در سراسر دنیا افراد زیادی با این ویژگی جسمی وجود دارند اما در میان چهره های شناخته شده سینمای ایران بازیگران کوتاه قدی وجود دارند که از محبوبیت ویژه ای برخوردارند.اگر علاقمند هستید با بازیگران کوتاه قد سینمای ایران آشنا شوید با ما در بازیگرنیوز همراه باشید.
رشید اصلانی با کدام فیلم معروف شد؟
اسدالله یکتا در چند فیلم هنرنمایی کرده است؟
قد امیرمحمد متقیان بازیگر و مجری کودک چقدر است؟
معروف ترین نقش امید علیمردانی در تلویزیون چیست؟
اگر سری به روستای ماخونیک در خراسان جنوبی زده باشید یا تصاویری از این روستای شگفت انگیز را دیده باشید حتما زندگی انسان های کوتاه قامت این روستا و افراد مشابه آنها در جامعه برایتان جالب خواهد بود.
شاید فکر کنید متفاوت باشند، شاید فکر کنید ویژگیهای آنها منحصر به فرد باشد، ولی اصلا این طور نیست. آنها هم مثل بقیه افراد جامعه هستند، فقط با این تفاوت که قدشان کوتاهتر است. مسلما وقتی پای درد دل آنها بنشینید، متوجه میشوید این افراد هم توانمندیهای خودشان را دارند و میتوانند در هر شغلی به بهترین شکل حاضر شوند. این افراد معتقدند خواستن، توانستن است، اما اعتقاد دارند افراد جامعه هم باید آنها را بپذیرند.
عدهای از کوتاهقامتان، علاقهمند به دنیای بازیگری شدند و در مدیومهای تئاتر، سینما و تلویزیون نقشهایی را بازی میکنند. البته خیلی نقشهای محوری به آنها سپرده نمیشود و بیشتر نقشهای مکمل پیشنهاد خواهد شد.
نگاهی اسامی بازیگران کوتاه قد سینمای ایران
رشید اصلانی
یکی از کوتاهقامتان با نمکی که امروز کنارمان نیست، رشید اصلانی یا همان سمندون معروف است که بچهها در دهه ۷۰ از او خاطرات زیادی دارند. او در سریال سمندون به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری ناصر هاشمی بازی کرد که حسابی خوش درخشید و توانست دل مخاطبان را ببرد. این بازیگر در زمان بازی در این سریال ۶۵ سال داشت و البته طاس هم بود، اما جلالالدین معیریان با گریم، چهره او را بسیار شیرین و دوست داشتنی کرده بود. او چند سال بعد از این محبوبیت بر اثر سکته مغزی دار فانی را وداع گفت.
اصلانی در ۱۷ سالگی به تئاتر دهقان رفت و اغلب در نمایشهای کمدی بازی کرد سپس فعالیتش را در تئاترهای دیگری از جمله فردوسی و جامعه باربد ادامه داد. او در زمینه آکروبات نیز فعال بود. این بازیگر به ورزش زیبایی اندام پرداخت و مطبوعات ورزشی آن روزها به دلیل ویژگیهای جسمانیاش به او لقب «آقا کوچولوی جهان» را دادند.
او همچنین در فیلمهای تبلیغاتی زیادی بازی کرد، اما فعالیتش در تلویزیون بسیار محدود بود و سریال سمندون باعث شد مدتی نامش بر سر زبانها بیفتد. اصلانی در فیلمهای سوته دلان، کمال الملک و دلشدگان (علی حاتمی)، ناصرالدین شاه آکتور سینما، هامون (داریوش مهرجویی) و… ظاهر شد و آخرین نقش سینماییاش در عشق طاهر (محمدعلی نجفی، ۱۳۷۸) بود.
رشید اصلانی بازیگر نقش سمندون
رشید اصلانی یکی از بازیگران کوتاه قد سینمای ایران است که در فیلم هایی چون دلشدگان ، سوته دلان ، هامون ، کمال الملک ، طالع سعد ، عشق طاهر و … به ایفای نقش پرداخت اما ماندگارترین اثر او مجموعه سمندون است که با گریم خاص یک غول توانست حسابی در خاطر مخاطب ماندگار شود.
