در این بخش از بازیگرنیوز همه چیز در مورد جشنواره اسکار و بازیگران ایرانی نامزد اسکار و تمام فیلم های ایرانی نامزد اسکار را شرح داده ایم. با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
تنها بازیگر ایرانی برنده جایزه اسکار کیست ؟
اولین فیلم ایرانی برنده اسکار کدام بود ؟
کدام یک از فیلم های اصغر فرهادی برنده اسکار شده اند ؟
جشنواره اسکار
جایزههای آکادمی اسکار (انگلیسی: Academy Awards) یا اسکار (انگلیسی: Oscars)، جایزههایی برای شایستگیهای هنری و فنی در صنعت فیلم هستند. این جایزهها، به عنوان پرآوازه و نیکنامترین جایزهها در صنعت سرگرمی شناخته میشوند. این مراسم یکی از شاخصترین مراسمهای اهدای جوایز در جهان است و بزرگترین جایزه در زمینهٔ سینما میباشد و هر ساله در بیش از ۱۰۰ کشور جهان بهصورت زنده پخش میشود. جایزهٔ اسکار یکی از نه جایزه از جایزههای آکادمی است. جایزههای آکادمی در بخش رسانه به عنوان قدیمیترین مراسم اهدای جوایز بهشمار رفته و جوایزی همچون جایزه گرمی (برای موسیقی)، جایزه امی (برای تلویزیون) و جایزه تونی (برای تئاتر) پس از آن شکل گرفتند. آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک توسط لویی بی میر مدیر استودیو مترو گلدوین مایر ایجاد شد.
نخستین مراسم اسکار در روز پنجشنبه، ۱۶ مه ۱۹۲۹ در هتل روزولت در هالیوود، کالیفرنیا برگزار شد. جوایز آکادمی برای اولین بار در سال ۱۹۳۰ در رادیو و در سال ۱۹۵۳ برای اولین بار در تلویزیون پخش شد. واپسین دوره جوایز آکادمی، نود و یکمین دوره جوایز اسکار در سالن تئاتر دالبی هالیوود، لس آنجلس برگزار شد.
پیشینه
نخستین مراسم اسکار در ۱۶ می ۱۹۲۹ در مراسم شام خصوصی در هتل روزولت هالیوود با حضور حدود ۲۷۰ تماشاگر برگزار شد. بهای بلیت مراسم بعدی که در هتل میفر برگزار شد که ۵ دلار بود. ۱۵ تندیس کوچک به بازیگران، کارگردانان و دیگر عوامل صنعت فیلمسازی آن زمان برای گرامی داشت فعالیتشان طی سالهای ۱۹۲۷–۱۹۲۸ اهدا شد. اسامی برندهها از سه ماه قبل اعلام میشد که این رویه در دومین مراسم اسکار در سال ۱۹۳۰ تغییر کرد. از آن زمان و در ۱۰ سال نخست نتایج برای انتشار عمومی در ساعت ۱۱ شب برگزاری مراسم به روزنامهها داده میشد. این شیوه تا زمانی که لس آنجلس تایمز نام برندهها را پیش از شروع مراسم اعلام کند ادامه یافت. در نتیجه آن، آکادمی از سال ۱۹۴۱ اسامی برندگان را در نامهای مهر و موم شده اعلام میکرد و مراسم از تئاتر کداک پخش میشد.
مؤسسهها
نخستین برندهٔ اسکار بهترین بازیگر مرد امیل یانینگز بود که به دلیل نقشآفرینی در فیلمهای آخرین فرمان و راهی که همه میروند اسکار را از آن خود کرد. امیل پیش از مراسم به اروپا بازمیگشت از این رو آکادمی با اهدای زودتر جایزه به او موافقت کرد. این موضوع او را نخستین برنده جایزه اسکار در تاریخ کرد.
فیلم بو ژست محصول سال ۱۹۳۹ تنها فیلم غیر مستندی است که چهار برنده اسکار بهترین بازیگر یعنی گری کوپر، ری میلند، سوزان هیوارد و برودریک کرافورد را در نقشهای اصلی در اختیار داشت.
در مراسم بیست و نهم که در ۲۷ مارس ۱۹۵۷ برگزار شد بخش انتخاب بهترین فیلم خارجی زبان نیز ایجاد گردید. از سال ۱۹۷۲ تصمیم گرفته شد که مراسم اهدای جوایز با جایزه بهترین فیلم به پایان برسد. در مراسم هفتاد و چهارم که در سال ۲۰۰۲ برگزار شد، برای اولین بار جایزه اسکار بهترین پویانمایی نیز اضافه گردید و اهدا شد.
