اخبار بازیگرانبازیگران ایرانیبازیگران زنبازیگران مردفیلم ایرانی

فیلم زالاوا | آبادی جن‌زده ژانری متفاوت در سینمای ایران

افتتاح حساب در ترکیه

خلاصه داستان فیلم زالاوا و بازیگران فیلم زالاوا و گریم بازیگران زالاوا و اسامی بازیگران فیلم زالاوا و موضوع فیلم زالاوا و بیوگرافی بازیگران فیلم سینمایی زالاوا و حواشی فیلم زالاوا و عوامل ساخت فیلم زالاوا را در بازیگرآنلاین ببینید.

کارگردان فیلم زالاوا چه کسی است؟

کارگردان فیلم زالاوا ارسلان امیری است.

خلاصه داستان و موضوع فیلم زالاوا چیست؟

فیلم زالاوا داستانی است که در یک روستا در دهه‌ی ۵۰ اتفاق می‌افتد. در این روستا واقعه‌ای باعث ترس مردم شده و این وسط رئیس پاسگاه پلیس در تلاش است که اهالی را آرام کند.

اسامی بازیگران فیلم زالاوا در نقش های اصلی چیست؟

نوید پورفرج ،پوریا رحیمی‌ سام ، هدی زین‌العابدین و… از بازیگران نقش های اصلی فیلم زالاوا هستند

مشخصات فیلم زالاوا

نام فیلمزاوالا
ژانروحشت
تاریخ انتشار۹ فوریه ۲۰۲۱ (جشنواره فیلم فجر)
۹ سپتامبر ۲۰۲۱ (جشنواره فیلم ونیز)
۱۴ سپتامبر ۲۰۲۱ (جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو)
۸ تیر ۱۴۰۱
تهیه کنندهروح‌الله برادری
سمیرا برادری
کارگردانارسلان امیری
نویسندهارسلان امیری
آیدا پناهنده
تهمینه بهرام
مدت زمان93 دقیقه
توزیع‌کنندهLevelK
خانه فیلم (ایران)
زبانفارسی
کردی
فروش گیشه۵۴۰٬۸۷۰٬۰۰۰ تومان
رده سنیتماشای این فیلم برای افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.

درباره فیلم زالاوا

خرید بلیت فیلم زالاوا

این فیلم هم اکنون در حال اکران در سینماست و بزودی زمان پخش آنلاین آن در سایت اضافه میشود.

لیست بازیگران فیلم زالاوا

  • نوید پورفرج در نقش استوار مسعود احمدی
  • پوریا رحیمی‌ سام در نقش آمردان (جنگیر)
  • هدی زین‌العابدین در نقش ملیحه
  • باسط رضایی در نقش یونس (سرباز)
  • فریدون حامدی در نقش آموسی
  • شاهو رستمی در نقش خلج
  • مهسا حجازی در نقش دختر خلج
  • لیلا بیگی در نقش لیلا
  • زاهد زندی در نقش استوار امینی
  • صالح رحیمی در نقش آرحیم
  • هادی احمدی در نقش سرباز
  • داریوش کریم رئوف در نقش اهالی زالاوا
  • سالار زارعی در نقش اهالی زالاوا
  • مسعود بیگی در نقش اهالی زالاوا
  • کردوان بوستان در نقش نوازنده
  • وریا امینی در نقش اهالی زالاوا
  • اسد هوشمند در نقش اهالی زالاوا
  • آذین کنعانیان در نقش اهالی زالاوا
  • رومینا حاجی حسنی در نقش اهالی زالاوا
  • نارین ملکی در نقش اهالی زالاوا
  • کیوان شیخ احمدی در نقش اهالی زالاوا

عوامل فیلم زالاوا

  • تهیه کنندگان : روح الله برادری و سمیرا برادری
  • مشاور کارگردان : آیدا پناهنده
  • مجری طرح : مهدی بدرلو
  • مدیر فیلمبرداری : محمد رسولی
  • مدیر هنری : محمدرضا شجاعی
  • تدوین : عماد خدابخش
  • مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان : علی مردانه
  • طراح چهره پردازی : عباس عباسی
  • طراح صحنه و لباس : محمدحسین کرمی
  • مدیر تولید : امیر اسکندری
  • جلوه های ویژه بصری : محمد برادران
  • جلوه های ویژه میدانی : محسن روزبهانی
  • دستیار اول فیلمبردار : احمد کاووسی
  • عکاس : محمد بدرلو
  • مشاور رسانه ای : آیدا اورنگ
  • گروه کارگردانی : منشی صحنه : پوریا کاظمی فرد
  • دستیار دوم کارگردان : دانیال محمودنیا
  • گروه کارگردانی : هادی احمدی ، مسعود گنجی
  • فیلم پشت صحنه : روزبه خسروی
  • دستیار تهیه : عسل یکتایی
  • جانشین تولید : جواد گنجی
  • مدیر تدارکات : مرتضی اسکندری
  • مدیر تدارکات پیشرو : آرمین پورمحمد
  • دستیار اول تدارکات : سید مجید میر حسینی
  • دستیار دوم تدارکات : حامد خاکسار
  • گروه فیلمبرداری : ایمان محمدی ، حمید نجفی ، رضا رسولی ، سیروان خضری ، پیمان کاووسی ، علیرضا موسی زاده ، محمد فیضی
  • استدی کم : بهروز سیفی
  • مسئول دوربین : مرتضی فرهادی
  • گروه تدوین : مجید طارمی ، محمدامین طرقی
  • گروه صحنه و لباس دستیار اول طراح : فریاد صالحی
  • مدیر صحنه : مهدی موسوی
  • دستیاران صحنه : امیر خدری ، سینا محمدی ، سمیرا امیری
  • دستیاران دکور : مهدی عزیز ، فرشاد صالحی ، مجید فاضلی راد ، فخرالدین محمدی
  • دستیار اول لباس : نیاز حمیدی
  • دستیاران لباس : رویا قلعه گیر ، محسن یعقوبی
  • گروه چهره پردازی : سیامک احمدی ، حامد علی بخشی ، فاطمه مشایخی ، ایمان الله قلی ، بهداد عزت پور
  • گروه جلوه های ویژه میدانی : مجید حیدری ، بهزاد اسدی

امیری خودش هم پذیرفته که به عنوان یک کارگردان فیلم اولی [که تجربه قابل قبولی در پشت دوربین دارد] بیش از حد خوش‌شانس بوده که فرصت همکاری با تیم تولید توانمند فیلم زالاوا را داشته و این تیم کامل با بازیگران خوبی که دارد، کامل‌تر هم شده است

معرفی کارگردان فیلم زالاوا

فیلم زالاوا محصول سال 1399 کشور ایران به کارگردانی ارسلان امیری متولد سنندج این کارگردان 47 ساله به همراه همسر خود آیدا پناهی که خود نیز یکی از نویسندگان و کارگردان سینمای ایران نیز می باشد نویسندگی فیلمنامه و کارگردانی این فیلم را عهده دار بوده اند،فیلم سینمایی زالاوا را میشود اولین تجربه کارگردانی ارسلان امیری در سینما دانست چرا که او تا پیش از این هم در فیلم های سینمایی حضور داشته البته در کنار همسر در فیلم های او حضور داشته و خود او تا کنون کارگردانی هیچ فیلمی را تا پیش از زالاوا بر عهده نداشته است حال جدیدترین فیلم او در کنار همسرش که سابقه درخشانی در ساخت فیلم های سینمایی دارد در سال 1401 پای به سینماهای سراسر کشور گذاشته است.

وی با ساخت نخستین فیلم سینمایی خود به نام زالاوا موفق شد جایزهٔ بزرگ بهترین فیلم از سی و ششمین دورهٔ هفتهٔ بین‌المللی منتقدان فیلم ونیز،جایزه بهترین فیلم از نگاه هیئت داوران از فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم و همچنین از سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر، دو سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی فیلم اول و بهترین فیلم‌نامه را کسب کند.

امیری کارگردان سریال درباره انگیزه خود برای ساخت فیلم زالاوا گفت: یک احساس و کنجکاوی درباره باور من شکل گرفت و ماجراها و داستان‌هایی درباره موضوعات متافیزیکی در خانواده پدری می‌شنیدم که گاهی منجر به باورهای غیرمنطقی می‌شد.

همه ما این داستان‌های عام را شنیده‌ایم. روزی که پدرم داشت خاطراتش را تعریف می‌کرد، جزو اولین خاطراتش تسخیر و استخدام یک جن در خانواده پدری‌اش بود. این برای من جذاب بود، نه خود داستان بلکه شیوه‌ای که پدرم آن را تعریف می‌کرد و به گونه‌ای باورپذیر بود همه از این داستان‌ها دارند من آن شیوه‌ای را که منجر به باورپذیری شود، دوست داشتم و تصمیم گرفتم این قصه را بنویسم.

ما در این مسأله وارد مبحث درام می‌شویم ما وارد حاشیه مانند اینکه جن وجود دارد یا نه، نشدیم از سو استفاده‌هایی که از این جنس باورها می‌شود، گفتیم.

گفت‌وگو با ارسلان امیری کارگردان زالاوا

زالاوا نخستین ساخته ارسلان امیری فیلمی بین ژانری است که بر مفهوم ترس، باور به خرافات و تأثیر آن بر زندگی مردم تأکید دارد. امیری که با الهام از خاطره‌ای افسانه‌وار از پدرش به سراغ داستانی دلهره‌آور رفته، بر این باور است که خرافات ریشه در باور همه انسان‌ها دارد و رسانه‌های امروز نیز به نشر بیشتر این خرافات کمک کرده‌اند. او که ۷ سال برای تصویب فیلمنامه و ساخت این فیلم انتظار کشیده تا به مرحله اکران برسد معتقد است که دیگر شرایط ساخت چنین فیلم‌هایی در سینمای ایران وجود ندارد.

