در این بخش بیوگرافی حسن معجونی بازیگر معروف سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. بیوگرافی حسن معجونی از بازیگران مرد خوب و توانمند کشورمان که بیشتر او را با فیلم مسافران به یاد می آوریم ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی او و خانواده اش و مروری بر فیلم هایش. امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی حسن معجونی آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.
حسن معجونی متولد چه سالی است؟
حسن معجونی فرزند دارد؟
تحصیلات حسن معجونی چیست؟
حسن معجونی فعالیت خود را از چه سالی آغاز کرد؟
خلاصه بیوگرافی حسن معجونی
نام اصلی | محمد حسن معجونی |
تاریخ تولد | ۲۸ دی ۱۳۴۷ |
محل تولد | زنجان |
محل زندگی | تهران و رشت |
تحصیلات | فارغ التحصیل لیسانس رشته ادبیات نمایشی |
زمینه فعالیت | تئاتر، سینما و تلویزیون |
سالهای فعالیت | ۱۳۷۵–اکنون |
همسر | هدیه حسینینژاد |
قد | 173 سانتی متر |
بیوگرافی حسن معجونی
محمدحسن معجونی در سال 88 با یک سفینه فضایی و «مسافرانش» به تلویزیون آمد. سبک بازی ساده و روان معجونی آن روزها خیلی به دل نشست. سبکی که همهجا، روی صحنه هم از او میبینیم و خاص خودش است. حسن معجونی اما، قبل از اینکه بازیگر سینما و تلویزیون باشد، یک تئاتری بهتماممعناست. سالهای سال در صحنه تئاتر بهعنوان بازیگر، نویسنده، طراح صحنه و مهمتر از همه کارگردان کارکرده است. تئاتریها حسن معجونی را بیشتر با نمایشنامههای آنتوان چخوف به یاد میآورند. ناگفته نماند حسن معجونی مدرس دانشگاه هم هست و اخیراً گوشهای از تربیت بازیگر او را در برنامه «خندوانه» دیدهایم.
در بیوگرافی حسن معجونی با نام اصلی محمدحسن معجونی میخوانیم: وی متولد 28 دی 1347 در زنجان است
در کودکی از آن آبزیرکاهها بود. شیطنت زیاد داشته و معمولاً هم همه را گردن دیگران میانداخته. میگوید هنوز هم این شیطنتها را دارم. یکجا یک طرح شیطنتی میریزم و برای خودم میخندم. او میگوید انسان برای انعطافپذیری به این شوخیها و شادبودنها نیاز دارد.
در ادامه بیوگرافی حسن معجونی میخوانیم : او فارغالتحصیل رشته «ادبیات نمایشی» میباشد. در همان دوران دانشگاه همکاریاش را با دکتر علی رفیعی، سعید چنگیزیان و … شروع میکند و بعدازآن بهیاری چند تن دیگر گروه نمایشی «لیو» را تأسیس میکند.
قد حسن معجونی
در بیوگرافی حسن معجونی آمده است قد او 173 سانتی متر است.
ازدواج و وضعیت تاهل حسن معجونی
بیشترین جستجوها در بیوگرافی حسن معجونی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
حسن معجونی چند سالیست با خانم هدیه حسینینژاد ازدواج کرده و متاهل می باشد

علایق و حقایقی درباره حسن معجونی
در ادامه بیوگرافی حسن معجونی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
مهاجرت حسن معجونی به رشت
زندگی ام را به رشت منتقل کرده ام اما بازیگری این زندگی را مختل می کند ، هر وقت جایی کم بیارم برای اجراهای تئاتر به تهران می آیم و بر می گردم
از تهران و حال و هوای این روزهایش فرار کردم ، آنجا زندگی سبک تر و راحت تری دارم ضمن اینکه آنجا کار تئاتر هم می کنم
رنگ و غذای مورد علاقه حسن معجونی
من عاشق خوردنم از چیزی بدم نمی آید و هیچ غذایی نیست که من دوستش نداشته باشم
در مورد رنگ ها هم هر چیزی که با خاکستری مخلوط می شود، من در آن طیف هستم ، اگر بخواهم دقیق تر بگویم ، همه رنگ های سردی که با خاکستری مخلوط می شوند را دوست دارم
کتاب خرم تا کتاب خوان
لذت خریدن کتاب هنوز دیوانه وار برایم وجود دارد ، ای کاش این برابری می کرد با خواندنم
ای کاش این اندازه وقت داشتم همه کتاب هایی را که می خرم بخوانم ولی فقط بعضی هایشان را وقت می کنم بخوان ؛ من بیشتر کتاب خر هستم تا کتاب خوان
رابطه ی حسن معجونی با جوان ها
با جوان ها رابطه خوبی دارم با آن ها صحبت می کنم انگار بچه هایم هستند ، گاهی اگر می بینم اشتباهی می کنند اذیت نمی شوم
اما اگر همان اشتباه را افراد هم سن خودم انجام دهند ، می تواند دیوانه ام کند
کارگری حسن معجونی در تلویزیون
تلویزیون را بخاطر هردم بیلی بودنش دوست ندارم ، وقتی پروژه ای کلید می خورد همه به سرعت شروع بکار می کنند و تبدیل به کارگر می شوند و در کارگری هم هیچ حالی وجود ندارد و شما باید فرمانبردار باشید اما این باعث نمی شود که کم کاری بکنم!