لیستی از بازیگران ایرانی نامزد اسکار
شهره آغداشلو
شُهره آغْداشْلو با نام اصلی شهره وزیریتبار (زادهٔ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۱) بازیگر ایرانی سینما و تلویزیون و از بازیگران ایرانی نامزد اسکار است. او نام خانوادگی «آغداشلو» را به خاطر مخالفت خانوادهٔ پدریاش با داشتن نام خانوادگی آنان و پس از ازدواج با آیدین آغداشلو انتخاب کرد. وی در سال ۲۰۰۳ میلادی، نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن برای بازی در فیلم خانهای از شن و مه شد. شهره آغداشلو همچنین در سال ۲۰۰۹ میلادی، برای بازی در نقش مکمل زن در مجموعهٔ تلویزیونی خانهٔ صدام، موفق به دریافت جایزهٔ معتبر اِمی شد.
شهره آغداشلو پیش از انقلاب ایران، در سه فیلم مطرح آن زمان بازی کرد و با سه کارگردان بزرگ سینمای ایران، عباس کیارستمی، علی حاتمی و محمدرضا اصلانی همکاری داشت. او در بحبوحهٔ انقلاب ۱۳۵۷ ایران و در ژانویهٔ ۱۹۷۹ میلادی و زمانی که هنوز دولت شاپور بختیار بر سر کار بود از ایران خارج شد و از طریق ترکیه به لندن و سپس به آمریکا رفت و به اتفاق همسرش، هوشنگ توزیع، در نمایشهای متعددی بازی کرد. وی، با آن که چندین بار برای اجرای نمایش به دربار دعوت شد و با محمدرضا شاه و فرح دیبا در کاخ نیاوران دیدار کرد، شخصیت شاه را در بین جوانان آن زمان «مردمی» نمیداند و سبب این بیگانگی را تحصیلات شاه در سوئیس و نه در دارالفنون ایران میپندارد. وی پس از نامزدی جایزه اسکار اقدام به نوشتن زندگینامه و خاطرات خود کرد که در سال ۲۰۱۳ به زبان انگلیسی با عنوان کوچهٔ عشق و یاسمنهای زرد در آمریکا منتشر شد.
هوشنگ توزیع میگوید:
شهره زن آزاده و بازیگر خارقالعادهای است. من به زوایای بازیگری شهره آگاه هستم. صادقانه بگویم من بازیگری مثل شهره در عمرم ندیدم. من بازیگرهای زن ایرانی را دوست دارم. مثلاً سوسن تسلیمی دوست من است و بازی اش را میپسندم. نمیخواهم بگویم شهره از همه بهتر است اما زحمتی که برای نقشش میکشد تحسینبرانگیز است. شهره هم عاشق کارش است و هم استعداد زیادی در بازیگری دارد؛ ولی شاید مهمترین تفاوت شهره با بقیه بازیگران این باشد که وقتی نقشی را قبول میکند، فقط به هنر بازیگری که دارد اکتفا نمیکند. بلکه برای آن نقش مدتها وقت میگذارد، به دقت دربارهاش تحقیق میکند و سعی میکند تمام زوایای پیدا و پنهان آن شخصیت را بشناسد و با آن ارتباط کامل برقرار کند.
خانهای از شن و مه محصول سال ۲۰۰۳ کمپانی دریمورکز در هالیوود است. نقشآفرینان اصلی این فیلم بن کینگزلی، جنیفر کانلی، ران الدارد و شهره آغداشلو هستند.
فیلم بر اساس داستانی از Andre Dubus III، نویسنده آمریکایی ساخته شدهاست. این فیلم نخستین فیلم وادیم پرلمان، کارگردان اوکراینی-آمریکایی است.
داستان فیلم
داستان در اوایل دهه ۹۰ میلادی صورت میگیرد. امیر مسعود بهرانی (به بازیگری بن کینگزلی) یک سرهنگ نیروی هوایی شاهنشاهی ایران در پی انقلاب ۱۳۵۷ همراه با همسرش نادیا (به بازیگری شهره آغداشلو) و پسر نوجوانش اسماعیل به آمریکا کوچ میکند و در سانفرانسیسکو ناگزیر میشود برای ادامه زندگی به سبک اشرافی گذشتهاش به کارهای سخت روی آورد. وی با دیدن آگهی حراج یک خانه در نزدیکی ساحل، به خرید خانهای کوچک و دنج مبادرت میکند که از سوی شهرستان آن ناحیه به حراج گذاشته شده بوده. ساکن اصلی آن خانه زنی جوان و افسرده بنام کاترین (بازیگری جنیفر کانلی) است که همسرش او را ترک کرده و خانه از پدرش به او رسیدهاست. اما کاترین به دلیل عدم توجه به پرداخت مالیاتهای سالیانهٔ به شهرستان، خانه را از دست داده، و اکنون بهرانیها ساکن آناند. کاترین و خانواده سرهنگ بهرانی در واقع بدون آنکه هیچیک تقصیری داشته باشند در تلاش برای تصاحب آن خانه، با هم در تقابل قرار میگیرند.