  • قصه زالاوا از کجا آمد و چرا به سراغ چنین قصهای که به ژانر ترسناک نزدیک است رفتید این یک علاقه شخصی بود یا فکر می‌کنید مخاطبان سینما به قصه‌هایی در این فضاها علاقه‌مندند؟

ارسلان امیری: یکی از بزرگان سینما که نامش خاطرم نیست گفته است فیلمی را بساز که فقط تو ممکن است آن را بسازی و اگر تو نسازی شاید کسی دیگر آن را نسازد. این دغدغه من بود که شاید دیگر فرصت فیلمسازی پیش نیاید پس بهتر است فیلمی شبیه خودم بسازم. در همکاری با دیگر فیلمسازان به عنوان فیلمنامه‌نویس همکار و تدوین‌گر تنها بخشی از نگاه من می‌تواند امکان بروز و ظهور پیدا کند و آن چه نوشته و ساخته می‌شود کاملا بر اساس نگاه شخصی من نیست. الهام‌بخش من برای فیلم زالاوا خاطره‌ای از پدرم بود که کمی فضای جادویی و افسانه‌وار داشت.

  • نوشتن فیلمنامه زالاوا چقدر  نیاز به تحقیق و پژوهش داشت؟

زالاوا یک فیلم فانتزی و کاملا خیالی اما با رویکرد رئالیستی است. مبنای اصلی فیلم و قصه‌پردازی بر اساس خیال بود. اما پژوهش من بیشتر درباره مفهوم ترس و باور و بررسی تحلیلی شکل‌گیری و تاثیر باور به موجودات متافیزیکی بر زندگی انسان‌ها در طول تاریخ بود. من به این پژوهش‌ها برای نقطه عزیمت به سمت قصه  نیاز داشتم تا نگرش شخصی خودم را تازه‌تر کنم.

  • شما با وجود آن که فیلمنامه فیلم‌های متعددی را نوشته‌اید اما برای اولین فیلمتان از همکاری دو نویسنده دیگر هم استفاده کردید این به وسواس شما در ارائه یک فیلمنامه خوب و بی‌نقص برمی‌گردد؟

بیشتر به شخصیت خود من برمی‌گردد که خیلی دوست ندارم تنها در خلوت کار کنم و بعد از چندین ماه نوشتن در انزوا با یک فیلمنامه از اتاق بیرون بیایم. من بر اساس طبیعت ذاتی‌ام به کارگروهی، معاشرت با دیگران و لذت بردن از فرایند انجام یک کار بسیار علاقه‌مندم. به طور کلی این شیوه کار کردن من است و به شکل یک کار گروهی به سینما نگاه می‌کنم.

  • برای انتخاب بازیگران اولین فیلمتان چقدر وسواس به خرج دادید و آیا این بازیگران انتخاب اولیه شما بودند؟

ساخت این فیلم از مرحله فیلم‌نامه اولیه تا زمان ساخت یک روند طولانی بود و حدود ۷ سال طول کشید. به همین دلیل فیلمنامه به مسیرهای مختلفی رفت و ۳ استراتژی برای این فیلم در نظر گرفتم. اول این که یک فیلم به زبان کردی و فضای بومی با بودجه اندک باشد. دوم این که فیلم با زبان فارسی و با حضور بازیگران پرطرفدار و چهره ساخته شود که بتوانیم بودجه بیشتری جذب کنیم و سوم این که یک فیلم بینابینی باشد یعنی هم دو زبانه کردی و فارسی و هم با حضور بازیگرانی که نسبتا چهره و متناسب با فضای بومی داستان باشند. در مسیر این سه استراتژی نیز بازیگران مختلفی فیلمنامه را خواندند و هر کدام به دلایلی نیامدند. برخی فکر می‌کردند که این فیلم خوب از آب درنمی‌آید و سنگ بزرگی برای من است که از عهده‌‌اش برنمی‌آیم. برخی دیگر برنامه کاری آن‌ها با این فیلم همخوانی نداشت و برخی بازیگران هم که آماده بودند بودجه فیلم آماده نبود و به این ترتیب هر کدام به دلایلی امکان حضور پیدا نکردند. در این زمان بود که من باید دست به انتخاب می‌زدم که فیلم به چه شکل ساخته شود. سرانجام به همان ایده اولیه که از دل فیلمنامه بود برگشتم و این بازیگران بهترین انتخاب ممکن برای من و برای فیلم‌نامه بود.

  • چه شد که تصمیم گرفتید درباره این موضوع فیلم بسازید و فکر می‌کنید در دنیای دیجیتال، رسانه و ارتباطات امروز باور به این خرافات چقدر در میان مردم جدی است؟

باور به خرافات از گذشته تا امروز خیلی تغییری نکرده و شاید بیشتر و بدتر هم شده است. حتی دنیای دیجیتال و مدرنیته به نشر سریع‌تر و بیشتر آن کمک کرده است. خرافات در دنیای امروز ابزارهای تازه‌تری برای نشر و یافتن طرفدارانش پیدا کرده است مثل فال‌بینی، فال قهوه و شکل‌های مدرن‌تر دعانویسی و… که همه اشکال تازه‌ای از خرافاتی است که از شکل افسانه‌ای و تاریخی خود هم خارج شده است. خرافات همچنان ریشه در برخی رسوم مردمان این سرزمین و همه انسان‌های دنیا دارد و نبرد میان عقل و منطق و باور به این خرافات، ازلی است. فکر می‌کنم نه تنها هیچ‌گاه از میزان آن کم نشده و نمی‌شود بلکه هر لحظه به رنگ‌های تازه‌ای درمی‌آید و گاهی تبدیل به شبه‌علم می‌شود و حتی ظاهری منطقی دارد اما در حقیقت خرافه‌ای است که جلد عوض کرده است.

  • درباره لوکیشن زالاوا بگویید که چطور انتخاب شد و برای طراحی صحنه آن چقدر زمان صرف شد؟

در این روند ۷ ساله‌ای که برای ساخت فیلم طی شد در هر دوره‌ای ممکن بود که فیلم به شکل متفاوتی دربیاید. مدتی به لوکیشن‌هایی در شمال، شرق و جنوب ایران فکر کردیم و مناطقی را در جزیره قشم، نقاط کویری و روستاهایی را در اطراف بیرجند، مشهد، شمال ایران و آذربایجان دیده بودم. این لوکیشن‌ها همه یک ویژگی منحصربه فرد داشتند برای فیلمی که در مرز میان رئالیسم و جادو حرکت می‌کند. اما از همان ابتدای نگارش فیلم‌نامه من می‌خواستم فیلمم را در یکی از روستاهای کردستان بسازم و در نهایت به همان انتخاب اولیه‌ام بازگشتم. در این مسیر روستاهای بسیاری را در کردستان دیدم و روستای شیان را که حدود یک ساعت و نیم با سنندج فاصله دارد برای لوکیشن فیلم زالاوا انتخاب کردم. موقعیت و معماری این روستا با اتمسفر یک روستای قدیمی با حس و حال جادویی مطابقت داشت. رفت و آمد و کار در این روستا برای گروه کار بسیار سختی بود اما ترجیح دادیم که این سختی را به جان بخریم و لوکیشن مناسبی را داشته باشیم.

  • برای طراحی صحنه آن چقدر هزینه شد؟

بودجه ما محدود بود اما خلاقیت محمدحسین کرمی خیلی به ما کمک کرد که هر ابزار موجود و ممکن را در اجرا به خدمت بگیرد تا صحنه فیلم ما فقیر و مینی‌مال نشود. مشاوره‌های شجاعی هم در تحلیل فیلمنامه و هدایت آن بسیار موثر بود. در مجموع گروه صحنه بسیار با انگیزه و خوبی داشتیم و موفق شدیم که فیلم را بسازیم و خوشبختانه طراحی صحنه فیلم هم خوب هم دیده شد.

  • از ویژوال افکت و جلوه‌های ویژه تصویری چقدر استفاده کردید؟

این روستا دارای تیرها و سیم‌های برق بسیاری بود و همه پشت‌بام‌ها ایزوگام براق و نقره‌ای داشت که هم نور را منعکس و صحنه را زشت می‌کرد و هم مناسب روایت فیلمی در دهه پنجاه نبود. علاوه بر آن یکی دو بنای مدرن هم در روستا بود که فضای کلی کار را از آن چه مورد نظر ما بود دور می‌کرد. بنابراین آقای برادران با بهره‌گیری از جلوه‌های ویژه تصویری به پالایش و تصویرسازی مناسب‌تر صحنه و به اجرای چند صحنه دشوار فیلم کمک کردند. ما در فیلم زالاوا مجموعه‌ای از هنرمندان خوب را در کنار هم داشتیم. از تهیه‌کننده گرفته که برای تولید این فیلم که تاکنون تجربه نشده بود و ریسک کرد تا فیلمبردار، صدابردار، صداگذار، گریمور، آهنگساز و دیگر عوامل. درهمه بخش‌ها گروه سختکوش و خلاقی همراه ما بودند.