بگذارید یک مثال واضح و روشن بزنم؛ مثل این است که شما مدت ها در استخری با ابعاد بزرگ در حال , شنا هستید و بعد که می پرید داخل یک حوض، دیگر شنا کردنی وجود ندارد و فقط خیس می شوید!
معمولا دوستان سینمایی و تلویزیونی ام از این نگاه من ناراحت می شوند اما این واقعیت است. من در, استخر بزرگ تئاتر شنا کرده ام، اما به کار کسی توهین نمی کنم و فقط یک مقایسه انجام می دهم.
قطعا در نمایش، کیفیتی هست که من را به کشف کردن می رساند اما در سریال چیزی کشف نمی شود.
حسن معجونی: بازیگری ام یک سو تفاهم است
بازیگر بودن من در تئاتر و سینما یک سوء تفاهم است و اصلا آن را دوست ندارم ، تازه دارم متوجه می شوم که حتی باید تدریس را هم کنار بگذارم
لذتی که شبانه روز مدام در کارگردانی درگیر می کند ، اصلا قابل مقایسه با بازی و تدریس نیست
تجربه بازیگری حسن معجونی بدون کلنجار رفتن
سینما را به خاطر آدم هایش رفته ام و می روم؛ نه به خاطر فیلمنامه هایش. اگر برای کمال تبریزی بازی کردم، به خاطر شخص او بود. اصلا کسی برای اسم یک نویسنده به سینما نمی رود! این آدم های سینما هستند , که ما را جلب می کنند.
هر زمان نمایشی کار می کنم در کنارش هزاران چیز می خوانم و می بینم اما در سینما هرگز این اتفاق, برایم نمی افتد. یکی از مسائل این است که در سینما کسی با متن کلنجار نمی رود.
وقتی فهمیدم اصغر فرهادی قبل از شروع فیلمبرداری «درباره الی» حدود یکی، دو ماه با بازیگران روی متن , کار کرده اند، خیلی خوشحال شدم اما می دانستم این اتفاق به خاطر سابقه تئاتری فرهادی است.
سبد پیشنهادهای کاری حسن معجونی
دوستانی دارم که استایل کاری من را می شناسند و گاهی نمایشنامه هایی را پیشنهاد می دهند, چون می دانند من از آن نوع کار خوشم می آید؛ به اصطلاح سبدی داریم که پیشنهادها در آن موجود است, و این طور نیست که من بروم و چندین نمایشنامه بخوانم و بعد از میان آنها یکی را انتخاب کنم.
به عبارتی انتخاب هاب من از پیشنهادهای دوستانی است که سلیقه من را می شناسند. از پیشنهادهای, آن سبد، سه کار را دوست داشتم، «تاریکی»، «مادر ایکاروس» و «ستوان اینیشمور».
حسن معجونی مدل بازیگرهای خاص
بچه هایی که با من کار کرده اند می دانند من جزو راحت ترین آدم ها هستم. به راحتی خودم را در جای دیگری , حل می کنم! چیزی شبیه همین سریال بازی کردنم است؛ یعنی ممکن است فضای کار را , دوست نداشته باشم اما وقتی وارد آن شدم با آن فضا همراه می شوم.
بعضی از بازیگرها هستند که در مصاحبه های آنها دیده ام که می گویند مثلا سر این نقش فلان کار را کردیم , و چند شب نخوابیدیم و. . . اما اصلا آن گونه نیستم!