یک پلیس محلی بنام ستوان لستر (بازیگری ران الدارد) با دیدن کاترین عاشق او میشود، تا حدی که زن و فرزندان خود را ترک کرده، و برای پسگیری خانهٔ سابق کاترین، خانواده سرهنگ بهرانی را بهطور غیرقانونی در فشار میگذارد، اما کار به جایی نمیبرد.
نهایتاً، کاترین به خانه سابق خود رفته، و در آنجا اقدام به خودکشی میکند، اما خانواده بهرانی به موقع از این اقدام او جلوگیری میکنند. لستر از این حادثه مطلع گشته، و خانواده بهرانی را با تهدید اسلحه درون خانه خودشان در توالت زندانی میکند.
ستوان لستر در حال تهدید سرهنگ بهرانی. اسماعیل در پشت آنها ایستاده.
صبح روز بعد، و پس از سپری کردن شب در توالت، سرهنگ بهرانی به لستر قول میدهد که خانه را به شهرستان باز بفروشد تا کاترین بتواند سعی کند آن را به نحوی از شهرستان پس گیرد. در ساختمان شهرداری، و قبل از امضای سند، لستر با ضرب و شتم به بهرانی هشدار میدهد که اگر کلکی توی کارش باشد، آنها را به خاک سیاه خواهد نشاند. اسماعیل (پسر بهرانی) در آن هنگام سریعاً اسلحه کمری را از لستر گرفته و به او نشانه میرود. اوضاع وخیم میشود و اسماعیل در این گیرودار توسط دو پلیس دیگر در آن نزدیکیها که سروصداها را شنیدهاند بهطور اشتباهی تیر میخورد و راهی بیمارستان میشود. در بیمارستان، بهرانی به سجده افتاده و با خدا نذر میکند که اگر پسرش جان سالم بدر برد، خانهٔ کاترین رو بدن گرفتن هیچ هزینه ای بهش بدهد، اما اسماعیل در همان دم در بیمارستان میمیرد.
لستر به زندان میافتد، و بهرانی که از مرگ پسرش دیوانه شدهاست به خانه بازمیگردد و بدون بازگو کردن وقایع به نادیا لبخند میزند و میگوید: «وقتش فرا رسیده که به اصفهان بازگردیم»، و از اینکه او را سالها از وطنش دور کرده ازو پوزش میطلبد. او سپس مخفیانه در چای نادیا سم کشندهٔ خوابآور میریزد، و نادیا را پس از فرورفتن در خواب مرگ در تخت میخواباند. سپس یونیفرم افسری نیروی هوایی شاهنشاهی خود را پوشیده، و در حالی که به خاطرات خودش و همسرش در سواحل دریای خزر میاندیشد، به زندگی خود پایان میدهد و در کنار نادیا جان میسپارد. کاترین جسد آنها را مییابد و میگرید.
ترانه علیدوستی
ترانه علیدوستی (زادهٔ ۲۲ دی ۱۳۶۲) بازیگر ایرانی نامزد اسکار و صداپیشه ایرانی است. او در فیلمهای فیلمسازان برجستهای چون رسول صدرعاملی، واروژ کریممسیحی و اصغر فرهادی بازی کرده؛ و عناوین فراوان سینمایی از جمله جایزه بهترین بازیگر زن، پنجاه و پنجمین جشنواره فیلم لوکارنو سوئیس، جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره فیلم آسیایی و عربی اوسیان سینه فن و سیمرغ بهترین بازیگر زن در جشنواره فیلم فجر را گرفتهاست. او در جشنوارههای فیلم وزول فرانسه ۲۰۱۴ و فیلم هانوی ویتنام ۲۰۱۲، یکی از اعضای هیئت داوران بود.
علیدوستی به زبان انگلیسی مسلط بوده و مترجم ادبی است.او جایزه ادبی پروین اعتصامی را در پنجمین دوره برگزاری آن در قسمت ادبیات داستانی با ترجمه رؤیای مادرم، نوشته آلیس مونرو بدست آورد. ترانه علیدوستی در ویژهنامه شماره ۱۰۰ ماهنامه صنعت سینما که نگاهی است به سینمای ایران در دهه هشتاد، به انتخاب ۱۳۰ نویسنده و منتقد سینمایی به عنوان بهترین بازیگر زن دهه انتخاب شد.همچنین در سال ۱۳۹۰، مجله فیلم او را بهترین بازیگر زن دهه ۸۰ انتخاب کرد.
رامین بحرانی
«رامین بحرانی»، ۴۵ ساله، بازیگر ایرانی آمریکایی نامزد اسکار برای فیلم «ببر سفید» در بخش فیلمنامه اقتباسی، در بین نامزدهای نهایی اسکار قرار گرفت.
