست.
بدانید که این را میدانم. چند سال قبل که شبکه نمایش خانگی اختراع شد هیچکس نمیدانست این کار آنقدر سخت و پیچیده است.
موضوع قاچاق،لو رفتن دی وی دی، نظارت کیفی و فنی، تولید، تبلیغات و اطلاع رسانی، تکثیر و از همه سخت تر موضوع توزیع و پخش این کار در سراسر ایران به فاصله از صبح تا شب، وجود دارد و ما وقتی وارد شدیم فهمیدیم چقدر سخت و پیچیده است.
۱۰۲ قسمت از «قهوه تلخ» ساخته و پخش شد. فقط چند قسمت آخر ماند یعنی می توان گفت فقط فینال این کار ماند که به مشکل برخورد.
حتما یک اتفاقی افتاده که «قهوه تلخ» قسمت آخر نداشت چرا فقط این یک کار قسمت آخر نداشت؟ حتما اتفاقات عجیبی افتاده که این کار ته نداشت. اما دوباره میگویم این ها مشکلات من است حق همیشه با شماست.»
سریال عشق تعطیل نیست یکی از سریال های ناتمام نمایش خانگی
«عشق تعطیل نیست» به کارگردانی بیژن بیرنگ یکی دیگر از سریال های ناتمام نمایش خانگی است، سریالی که قرار بود در ۲۶قسمت تولید و مقابل دیدگان تماشاگران قرار بگیرد اما ساخت آن پس از پنج قسمت به یکباره متوقف شد.
حضور بازیگران محبوبی چون محمدرضا گلزار و مهناز افشار برگ برنده این سریال به شمار میآمد اما شرایط به گونهای رقم خورد که این سریال هم به جرگه سریال های ناتمام نمایش خانگی که برای مدتی با وقت و پول مخاطبان بازی کردهاند بپیوندد. محمدرضا گلزار و بیژن بیرنگ هر کدام با مصاحبه با رسانههای مختلف سعی کردند دیگری را مقصر این اتفاق بدانند اما آنچه در این میان مشخص بود مخاطبی بود که سرمایه و وقتش را بار دیگر در شبکه نمایش خانگی به هدر داده بود.
این سریال که پخشش را در سال ۱۳۹۳ آغاز کرد، قرار بود در ۲۶ قسمت منتشر شود اما پس از پخش پنج قسمت متوقف شد و بیرنگ در توضیحاتی شلوغ و پرکار بودن دو بازیگر سوپراستار و اینکه همزمان در چند پروژه حضور داشتهاند را از دلایل ناکامی «عشق تعطیل نیست» عنوان کرد.
سریال ناتمام جزیره
سریال «جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم، کارگردان باسابقه تلویزیون، سال گذشته در ۱۴ قسمت منتشر شد.این سریال یکی از عجیب ترین سریال های ناتمام نمایش خانگی بود.
این سریال به طور ناگهانی و در حالی که گرههای باز نشده زیادی در داستانش وجود داشت به پایان رسید و از قضا ساخت فصل دومی هم در کار نبود.
شادی مختاری بازیگر این سریال، بعد از پخش آخرین قسمت از «جزیره»، با انتشار پستی در اینستاگرام نوشته است:
«امروز یکشنبه است و برخلاف یکشنبههای پیش،جزیره پخش نشد!چرا؟؟ چون هفته گذشته، در قسمت ۱۴ به پایان رسید…!
اما یک سال پیش که همهچیز شکل دیگری بود و ما خوشبین به همهچیز و همهکس، گمان میکردیم بیش از ۲۵ هفته مهمان خانههایتان خواهیم بود…اما اوضاع آنطور که تصور میکردیم پیش نرفت، تخم مرغها یکی یکی شکستند و از ابتدای زمان تولید هرروز ماجرای تازهای پیش آمد…»
سریال مردم معمولی یکی دیگر از سریال های ناتمام نمایش خانگی
سریال «مردم معمولی» به کارگردانی رامبد جوان، اگر چه در ۲۰ قسمت منتشر شده اما حذف شش قسمت از این سریال و شروع دوباره آن از قسمت هفتم، مخاطبانش را متعجب کرد.
جوان و گروهش بعد از پخش شش قسمت، وقتی با موج انتقادها نسبت به سریال مواجه شدند، در حرکتی کم سابقه تصمیم گرفتند شش قسمت منتشر شده را از پلتفرم پخش کننده پاک کرده و سریالی که چند هفته منتشر شده را از اول شروع کنند!