نوع کارگردانی حسن معجونی
در حیطه کارگردانی حال و هوای خودم را دارم ، کمی بازیگر را آزاد می گذارم چون هر بازیگری معمولا قراردادهایی را به همراه خودش می آورد
آن لحظه هایی را که آدم ها در عین حالی که بازی می کنند فاقد بازی هستند دوست می دارم ، این مرزی است که می پسندم ، جایی بین بازی و زندگی …
داوری حسن معجونی در خندوانه
حسن معجونی در برنامه خندوانه بیشازپیش دیده و به مخاطبان تلویزیونی شناخته شد. این بار نه بهعنوان یک بازیگر بلکه بهعنوان یک استاد، مربی، کمدین و کارشناس.
شخصیت آرام و شوخ او همه را یاد همان پدر فضایی میانداخت. نظراتش بعد از هر اجرایی که توسط شرکتکنندگان انجام میشد، نشانگر درک بالای او از اجرا، کمدی و قابلیتهای سمعی و بصری استندآپ کمدی است.
کمدینها زیر نظر او روزبهروز پیشرفت میکردند و این پیشرفت و اجراهای خوب را مدیون کسی نبودند جز حسن معجونی. مجید افشاری تحت آموزش او به فینال مسابقه راه پیدا کرد و بهعنوان دومین خنداننده برتر انتخاب شد.

همچنین در سال 1400 او دوباره به عنوان داور در خندوانه حضور پیدا کرد.

مرگ حسن معجونی
عاشق این هستم وقتی مردم ، آتشم بزنند و خاکسترم برود هوا ، من اصلا خاک را دوست ندارم ، در شما همه چیز به سرعت به گیاه تبدیل می شود و مدت طولانی باقی نمی ماند ، این را دوست دارم
شما در حال مطالعه بیوگرافی حسن معجونی در بازیگرآنلاین هستید. برای اطلاعات بیشتر تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
شروع فعالیت هنری حسن معجونی از تئاتر
در بیوگرافی حسن معجونی آمده است: او اواسط دهه 70 بود که با بازی در نمایشهایی همچون «عروسی خون» به کارگردانی دکتر علی رفیعی و «شبهای آوینیون» به کارگردانی کوروش نریمانی، بهعنوان بازیگری مستعد در تئاتر مطرح شد.
هرچند خودش میگوید بازیگر شدن من یک سوءتفاهم بوده و هست. در همان سالها حسن معجونی گروه نمایشی «لیو» را با دوستانش تأسیس کردند اما فعالیتهای اجرایی این گروه از سال 80 شروع شد و تا حالا نیز ادامه دارد. همانجا کمکم خودش کارهایی را کارگردانی کرد و به اجرا برد و بهعنوان یک کارگردان بااستعداد و صاحب سبک نیز مطرح شد.
در بیوگرافی حسن معجونی جالب است بدانید چخوف را خیلی دوست دارد و اکثر نمایشنامههای او را به اجرا درآورد. از میان نمایشنامههای چخوف تنها «سه خواهر» مانده بود، که آن را هم پاییز ۹۶ در نمایشخانه ایرانشهر به اجرا درآورد. بعضیها حتی او را به خود آنتوان چخوف تشبیه میکنند.
طراحی صحنههای مینیمالی که در کارهای حسن معجونی دیده میشود نیز از نکات قابلتوجه اجراهای اوست.
حسن معجونی و لیو
جای شرح و تفصیل گروه «لیو» را در بیوگرافی حسن معجونی خالی نگذاریم. بههرحال خیلیها لیو را با حسن معجونی و یا حسن معجونی را با لیو میشناسند.
این گروه در سال 1376 توسط محمدحسن معجونی، مریم مجد و ندا رضوی پور باهدف تمرکز بر اجرا شکل گرفت. «لیو» اوایل کار خود را با فعالیتهای آموزشی بر روی متونی که جنبه اجرایی-بصری قوی دارند آغاز کرد و در سال 80 فعالیتهای اجراییاش را هم شروع کرد.
دراماتورژی متون مختلف، تأکید بر بازیگر، توجه به سویهی بصری اجرا، طراحی مینیمال و استفاده از تم غالب «زن» از ویژگیهای بارز این گروه نمایشی است.
علاوه بر حسن معجونی، رضا بهبودی و سعید چنگیزیان از دیگر بازیگران مطرح فعال در این گروه هستند.