امید علیمردانی بازیگر کوتاه قد سینما و تلویزیون
امید علیمردانی یکی دیگر از بازیگران کوتاه قد سینمای ایران است که بیشتر مخاطبان تلویزیون او را با نقش رستم در سریال ستایش می شناسند.
داریوش ارجمند و امید علیمردانی بازیگر سریال ستایش
با تاکید بنویسید که ما هنرور نیستیم!
راستش من علاقهای به مصاحبه ندارم، ولی دلم میخواهد چند جملهای از طرف من بنویسید. اینکه من نسبت به دوستان و همکارانم که وارد عرصه بازیگری شدند، انتقاد دارم، چون هر نقشی را میپذیرند و این درست نیست. همیشه از این مساله رنج میبرم. معتقدم ما هنرور نیستیم. لطفا با تاکید هم این جمله را بنویسید.
حق ماست که نقشهای خوب بگیریم، چرا باید تن بدهیم و نقش کلفت و نوکر بگیریم؟ شما نگاهی به پیتر هایدن دینکلیج داشته باشید تا ببینید که این بازیگر چه بازی درخشانی در سریال تاج و تخت دارد. میدانید دلیلش چیست؟ فقط این که صبوری کرده و تن به هر نقشی نداده است. من هم معمولا صبوری میکنم تا نقشهای کوتاه نگیرم. دلم نمیخواهد هنرور باشم.
در سریال ستایش ۳ بازی کردم که آماده پخش است. همچنین در سریال دنیای گمشده هم نقش خوبی داشتم که آن هم هنوز از شبکه دو پخش نشده است. در سریال همسرایی هم بازی کردم که آن هم در نوبت پخش است.
من شغل دیگری به غیر از بازیگری ندارم و در کنار بازیگری، دستیار تهیه و دستیار کارگردان هم هستم. از درآمدم هم راضی هستم. خدا را شاکرم که درآمدم بد نیست و میتوانم زندگیام را بچرخانم.
امید علیمردانی بازیگری را با بازی در سریال چهار چرخ آغاز کرد و با سریال دست بالای دست محسن یوسفی نقشی دیگر را تجربه کرد اما نقطه عطف بازیگری امید علیمردانی در تلویزیون مربوط به بازی او در سریال ستایش و در نقش مباشر حشمت فردوس است.
مهدی ابراهیمی
مهدی ابراهیمی یکی دیگر از بازیگران کوتاه قد سینمای ایران است که بازیگری را از سال 72 آغاز کرد و تجربه همکاری با عمو قناد را در کارنامه هنری اش دارد.
مهدی ابراهیمی بازیگر و مدیر رستوارن کوتاه قامتان
مهدی ابراهیمی علاوه بر حضور در دنیای بازیگری رستوران کوتاه قامتان را راه اندازی کرده است و مدیریت این رستوران را با همراهی چند تن از این کوتاه قامتان بلند همت برعهده دارد.
مهدی ابراهیمی در مورد بازیگری میگوید:
از سال ۷۲ به واسطه پیشنهاد دوستان وارد این کار شدم و تا امروز هم در سریالهایی همچون فکر پلید، زمستانه، لبخند پیروزی و… بازی کردم. همچنین در برنامههای کودک مجید قناد هم حضور داشتم. فعالیتم را در این عرصه ادامه دادهام.
راستش همیشه نقشهای کمدی به ما سپرده میشود. خیلی دلم میخواهد نقش جدی بازی کنم. مطمئن هستم از عهده آن بر میآیم.
در حال حاضر در سریالی بازی نکردم، اما در کنار بازیگری موسسه فرهنگی هنری دارم که مدیر عامل آن هستم. در این موسسه اجرای برنامههای جشن برای سازمانها را قبول میکنیم. خوشبختانه رزقی هم برای بقیه شده است.
من فقط به واسطه بازیگری نمیتوانم چرخ زندگیام را بچرخانم و در کنار بازیگری و موسسه فرهنگی هنری، رستوران کوتاهقامتان را دارم که ۹۵درصد پرسنل این رستوران کوتاهقامتان هستند.
من هم دوست ندارم نقشهای تکراری بازی کنم، اما ما مقصر نیستیم کارگردانان و تهیهکنندگان نقشهای تکراری به ما پیشنهاد میدهند.