  • چرا تصویب فیلمنامه زالاوا این قدر طولانی شد؟ آیا موضوع آن برای شورای تصویب فیلمنامه چالش‌برانگیز بود؟

وقتی می‌خواهید وارد فضای فیلم‌های ژانر شوید یک خطری وجود دارد. در شورای تصویب فیلمنامه که اعضای آن هر ۲-۳ سال تغییر می‌کند، هر کدام یک سلیقه دارند که این سلایق آن‌ها همراه با گرایش‌های سیاسی و عقیدتی‌شان روی فیلمنامه‌ای که فیلمنامه‌نویس عمری برای آن گذاشته، تأثیرگذار است. در روند تصویب فیلمنامه تا زمان ساخت فیلم زالاوا ۳ دولت عوض شد  و این یعنی حدود ۳۰-۴۰ نفر از اعضای شوراهای مختلف در وزارت ارشاد و فارابی این فیلمنامه را خواندند و هر کدام نظرات مختلفی داشتند. ذات شورای تصویب فیلمنامه و انتخاب آدم‌هایی که ربطی به سینما ندارند باعث کشتن روح هنرمند می‌شود. وقتی یک فیلم در روندی ۷ ساله ساخته می‌شود، بارها دچار حذف و اضافه می‌شود و بعد از آن دیگر رمقی برای فیلمساز نمی‌ماند که بخواهد بار دیگر فیلمی شبیه به آن بسازد. من خیلی ناامیدم و فکر می‌کنم با این روند، دیگر فیلم‌های تازه‌ای در سینمای ایران نخواهیم داشت و با حضور این شوراهای تصویب فیلم‌نامه کنونی دیگر بعید است فیلمی متفاوت با جریان فعلی سینما ساخته شود. فیلم متفاوت که هیچ، حتی بعید است شبیه فیلم‌های خوبی که در سالیان گذشته مجوز ساخت و اکران گرفته‌اند دوباره ساخته شوند.

  • چالش‌هایی که برای نوشتن و ساخت اولین فیلم‌تان داشتید بیشتر در چه بخش‌هایی بود؟

چالش‌های من بیشتر در بخش فیلمنامه بود که چطور می‌شود مرز میان فانتزی و رئالیسم را حفظ کرد و چطور از المان ترس و وحشت به اندازه استفاده کرد که شکل غیر قابل باور و شبه‌هالیوودی پیدا نکند و روند پرداخت قصه چطور باشد که مخاطب با شخصیت‌ها همذات‌پنداری کند و همچنین لذت بردن او از فیلم تنها ناشی از موقعیت‌های ترس و کمیک نباشد و او را به فکر هم وادار کند. این موارد چالش‌های من در نوشتن فیلمنامه بود. در اجرا هم مسئله این بود که زالاوا یک فیلم ژانر وحشت کامل نیست. از عناصر و ویژگی‌های ژانر وحشت در تلفیقی از دیگر ژانرها استفاده کرده‌ایم. بنابراین دشواری بعدی هماهنگ کردن عناصر دیگر ژانرها در صحنه، فیلمبرداری، بازی‌ها و… بود. انسجام و حفظ اتمسفر تا انتها از دیگر چالش‌ها بود. طبیعتا فیلم‌های خوب دنیا در این ژانر به ما کمک می‌کرد اما این که ما هیچ الگویی در سینمای ایران برای زالاوا نداشتیم کار من را سخت می‌کرد هم در پرداخت فیلمنامه و هم توجیه کردن تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران یا بازیگرانی که می‌خواستند بدانند این فیلم شبیه کدام فیلم در سینمای ایران است. آن‌ها نمی‌خواستند ریسک کنند. ایجاد اعتماد و مجاب کردن عوامل برای مشارکت در تهیه و همکاری در این فیلم از بخش‌های دشوار و زمان‌بر کار بود.

  • سخت‌ترین سکانسی که در این فیلم داشتید کدام بود؟

سکانس کار با گربه بسیار سخت بود و همچنین لوکیشن خانه بهداشت در شب که به دلیل محدودیت فضا و باریک بودن راهرو میزانسن‌های ما را محدود می‌کرد. اما از همه سخت‌تر این بود که این فیلم در دوران اوج کرونا ساخته شد و گروهی پنجاه تا صد نفره بودیم به همراه بازیگرانی که اهل همان روستا بودند و همه مجبور بودیم تنگاتنگ و کنار هم کار کنیم.

  • با همسرتان خانم آیدا پناهنده در چه بخشی از کارهایتان مشورت می‌کنید و سلیقه سینمایی شما در نوشتن و کارگردانی چقدر به هم شباهت دارد؟

ما چون طولانی مدت با هم کار کرده‌ایم ناخودآگاه روی هم تاثیر گذاشته‌ایم. مسئله سینما برای هر دوی ما جدی است و دوست داریم با استفاده از ژانرها و الگوهای ثابت، تجربه حسی متفاوتی را به مخاطب بدهیم. تفاوتی نمی‌کند که ژانر عاشقانه و اجتماعی باشد یا فیلمنامه‌ای شبیه زالاوا. همچنین هر دوی ما  به شخصیت‌پردازی و استفاده از الگوها به شکل غیرکلیشه‌ای بسیار اهمیت می‌دهیم. این‌ها شباهت‌های ماست. مهمترین تفاوت ما نیز در نگاه ماست. موضوع و تم مورد علاقه من باور است و ایشان به موضوع خانواده و چالش‌های ‌پیچیده‌ عاطفی علاقه‌ دارند.

  • زالاوا در مجموع چطور تجربه‌ای برای شما بود و در فیلم بعدی باز هم فیلم به اصطلاح بین‌ژانری با چنین موضوعات چالش برانگیزی خواهید ساخت؟

نگاه بین ژانری را همچنان خواهم داشت. من تلفیق ژانرها و نگاه بلک‌کمدی به موضوعات را دوست دارم. شاید سوژه بعدی من علمی-تخیلی یا یک اکشن بومی باشد. بومی کردن ژانرها و نگاه بلک‌کمدی از جمله ویژگی‌های کار من خواهد بود ولی فکر می‌کنم که کارکردن در این شرایط دیگر برایم غیرممکن شده است.

  • با وجود آن که ژانر ترس و وحشت از گونه‌های کلاسیک در سینمای دنیاست و مخاطبان بسیار زیادی دارد، چرا فیلمسازان ایرانی از ورود به این ژانر می‌ترسند و چرا فیلمنامه‌نویسان ما با وجود افسانه‌ها، باورهای عامیانه و شخصیت‌های ترسناک بسیاری که در فرهنگ عامه مردم ایران وجود دارد اما قصه‌های کمتری با این موضوعات می‌نویسند؟ چه موانعی برای ساخت چنین فیلم‌هایی در ایران وجود دارد؟

شاید به این دلیل که در کشورمان آن‌قدر مسائل اجتماعی بزرگ و بغرنجی داریم که هنرمند متعهد ترجیح می‌دهد ابتدا به مسائل جامعه‌اش بپردازد. اغلب فیلم‌های ژانر وحشت متعلق به سینمایی با رویکرد صنعت و سرگرمی است. اما جامعه ما آن‌قدر معضلات اساسی دارد که هنرمند فیلمساز نمی‌تواند آنها را نادیده بگیرد و سراغ فیلم‌های اکشن و ژانر وحشت برای سرگرم کردن مخاطب برود چرا که انگار به عنوان یک انسان و هنرمند متعهد به جامعه خیانت می‌کند و به نظرم این نگاه درستی است. به همین دلیل بعد از انقلاب فیلمسازان ما سراغ ژانرهای دیگری نرفته‌اند. کسانی که هم که سراغ ژانر کمدی و اکشن می‌روند، ترجیح می‌دهند در حوزه صنعت سرگرمی تولید کنند. در تعریف هنرمند- فیلمساز طبیعی ‌است که انتظار بازتاب مسائل مردم و جامعه را در فیلم‌هایشان داشته باشیم. فیلمسازمتعهد ایرانی حتی اگر قرار است مثلا در ژانر وحشت کار کند باز هم ناخودآگاه مسائل جامعه‌اش در آن بازتاب می‌یابد. این امتیاز سینمای ماست. اما کار را سخت‌تر می‌کند چرا که با مسئله‌ای به نام ممیزی و سانسور مواجه می‌شویم.

در حال حاضر برای ساخت همان فیلم‌های خوب اجتماعی مرسوم هم کلی مشکل وجود دارد چه برسد به اینکه با ژانر وحشت یا دیگر ژانرها تلفیق هم بشود! مسئله دیگری که باعث شده فیلمسازان سراغ این ژانر نروند این است که فیلم‌هایی در این ژانر در سینمای ما ساخته نشده که الگوی موفق و خوبی باشد. اگر چه دو، سه فیلم ساخته شد ولی جریان‌سازی شکل نگرفت و همین باعث می‌شود که تهیه‌کننده روی این ژانر ریسک نکند و سرمایه‌گذار بخش خصوصی هم سراغ آن نمی‌رود. سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده دولتی هم موضوعاتی را دنبال می‌کند که نگاه کاذبی به مسائل جامعه و خود سینما دارد و همه این‌ها دلایلی است که از تنوع ژانرها در سینمای ایران استقبال نمی‌شود.

  • در ساخت فیلم‌های ترسناک به لحاظ امکانات فیلمسازی و خلق فضاهای ترسناک نسبت به سینمای دنیا در کجا قرار داریم؟

نسل جدید فیلمسازان ما هم مهارت کافی را در ساخت فیلم‌های ژانر وحشت دارند و هم بهترین متخصصان را در بخش‌های فیلمبرداری، صدابرداری، طراحی صحنه و لباس و جلوه‌های ویژه و … داریم. بنابراین به لحاظ عوامل انسانی نیروهای متخصص خوبی در اختیار داریم. از نظر منابع فرهنگی هم آن‌قدر غنی هستیم که بتوانیم از این افسانه‌ها، متل‌ها و قصه‌های فولکلور برای نوشتن فیلم‌نامه‌های متنوع استفاده کرد. ما دریایی از استعدادها و منابع را داریم و از این نظر چیزی از دنیا کم نداریم به جز مسائل مادی و بودجه‌ای و حمایت‌های تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران از این جریان بالقوه.