بازیگری حسن معجونی یا سو تفاهم
سو تفاهم یا هر چیز دیگر بههرحال حسن معجونی را این روزها همه بهعنوان یک بازیگر مطرح میشناسند. در سال 86 با «همیشه پای یک زن در میان است» به کارگردانی کمال تبریزی به سینما آمد. هرچند نقش خیلی پررنگی نبود و کمتر دیده شد.

شهرت حسن معجونی در تلویزیون
در بیوگرافی حسن معجونی درباره شهرت و درخشش او میخوانیم: دو سال بعد در سریال متفاوت رامبد جوان «مسافران» خودش را به غیر تئاتریهایی که او را نمیشناختند هم خوب شناساند. خانواده فضاییای که معجونی نقش پدر آنها را بازی میکرد خیلی محبوب شده بود تا مدتها تکه کلامهایشان سر زبانها بود.

مخاطبان تلویزیونی بعد از آن سریال منتظر بیشتر دیدن حسن معجونی در سریالها بودند اما با غیبت 5 ساله او مواجه شدند. خب این برای کسی که دغدغهی اصلیاش تئاتر است و زندگیاش را وقف آن کرده مسئلهی عجیبی نیست.
سرانجام در سال 93 سروش صحت او را به تلویزیون برگرداند و «شمعدونی» هم اتفاقاً با بازی شیرین او و محمد نادری مورد استقبال خوبی قرار گرفت.

بد اقبالی حسن معجونی در سینما
همانطور که در بیوگرافی حسن معجونی مشخص است او در سینما خیلی خوشاقبال نبوده. او از سینمایی هایی که بازی کرده تا به حال 6تای آنها اکران نشده یا توقیف و یا تأخیر در اکرانش افتاده است.
حسن معجونی همین تأخیر در اکران یک فیلم را یکی از بدترین انواع سانسور میداند.
مثلاً در مورد فیلم «از رئیسجمهور پاداش نگیرید» میگوید ‹فیلم متعلق به برهه زمانی خاصی با دغدغههای خاص خودش است. بعد میآیند اکران آن را به تأخیر میاندازند و در موعد دیگری پخش میکنند که دیگر مناسبت ندارد. حسن معجونی به نوبهای یکی از رکوردداران توقیف فیلم در سینمای ایران هم محسوب میشود.

گفتگویی کوتاه با حسن معجونی
تا حالا به اسمتان دقت کردهاید؟
که چی بشود؟
همنام آقای روحانی هستید.
پس حتما رئیسجمهور بعدی من هستم.
تا حالا فکر کردید که غیر از اسمتان چه شباهت دیگری با حسن روحانی دارید؟
شاید صرفا در یک موضوع اشتراک داشته باشیم و آن جریان اصلاحطلبی که حالا معنای اعتدال پیدا کرده است.
درآمد یک کارگردان تئاتر بیشتر است یا رئیس دانشگاه آزاد؟
قطعا رئیس دانشگاه آزاد. اصلا پاسخ دادن به این سوال نیازی به فکر کردن ندارد.
حسن معجونی هم بازیگر است، هم کارگردان و طراح صحنه تئاتر.
بله. شاید به خاطر فامیلیام باشد. معجون یعنی ترکیب همه اینها.
بلدید معجون درست کنید؟
فکر میکنم اگر همه چیز را با هم مخلوط کنیم معجون درست شود.
رنگهای جگری و آلبالویی و زرشکی چه تفاوتی با هم دارند؟
تفاوتش؟ تشابهش را میتوانم بگویم که همهشان خوردنی هستند.
خودتان چه رنگی هستید؟
هر چیزی که با خاکستری مخلوط میشود. من در آن طیف هستم. اگر بخواهم دقیقتر بگویم، همه رنگهای سردی که با خاکستری مخلوط میشوند.
جالبترین غذایی که خوردهاید.
من عاشق خوردنم. از چیزی بدم نمیآید و هیچ غذایی نیست که من دوستش نداشته باشم.
از چه جادهای شمال میروید؟
جاده چالوس خیلی زیباست، اما گاهی راهم را دورتر میکنم و از یک جاده دیگر میروم. صرفا به این خاطر که دلم یک حال و هوای دیگری میخواهد. بعضی رستورانها من را فریب میدهند. کلا زیاد فریب میخورم.