اسدالله یکتا از بازیگران مطرح ایرانی
برخی از کوتاه قامتان به نقشهای مکمل دسته چندم رضایت نمیدهند و با اعتماد به نفسی که دارند، موفق شدهاند نقشهای کمی بلندتر بگیرند.یکی از بازیگران کوتاه قد سینمای ایران اسدا… یکتاست که در بیش از ۶۰ فیلم و سریال بازی کرده است که از کارهای تلویزیونی او میتوان به «هزاران چشم» و «چاق و لاغر» اشاره کرد.
اسدالله یکتا یکی دیگر پیشکسوتان دنیای هنر و بازیگر کوتاه قامت سینمای ایران است که سالهای زیادی از عمر فعالیتش در دنیای هنر میگذرد.
اسدالله یکتا بازیگر کوتاه قد سینمای ایران
وی بازیگری را از سال 45 آغاز کرد و در فیلم و سریال های زیادی جلوی دوربین رفت . علاقه زیاد اسدالله یکتا او را از مغازه زرگری به دنیای تئاتر کشاند و همانجا پای بندش کرد و اگرچه این سالها به نسبت قبل کم کارتر شده است اما باز هم در چندسال گذشته ایفاگر نقش هایی ماندگار در فیلم و سریال هایی چون ستایش ، شرایط خاص ، زندانی ها ، چهارراه استانبول ، نهنگ عنبر 2 ، خفه گی ، رسوایی ، گشت 2 و… بود.
یکتا در مورد بازیگر شدنش میگوید:
سال ۱۳۴۳ شاگرد مغازه زرگری بودم تا اینکه یکی از روزها خبر آوردند که عمویم فوت شد، اما صاحبکارم به من اجازه مرخصی نمیداد. تا اینکه به بهانه چای آوردن برای صاحبکارم در رفتم. بعد از آن دیگر به آنجا نرفتم، چون علاقه زیادی به تئاتر داشتم. برای تماشای تئاتر به خیابان لالهزار میرفتم، اما نمیتوانستم پول بلیت بپردازم و، چون ریزه میزه بودم، یک روز تصمیم گرفتم از لای جمعیت یواشکی برای دیدن تئاتر بروم.
همانطور میان جمعیت بودم که آقای عبدی، مسؤول تئاتر پارس مچم را گرفت و بعد از اینکه متوجه شد به تئاتر علاقه زیادی دارم، پذیرفت و اجازه داد برای دیدن تئاتر بروم، اما گفت حتما بعد از تماشای تئاتر پیشش بروم؛ دوباره میخواستم فرار کنم و پیشش نروم. تا اینکه آقای عبدی مرا دید و پیشنهاد بازی در تئاتر را داد. راستش خیلی خوشحال شدم. اصلا فکر نمیکردم او میخواهد من را به بازی دعوت کند و از همان زمان وارد عرصه بازیگری شدم و در سریالها و فیلمهای زیادی بازی کردهام.
خیلی دلم میخواهد نقش دو شخصیت را بازی کنم که هنوز پیشنهاد نشده است؛ یکی نقش نابیناست و دیگری فردی که مشکل ذهنی دارد.
من شغل دیگری به غیر از بازیگری ندارم. مسلما دستمزدها کفاف زندگی را نمیدهد. گرچه سینما کمکحال است، اما شرایط اقتصادی هم خوب نیست و تورم روز به روز بالاتر میرود و همه چیز گران است. من خانهام ورامین است. وقتی بخواهم برای بازی به تهران بیایم، فقط ۷۰ درصد دستمزد روزانهام را برای خرج رفت و آمد باید بدهم. خب خودتان قضاوت کنید چطور باید زندگیام را بچرخانم.
مسلما من هم دلم نمیخواهد نقشهای تکراری بازی کنم. کدام بازیگری دلش میخواهد نقشهای تکراری بازی کند، اما کارگردانان باید پیشنهادهای خوب بدهند؛ ضمن اینکه کارگردانان فقط از نام هنرپیشههای قدیمی استفاده میکنند.
اسماعیل یوسف پور
اسماعیل یوسف پور 43 ساله، قد و قامتش حدود یک متر و وزنش حول و حوش 20 کیلوگرم است. او متاهل و اصالتا تُرک و اهل مراغه است و تا مقطع دیپلم تحصیل کرده است.