  • شما پیش از ورود به دنیای کارگردانی در زمینه نویسندگی و تدوین تجربیات بسیاری داشته‌اید آیا این تجربیات پیش زمینه‌ای برای ورود به کارگردانی بود؟  با چنین تجربیاتی فکر می‌کنید کار در کدام بخش سخت‌تر و کدام لذت‌بخش‌تر است؟

من از وقتی که انجمن سینمای جوانان سنندج می‌رفتم، دوست داشتم که فیلم بسازم و در دانشگاه هم کارگردانی سینما خواندم اما به خاطر طبیعت ذاتی خودم که کار گروهی را دوست دارم زمانی که امکان کارگردانی نباشد در نوشتن فیلمنامه و در زمینه تهیه و تدوین فیلم کار می‌کنم. سال‌ها با گروه‌های مختلف سینمایی به عنوان فیلمنامه‌نویس، تدوین‌گر یا تهیه‌کننده کار کرده‌ام تا سرانجام فرصتی فراهم شد که فیلم خودم را کار کنم.

  • در حال حاضر روی چه سوژه‌ای کار می‌کنید؟

در حال حاضر به خانم پناهنده برای نوشتن فیلمنامه یک مینی‌سریال با موضوع چالش‌های عاطفی یک خانواده ایرانی کمک می‌کنم. یکی دو فیلمنامه را هم خودم نوشته‌ام که احتمالا پروژه‌ای بین‌المللی خواهند بود و امیدوارم که بشود آن‌ها را ساخت. این دو فیلمنامه با وجود آن که همان سوژه‌هایی است که قبلا در ایران ساخته شده ولی دیگر بعید است که در ایران بتوان با چنین سوژه‌هایی فیلم ساخت.

  • به نظرتان تأثیرگذاری بر مخاطب در سینما بیشتر است یا در سریال‌سازی در پلتفرم‌ها؟

با توجه به تحولات اخیر در دنیا مثل شیوع کرونا شاید ساخت سریال برای پلتفرم‌ها مخاطب بیشتری را بتواند جذب کند. تاثیرگذاری سریال‌ها در این پلتفرم‌ها خیلی عجیب است. گاهی با خودم فکر می‌کنم وقتی با یک سریال می‌توانید به شکل میلیونی و در بازه زمانی بیشتری مخاطب داشته باشید، آیا دوره سینما (حداقل در ایران) به پایان خود نزدیک نشده است؟! این روزها وقتی به ایده‌ای فکر می‌کنم به ورژن سریالی آن هم فکر می‌کنم و  یکی، دو فیلمنامه سریالی هم در دست نگارش دارم که باید ببینم بذر کدام یک از آن‌ها سریعتر رشد می‌کند و به مرحله ساخت می‌رسد.

معرفی فیلم زالاوا

در سینمای محافظه‌کار، محدود و تکرارپذیر ایران، تلاش برای بیرون رفتن از این چرخه جسارت و خلاقیت ویژه‌ای می‌طلبد تا هم دست‌اندرکاران تولید را به تجربه‌ای تازه راضی کنی و هم تماشاگرانی را که عادت کرده‌اند به دیدن آثار قابل‌پیش‌بینی. در چنین شرایطی تلاش برای ساختن فیلم ژانر، جاه‌طلبانه است و موفقیت در بومی کردن ژانر حکم دستاورد را دارد. در میان فیلم‌های امسال جشنواره، زالاوا چنین مختصاتی را دارد و می‌تواند به یکی از سورپرایزها تبدیل شود.

زالاوا فیلمی به کارگردانی ارسلان امیری و تهیه‌کنندگی روح‌الله برادری و سمیرا برادری و نویسندگی ارسلان امیری، آیدا پناهنده و تهمینه بهرام محصول سال ۱۳۹۹ است.

پخش بین‌المللی این فیلم توسط کمپانی دانمارکی LevelK انجام می‌شود.

زالاوا نخستین فیلم ارسلان امیری به عنوان کارگردان بوده و نوید پورفرج، پوریا رحیمی سام، و هدی زین‌العابدین از بازیگران این فیلم هستند.

زالاوا، جایزهٔ بزرگ بهترین فیلم از سی و ششمین دورهٔ هفتهٔ بین‌المللی منتقدان فیلم ونیز و جایزه بهترین فیلم از نگاه هیئت داوران از فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم (فیپرشی) دریافت نمود.

با توجه به ملزومات ژانر وحشت، فضاسازی عنصر اصلی زالاوا به حساب می‌آید که به طرز هوشمندانه‌ای برای رسیدن به تاثیرگذاری مدنظر خود زمان و مکان را به گونه‌ای انتخاب کرده که مقابل منطق حاکم بر دنیای واقعی به تعارض نخورد و مخاطب از دنیای فیلم فاصله نگیرد؛ درست مشابه تجربه‌ای که سال گذشته برادران ارک در اولین فیلم بلندشان پوست داشتند، گرچه آن فیلم بیشتر به دنبال فضایی متفاوت و آمیخته با خرافه و ترس‌های ریشه‌دار در میان مردم عادی بود تا اینکه به دنبال بازآفرینی هراس با کمک قواعد و قراردادهای ژانر باشد. زالاوا وحشت را با جستجویی معماگونه همراه کرده و مخاطب نیز مانند شخصیت‌های قصه به دنبال یافتن جواب برای شناخت عنصر ناشناخته‌ فیلم است و مهم‌تر از همه اینکه خودش را بیش از اندازه جدی نمی‌گیرد و همین احتمالا دلیل اصلی برای برقراری ارتباط با مخاطبان بیشتر است.

امیری برای اولین فیلم خود به سراغ کسانی رفته که انگیزه حضور در چنین تجربه متفاوتی با روال معمول سینمای ایران را داشته‌اند و تا حدود قابل توجهی هم موفق بوده است. حتی جلوی دوربین هم شاهد ظهور بازیگران مستعدی هستیم که به تازگی شروع به درخشیدن کرده‌اند و زالاوا می‌تواند فرصت مناسبی برای نمایش توانایی آن‌ها باشد.

معرفی فیلم زالاوا

زبان فیلم زالاوا

ارسلان امیری کارگردان فیلم اظهار داشته که در ابتدا قصد داشته که فیلم خود را به زبان کُردی بسازد اما در سینمای ایران پیدا کردن سرمایه برای فیلمی به زبان کُردی که پروداکشن آسانی ندارد، بسیار سخت است؛ بنابراین، ابتدا زبان فیلم به فارسی تغییر داده شد و در نهایت فیلم به دو زبان فارسی و کُردی ساخته شده‌است.

ایده فیلم که براساس مجموعه‌ای از حوادث واقعی در دهه ۵۰ شکل گرفته از چندین سال پیش در ذهن امیری بوده اما از آن‌جایی که او تصمیم داشت فیلم را براساس دیالوگ‌های کردی بسازد، راه دشواری برای رسیدن به مرحله تولید داشت. ارسلان امیری با تغییر استراتژی‌اش پذیرفت که می‌تواند از دیالوگ‌های کردی برای روایت اصل داستان فیلمش استفاده کند و پس از ارائه طرح آن در بازار سینمایی هنگ کنگ در سال ۲۰۱۹ موفق شد که جایزه ویژه خانه سینمای کره را برنده شود.

معنی اسم فیلم زالاوا چیست؟

ارسلان امیری که خود متولد شهر سنندج ایران می باشد و در اصل یک کرد زبان می باشد نام فیلم خود را به گویش محلی کردی انتخاب کرده است و تمام مراحل فیلمبراری فیلم خود را در روستای شیان در کردستان انجام داده است،در زبان کردی و در رسم‌الخط زبان کردی، به‌صورت زال ئاوا به نگارش درمی‌آید که به معنی زال‌آباد است. «زال» هم به معنای پیر سفیدمو است که فیلم بر اساس روایت فیلم که ژانری ترسناک و هیجان انگیز در دل خود جای داده است انتخاب شده است.

خلاصهٔ داستان

اواخر دهه‌ی ۱۳۵۰ یک استوار ارتشی با بازی نوید پور فرج ماموریت پیدا می‌کند تا وارد روستایی به نام زالاوا شود و اسلحه‌هایی که در دست مردم است را جمع‌آوری کند. استوار بعد از ورود با پدیده‌ی عجیبی رو‌به‌رو می‌شود؛ مردم آبادی از اسلحه‌های‌شان برای دفع‌جن بهره می‌برند و اعتقاد عمیقی به این قضیه دارند. علاوه‌بر اینکه همگی به بیماری پوستی عجیبی دچار شده‌اند. به‌طوری‌که خانم دکتری با بازی هدی زین‌العابدین برای بررسی این مشکل از مرکز به آبادی آمده و از همه خون می‌گیرد.

در چنین شرایطی است که سروکله‌ی جن‌گیری به نام آمردان (پوریا رحیمی‌سام) پیدا می‌شود؛ مردی ساده و در عین‌حال مرموزی که ادعا می‌کند جن در آبادی وجود دارد و برای دفع آن باید اقدامی فوری انجام داد. «زالاوا» داستان تقابل این آدم‌ها را به تصویر می‌کشد؛ استواری که مأمور قانون است و به‌جای باورهای عامیانه به عقل خود اتکا می‌کند و جن‌گیری که معلوم نیست از روی حسن‌نیت یا به قصد کلاه‌برداری بر آتش خرافات می‌دمد.

زالاوا بیشتر از اینکه در ساحت وحشت و دادن تصویر دلهره آور از اجنه تلاش کند قصد دارد در نکوهش باور قومی ‌سخن بگوید که سرنوشت عزیزانشان را بی رحمانه گره زده‌اند به باورهای خرافی و بی‌رحمانه آنها را در مقابل گلوله‌های تفنگ خود سیبل می‌کنند به این بهانه که جن در وجودشان رسوخ کرده. فیلم با صحنه تکان دهنده کشته شدن یک دختر زیبا رو به همین اتهام آغاز می‌شود.