فریب دلتان را هم زیاد میخورید؟
من با دلم زندگی میکنم! فریب یک اصطلاحی است که بار معنایی بدی دارد. من از این بار بد استفاده نمیکنم. میگویم دارم فریب میخورم، یعنی وسوسه میشوم که به یک جایی سر بزنم. این وسوسه برای من خوب است. چون اینها هستند که زندگی من را شکل میدهند.
بزرگترین فریبی که از دلتان خوردید یا وسوسهای که شدید چه بوده؟
میدانستید که من به شدت فراموشکار هستم؟یعنی به این سوالها شاید یک ساعتی لازم باشد که فکر کنم. چون فراموشکارم و یادم نیست که در زندگیام چه اتفاقاتی افتاده. البته بد هم نیست. از این فراموشکاری که به سمت آلزایمر میرود نگران نیستم و به شدت دوستش دارم. چون چیزهایی که در خاطرم میمانند و یادم میآیند خیلی اذیتم میکنند.
یعنی دوست دارید یک روزی مثل جک نیکلسون شوید؟
نه.
یعنی حتی دیالوگها را هم فراموش میکنید؟
اصلا دیالوگ را حفظ نمیکنم که بخواهم فراموششان کنم. آدمی نیستم که بنشینم و دیالوگ حفظ کنم. دیالوگ را باید کامل بفهمم. وقتی فهمیدم، در ذهنم ثابت میماند. یک چیزی را نفهمم هیچ وقت نمیتوانم حفظش کنم.
پس در درس ریاضی موفق بودید؟
نه! مزخرف بودم.
یک جا گفته بودید چخوف صدایتان میکند.
یادم نیست! راستی من بعضی وقتها چه حرفهای بامزهای میزنم. به هر حال یادم نمیآید. دقیقا مثل صحبتهای الان. ممکن است یک چیزی بگویم بعدا فراموش کنم. مثلا گاهی مصاحبههای قدیمیام را میخوانم میگویم که وای من چه حرف جالبی زدهام. همیشه با گذشتهام سورپرایز میشوم.
اگر فرصت شود که با آقای روحانی شوخی کنید.
شوخی یک چیز از قبل طرح شده نیست. این اتفاق بداهه است. ممکن است برسیم به هم و این اتفاق بیفتد، ولی از قبل نمیگویم که چه شوخی میکنم. البته مطمئنا شوخی شهرستانی نمیکنم.
نیل سایمون هم اهل شوخی است.
بله او با چخوف خیلی شوخی میکند در واقع روال خود چخوف را پیش گرفته است.
اگر با نیل سایمون کشتی بگیرید، کدامتان برنده میشوید؟
من اصلا او را تا به حال ندیدم، اما حدس میزنم او برنده شود. نیل سایمون آمریکایی است، شاید درشت هیکل و قد بلند باشد.
این روزها دوست دارید با کی شوخی کنید؟
من با همه شوخی میکنم. شما دنبال افراد سرشناس و معروف میگردید؟
بله. کسی که مخاطب ما بشناسد.
خب مخاطب شما آن کسی را که مد نظر من است را نمیشناسد. چون آن شوخیهایی که دلم میخواهد به یک جنون برسد، با آن آدمها بعید میدانم به نتیجه برسد.
دوست دارید کسی با شما از همان شوخیها بکند؟
ظاهر امر این است که من آدم جدی هستم. اما کسانی که خیلی با من صمیمی هستند، راحت شروع میکنند به شوخی. چون کلیدهای اخلاقی من را دارند و میدانند.
اگه قرار باشد با احمدینژاد شوخی بکنید.
اصلا دلم نمیخواهد با ایشان شوخی بکنم.
اگر او بخواهد با شما شوخی کند، کلیدت را هم داشته باشد.
من باید آدمها را دوست داشته باشم تا باهاشان ارتباط برقرار کنم. او در دنیای من نیست. دنیای ما تعریفی دارد. یک سری آدمها در آن هستند. این موضوع مثل یک مهمانی میماند. در مهمانی شما همه را دعوت نمیکنید! یک سری آدمهایی که دلتان میخواهد همیشه باشند را دعوت میکنید. البته صحبتمان صحبت انسان یا یک شخص نیست. صحبت اتفاقی است که طی این سالها افتاده. اصلا از آن اتفاقات خاطره خوبی ندارم. دوران سختی بود. هرچند در این دوران خیلی اتفاقات خوبی برای گروه من افتاد.