او در کلاس پنجم ابتدایی متوجه میشود که بر خلاف همکلاسی هایش دیگر نمی تواند رشد کند و از آن زمان تا امروز در همین قد و اندازه باقی مانده است.
اسماعیل یوسف پور پانزده روز در سریال مختارنامه سرگرم ایفای نقش غلام بچه شرحبیل بود. ابروهایش را رنگ زدند و برایش لباس دوختند. در سکانسی هم که زیر پای اسب می رود، او مقداری زیادی خاک خورد تا صحنه طبیعی تر از آب دربیاید، اما آن سُمی که او را لگد کرد، سُم اسب عادی نبود بلکه با ماکت بازسازی شده بود.
جالب است بدانید او10 سال است ازدواج کرده است. همسرش لیسانس روانشناسی دارد و شبیه خود اوست. یوسف پور از کلاس پنجم ابتدایی کار نمایش را آغاز کرده و سالهاست در برنامه های کودک «تن پوش عروسکی» بر تن میکند و به ایفای نقش میپردازد. در سریال پخش شده بانکیها و سریال پخش نشده «شهر هرت» نیز حضور داشته و 3 سال در شبکه جام جم اروپا و امریکا برنامه اجرا کرده است. همه این فعالیتها مصداق بارز آن ضرب المثلی است که میگوید:«فلفل نبین چه ریزه/ بشکن ببین چه تیزه!»
علی ابراهیمی
علی ابراهیمی بازیگر کوتاه قد سینمای ایران
حمید و علی دیگر برادران خانواده ابراهیمی هستند که در عرصه بازیگری فعال هستند و از جمله کوتاه قامتان بلند همت جامعه هستند که با اعتماد به نفس راهشان را در دنیای هنر هموار کرده اند.
علی ابراهیمی در مورد بازیگر شدنش میگوید:
سال ۱۳۷۶ وارد عرصه بازیگری شدم. یکی از همسایهها به نام رحمان تقیپور در برنامه صبح بخیر ایران فعالیت هنری داشت. یک روز او به بچههای کوچه پیشنهاد کرده بود میخواهد یک فیلم کوتاه از فوتبال بازی کردن آنها بگیرد و در برنامه صبح بخیر ایران پخش کند. راستش وقتی شنیدم این فرصت را برای بچههای محل فراهم کرده و به من هیچ پیشنهادی نداده، کمی دلخور شدم و پیشاش رفتم و گفتم که چرا چنین پیشنهادی به من نداده است! او هم پاسخ داد که این کلک را به بچههای محل زده تا واکنش من را بداند، چون شک و تردید داشت که با من مطرح کند.
من هم بعد از شنیدن این حرف خیلی خوشحال شدم و با کمال میل پذیرفتم. در ابتدا در برنامه عید آمد عید آمد شبکه سه حضور داشتم و بعد هم در برنامه صبح بخیر ایران قطعات نمایشی بازی میکردم. در این برنامه نقش ایکیوسان را داشتم. البته تا به امروز در سریالهای زیادی بازی کردم. به عنوان مثال در سریال موج و صخره نقش طلبکار را داشتم یا در سریال افسانه هزارپایان بازی کردم. البته با مسابقه مسیر طلایی به اوج رسیدم و در حال حاضر هم سریال دوقلوها را روی آنتن شبکه دو دارم. اما گاهی آنقدر پیشنهادهای دم دستی شده که رویم نمیشود دربارهاش بگویم.
مسلما خیلی دلم میخواهد نقشهای محوری بازی کنم. از خدایم است، اما نقشهای محوری به ما پیشنهاد نمیشود. این در حالی است که من ارشد سینما را میخوانم. خیلی دلم میخواست در سریالهای مختارنامه و یوسف پیامبر (ع) بازی میکردم، اما پیشنهاد نشد.
من در این مدت بیکار ننشستهام و یک فیلم به نام کابوس ساختهام که مراحل تدوین را سپری میکند. داستان این فیلم درباره زندگی یک زوج کوتاهقامت است. این فیلم را برای شرکت در جشنوارههای فیلم ساختهام.