رامین بَحرانی از بازیگران مرد (به انگلیسی: Ramin Bahrani) (زاده ۲۰ مارس ۱۹۷۵ در وینستون سیلم، کارولینای شمالی) کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی-آمریکایی است.سومین فیلم بلند او به نام خداحافظ سولو مورد توجه منتقدان و صاحبنظران در جشنواره فیلم ونیز قرار گرفت و جایزه فیپرِشی را تحت عنوان بهترین فیلم از آن خود کرد.
او دانشآموختهٔ رشته تئوری سینما از دانشگاه کلمبیا است. نشریه آبزرور بحرانی را به همراه سه کارگردان دیگر، بهعنوان فیلمسازان مستقل برتر نسل جدید سینمای آمریکا برشمرد.
تحریمِ اُسکار ۲۰۱۷
در پی دستور دونالد ترامپ مبنی بر لغو صدور روادید برای مهاجران ۷ کشور از جمله ایران، ترانه علیدوستی در اعتراض و واکنش به این تصمیم و با نژادپرستانه خواندن این اقدام در صفحهٔ توئیتر خود اعلام کرد که در مراسم اهدای جوایز اسکار در لس آنجلس شرکت نخواهد کرد.
بازتابها
خبر اعتراض ترانه علیدوستی ۷ بهمن ۱۳۹۵ خورشیدی در بسیاری از رسانههای معتبر جهان از نیویورکتایمز گرفته تا گاردیَن و هالیوود ریپورتر بازتاب یافت. آسوشیتدپرس خبر را با این تیتر منتشر کرد: «بازیگر زن ایرانی اسکار را در اعتراض به ترامپ تحریم کرد.»
به دنبال این اعلام، وی در گفتگویی ایمیلی با نیویورک تایمز شرکت کرد. وی در این گفتگو خاطرنشان کرد:
«تصمیم گرفتم حتی اگر بتوانم در این مراسم شرکت نکنم، چون این مرا عمیقاً متأثر میکند که میبینم مردم معمولی هموطنم از دیدن فرزندانشان یا ادامه تحصیل در آمریکا محروم میشوند در حالی که این حقِ قانونیشان است.»
وی افزود: مطمئنم آمریکا چندین برابر از حضور ایرانیان مهاجر و خدمات آنها در آن کشور سود بردهاست؛ بنابراین برای من قابل قبول نیست به دولتی احترام بگذارم که برای مردم کشور من احترامی قائل نیست.
فهرست فیلمهای ارسالی ایران برای جایزه اسکار
جایزه اسکار بهترین فیلم بینالمللی که تا ۲۰۲۰ با نام بهترین فیلم خارجی زبان شناخته میشد، یکی از جایزههای اسکار است که از سوی آکادمی علوم و هنرهای سینما به فیلمهای غیر آمریکایی و عمدتاً غیر انگلیسی زبان اهدا میشود.
نخستین دوره جوایز اسکار در ۱۹۲۹ برگزار شد و در آن زمان بخش فیلمهای خارجی وجود نداشت. در فاصله ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۵ جایزه بهترین فیلم خارجی یک بخش غیر رقابتی بود که به فیلمهایی ارائه میشد که در آمریکا نمایش داده شده بودند. از ۱۹۵۶ یک بخش رقابتی به نام بهترین فیلم خارجی به جوایز اسکار افزوده شد و از آن سال تا کنون بیوقفه به فیلمهای غیر آمریکایی و غیر انگلیسی زبان که در ایالات متحده آمریکا به نمایش درآمده باشند ارائه شدهاست.
نخستین فیلمی که از سوی ایران برای رقابت در اسکار ارائه شد فیلم دایره مینا اثر داریوش مهرجویی بود که در ۱۹۷۷ به آکادمی علوم و هنرهای سینما ارائه شد اما در میان پنج کاندیدای نهایی جایی نداشت. بعد از این دوره ایران تا ۱۹۹۴ فیلم دیگری به اسکار نفرستاد.
در ۱۹۹۴ ایران زیر درختان زیتون اثر عباس کیارستمی را به اسکار فرستاد و از این سال تا به امروز به جز یک وقفه یک ساله در ۲۰۱۲ هر سال یک فیلم به اسکار فرستادهاست.
نخستین فیلم ایرانی که به فهرست پنج کاندید نهایی رسید فیلم بچههای آسمان اثر مجید مجیدی بود که در ۱۹۹۸ نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم خارجی شد اما در نهایت جایزه را به فیلم زندگی زیباست اثر روبرتو بنینی از ایتالیا باخت.
در ۲۰۱۱ فیلم جدایی نادر از سیمین اثر اصغر فرهادی تبدیل به دومین فیلم ایرانی شد که توانست در میان پنج کاندید نهایی جا بگیرد و در نهایت برنده جایزه اسکار نیز شد.
در ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۲ ایران فیلم یه حبه قند اثر رضا میرکریمی را به عنوان نمایندهاش به اسکار معرفی کرد اما در همان زمان رئیس بنیاد سینمایی فارابی به دلیل پخش ویدئو بیگناهی مسلمانان در وبسایت یوتیوب درخواست بایکوت کردن اسکار را کرد و با تأیید وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در آن سال فیلمی به اسکار نفرستاد.
سومین و تا به امروز آخرین فیلم ایرانی که به فهرست پنج کاندیدای نهایی راه یافتهاست فیلم فروشنده دیگر اثر اصغر فرهادی است که توانست در ۲۰۱۶ دومین اسکار برای فرهادی و ایران را به دست آورد.
فیلم خورشید اثر مجید مجیدی که در ۲۰۲۰ به اسکار ارسال شد تا به امروز آخرین فیلم ایرانی است که برای رقابت در جایزه اسکار بهترین فیلم بینالمللی ارسال شدهاست.
آکادمی علوم و هنرهای سینمایی از ۱۹۵۶ هر ساله از فیلمسازان کشورهای مختلف دنیا دعوت میکند تا بهترین فیلم هر کشور را برای رقابت در بخش بهترین فیلم بینالمللی به این آکادمی ارسال کنند. اسامی فیلمهای ارسالی باید تا روز ۱ سپتامبر هر سال اعلام شوند. کمیته جایزه فیلم خارجی زبان مسئولیت بررسی و مرور فیلمهای ارسالی را بر عهده دارد و سپس با رایگیری مخفی از بین اعضای آکادمی پنج نامزد نهایی بهترین فیلم بینالمللی انتخاب میشوند.
بر اساس قوانین آکادمی علوم و هنرهای سینمایی یک نهاد سینمایی از سوی هر کشور باید فیلمهای غیر انگلیسی زبان را به عنوان فیلم منتخب آن کشور به آکادمی ارائه کند. در ایران این وظیفه به عهده بنیاد سینمایی فارابی گذاشته شدهاست. بنیاد فارابی از ۱۹۹۳ هر ساله نماینده ایران را به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی کردهاست.
1355/ دایره مینا/ داریوش مهرجویی
یکی از بحث انگیزترین فیلم های مهرجویی درباره فروش خون معتادها به بیمارستان؛ می گویند این فیلم دلیلی شد تا سازمان انتقال خون در ایران شکل بگیرد. فیلم، در زمان نمایش متهم به سیاه نمایی و نمایش تصویری منفی از ایران شد. فیلم محصول 1353 بود و ده سال توقیف شد و بعد،در جشنواره های پاریس و برلین نمایش داده شد و جوایزی هم گرفت. اما آن سال نتوانست در فهرست نامزدهای اسکار قرار بگیرد. آن سال فیلم «مادام رزا» ساخته موشه میزراهی از فرانسه جایزه را برد.
1373/ زیر درختان زیتون/ عباس کیارستمی
تا سال 1373، هیچ فیلم ایرانی به اسکار ارسال نشد. دلیل؟! در دهه شصت آمریکا خط قرمز جدی بود و اسکار، هیچ اهمیتی نداشت. در اوایل دهه هفتاد بود که فیلم کیارستمی، بعد از نمایش در بخش مسابقه جشنواره کن و البته حضور در جشنواره های مختلف مثل شیکاگو، برای ارسال به آکادمی انتخاب شد. این فیلمی نبود که اعضای آکادمی روی خوش به آن نشان دهند و بنابراین، نامزد جایزه نشد.
1374/ بادکنک سفید/ جعفر پناهی
اولین فیلم جعفر پناهی با فیلمنامه ای از عباس کیارستمی، انتخاب بعدی سینمای ایران بود. فیلم کودکانه پناهی محصول تلویزیون بود و داستانش هم درباره دختری بود که برای خرید ماهی قرمز بیرون می رود اما پولش در یک راه آب می افتد. تاثیر کیارستمی در آن مشهود بود.
اما موفقیت فیلم در کن (جایزه دوربین طلا را برد) و بعد جشنواره توکیو هیات انتخاب را قانع کرد که می توانند آن را به اسکار بفرستند. نتیجه؟ هیچ!
1376/ گبه/ محسن مخملباف
این مهم ترین محصول مخملباف بعد از تغییر رویکردش در سینما و تمایل او به نمایش فیلم ها در جشنواره های خارجی بود. داستانی با پیرنگ اندک، تصاویر زیبا و اگزوتیک از زندگی ایل ها، توجه به قالی و طرح های آن و موسیقی گوشنواز، همان چیزی بود که مستشرقان از ایران نشان می دادند.
فیلم، در جشنواره توکیو، کاتالونیا و سنگاپور جوایزی گرفت اما شانسی در اسکار نداشت. آن زمان مخملباف تلاش کرد با لابی با مدیران وقت وزارت ارشاد، فیلم «بچه های آسمان» را کنار بزند و «گبه» را نماینده ایران کند. معلوم بود که فعالیت او نتیجه هم داد.