جدول آثار هنری حسن معجونی
در ادامه بیوگرافی حسن معجونی بازیگر شمعدونی باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
آثار سینمایی حسن معجونی
سال | نام فیلم | نقش | کارگردان |
---|---|---|---|
۱۳۹۹ | شمش طلا | یوسف حاتمی کیا | |
جاده خاکی | پناه پناهی | ||
۱۳۹۸ | گورکن | پیمان جنابی | کاظم ملایی |
آبادان یازده ۶۰ | موسیو | مهرداد خوشبخت | |
لتیان | رضا | علی تیموری | |
۱۳۹۷ | بیحسی موضعی | ناصر | حسین مهکام |
تپلی و من | رامین | حسین قناعت | |
ما همه با هم هستیم | دکتر | کمال تبریزی | |
۱۳۹۶ | خوک | حسن | مانی حقیقی |
۱۳۹۵ | بینامی | امیر | علیرضا صمدی |
۱۳۹۲ | اشباح | معمار | داریوش مهرجویی |
تتل و راز صندوقچه | پدربزرگ | وحید گلستان | |
۱۳۹۱ | از تهران تا بهشت | ابوالفضل صفاری | |
۱۳۹۰ | برف روی کاجها | بهروز | پیمان معادی |
قصهها | کارمند اداره | رخشان بنی اعتماد | |
لب دریا | مجید | حمید نعمتالله | |
۱۳۸۹ | خیابانهای آرام | کمال تبریزی | |
۱۳۸۷ | از رئیسجمهور پاداش نگیرید | سلیم | کمال تبریزی |
ای دوست مرا به خاطر آور | مهدی | حمید نعمتالله | |
۱۳۸۶ | کنعان | محسن | مانی حقیقی |
همیشه پای یک زن در میان است | پلیس | کمال تبریزی |


حسن معجونی در نمایش خانگی
سال | نام سریال | نقش | کارگردان |
---|---|---|---|
۱۴۰۰ | آهوی من مارال | ناصرالدین شاه | مهرداد غفارزاده |

حسن معجونی در تلویزیون
سال | نام سریال | نقش | کارگردان |
---|---|---|---|
۱۳۹۴ | شمعدونی | عطا | سروش صحت |
۱۳۸۸ | مسافران | بهرام | رامبد جوان |
برنامههای تلویزیونی حسن معجونی
- خنداننده شو در خندوانه (بهعنوان داور و مربی)

تئاترهای حسن معجونی
فقط بازیگری
- یادگار سالهای شن – نویسنده: علی رفیعی – کارگردان: علی رفیعی – تالار وحدت، ۱۳۷۵
- عروسی خون – نویسنده: گارسیا لورکا – کارگردان: علی رفیعی – تالار وحدت، ۱۳۷۷
- مکبت – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: فرهاد مهندس پور – سالن سایه، تئاترشهر، ۱۳۷۹
- رومئو و ژولیت – نویسنده: ویلیام شکسپیر – کارگردان: علی رفیعی – تالار وحدت – ۱۳۷۹
- روز رستاخیز – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: فرهاد مهندس پور – سالن سایه – تئاترشهر – ۱۳۸۰
- دیر راهبان – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: فرهاد مهندس پور – سالن سایه، تئاترشهر، ۱۳۸۰
- در مصر برف نمیبارد – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: علی رفیعی – سالن اصلی، تئاترشهر، ۱۳۸۲
- کالیگولا – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: آتیلا پسیانی – سالن شماره ۲، تئاترشهر، ۱۳۸۲
- بحرالغرایب – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: آتیلا پسیانی – سالن شماره ۲، تئاترشهر، ۱۳۸۲
- خرس و خواستگاری – نویسنده : آنتون چخوف – کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار سایه، ۱۳۸۴ – سمت: کارگردان – (بازیگر در اجرای جشنواره چخوف تهران)، جشنواره تئاتر کلاسیک مسکو ۱۳۸۳
- در میان ابرها – نویسنده: امیر رضا کوهستانی – کارگردان: امیر رضا کوهستانی – سالن قشقائی، تئاترشهر، ۱۳۸۴
- اسبهای آسمان خاکستر میبارد – نویسنده: نغمه ثمینی – کارگردان: علی راضی – سالن قشقائی، تئاترشهر، ۱۳۸۴ – اودی توریم سن ژرمن، پاریس، ۱۳۸۶
- سمفونی درد – نویسنده: حسین پاکدل – کارگردان: حسین پاکدل – سالن سایه، تئاترشهر، ۱۳۸۵- مولهایم (آلمان)، ۱۳۸۶- سن ژرمن، پاریس، ۱۳۸۶