داستان جذاب، دیالوگ‌های سرراست و بازی‌های خیره‌کننده به فیلم زالاوا اعتبار بیشتری بخشیده‌اند اما هیچکدام عامل اصلی تمایز نخستین فیلم بلند ارسلان امیری نیستند. این فیلم نه به دلیل روایت سرگرم‌کننده‌اش بلکه به دلیل تلاشش برای براندازی خرافات است که باید مورد توجه قرار بگیرد. او به‌عنوان کارگردانی فیلم اولی اما مجرّب به سراغ سوژه‌ای رفته که بسیاری از همکاران قدیمی‌ترش هم در این جامعه خرافات‌زده شجاعت پرداختن به آن را ندارند.

در کشوری که هنوز هم بسیاری از مردم برای رهاشدن از باورهای پوچ تا مغز استخوان فرورفته‌شان به طلسم‌ها و دعاهای بی‌فایده پناه می‌برند، فیلم زالاوا سوژه‌ای را از دهه‌ها پیش استخراج می‌کند و آن را به باد انتقاد می‌گیرد. رییس پاسگاه و جن‌گیر در فیلم زالاوا نماینده دو تفکر کاملا متفاوت هستند که در فیلم هم در برابر یکدیگر قرار می‌گیرند و با درگیری‌ای تلخ به نتیجه‌ای که باید دست پیدا می‌کنند.

شاید به همین دلیل باشد که تماشاگر در ابتدای فیلم با پیامی مواجه می‌شود که مدعی شده تنها نیمه ترسناک ماجرا واقعی است و نیمه دیگر آن زاده ذهن توانمند کارگردانی بوده که از تماشاگرش می‌خواهد درباره باورهای پوسیده‌اش تجدید نظر کند. فیلم زالاوا تنها تلنگری برای یادآوری باورهای خاک‌خورده مردمان این سرزمین کهن نیست؛ این فیلم قیامی است بر همه آن‌چه آهسته آهسته و قرن‌ها به درون مغزهای باستانی ایرانیان رسوخ پیدا کرده و باید روزی و جایی کاملا دفع شود.

فیلم زالاوا با وجود تغیراتی که به نوع روایت داستانش می‌دهد، در نهایت دیوار تنومندی روی مرز باریک میان ترس و کمدی می‌سازد و پرچم واقع‌گرایی در برابر خرافه‌پرستی را روی بالاترین نقطه داستان نصب می‌کند. این دستاور بزرگ برای نخستین فیلم ارسلان امیری اندکی بیش از حد ارزشمند به نظر می‌رسد. او با شجاعتی تحسین برانگیز موفق شده روایتی کمدی، ترسناک، عاشقانه و واقع‌گرایانه از داستانی تاثیرگذار ارائه دهد؛ پیروزی‌ای بزرگ که تنها برای آن‌هایی که سینما را می‌شناسند، رقم می‌خورد.

ژانر سرگردان فیلم زالاوا ؛ ترسناک یا کمدی؟

فیلم زالاوا درک کرده که فرصت زیادی برای نزدیک‌شدن به تماشاگرش ندارد و به عنوان یک فیلم ترسناک از همان ابتدا تلاش می‌کند تا نشانه‌های تاثیرگذار و انفجاری‌اش را فعال کند. فیلم با نشانه‌هایی از ژانر ترس آغاز می‌شود اما به مرور این نشانه‌ها را از دست می‌دهد. در شرایطی که از یک فیلم‌نامه ترسناک انتظار می‌رود با نزدیک‌شدن به پایان داستان سطح بالاتری از ترس‌های وحشتناک را نمایش دهد، فیلم زالاوا به مرور زمان از ترسناک‌بودن فاصله می‌گیرد.

دیالوگ‌ها و واکنش‌های کمدی، بخش مهم و گاها تاثیرگذاری از داستان فیلم هستند اما حد خودشان را می‌دانند و از مرزهای مشخصی عبور نمی‌کنند. با این حال این خودداری از کمدی‌شدن هم به فیلم زالاوا کمک نمی‌کند که فیلم ترسناکی بماند. تماشاگر هر چه به پایان فیلم نزدیک می‌شود، بیشتر احساس می‌کند با درامی [گاها عاشقانه] مواجه شده که تلاش‌های ارزشمندی برای انتقاد از جامعه‌ای خرافاتی دارد.

همین سردرگمی در ژانر است که فیلم زالاوا را در مسیر تبدیل‌شدن به یک عنوان به‌یادماندنی ناکام می‌گذارد. اگرچه ارسلان امیری خودش هم تاکید می‌کند که نخستین تجربه سینمایی‌اش فیلمی کمدی ترسناک است اما واقعیت آن است که بومی‌سازی بیش از حد فیلم زالاوا باعث شده که عنوان او میان درام‌بودن‌، خنده‌داربودن و ترسناک‌بودن گرفتار شود. البته که هیچکدام از این درگیری‌ها از توانمندی فیلم زالاوا کم نمی‌کند اما فیلم امیری توازن خوبی میان ژانرهایی که به آن‌ها تعلق دارد، ایجاد نمی‌کند.

فضاسازی فیلم زالاوا هم به طبع بی‌هدفی در میان ژانرهایی که به آن‌ها دست می‌اندازد، تحت تاثیر قرار گرفته است. فیلم در کوتاه‌ترین زمان ممکن از فضایی ترسناک و ناگوار وارد دنیایی از دیالوگ‌ها و واکنش‌های کمدی می‌شود و در این میان بدش نمی‌آید که برای مدتی کوتاه در چارچوب‌ عاشقانه‌های تراژدیک هم قرار بگیرد.

دقیقا به همین دلیل است که فیلم زالاوا بیشتر از آن‌که تماشاگر را بترساند، باعث خنده او می‌شود و به‌جای احساسی‌کردن تماشاگر از پایان تلخ عشقی که پس از مدت‌ها حرکت سطحی به عمق رسیده او را به تفکر درباره عاقبت خرافات و باورهای سنتی وا می‌دارد. چرخش‌های ناگهانی فیلم از ژانرهایی که درون خودش جای داده هم اگرچه ناگهانی به نظر می‌رسند اما به فرم فیلم ضربه خاصی وارد نمی‌کنند

با این حال همه این ترکیب‌ها که فیلم زالاوا را به آشی آغشته به چند طعم تبدیل کرده هم باعث نمی‌شود که با فیلمی خسته‌کننده، غیرقابل درک و بی‌هدف مواجه باشید. ارسلان امیری و همکارانش تلاش کرده‌اند که فضای ژانر کمدی وحشت را در چارچوب‌های اقلیم کردستان بومی کنند و نتیجه کارشان با وجود ضعف‌های اندکی که دارد، قابل دفاع و ارزشمند به نظر می‌رسد.

فیلم زالاوا با دست‌چین‌کردن بهترین ویژگی‌های ژانرهایی که به آن‌ها تعلق خاطر دارد به فیلمی سرگرم‌کننده، پویا، متفاوت و تحسین‌برانگیز تبدیل شده که باید دستاوردهای اصلی‌اش را جشن بگیرد. در سینمایی که ساختن فیلم‌های ترسناک هرگز مورد توجه قرار نگرفته، فیلم زالاوا تلاش می‌کند معنی و مفهوم ژانر ترس را در فرهنگ و اقلیم کردستان به تصویر بکشد و در رسیدن به این هدف تماشاگرش را ناامید نمی‌کند.

رده ی سنی فیلم زالاوا

تماشای این فیلم برای افراد زیر 17 سال توصیه نمیشود.

پوستر فیلم زالاوا

پوستر فیلم زالاوا

تیزر فیلم زالاوا

نقد و بررسی کامل فیلم زالاوا

زالاوا یکی از معدود فیلم‌هایی است که با واکنش غالبا مثبت منتقدان مواجه شده، البته نه در حدی که موجب شگفتی و حیرت باشد. کمتر کسی در توصیف فیلم از الفاظی چون بهترین یا پدیده استفاده می‌کند، اما در پایان جشنواره احتمالا نام آن را در میان آثار برگزیده اکثر منتقدانی که در جشنواره حضور یافته‌اند، خواهیم دید.

مهم‌ترین نکته درباره زالاوا رعایت تعادل در لحن و استاندارد در اجراست، در نتیجه حتی اگر در مقایسه با نمونه‌های مهم و بزرگ ژانر وحشت نتوان فیلم را یک دستاورد قلمداد کرد، با توجه بضاعت سینمای ایران صرف دستیابی به یک اثر شسته و رفته که اصول و قواعد ژانر را درست اجرا می‌کند، در نوع خودش یک موفقیت به حساب می‌آید.

نکته قابل توجه دیگری که درباره زالاوا وجود دارد، تم پررنگ برخورد با خرافه است که وقتی در کنار حاشیه‌های ریز و درشتی قرار بگیرد که طی یک سال گذشته پس از شیوع کرونا از سر گذرانده‌ایم، به فیلم جنبه تأویلی و تفسیری تازه‌ای می‌بخشد که موجب می‌شود در نگاه دوباره، دنبال استعاره‌ای از مناسبات امروز جاری در جامعه بگردید.

در مجموع، ارسلان امیری در اولین تجربه کارگردانی‌اش کاملا قانع‌کننده ظاهر شده و هرچند فیلمی که ساخته خیلی جاه‌طلبانه نیست اما تقریبا بدون نقص و لکنت قصه‌اش را به مقصد می‌رساند و توانایی و تسلط خود برای رفتن به سراغ گام‌های بعدی را نشان می‌دهد.

یک شروع خوب

امیری فردی آشنا به سینماست. او همسر آیدا پناهنده است و در چندین پروژه‌ی سینمایی به عنوان فیلمنامه‌نویس و تدوینگر حضور داشته است. امیری پس از سال‌ها فعالیت در سینما،‌ سرانجام تصمیم گرفت پروژه‌ی خودش را پیش ببرد و «زالاوا» نخستین تجربه‌ی فیلمسازی اوست.