1377/ بچه های آسمان/ مجید مجیدی
این فیلم، سال قبلش شانس اول اسکار بود و حتی مدیر میراماکس تلاش کرد با نوشتن نامه ای نظر سینماگران ایرانی را جلب کند تا فیلم را به اسکار بفرستند. اما همین نامه، بهانه ای دست مخملباف داد تا به اسم مقابله با کمپانی های امریکایی، آن را کنار بزنند. بچه های آسمان در جشنواره مونترال سال قبل، بسیار مورد توجه قرار گرفته و بلافاصله هم کمپانی میراماکس آن را برای پخش در آمریکای شمالی خریده بود.به گزارش پارس ناز با این حال وقفه یک ساله در ارسال آن به ضرر تمام شد و اگرچه، اولین نامزدی اسکار را برای سینمای ایران به ارمغان آورد اما رقابت را به «زندگی زیباست» روبرتو بنینی واگذار کرد.
1378/ رنگ خدا/ مجید مجیدی
سال های بروبیای مجیدی در سینما بود و فیلم تازه او با موضوع پسر نابینایی که اربتاط عجیبی با طبیعت داشت گزینه ای بود که برای اسکار انتخاب شد. دلیل انتخاب شاید نامزدی و دریافت 15 جایزه از جشنواره های مختلف و البته سابقه مجیدی بود. او حالا فیلمی داشت که نامزد اسکار شده بود و خودش دلیلی بود تا بقیه را مجاب کنند که فیلم او گزینه مناسب اسکار است. اما فیلم نتوانست نامزد اسکار شود.
1379/ زمانی برای مستی اسب ها/ بهمن قبادی
اولین فیلم سینمایی قبادی، با موضوع قاچاق از راه کردستان در ایران، داستان پرامید و البته جذابی داشت؛ اما فیلم به شدت اگزوتیک بود و بیشتر حال و هوای آثار اروپای شرقی، مثل فیلم های امی رکوستوریتسا را زنده می کرد. موفقیت فیلم در کن (برنده جایزه دوربین طلایی شد) و شیکاگو، هیات انتخاب را قانع کرد که گزینه مناسبی برای ارسال به اسکار است. اما این یکی هم نتیجه ای نداد.
1380/ باران/ مجید مجیدی
باز هم فیلمی از مجید مجیدی انتخاب شد؛ موضوعش باب روز بود و داستان کارگری بود که عاشق یک دختر مهاجر افغان می شد و همه زندگی اش را می باخت. کیفیت بصری فیلم فوق العاده بود و داستانش هم با توجه به حضور طالبان در افغانستان و توجه جهانی، می توانست مخاطبان را جلب کند.
به خصوص که مثل چند فیلم انتخاب شده آن سال ها، اگزوتیک بود و فضای بومی آن، برای تماشاگر خارجی جذاب بود. اما فیلم موفقیتی به دست نیاورد.
1381/ من ترانه 15 سال دارم/ رسول صدر عاملی
یک فیلم از دل سینمای اجتماعی برای ارسال به آکادمی انتخاب شد. فیلمی با قصه ای جسورانه درباره مادری مجرد و مقابله با سقط جنین. این دو تا مورد آخر، دلایل مهمی بودند برای ارسال فیلم به آمریکا. بعدها صدرعاملی مدعی شد که فیلم «جونو» براساس فیلم او ساخته شده است. اما «من ترانه 15 سال دارم» با همه ویژگی هایش چندان مورد توجه قرار نگرفت و فیلمی اسکاری نشد.
1382/ نفس عمیق/ پرویز شهبازی
یکی از فیلم های کالت سینمای ایران، درباره واکنش جوانان به فضای بعد از دوم خرداد فیلمی جدی، تلخ و عبوس و به شدت مدرن که داستانش درباره پرسه دو پسر و یک دختر در تهران بود. کیفیت فیلم جای هیچ مجادله ای را نمی گذاشت که فیلم، بهترین انتخاب برای ارسال به اسکار بود. اما هنوز انگار سلیقه اعضای آکادمی معلوم نشده بود. چون فیلم نتوانست موفقیتی به دست آورد.
1383/ لاک پشت ها هم پرواز می کنند/بهمن قبادی
مثل «زمانی برای مستی اسب ها» این یکی هم در فضایی اگزوتیک می گذشت. این بار داستان، در یک اردوگاه پناهندگان عراقی می گذشت و پیشگویی پسری ناقص وقایع فیلم را رقم می زد. به گزارش پارس ناز فیلم شبیه یک خواب یا کابوس بود که فضای بصری و موسیقی آن به شدت تاثیرگذار بود. اما این هم فیلمی نبود که بتواند جایزه اسکار را ببرد.