- مونولوگ کوارتت – نویسنده: امیر رضا کوهستانی – کارگردان: امیر رضا کوهستانی – تالار مولوی، ۱۳۸۶
- مدهٔ سن مدار – نویسنده: آنکا ویسده – کارگردان: رضا بهبودی – ششمین جشنواره بانوان، اداره تئاتر، ۱۳۸۶
- مونولوگ نگاه خیره خداوند – نویسنده: محمد رضائی راد – کارگردان: ساسان پیروز – کارگاه نمایش، تئاتر شهر، دی ۱۳۸۸
- مونولوگ جهان چرا از اینکه هست دورتر نمیرود – نویسنده: محمد رضایی راد – کارگردان: نغمه ثمینی – فستیوال مونولیو، مرداد ۱۳۸۹
- منهای دو – نویسنده: ساموئل بنش تریت – کارگردان: داوود رشیدی – سالن اصلی، تئاتر شهر، ۱۳۸۹
- مترسگ – کارگردان:حسن معجونی – سالن سینما و تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (وزرا) – تابستان ۱۳۹۲
- فلیک – کارگردان:حسن معجونی – پردیس شهرزاد – تابستان ۱۳۹۷
- اختراع والس – نویسنده: مهدی اسدزاده (بر اساس اثر ولادیمیر ناباکوف) – کارگردان: سارا افشار – پردیس تئاتر شهرزاد، ۱۳۹۸
سمتهای مختلف حسن معجونی
- شبهای آوینیون – نویسنده: کوروش نریمانی – کارگردان: کوروش نریمانی – سالن چهارسو، تئاترشهر، ۱۳۷۹ – سمت: طراح لباس – بازیگر
- در مضار توتون – نویسنده: آنتون چخوف – کارگردان: محمد حسن معجونی – سالن شماره ۲، تئاترشهر – ۱۳۸۰ – سمت: کارگردان و بازیگر
- پای دیوار بزرگ شهر – نویسنده: تانکرد دورست – کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار نو، ۱۳۸۰ – سمت: کارگردان و بازیگر
- در انتظار گودو – نویسنده: ساموئل بکت – کارگردان: علی اکبر علیزاد – تالار مولوی، ۱۳۸۳ – سمت: طراح صحنه و لباس – بازیگر
- مثل خون برای استیک – نویسنده: محمد چرمشیر – بازخوانی از رمان فرانکاشتاین، اثر مری شلی – کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار مولوی، ۱۳۸۳ – سمت: کارگردان و بازیگر
- شهرهای نامرئی – نویسنده: علی اکبر علیزاد – کارگردان: محمد حسن معجونی – کارگاه نمایش، ۱۳۸۴ – سمت: کارگردان
- خواب آهسته مرگ – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار مولوی، ۱۳۸۵ – سمت: کارگردان، طراح صحنه
- مونولوگ آنتیگونه در نیویورک – نویسنده: خوانز گلواکی – کارگردان: هما روستا – تالار مولوی، ۱۳۸۶ – سمت: طراح صحنه
- پای دیوار بزرگ شهر – نویسنده: تانکرد دورست – کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار مولوی، ۱۳۸۶، ششمین جشنواره بانوان – سمت: کارگردان
- رؤیای شب نیمه تابستان – نویسنده: ویلیام شکسپیر – کارگردان: محمد حسن معجونی – آمفی تئاتر دانشکده سینما تئاتر، آبان ۱۳۸۶ – سمت: طراح – کارگردان و دراماتورژ
- عروسکی پدر عزیزم – نویسنده: محمد چرمشیر – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار مولوی، ۱۳۸۶ – سمت: طراح و کارگردان
- مونولوگ دو راهی سقاخونه – نویسنده: محمد چرمشیر – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – کارگاه نمایش، مرداد ۱۳۸۷ – سمت: طراح و کارگردان
- آسانسور – نویسنده: مهدی کوشکی – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار هنر (یازدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی دانشجویان)، آذر ۱۳۸۸ – سمت: طراح و کارگردان
- مونولوگ همه خانه سیاه است – نویسنده: امیررضا کوهستانی – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – کارگاه نمایش، تئاتر شهر، دی ۱۳۸۸ – سمت: طراح و کارگردان و بازیگر
- آسمان روزهای برفی – نویسنده: محمد چرمشیر – کارگردان: محمد عاقبتی – تالار مولوی، خرداد ۱۳۸۸ – سمت: طراح و بازیگر