سال ۱۳۷۶ که کارم را شروع کردم به ازای هر روز بازی ۵۰۰۰ تومان دریافت میکردم. ولی در حال حاضر روزی ۲۰۰ هزار تومان. واقعا با این تورم این مبلغ خیلی کم است. در حالی که من با جان و دل بازی میکنم و همه انرژیام را برای کار میگذارم.
مسلما هیچ بازیگری دوست ندارد نقش تکراری بازی کند. من هم دوست ندارم. با اینکه از شبکههای ماهوارهای به من پیشنهاد کارهای طنز شده است، اما قبول نکردم؛ چون دلم میخواهد در کشورم باشم و در اینجا بازی کنم. ضمن این که من زندگی سختی هم داشتم و فرزند شهید هستم و در بمباران، پدر و مادر و دو خواهرم را از دست دادم.
امیرمحمد متقیان
امیرمحمد متقیان یکی از بازیگران کوتاه قد سینمای ایران است که متولد ۱۳ آذرماه سال ۱۳۷۴ در شهر تهران می باشد.
امیرمحمد متقیان که بیشتر با نام کوچکش یعنی امیرمحمد شناخته می شود، جوانترین مجری تلویزیون ایران بوده و بیشتر در کنار داریوش فرضیایی (عموپورنگ) دیده می شود.
شغل پدرش چاپ و طراحی تابلو و پارچهنویسی بود. وی پس از آشنای با یک کارگردان تئاتر در شهر ساوه وارد بازیگری تئاتر میشود و قبل از ورود به تلویزیون در ۲ تئاتر شهرستانی روتین بازی کردهاست، متقیان که به عنوان مهمان در برنامه کودک و نوجوان شبکه جامجم حضور یافته بود با داریوش فرضیایی مجری برنامه آشنا شده و توانسته به تلویزیون راه یابد.
وی در مجموعه محله گل و بلبل ۱ و محلهٔ گل و بلبل ۲ و محله گل و بلبل ۳ با نقش نگهبان محله (گلدون خان) بازی کردهاست و نقش های آقاممنون ، مبارک ، آقا نگه دار و … را بر عهده داشته است .
سهندجاهدی ، علی شادمان ، داریوش فرضیایی دوستان صمیمی وی محسوب می شوند.
قد وی ۱۴۹ و وزنش ۵۲ می باشد؛ همچنین مدیریت آتلیه آس را برعهده داشته است.
حسن همتی
گفتگو با کوتاه قدترین بازیگر و کارگردان دنیا در ایران!!!
حسن همتی، 31 ساله، دیپلمه، با قد 85 سانتی متر.
از نحوه ورود خودتان به عرصه تئاتر برای ما بگویید.
حسن همتی: من خیلی اتفاقی وارد تئاتر شدم و قبل از تئاتر موسیقی کار میکردم. در شهرستان اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه فروشگاه لوازم موسیقی داشتم و همیشه دوستان تئاتری برای انجام برخی کارهایشان به آنجا میآمدند که یک بار به من پیشنهاد دادند نقش کوتاهی برایشان بازی کنم. اصرار کردند و رفتم بازی کردم. باید بگویم آن اصرار بود که امروز در کنار شما نشستهام. در ابتدا همه چیز تنها امتحانی و گذری بود. گفتم زود میگذرد و یکی دو روز دیگر تمام میشود. اما به شکلی پیش رفت که با وجود اینکه موسیقی علاقه اصلی من بود، به تئاتر اولویت دادم و موسیقی اولویت دومم شد و علاقه من نسبت به تئاتر آن قدر زیاد شد که به خاطر آن به تهران مهاجرت کردم.
چه شد که به تهران آمدید و اینجا ادامه دادید؟
حدود دو سال و اندی در کرمانشاه کار کردم و در همان دو سال اول فهمیدم که کار در شهرستان برای من بنبست است. به تهران آمدم و کار را از صفر شروع کردم. سال اول به جشنواره فجر رفتم و سال دوم اجراهای ما در جشنوارههای متعدد دیده شد و امروز شکر خدا کار و بارم بد نیست.