سریال ناتمام قبله عالم
قبلهٔ عالم یک مجموعهٔ نمایش خانگی ایرانی به کارگردانی حامد محمدی است که نامش در فهرست سریال های ناتمام نمایش خانگی آمده است. این سریال دربارهٔ زندگی ناصرالدینشاه قاجار ساخته شدهاست. قسمت نخست این سریال در ۱۰ مرداد ۱۴۰۰ از طریق پلتفرم فیلیمو منتشر شد. در این سریال محمدرضا علیمردانی به عنوان راوی در نقش امیرکبیر حضور دارد. در ٢١ مهر ١۴٠٠ پخش سریال «قبلهعالم» به دلیل ممیزیهای فراوان و برای احترام به مخاطبان متوقف میشود. سریال قبله عالم از روز نخستِ پخش تا به امروز در فرایند تولید و ممیزی دچار چالشهای فراوان شد، بهگونهای که پیوستگی خود را از دست داد و بخش عمدهای از هر قسمت سریال مورد حذف قرار گرفت. بنابراین فیلیمو تصمیم گرفت قسمت هفتم قبله عالم، قسمت پایانی آن باشد و پخش آن به طور کامل متوقف شود.
سریال شهرک کلیله و دمنه از آخرین سریال های ناتمام نمایش خانگی
«شهرک کلیله و دمنه» یکی از آخرین سریال های ناتمام نمایش خانگی که با وجود حضور کارگردان محبوب کودک و نوجوان؛ مرضیه برومند در مقام کارگردان یکباره متوقف شد. اگرچه تهیهکننده این سریال میگوید «کلیله و دمنه» تمام شده است و توقف یکباره معنی ندارد، اما مرضیه برومند، کارگردان باسابقه مجموعههای عروسکی که پیشتر تولید سریالهایی چون خونه مادربزرگه، قصههای تابهتا و مدرسه موشها را در کارنامه دارد در آخرین اظهار نظر خود تاکید کرد که سریال شهرک کلیله و دمنه به دلایل متعددی نیمهکاره مانده است و قرار هم نیست ادامه آن ساخته شود.
یکی از حواشی این مجموعه که اولین پروژه مرضیه برومند برای شبکه نمایشبود، ایجاد پویشی با عنوان «مجموعه نمایشی شهرک کلیله و دمنه بازبینی شود» از سوی برخی کاربران در فضای مجازی بود. برخی مخاطبان به دلیل آنچه ارائه محتواهای آموزشی نادرست در این مجموعه برای کودکان میخواندند، خواستار جلوگیری از پخش شده بودند.
از عاشقانه تا ابله، تمام شدههای ناتمام
در فهرست سریال های ناتمام نمایش خانگی میتوان نام سریالهایی چون «عاشقانه» ساخته منوچهر هادی و «ابله» به کارگردانی کمال تبریزی را هم قرار داد، چرا که با وجود آنکه ناتمام نماندند اما همانطور که پیشتر هم اشاره شد در نهایت برای آنکه متهم به رها کردن پروژه نشوند پایان دم دستی را برای سریال رقم زدند که اعتراض مخاطبان را هم به همراه داشت.
«عاشقانه» در ۱۶ قسمت وارد بازار شبکه نمایش خانگی شد و توانست مخاطبانی را جذب کند اما در نهایت پایان سریال با حاشیه همراه بود. این سریال اما از همان قسمتهای ابتدایی با حاشیه همراه بود. از اختلاف تهیهکننده اول سریال مهدی گلستانه با سرمایهگذار سریال تا انتقادات پرشمار مخاطبان به محتوای سطحی سریال و گافهای پرشمارش. انتقاداتی که در چند مرحله منوچهر هادی را به واکنش واداشت و در نهایت به منتفی شدن ساخت فصل دوم و پایانبندی سطحی فصل اول منجر شد.
«ابله» هم قرار بود تکرار تجربه نسبتا موفق «شاهگوش» داود میرباقری باشد، سریالی که قرار بود با کمال تبریزی به موفقیت برسد. اما به جز یکی دو قسمت نخست نتوانست برای مخاطبان تازگی داشته باشد. ایراد کار «ابله» این بود که میگفتند برای قشر مخاطب خاصی ساخته شده و البته کمال تبریزی هم در گفتوگویی در پاسخ به این سوال که چرا این سریال نتوانسته مخاطب را راضی کند گفت: «می دانستم «ابله» مخاطب خاص خودش را دارد منتهی آشنایی من با مخاطب شبکه نمایش خانگی زیاد نبود و علائق و سلیقه شان دستم نبود. قبل از این که شروع کنم چند قسمتی از «شاهگوش» را دیدم ؛ شاید راه درستش این بود که فیلم و سریال های دیگر را می دیدم. ولی فکر کردم این کار اول است و با تعامل با مخاطب به هدف مشخص می رسیم. قصد من این بود که یک تحول و ساختار شکنی ایجاد کنم و سراغ مدل های تکراری نروم. همین اندازه هم برای من قابل قبول است؛ خیلی ها سریال را دانلود کرده اند و میزان دانلودش بیشتر از فروش بوده. خودم «ابله» را خیلی دوست دارم ولی می پذیرم اگر قرار است کاری دیگر بکنم تحقیقات میدانی بیشتری داشته باشم .»