- به خاطر یک مشت روبل – نویسنده : آنتوان چخوف – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – تماشاخانه ایرانشهر، بهمن ۱۳۸۸ تا اردیبهشت ۱۳۸۹ – سمت: طراح و کارگردان و بازیگر
- مرغ دریایی – نویسنده : آنتون چخوف – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – تماشاخانه ایرانشهر، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰ – سمت: طراح و کارگردان
- دائی وانیا – نویسنده : آنتون چخوف – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – تماشاخانه ایرانشهر، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰ – سمت: طراح و کارگردان
- ایوانف – نویسنده : آنتوان چخوف – کارگردان: امیررضا کوهستانی – تماشاخانه ایرانشهر، مهر ۱۳۹۰
- مترسگ – نویسندگان: جابر رمضانی، پوریا کاکاوند، پیام سعیدی – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – تالار حافظ، ۱۳۹۱ – سمت: طراح و کارگردان
- میکروتئاتر حشره – نویسنده: مهدی کوشکی – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – فرهنگ سرای ارسباران – سمت: طراح و کارگردان
- میکروتئاتر ابر صورتی – نویسنده :علیرضا محمودی – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – فرهنگ سرای ارسباران، آذر ۱۳۹۰ – سمت: طراح و کارگردان
- دکلره نویسنده: مهدی کوشکی کارگردان: مهدی کوشکی سالن انتظامی – خانه هنرمندان – مهر ۱۳۹۱ سمت: طراح صحنه
- نامههایی که به مقصد نرسید و بلعکس”نویسنده و کارگردان: مهدی چاکری خانه نمایش آو ۱۳۹۲ – سمت: صدا پیشه
- اسکلیگ و بچههای پرواز نویسنده: مهدی کوشکی کارگردان: محمد عاقبتی تالار حافظ – خرداد ۱۳۹۱ -سمت: طراح نور
- پرفورمنس خانهام ابری است – طراح و کارگردان: محمد حسن معجونی – گالری ایست – تیر ۱۳۹۰ – سمت: طراح و کارگردان
- مرد بالشی – نویسنده: مارتین مک دونا – کارگردان: محمد یعقوبی، آیدا کیخایی- فرهنگسرای ارسباران – مرداد ۱۳۹۲ – سمت: طراح صحنه
- سالگشتگی – نویسنده و کارگردان: امیررضا کوهستانی – سالن همایش دیپلماتیک اکو – آذر ۱۳۹۲
- ستوان اینشمور – نویسنده: مارتین مک دونا – ترجمهٔ زهرا جواهری- کارگردان: محمد حسن معجونی- سالن ناظرزاده کرمانی خانه هنرمندان – ۱۳۹۴
- آشپزخانه – نویسنده: آرنولد وسکر – کارگردان:محمدحسن معجونی – تماشاخانه پالیز ۱۳۹۵
- سه خواهر – نویسنده: آنتوان چخوف – کارگردان:محمدحسن معجونی – تماشاخانه پالیز – خرداد ۱۳۹۶- سمت: طراح و کارگردان
- شهر ما – نویسنده :تورنتون وایلدر -کارگردان:حسن معجونی – تماشاخانه ایرانشهر: سالن استاد سمندریان – اردیبهشت ۱۳۹۸- سمت: طراح و کارگردان
جوایز و افتخارات حسن معجونی
- دریافت اسپک تاکل «در میان ابرها اجرا شده در جشنواره تئاتر زوریخ؛ ۲۰۰۶
- برنده جایزه ماریا برای بهترین بازیگر مرد از فیلم (خوک)

صفحه اینستاگرام حسن معجونی
حسن معجونی ، از سلبریتی های فعال در اینستاگرام بوده و ظرف چند سال اخیر 445 پست به اشتراک گذاشته که بررسی اینستاگرامش، در واقع مروری است بر بیوگرافی حسن معجونی و فعالیت هنری ایشان در عرصه سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی. لذا برای آشنایی با سبک زندگی دیجیتالی حسن معجونی و پشت صحنه فیلم ها و سریال هایی که ایشان در آن نقش آفرینی کرده است و بیوگرافی حسن معجونی، به اینستاگرامش مراجعه کنید. آدرس اینستاگرام حسن معجونی @hassanmadjooni می باشد و 151 هزار نفر دنبال کننده دارد.