1384/ خیلی دور، خیلی نزدیک/ رضا میرکریمی
فیلم محبوب میرکریمی، درباره موضوع ازلی اختلاف نسل ها بود که این بار با ایمان به خدا هم گره می خورد. فیلم در ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت و طبیعی بود که برای اسکار هم در نظر گرفته شود اما علیرغم وجوه مثبت، به مذاق اعضای آکادمی خوش نیامد.
1385/ کافه ترانزیت/ کامبوزیا پرتوی
فیلم در جشنواره فیلم فجر سال 1383 نامزد 8 سیمرغ بلورین شد و دو تا هم به دست آورد. به نظر می رسید که موضوع عشق یک مرد سنتی به زنی بیوه که آشپز هم است، می تواند برای خارجی ها جذاب باشد. به خصوص که همه چیز آن استاندارد بود.
در جشنواره شیکاگو و ماردل پلاتا و داکا هم مورد توجه قرار گرفت. اما این جشنواره ها در سطحی نبودند که اعضای آکادمی را بابت کیفیت متقاعد کنند. پس شانسی هم در اسکار نداشت.
1386/ میم مثل مادر/ رسول ملاقلی پور
ملودرامی درباره عشق مادری به فرزندش که البته این فرزند به دلیل بمباران شیمیایی دچار نقص عضو بود. فیلم، خشن و در عین حال بسیار تاثیرگذار بود و البته بیشتر از هر مخاطبی برای ایرانی ها جذاب و جالب بود. طبیعی بود که انتخاب آن برای اسکار، انتخاب اصلح میان نامزدهای نه چندان مشهور و معقول بود وگرنه کیفیت لازم را برای شرکت در این رقابت نداشت.
1387/ آواز گنجشک ها/ مجید مجیدی
بعد از یک نامزدی و سه بار ارسال فیلم به اسکار، طبیعی بود که فیلم تازه او برای این دوره هم انتخاب شود. به خصوص که باز فضایی اگزوتیک داشت و قهرمانش هم مردی بود اسیر تقدیر الهی. فیلم، در ایران با واکنش های ضد و نقیضی رو به رو شد اما در جشنواره برلین جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت. این استقبال کافی بود؟ نه. چون نامزد اسکار نشد!
1388/ درباره الی…/ اصغر فرهادی
همه را در جنشواره فیلم فجر غافلگیر کرد و کمی بعد در جشنواره برلین هم مثل بمب صدا کرد! در جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کرد و در جشنواره برلین، خرس نقره ای بهترین کارگردانی و جایزه بهترین بازیگر را به صورت گروهی گرفت. بعد از آن در فستیوال هایی مثل ترایبکا، وین، کرالا و… شرکت کرد و جوایزی گرفت. اما با وجود این موفقیت ها شانسی در اسکار نداشت.
1389/ بدرود بغداد/ مهدی نادری
درست در روزهایی که خانه سینما به دست دولت تعطیل شده بود، مسئله انتخاب فیلم برای اسکار پیش آمد. آن زمان وزارت ارشاد، بدون اعلام و اطلاع سینماگران فیلم «بدرود بغداد» را به عنوان نماینده ایران انتخاب کرد و بعد، چون امکان نمایش عمومی فیلم فراهم نبود، آن را یک هفته در یک شهر نمایش داد. با همه این ها فیلم نتوانست موفقیتی به دست آورد.
1390/ جدایی نادر از سیمین/ اصغر فرهادی
جوایزی که در جشنواره فجر گرفت (بهترین فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری و…) و موفقیتی که در برلین به دست آورد، همه را قانع کرد که این بهترین گزینه برای ارسال به اسکار است. فیلم، در جوایز گلدن گلوب، جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را به دست آورد
و کمی بعد هم برنده اسکار بهترین فیلم خارجی و نامزد بهترین فیلمنامه شد. آن زمان مدیران سینمایی دولت دهم گفتند که با لابی آن ها فیلم در اسکار موفق شده است!
1391/ یه حبه قند/ رضا میرکریمی
فیلم برای ارسال به آکادمی انتخاب شد. اما جواد شمقدری، رییس وقت سازمان سینمایی در اعتراض به کاریکاتورهایی که در اروپا علیه پیامبر اسلام (ص) کشیده شده بود، اعلام کرد که سینمای ایران، امسال اسکار را تحریم می کند. در نتیجه فیلمی به آکادمی ارسال نشد.
برخی این دلیل شمقدری را فقط یک بهانه برای مخالفت با ارسال فیلم میرکریمی که از روسای خانه سینما و مخالفان مدیریت سینمایی وقت بود دانستند.
1392/ گذشته/ اصغر فرهادی
فیلم فرهادی براساس موفقیتش در کن که جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفته بود و موفقیت آن در نمایش خارجی به اسکار ارسال شد. شاید چون هیات انتخاب فکر می کرد که موفقیت قبلی فرهادی زمینه را برای این فیلم هم فراهم می کند. آن زمان فیلم «دربند» پرویز شهبازی هم حسابی طرفدار داشت
و جدال بین این دو فیلم به قدری بالا گرفت که هیات انتخاب به دو بخش تقسیم شد و در رای گیری نهایی بود که «گذشته» با دو، سه رای بیشتر گزینه سینمای ایران برای اسکار شد.
1393/ امروز/ رضا میرکریمی
سال خوبی برای سینمای ایران نبود و مجموع فیلم های تولیدشده به قدری ضعیف بود که پیدا کردن یک گزینه معقول کار سختی بود. «امروز» از این نظر که در چند جشنواره خارجی نمایش داده شده بود و منتقدان فرهنگی هم از آن استقبال کرده بودند به نظر گزینه معقولی می رسید. شاید هم یک جور دلجویی از میرکریمی بود که «یه حبه قند»ش را قبل تر حذف کرده بودند.
1393/ محمد رسول الله (ص)/ مجید مجیدی
فیلم مجید مجیدی بعد از حدود 4 سال اکران شده بود، در جشنواره مونترال نمایش موفقی داشت و عوامل خارجی و عضو آکادمی زیادی هم داشت. جلوه بصری فیلم هم در حد و اندازه ای بود که می توانست برای خارجی ها جذاب باشد. ضمن این که موضوع آن که زندگی پیامبر اسلام (ص) در دوران کودکی بود
جنبه رسمی و ایدئولوژیک مورد نیاز را هم فراهم می کرد. اما با وجود همه این پیش بینی ها فیلم مورد توجه آکادمی قرار نگرفت. چرا؟ شاید چون فیلم زیادی شبیه آثار آمریکایی بود.
1395/ فروشنده/ اصغر فرهادی
این چهارمین فیلم اصغر فرهادی است که برای اسکار انتخاب شده است؛ فیلمی که دو جایزه بهترین فیلم و بهترین بازیگر نقش اول را در جشنواره کن دریافت کرده و اکران آن تا یک ماه دیگر در اروپا و امریکا آغاز می شود. شرکت آمازون پخش فیلم را در آمریکای شمالی بر عهده دارد و خیلی ها امیدوارند
که این فیلم بتواند نظر آکادمی را جلب کند. اما در ایران بر سر انتخاب «فروشنده» بحث و دعواهای فراوانی به راه افتاده است؛ اتفاقی که در چند سال اخیر نه تنها عجیب نبوده که به امری عادی بدل شده است. حالا همه منتظرند ببینند فیلم می تواند در اسکار موفق شود یا نه.
1397/بدون تاریخ بدون امضا/ وحید جلیلوند
دکتر کاوه نریمان در زمان رانندگی با یک موتورسیکلت که خانوادهای سوار آن بوده تصادف میکند. فردای آن روز او در محل کارش در پزشکی قانونی با جسدی روبهرو میشود که او را میشناخته اما از روبه رو شدن با خانواده متوفی خودداری می کند.
بدون تاریخ، بدون امضا فیلمی به کارگردانی وحید جلیلوند، نویسندگی علی زرنگار و وحید جلیلوند و تهیهکنندگی احسان علیخانی و علی جلیلوند است. هدیه تهرانی، نوید محمدزاده، زکیه بهبهانی، مبین دوستی، علیرضا استادی، سعید داخ و امیر آقایی بازیگران این فیلم هستند.
این فیلم در شهریور ۱۳۹۷ به عنوان نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۱۹ انتخاب شد.
1398/در جستجوی فریده /آزاده موسوی
در جستجوی فریده یک فیلم مستند به کارگردانی و تهیهکنندگی آزاده موسوی و کوروش عطائی، محصول سال ۱۳۹۷ است. این فیلم در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم به عنوان نماینده سینمای ایران به اسکار ۲۰۲۰ معرفی شد.
فیلم دربارهٔ دختری به نام “فریده” است که چهل سال پیش در حرم امام رضا رها شده و بعد از انتقال به شیرخوارگاه توسط زوجی هلندی به فرزندی گرفته شده و به کشور هلند برده میشود. فریده که در طول این سالها بهخاطر ترس از سفر به ایران و تمایل نداشتن خانوادهاش به وطن بازنگشته، چند سالی است از راه دور جستجویی را برای پیدا کردن خانواده واقعیاش شروع کرده و حالا برای اولین بار به ایران سفر میکند تا زادگاهش را ببیند و با سه خانواده که مدعیاند خانواده واقعی او هستند، ملاقات کند.
ایران تا کنون سه بار با فیلمهای «بچههای آسمان» به کارگردانی مجید مجیدی، «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» به کارگردانی اصغر فرهادی نامزد دریافت اسکار شده و دو بار با فیلمهای اصغر فرهادی برنده این جایزه شده است.