امیری در کردستان به دنیا آمده و به خاطر علاقه‌اش به مردم کرد، فیلمش را در طبیعت زیبای کردستان ساخته است. او در ابتدا قصد داشته فیلمی به زبان کردی بسازد، ولی بعدا نظرش را تعدیل کرد و «زالاوا» را به زبان فارسی ساخت. توجه به مناطق بومی ایران و فاصله گرفتن از پایتخت، اتفاق خوب دیگری هست که در این چند ساله شاهدش بوده‌ایم. همانقدر که سینمای ایران به تنوع ژانری نیاز دارد، به همان اندازه نیز پرداختن به رسم و رسوم و فرهنگ قومیت‌های دیگر، فیلم‌ها را از یکنواختی و روزمرگی نجات می‌دهد.

فیلم «آتابای» نیکی کریمی یا «موقعیت مهدی» هادی حجازی‌فر یا همان «پوست» برادران ارک، نمونه‌های موفقی از فیلم‌های ایرانی هستند که با نگاهی به دور از مرکزیتی به نام تهران، ساخته شده‌اند و اتفاقا این تنوع قومیتی و بومی هم به خوبی جواب داده است. «زالاوا»‌ هم در همین مسیر تماشاگر را با جغرافیا و زبان مردم کرد آشنا می‌کند.

ارسلان امیری برای شروع فیلمش ایده‌ی خوبی دارد و فیلم در همان بیست دقیقه‌ی ابتدایی مخاطب را سر ذوق می‌آورد. ذوق از این بابت که فیلم بر روی قواعد ژانر وحشت به خوبی پیش می‌رود و حرف‌هایی برای گفتن دارد. داستان‌هایی مربوط به جن و جن‌گیری معمولا در سینما طرفداران خودش را دارد و به ژانری شناخته شده تبدیل شده است. در ایران کمتر به این موضوعات پرداخته شده و «زالاوا»‌ جزو نخستین تلاش‌های سینماگران ایرانی در این زمینه است.

داستان فیلم به قبل از انقلاب برمی‌گردد و مردم بومی منطقه‌ای به نام زالاوا معتقدند جن‌ها به روستایشان رخنه کرده‌ و به آزار و اذیت اهالی روستا می‌پردازد. یک سرهنگ ارتشی با بازی نوید پورفرج برای مقابله با این عقاید خرافی وارد عمل می‌شود و مقابل اهالی روستا می‌ایستد. در این گیر و دار، سر و کله‌ی یک جن‌گیر نیز پیدا می‌شود تا با گرفتن جن آرامش را به روستا بازگرداند.

این چند خط ایده‌ی اصلی فیلم است و بر روی کاغذ فیلم تا همین جا خوب پیش می‌رود. یعنی تا اواسط فیلم، «زالاوا» فیلمی پرتعلیق و پرکشش است و گاهی هم می‌تواند شوکی به تماشاگرش بدهد. فیلم از شروع تا میانه تا حدودی قواعد ژانر وحشت را حفظ می‌کند و با تعلیقی که به خاطر جن‌گیری دارد، فضایی ملتهب می‌سازد اما فیلم از یک جایی به بعد وا می‌رود و دیگر چیزی برای ارائه ندارد.

یک پایان افتضاح

«زالاوا» از میانه به بعد از ژانر وحشت فاصله می‌گیرد و بیشتر به ژانر کمدی یا ملودرام نزدیک می‌شود. فیلم با ریتم خوبی شروع می‌شود ولی در ادامه از ریتم می‌افتد و حالتی خسته‌کننده به خود می‌گیرد. کارگردانان ایرانی معمولا ایده‌های خوبی برای شروع فیلم‌شان دارند ولی معمولا در بسط و گسترش داستان می‌مانند و فیلم‌هایشان با پایانی ضعیف و بد روبه‌رو می‌شوند.

«زالاوا» هم از این قاعده مستثنی نیست. جن‌گیر، جن را داخل شیشه‌ای می‌اندازد و سرهنگ شیشه را از او می‌گیرد و با خود به پاسگاه می‌برد. فضای پرتعلیقی ایجاد می‌شود و بیم و هراس در پاسگاه موج می‌زند. مشخص نیست که آیا جن در شیشه هست یا نه؟

این فضا تا زمانی که سرهنگ به دیدن دکتر روستا با بازی هدی زین‌العابدین می‌رود،‌ ادامه دارد. از اینجا به بعد دیگر با سکانس‌های طولانی، دیالوگ‌های خسته‌کننده و داستانی یکنواخت روبه‌رو هستیم. فیلم در مدت زمانی که سرهنگ با خانم دکتر صحبت می‌کند کاملا از ریتم می‌افتد. آن تعلیق‌ از بین می‌رود و ضرباهنگ فیلم کاملا کند می‌شود. تمام این سکانس را می‌شد در کوتاه‌‌ترین زمان ممکن در آورد و دوباره به قصه‌ی اصلی برگشت اما دست فیلنامه‌نویس برای گسترش داستان کوتاه بوده نتوانسته بر غنای داستانش بیفزاید.

«زالاوا»‌ خیلی زود در میانه تمام می‌شود و فیلم از میانه به بعد دستش خالی است و چیزی ندارد تا به مخاطبش بدهد. سکانس‌های طولانی فیلم با یک پایان‌بندی بد، همه چیز را خراب می‌کند. فیلمنامه در نیمه‌ی دوم فیلم چفت و بست مناسبی ندارد و داستان ضعف‌های مشهود در گره افکنی و حل آن‌ها دارد.

فیلم با یک چرخشی عجیب از آن فضای ملتهب و پرتعلیق به داستان شلوغ و مشوش تبدیل می‌شود. پس از دیالوگ‌های عاشقانه‌ی سرهنگ و خانم دکتر که بسیار تخت و بی‌اثر از کار در آمده، سکانس‌های پایانی چیزی شبیه به فیلم‌های کمدی شده است. در سکانس پایانی مردم روستا برای گرفتن جنِ مورد نظر جلوی اتاق خانم دکتر جمع می‌شوند و خواهان کشتن دکتر یا سرهنگ هستند. این فضای شلوغ تا چندین دقیقه همینطور ادامه پیدا می‌کند و فقط دیالوگ‌های تکراری از شخصیت‌های حاضر در صحنه می‌شنویم.

سکانس پایانی فیلم به قدری آشفته با دیالوگ‌های تکراری است که بیشتر تماشاگرش را خسته می‌کند. در میانه‌ی همین شلوغی‌‌ها یکی می‌زند خانم دکتر را می‌کشد، به شکلی مسخره فرار می‌کند، سرهنگ بر بالای سر خانم دکتر زار می‌زند، جن‌گیر جن را می‌گیرد، عصبانیت‌ها جایش را به خوشحالی می‌دهد و اهالی روستا ناگهان نوای شادی سر می‌دهند و فیلم تمام می‌شود. یعنی بدتر از این نمی‌شد سناریویی در این حد ابتدایی و پیش‌دستانه برای یک فیلم نوشت.

این سردرگمی که می‌خواهد رگه‌هایی از طنز هم در آن باشد، زمان زیادی از فیلم را می‌گیرد و حوصله سربر می‌شود. جز همان تعلیق سکانس‌های ابتدایی، نه شوخی‌ها می‌تواند از مخاطب خنده بگیرد و نه کسی عاشقانه میان سرهنگ و دکتر را باور می‌کند. همه چیز در تصنعی‌ترین شکل ممکن پیش می‌رود.

بازیگران فیلم هم معمولی و متوسط هستند. نوید پورفرج، پوریا رحیم‌سام و هدی زین‌العابدین کاملا مقابل دوربین معمولی ظاهر می‌شوند و در هیچ صحنه‌ای نمی‌توانند مخاطب را به وجد بیاورند. جنس شخصیت‌های آن‌ها نیز بعد زیادی برای کار کردن ندارد و این ضعف در شخصیت‌پردازی و هدایت بازیگران، فضای کافی برای کار را به آن‌ها نمی‌دهد. بازی‌های خشک بازیگران به ویژه پورفرج و زین‌العابدین انعطاف زیادی برای پرداخت ندارد و باورپذیر نمی‌شود.

در کارگردانی نیز،‌ جز چند نمای لانگ شات از طبیعت کوهستانی منطقه، چیز دیگری از امیری ندیدیم تا حداقل از قدرت کارگردانی او ذوق‌زده شویم. امیری سینما را می‌شناسد و قواعد فیلمسازی را بلد است، اینطور که مشخص هست دوست دارد در فضایی متفاوت فیلم بسازد، منتهی هنوز پختگی لازم برای انجام چنین کاری را ندارد.

برخی فیلمسازان از نوعی نگاه ذاتی برخوردارند که خروجی‌اش به خوبی در اثر قابل مشاهده است و برخی دیگر سعی می‌کنند تا نگاه‌شان متفاوت باشد. آنچه از «زالاوا» برمی‌آید این است که امیری این نگاه ذاتی متمایز و متفاوت را ندارد و سعی دارد تا اثری متفاوت خلق کند که در این مسیر با ضعف‌ها و نقص‌های مختلفی روبه‌روست.

بازیگران فیلم زالاوا

در ادامه خلاصه ای از چند نقد بر این فیلم را بخوانید:

نقطه قوت زالاوا

مینو خانی در سینما سینما نوشت: … امیری برای روایت این داستان از اهالی منطقه بهره می‌برد و این نکته قوت فیلم او می‌شود. هر چند رفتارهای اهالی روستا، اغراق شده است، اما این اغراق هم در بطن بازی‌های خوب نابازیگران به ثمر نشسته است. ضمن اینکه رفتارهای اغراق‌آمیز شاخصه بسیاری از افراد روستایی حداقل از چشم ما شهرنشینان است. برای همین این اغراق تبدیل به اغراق در بازی نمی‌شود.