همین مسئله اما باعث شد تا سازندگان سر و ته این سریال را که قرار بود در ۲۴قسمت تولید و توزیع شود، در قالب ۱۴ قسمت هم بیاورند و این سریال هم از ناکامهای عرصه نمایش خانگی لقب بگیرد.
همچنین به فهرست سریال های ناتمام نمایش خانگی ، میتوان نام مجموعه هایی چون «نوبت لیلی» روحالله حجازی، «گیسو» ساخته منوچهر هادی، «میدان سرخ» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و سریال «سیاوش» به کارگردانی سروش محمدزاده را هم به فهرست سریالهای ناتمام شبکه نمایش خانگی اضافه کرد، مجموعه هایی که به نظر میرسد به دلایل مختلفی همچون ضعف فیلمنامه، کارگردانی، داستان های تکراری و…در جذب مخاطب ناکام مانده و از ادامه راه منصرف شدند.
هرچند سازندگان این سریال ها سعی کردند پایانی را برای خود متصور شوند اما پایان دم دستی و سرهم بندی شدهی سریالها از چشم مخاطبان شبکه نمایش خانگی دور نماند و سبب شد تا برای همیشه از این کارها هم به عنوان آثاری شکست خورده در شبکه نمایش خانگی یاد شود.
در پایان این سوال همچنان باقیست که جدای از حقوق مخاطبان شبکه نمایش خانگی در ناتمام ماندن سریالهایی که برای آن هزینه کردهاند چرا در هیچکدام این مجموعههای ناموفق و پروژههای شکستخورده که با هزینههای هنگفتی تولید شدهاند، سازندگان اعلام ورشکستگی نمیکنند؟ آیا این موضوع که همه عوامل تولید از کارگردانی گرفته تا تیم بازیگران دستمزدهای خود را در زمان تولید دریافت کردهاند و درحقیقت حضور یا میزان رضایت مخاطب فاکتور چندان مهم و موثری در گردش مالی چنین پروژههای نیست میتواند گزاره صادقی باشد؟
راهکاری برای حل این اوضاع
در واقع بیتوجهی به سلیقه، وقت و هزینهای که مخاطبان برای تماشای سریالهایی از این دست انجام میدهند و در نهایت اما با طبلی تو خالی رو به رو میشوند اتفاق ناخوشایند این روزهای شبکه نمایش خانگی ماست که اعتماد مردم را به محصولات این شبکه روز به روز از بین میبرد و مهمتر اینکه جیب مردم را در این شرایط اقتصادی نه چندان مطلوب خالی میکنند.
اما چه راهکاری میتوان برای این موضوع ارائه داد؟ شاید سادهترین راهکار همان چیزی باشد که در دنیا مرسوم است. پخش هر سریال تا زمان پایان فیلمبرداری آن به تعویق میافتد. اینگونه هم مخاطب از همان ابتدا میداند اگر یک سریال را تهیه کند حتما پایانی خواهد داشت و وقت و سرمایهاش به هدر نمیرود و هم سازندگان سریال درگیر کمبود زمان نمیشوند و با دقت و حساسیت بیشتری برای سریالها انرژی میگذارند.
اتفاقی که در دنیا هم رخ میدهد. مثلا سریال پرطرفدار «بازی تاج و تخت» تا زمانی که ساخت شش قسمت فصل آخر آن تمام نشده است وارد پروسه پخش و توزیع نمیشود، چرا که برای مخاطبینی که وقت میگذارند و منتظر تماشای سریال هستند ارزش قائل است، مسئلهای که در شبکه نمایش خانگی تا به امروز شاهد آن نبودهایم.
شاید اگر در هنگام ساخت سریال، فیلمنامه کامل آن مورد بررسی قرار بگیرد و سپس پروسه ساخت شروع شود و یا اگر صدور مجوز نمایش منوط به پایان فیلمبرداری یک فصل باشد، کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم، یا به قول سعید رجبی فروتن کارشناس این حوزه از کاربلدان حوزه سینما در ساخت سریال ها استفاده کنیم نه آنکه تنها به دلیل آوردن سرمایه هر کسی در جایگاه تهیه کنندگی قرار بگیرد.
البته رجبی فروتن نقش بازیگران را هم در مشکلات شبکه نمایش خانگی بیتاثیر نمیداند و معتقد است که باید بازیگران هم در چارچوب مشخصی فعالیت کنند، او در برنامه «هفت» هفته گذشته دراینباره گفته بود: «بخشی از این اتفاقات ناشی از خودرایی و بعضا مانوری است که بازیگران برای خودشان قائل میشوند. سریالهایی وجود داشته که بازیگر حتی برای نامی که قرار است برای شخصیتش در فیلم گذاشته شود دخالت کرده و حتی برخی بازیگرها به خودشان اجازه دادند دیالوگ بنویسند.» که البته این موضوعی است که از حوصله این گزارش خارج است.