برخوردها با شما به خاطر فیزیک خاصی که دارید، چطور بود؟
فیزیکم جلوی پیشرفت من را نگرفت. این مسئله را برای خودم هضم کردم. رفت و آمد برای هر کسی در تهران سخت است و برای من دو برابر سختتر. ولی دیدگاه مردم اینجا وسیعتر و بهتر است و جور دیگری ما را میبینند. شاید چون تعداد افرادی که مثل من هستند در تهران بیشتر است و به این مسئله عادت کردهاند. در اسلام آباد غرب فقط من این طور بودم و کل شهر من را می شناختند و گاهی مورد نگاههای تمسخرآمیز قرار میگرفتم.
آیا در صحنه نمایش هم همین عکسالعملها را میگرفتید؟
بله صد در صد همینطور بود. بیشترین کار من تئاتر خیابانی و در محیطهای باز، پارک و خیابان بود و من حس تمسخر را از برخی مردم میگرفتم. اما از این گوش میگرفتم و از گوش دیگر در میکردم، چون هدف و زندگیام برایم مهمتر بود. اگر بنا بر دیدگاه مردم زندگی میکردم، امروز باید در همان شهرستان و در خانه پدر میماندم و در گوشهای مینشستم و با کامپیوتر و گوشیام مشغول بودم. خانهنشین میشدم و افسردگی میگرفتم. دیدم فایدهای ندارد، تصمیم گرفتم به جاده بزنم و در دل مردم زندگی کنم. البته خانواده هم به من خیلی کمک کرد. پدر و مادر من اصلا فکر نمیکنند که قد من کوتاه است. به طور مثال وقتی به منزل خواهرم میروم از من میخواهند چیزی را تعمیر کنم و یا با من مشورت میکنند. من حتی در تعمیر ماشین به پدرم کمک میکنم و همین باعث شده دیدگاه دیگری نسبت به محیط زندگیام داشته باشم. جسمم را دوست دارم و مشکلی با آن ندارم. احساس میکنم جسم، طرز فکر و رفتار من خاص است و همین خاص بودن را دوست دارم.
در مورد فعالیتهای خود در تئاتر و بازیهایی که داشتید و ورود به کارگردانی و… توضیح بدهید.؟
ورود من به بازیگری از سال ۹۰ و ۹۱ با جشنواره فجر و در تهران بود. اجرای خیابانی داشتم و آنجا اولین استارت کار در تهران را زدم. قبل از آن در کارهای کودک مدیر صحنه بودم. البته همه اینها به این دلیل بود که با محیط تئاتر بیشتر آشنا شوم و با کارگردانهای زیادی کار کردم. در جشنوارهها اجرای عمومی داشتم و با بزرگانی از جمله مرحوم حسین محباهری، اصغر همت، علی فروتن، حمید گلی، خانم کاظمی کار کردم. همه اینها باعث شد یک پله بالاتر بروم و به کارگردانی روی بیاورم. نمایش «شین» سومین یا چهارمین کار من است.
پیتر دینکلیج را میشناسید؟
یکی از شخصیتهایی است که سعی میکنم پا جای پای ایشان بگذارم. به نوعی خود من و مدل من است. سعی میکنم آنطور باشم و به حدی برسم که الان است. من چیزی از زندگی شخصیاش نمیدانم و فقط زندگی حرفهای او را دنبال میکنم و میدانم امسال جایزه بهترین کار تلویزیونی را گرفت. او توانست امسال چهارمین جایزه امی را برای بازی در سریال «بازی تاج و تخت» دریافت کند. این باعث میشود من هم پیش بروم و همه سختیها را کنار بگذارم و بگویم کسی هست که من به آن برسم و شاید حتی بهتر از او شوم.
زندگی پیتر دینکلیج تقریبا مثل من است. او در محیطی بزرگ شد که کاملا در دید مردم بود. او هم مورد تمسخر واقع میشد. درست است که حمایتهای هنری و محیط و جامعه فرق دارد. ولی تمسخر وجود دارد و حتی در آن طرف بیشتر است. این جلوی پیشرفت او را نگرفت، چرا من جلوی پیشرفت خود را بگیرم؟ پیتر دینکلیج نسبت به کارهایی که داشت، سختیهای زیادی کشیده است. در تئاتر فعالیت داشت و این سختیها باعث شد امروز بهترین بازیگر باشد. چیزی که راحت به دست بیاید به راحتی از دست می رود. آنچه سخت به دست بیاید به آسانی از دست نمیرود.