فراموش نکنیم که در به ثمر نشستن این بازیهای خوب، موسیقی یا بهتر، صدای فیلم و حتی سکوت‌های آن نیز بسیار کمک می‌کند تا حس ترس ناشی از وجود جن که اهالی روستا را از کار و زندگی انداخته و خود را در ورطه خطر می‌بینند، به بیننده منتقل شود. خصوصا در سینمایی که سابقه و تجربه زیادی در ژانر ترس (وحشت) ندارد. و همه اینها از فیلمنامه قوی و قصه‌گوی خود بهره می‌برد….

ساختار و متن ساده

فریبا اشوئی در سینما سینما نوشت: زالاوا در ساختار و متن ساده و بی‌ادعا است. هیچ کدام از این دو بر آن دیگری برتری ندارد. یک توازن معقول در کلیت درام برقرار است که مخاطب را وادار به همراهی می کند. پیرنگ اصلی به چالشی در باب خرافه و حقیقت پرداخته و ساختار نیز در خدمت پیرنگ، با آن همراهی می کند و درام را پیش می برد. قضاوتی در میان نیست. تلاش فیلمساز به تمامی بر روایتگری مستند با خطی کم رنگ از یک داستان و یک حقیقت جاری در میان عوام است…

زالاوا؛ فیلمی موفق

تسنیم نوشت:… کارگردان با علم به اعتقادات جاری در مقطعی از تاریخ برشی را انتخاب کرده که در نکوهش رفتار این قوم و تسلیم و درماندگی‌شان در چنگال خرافات فیلم بسازد و به نظر در این امر هم موفق می‌شود. میزانسن اتفاقات پایانی داستان و کشته شدن ملیحه، خانم دکتر زیبای روستا و زخمی‌شدن آمردان توسط استوار مسعود و رقص و پایکوبی مردم در این وضعیت بغرنج حکایت از همین امر دارد.

شرایط روایت این سکانس به نحوی است که مخاطب در مقام نکوهش رفتار قوم قرار می‌گیرد و با وجود اینکه فیلمساز هیچ گونه قضاوتی در خصوص ادعای آمردان ارائه نکرده و کلاهبردار بودن یا نبودن او را به قضاوت تماشاچی واگذاشته با این حال هوشمندانه و کاملاً دقیق در خصوص مردم و باورهای جاری میان آنها و میزان وحشت آنها که منجر به جنایت می‌شود قضاوت می‌کند و تکلیف مخاطب را در مذمت این رفتار روشن می‌نماید.

زالاوا از این قرار فیلم موفقی است گذشته از اینکه فرم روایت داستان و دوربین خوب و بازی‌های قابل قبول و کارگردانی یک دست ارسلان امیری هم دست به دست هم داده و فیلم را به اثری قابل احترام بدل می‌سازد. نسخه ای هر چند جشنواره پسند اما دقیق و درست از یک باور غلط و نکوهیده که اتفاقا دوربین فیلمساز در روایت آن موضع درستی اتخاذ کرده.

چرا باید فیلم زالاوا را ببینیم

خراسان نوشت: مهم‌ترین دلیلی که مخاطب را ترغیب به تماشای فیلم زالاوا می‌کند، تازگی قصه، لوکیشن و فضا برای مخاطب است. داستان فیلم در یکی از روستاهای استان کردستان می‌گذرد. اهالی روستا معتقدند موجودی مانند جن زندگی‌شان را به هم ریخته و جان‌شان در خطر است، آن‌ها می‌خواهند به شیوه خودشان با این مشکل مقابله کنند اما استوار «مسعود احمدی» با بازی نوید پورفرج تلاش می‌کند مردم را آگاه کند و در مقایسه با آن‌ها عقاید متفاوتی دارد. «زالاوا» فضای دلهره‌آور و مخوفی دارد اما جزو ژانر وحشت محسوب نمی‌شود. در واقع فیلم سعی ندارد مخاطب را وحشت‌زده کند.

اتفاقاتی که در قصه رخ می‌دهد ترس و دلهره را در دل تماشاگر می‌اندازد و فیلم کاملا موفق می‌شود مخاطب را تحت تاثیر این فضا قرار دهد. «زالاوا» تماشاگر را با عقلانیت و خرافات مواجه می‌کند و انتخاب میان این دو را به او می‌سپارد. مخاطب لحظه‌ای استوار و لحظه‌ای مردم روستا را درک می‌کند و به خوبی با هر دو همراه می‌شود.

معما و وحشت

فیلیمو شات نوشت: … زالاوا وحشت را با جستجویی معماگونه همراه کرده و مخاطب نیز مانند شخصیت‌های قصه به دنبال یافتن جواب برای شناخت عنصر ناشناخته‌ فیلم است و مهم‌تر از همه اینکه خودش را بیش از اندازه جدی نمی‌گیرد و همین احتمالا دلیل اصلی برای برقراری ارتباط با مخاطبان بیشتر است.

امیری برای اولین فیلم خود به سراغ کسانی رفته که انگیزه حضور در چنین تجربه متفاوتی با روال معمول سینمای ایران را داشته‌اند و تا حدود قابل توجهی هم موفق بوده است. حتی جلوی دوربین هم شاهد ظهور بازیگران مستعدی هستیم که به تازگی شروع به درخشیدن کرده‌اند و زالاوا می‌تواند فرصت مناسبی برای نمایش توانایی آن‌ها باشد.

نظر 2 منتقد

علیرضا مجمع درباره این فیلم سینمایی نوشت:‌ زالاوا می‌خواهد فیلم ژانر وحشت باشد، اما متریالش آن‌قدر کم است که همان انرژی اولیه‌ای که به تماشاگر منتقل می‌کند را هم هدر می‌دهد. شرم‌آور است که هنوز شب بیست و نهم 32 سال قبل بهترین فیلم ژانر وحشت بعد از انقلاب است. زالاوا می‌خواهد جن‌گیر باشد اما با قر کمر بعید است بشود.

محمود سالاری نیز درباره فیلم زالاوا گفت:  زالاوا کار دانشجویی است. این اثر می‌خواهد حرف‌های روشنفکرانه عمق‌دار بزند و یک سری باورها را که در توده مردم است به چالش بکشد اما موفق نیست. می‌خواهد به سمت نمادگرایی برود که باز هم الکن است.

کار در حد یک اثر دانشجویی و تجربی باقی می‌ماند و رشد نمی‌کند و قامت نمی‌کشد.  لوکیشن زیبا و قاب‌بندی‌‌ها گاهاْ سینمایی می‌شود اما ادامه پیدا نمی‌کند. در کل در حد یک اثر تلویزیونی است و نمی‌تواند به عنوان یک اثر سینمایی به مخاطب عرضه شود.

نقد های داخلی و بین المللی

ورایتی

آلیسا سایمون منتقد سینمای جهان در مجله سینمایی ورایتی در مورد فیلم سینمایی زالاوا به کارگردانی ارسلان امیری نوشت:

ارسلان امیری در اولین فیلم بلند خود، چرخشی تازه را در قراردادهای ژانری ایجاد کرده‌است؛ فیلمی که با لحن طنزآمیز زیرکانهٔ خود، آهسته به سمت تراژدی می‌رود و در آن باورهای علمی در برابر خرافات قرار می‌گیرند و این موضوعی است که در دنیای امروز طنین قدرتمندی دارد.

سایمون در بخش دیگری از این نقد، آورده‌است:

امیری و همکاران‌فیلمنامه‌نویس، آیدا پناهنده و تهمینه بهرام صحنهٔ اولین تقابل استوار و جن‌گیر را چنان جذاب به نگارش درآورده‌اند که کل صحنه، تبدیل به یک زورآزمایی چند راندی می‌شود و فاتح این نبرد، «استوار» است که با بازداشت کردن «آمردان» باعث خشم اهالی می‌شود. در پاسگاه، دوربین با حرکاتی خاص سینمای وحشت، از یک بطری خالی ترس و دلهره خلق می‌کند.

در ادامه نقد مجله آمریکایی ورایتی آمده‌است:

در حالی‌که می‌توان فیلم را به عنوان چیزی نو و تازه در سینمای ژانر ایران مورد تحسین قرار داد، محتوای تمثیلی فیلم، بسیار بیش از این جذاب است. اهریمن می‌تواند استعاره‌ای از بیماری کووید-۱۹ (کرونا) باشد زیرا که همچنان نبرد بین علم و خرافات در سراسر جهان ادامه دارد.

آلیسا سایمون در پایان نقدش نوشته‌است:

با این‌که فیلم، با بودجهٔ نسبتاً کمی ساخته شده، دستاوردهای فنی آن قابل ستایش است. موقعیت دوربین در جاده‌های پرپیچ و خم کوهستانی یادآور سینمای عباس کیارستمی است و البته محمد رسولی مدیر فیلمبرداری این اثر، خوب می‌داند چطور با دوربینش در صحنه‌های ترسناک ما را میخ‌کوب کند. در همین حال، تدوین عمادخدابخش و موسیقی فضاساز رامین کوشا هم به حفظ تنش در کل اثر کمک کرده‌اند.

مسعود فراستی

مسعود فراستی دربارهٔ فیلم زالاوا در برنامه «هفت» ۱۶ بهمن ۱۳۹۹ گفت:

برعکس همه فیلم اولی‌ها که دوربین‌شان تکان بی‌مورد و اطوار دارد، دوربین «زالاوا» اصلاً اطوار ندارد. دوربین بسیار معقولی است که تعجب کردم برای فیلم اولی است.

فراستی به تعبیر دیگری از جّن در سینما اشاره کرد و گفت:

برگمان چیزی حدود ۵۰ فیلم دارد. یک منتقد یک سال پیش از مرگش، از او دربارهٔ احساسش پس از ساخت این تعداد فیلم می‌پرسد و برگمان در پاسخی عجیب می‌گوید «این فیلم‌ها منجر شد که اجنه درون من کمی کنترل شوند. قبلاً هر زمان دل‌شان می‌خواست می‌آمدند و می‌رفتند اما الان بعد از ساخت این فیلم‌ها، کمی کنترل شدند! به نظر من این هنر نیست و صنایع دستی است!». حالا با «زالاوا»، برای اولین بار در سینمای ایران، بدون این‌که بحث جن خوب و بد مطرح شود، بحث حلول جن در جسم کسی را توضیح می‌دهد و مهم‌تر از همه مخاطب را می‌ترساند که این خوب است در حالی که فیلم رئال است.

جشنواره ها و جوایز

سالکشوررویدادبخش جشنوارهتاریخ نمایش
۱۳۹۹ایرانسی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجرسودای سیمرغ۱۵ بهمن ۱۳۹۹
‎۱۴۰۰ایتالیاهفتاد و هشتمین دوره جشنواره فیلم ونیزهفته منتقدان۱۶ الی ‎۱۸ شهریور ۱۴۰۰
‎۱۴۰۰کاناداجشنواره بین‌المللی فیلم تورنتوجنون نیمه شب‎۲۳ شهریور ۱۴۰۰
۱۴۰۰ایالات متحده آمریکاشانزدهمین دوره Fantastic Festموج بعدی۱ الی ۸ مهر ۱۴۰۰
۱۴۰۰برزیلچهل و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم سائو پائولوکارگردان‌های جدیداز ۲۹ مهر تا ۱۲ آبان
۱۴۰۰ایالات متحده آمریکادوره سی‌ام جشنواره فیلم فیلادلفیاچشم‌انداز ایران۲ تا ۹ آبان
۱۴۰۰هنگ‌کنگجشنواره بین‌المللی فیلم هنگ‌کنگCrake‎۱۵ آبان ۱۴۰۰
۱۴۰۰مکزیکچهاردهمین دوره جشنواره فیلم موربیدورسمی۶ تا ۱۱ آبان
۱۴۰۰اقلیم کردستان عراقهشتمین دورهٔ جشنواره بین‌المللی فیلم دهوکسینمای کُردی۲۰ تا ۲۷ آبان

جوایز

  • برنده جایزه نقدی از شورای فیلم کره‌ای برای طرح و فیلمنامه زالاوا در انجمن تأمین مالی فیلم آسیا – هنگ‌کنگ در سال ۱۳۹۸
  • کسب حمایت مالی از صندوق فیلم یوتبری گوتبورگ در سوئد برای مرحله پس‌تولید زالاوا در سال ۱۴۰۰
  • برنده جایزهٔ بزرگ بهترین فیلم از سی و ششمین دورهٔ هفتهٔ بین‌المللی منتقدان فیلم ونیز در سال ۱۴۰۰
  • برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه هیئت داوران از فدراسیون بین‌المللی منتقدان فیلم (فیپرشی) از هفتاد و هشتمین دوره جشنواره فیلم ونیز در سال ۱۴۰۰
  • برنده جایزه بهترین فیلم در بخش رقابتی Next Wave در شانزدهمین دوره جشنواره Fantastic Fest آمریکا

سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر

بخشنامزدنتیجهجایزه
بهترین بازیگر نقش مکمل مردپوریا رحیمی‌سامبرندهسیمرغ بلورین
بهترین فیلمنامهارسلان امیری آیدا پناهنده و تهمینه بهرامبرندهسیمرغ بلورین
بهترین فیلم‌برداریمحمد رسولیبرندهدیپلم افتخار
بهترین کارگردان اولارسلان امیریبرندهسیمرغ بلورین
بهترین فیلمروح‌الله برادری سمیرا برادرینامزدشدهسیمرغ بلورین
بهترین کارگردانیارسلان امیرینامزدشدهسیمرغ بلورین
بهترین بازیگر نقش اول مردنوید پورفرجنامزدشدهسیمرغ بلورین
بهترین صداگذاریامیرحسین قاسمینامزدشدهسیمرغ بلورین
بهترین طراحی لباسمحمدحسین کرمینامزدشدهسیمرغ بلورین
بهترین صدابرداریرشید دانشمندنامزدشدهسیمرغ بلورین

بیوگرافی بازیگران فیلم زالاوا

نوید پورفرج

در فیلم سینمایی نوید پورفرج بازیگر نقش اول این فیلم ترسناک می باشد شاید نوید پورفرج برای اکثر فیلم دوستان نامی آشنا نباشد،سال 1396 بود که با اکران فیلم مغزهای کوچک زنگ زده یک شخص بیشتر از بازیگران اصلی مورد توجه قرار گرفت و او کسی نبود جز نوید پورفرج کسی که در فیلم مغز های کوچک زنگ زده به کارگردانی هومن سیدی در کنار نوید محمد زاده به ایفای نقش پرداخت و او یکی از شاگردان کلاس های بازیگری هومن سیدی می باشد که برای اولین بار در فیلم خود او با عنوان مغزهای کوچک زنگ زده در کنار بازیگران درجه اول سینمای ایران به ایفای نقش پرداخت که در نقش خود درخشید و توانست امروزه به عنوان بازیگر نقش اول فیلم انتخاب شود البته کلاس های بازیگری هومن سیدی همیشه بازیگران با استعدادی را به سینما معرفی کرده است که نوید پورفرج یکی از آنها می باشد.

نوید پورفرج متولد ۲ اردیبهشت ۱۳۶۷ در کرمانشاه بازیگر ایرانی است. نوید پورفرج در رشته ی فناوری اطلاعات مهندسی IT دانشگاه آزاد اسلامی پرند تحصیل کرده است.

نوید پورفرج در زاوالا
نوید پورفرج در فیلم زاوالا

هدی زین‌العابدین

در میان دعوای استوار منطقی و جن‌گیر معتقد به خرافات، خانم دکتر زیبایی وجود دارد که دل هر رهگذری را می‌لرزاند. طراحی لباس هدی زین‌العابدین کمک زیادی به باور‌پذیری این شخصیت کرده و صحنه‌های دیدار میان دکتر و استوار را به‌یادماندنی می‌کند.

هدی زین‌العابدین و پوریا رحیمی‌سام هم که پیش از حضور در این فیلم در سریال کرگدن در کنار یکدیگر حاضر شده بودند، اینجا هم هنرنمایی‌های قابل توجهی دارند. زین‌العابدین لهجه کردی را به خوبی روی زبانش کنترل می‌کند و مثل همیشه با نگاه‌های خیره‌کننده‌اش به هنرنمایی‌اش اعتبار بیشتری می‌بخشد. در شرایطی مشابه با پورفرج، اینجا هم فیلم آن‌قدر درگیر سوژه‌هایش می‌شود که نه‌تنها شخصیت‌پردازی شخصیت‌های اصلی‌اش را نصفه و نیمه رها می‌کند بلکه از ظرفیت‌های بازیگری بازیگران اصلی‌اش هم استفاده نمی‌کند.

هدی زین‌العابدین (زاده ۲۳ خرداد ۱۳۶۸ در کرج)، هنرپیشه سینما و تلویزیون اهل ایران است.

هدی زین‌العابدین کار حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۹۰ به صورت رسمی آغاز نمود. وی در رشته گرافیک فارغ‌التحصیل شده‌است و در رشته عکاسی نیز فعال است. هدی زین‌ العابدین کار مدلینگ نیز انجام می‌دهد. او با بازی در سریال سقوط یک فرشته در نقش فاطمه به اوج شهرت دست یافت.

هدی زین العابدین در فیلم زالاوا
هدی زین العابدین در فیلم زالاوا

پوریا رحیمی‌سام

در این میان اما پوریا رحیمی‌سام خوش‌شانس‌ترین بازیگر فیلم است. او که در نقش جن‌گیری به اسم آمردان ظاهر شده بیشتر از دو شخصیت دیگر فیلم فرصت پردازش خود را پیدا می‌کند. آمردان که نماینده تفکر خرافاتی رایج، قدرتمند و چیره فیلم است روی مرز باریکی از شخصیت مثبت یا منفی‌بودن فیلم حرکت می‌کند و در نهایت باطن واقعی‌اش را نشان می‌دهد.

پوریا رحیمی‌سام چنان در نقش جن‌گیر غرق شده است که به سختی می‌توان بازیگر دیگری را به‌جای او تصور کرد.

پوریا رحیمی سام (متولد بهمن ۱۳۶۱ در هشتگرد)، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون اهل ایران است.

او یکی از پرکارترین بازیگران عرصه تئاتر است. رحیمی فعالیت حرفه‌ای در سینما را از سال ۱۳۹۱ و با فیلم از جنوب شرقی به صورت رسمی آغاز نمود و با بازی درفیلم احتمال باران اسیدی در نقش کاوه به شهرت دست یافت. وی پیش از ورود به دانشگاه در گروه تئاتر مهرداد کوروش، اصول تئاتر را فرا گرفت و در دانشگاه هنر از رشته کارگردانی فارغ‌التحصیل شده‌است.

او برای بازی در فیلم زالاوا برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر شد.

نوید پورفرج ، هدی زین العابدین و پوریا رحیمی سام
نوید پورفرج ، هدی زین العابدین و پوریا رحیمی سام در فیلم زاوالا

بازیگرانی که در نقش اهالی روستا ظاهر می‌شوند هم همگی بومی هستند و به همین دلیل بخش عمده دیالوگ‌های کردی فیلم که با زیرنویس نمایش داده می‌شود هم به آن‌ها تعلق دارد. اکثر آن‌ها عملکرد قابل قبولی دارند و نیازی به یادآوری نیست که تعدادی از این بازیگران بومی را در سریال نون خ هم تماشا کرده بودیم.

بازیگران فیلم زالاوا

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵

بازیگر ۳۶۰

آخرین اخبار بازیگران زن و مرد سینمای ایران و جهان، عکس های جدید سلبریتی ها، عکس های بازیگران قدیمی و بیوگرافی بازیگران را در بازیگر ۳۶۰ دنبال کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا