بعضی از فیلمسازان هستند که حتی فیلمهای نه چندان قدرتمندشان هم روی صنعت سینما تأثیر میگذارد. بدون شک یکی از این کارگردانان استیون اسپیلبرگ است. انتخاب بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ در کارنامهی او که نزدیک به ۶۰ فیلم سینمایی و مستند در آن به چشم میخورد کار سادهای نیست.
استیون اسپیلبرگ یکی از مشهورترین فیلمسازان هالیوود است. یکی از کسانی که کنار جورج لوکاس، مارتین اسکورسیزی و فرانسیس فورد کوپولا در دههی ۷۰ تصمیم گرفتند موج نویی در سینمای آمریکا به راه بیاندازند و از سیستم استودیویی فاصله بگیرند. بعدتر البته فیلمهایی هم با استودیوها ساختند اما فیلمهای آنها همیشه مهر مشخص خودشان را داشت. استیون اسپیلبرگ که اصلا کمپانی فیلمسازی دریم ورکز را تأسیس کرد.
اسپیلبرگ میان آنها فیلمسازی بود که رگ خواب تماشاگر را هم در دست داشت. میگویند او امیدها و ترسهای مخاطبانش را میشناسد. فیلمهایش نمایشهایی بزرگ و باکیفیت از ایمان به زندگی و انسان هستند و احتمالا از این نظر بیشتر از همه یادآور فرانک کاپراست.او در ژانرهای متعدد از علمی-تخیلی گرفته تا درام تاریخی فیلم ساخته است و حداقل در هر ژانری یک نمونه فیلم موفق دارد.
معرفی استیون اسپیلبرگ
استیون اسپیلبرگ تهیه کننده، فیلمنامه نویس و کارگردان امریکایی متولد ۱۸ دسامبر سال ۱۹۴۶ در شهرِ سینسیناتیِ اوهایو در آمریکا میباشد. مادرش لیا رستوران دار و پیانیست بود و پدرش آرنولد اسپیلبرگ مهندس الکترونیک بود و در یک شرکت توسعه کامپیوتر کار میکرد. پدر و مادر او یهودی ارتودکس بودند و پدربزرگ و مادربزرگش نیز یهودیانی از اکراین بودند.
اسپیلبرگ یکی از بهترین کارگردانان سینمای هالیوود است. او یکی از پیشگامانِ عصرِ جدید هالیوود و یکی از معروفترینترین و محبوبترین کارگردانان تاریخ سینما محسوب میشود. او برای اولین بار با ساخت فیلمهای سینمایی در اوایل سال ۱۹۷۰ به عنوان یکی از جوانترین کارگردانهای سینما سر زبانها افتاد. فیلم تحسین شدهی Duel (محصول سال ۱۹۷۱) اولین فرصت را برای او فراهم کرد تا خود را مطرح کند و او قدمهای نخستینِ موفقیتش را برای تبدیل شدن به یکی از موفقترین کارگردانهای تاریخ سینما به شکل منظم و متوالی برداشت. اما مسلما فیلم Jaw محصول سال 1975 بود که توانست او را به قلههای موفقیت ببرد و ره صد ساله را برایش طی کند.
اسپیلبرگ یکی از پولسازترین کارگردانهای تاریخ سینما محسوب میشود. او با بیش از ۱۰.۵ میلیارد دلار فروش کلی آثارش در صدر پولسازترین کارگردانهای تاریخ سینما قرار گرفته است و این را میتوان به دلیل آثار سرگرم کننده و متفاوت او در ژانرهای مختلف دانست. او تا به حال ۱۷ بار نامزد اسکار شده و سه بار توانسته این جایزه را دریافت کند. او برای فیلمهای Saving Private Ryan (بهترین کارگردان) و همینطور فیلم Schindler’s List (بهترین کارگردان و بهترین فیلم) برنده جایزه اسکار شده است.
از دیگر فعالیتهای جذاب اسپیلبرگ همکاری او برای طراحی بازی مدال افتخار محصول سال ۱۹۹۹ است که به عنوان یکی از بهترین بازیهای سبک جنگی در تاریخ بازیهای کامپیوتری میتوان از آن یاد کرد.
اسپیلبرگ به خاطر عناوین متفاوت در ژانرهای مختلفش بسیار معروف است. تقریبا میتوان گفت در هر ژانر یک فیلم خوب یا عالی از او میتوان نام برد و او سعی کرده در هر ژانری یک اثر ماندگار و متفاوت خلق کند. در ژانر وحشت میتوان از عنوان آروارهها نام برد که در زمان خود یکی از پیشتازان جلوههای ویژهی میدانی به حساب می آمد. یا فیلم Schindler’s List که یکی از عمیقترین فیلمهای ضدجنگ تاریخ سینما محسوب میشود. از سری ایندیانا جونز او نیز نمیتوان گذشت ماجراجوییهای ایندیانا جونز آغازگر بسیاری از فیلمها، بازیها و سریالهای ماجراجویی بعد از آن بود. اگر بخواهیم از او فیلم جنگی نام ببریم نجات سرباز رایان یکی از کمنظیرترین صحنههای نبرد تاریخ دنیای سرگرمی را در چند دقیقهای ابتدایاش خلق کرده است. در پارک ژوراسیک هیجان و تعلیق را با دایناسورها به خوردمان داد. فیلمهای او فانتزی، تاریخی، تخیلی و یا برخی ترکیبی از همه اینها با استفاده کمنظیر از رنگها، جلوههای ویژه و قاب بندیهای متمایز هستند و اینها از دلایلی است که فیلمهای او را تاثیرگذار، جذاب و پرفروش کردهاند. او فراتر از یک فیلمساز معمول بلکه یک هنرمند است که از زاویهی دوربین نه تنها دنیای سینما بلکه دنیای سرگرمی را معنای متفاوتی بخشید. فیلمهای او سرشار از جذابیت، هیجان و داستان گوییست و شما را غرق در روایت داستانهایش میکند…
لیست کامل فیلمهای استیون اسپیلبرگ
در این مقاله، نام فیلمهایی که استیون اسپیلبرگ در آنها کارگردان، تهیهکننده یا بازیگر بوده، آمدهاست.
فیلمهای آماتور
سال | فیلم | کارگردان | تهیهکننده | فیلمنامهنویس | سایر | یادداشت |
---|---|---|---|---|---|---|
۱۹۵۹ | آخرین تفنگ | آری | بازیگر | |||
۱۹۶۱ | جوخه مبارز | آری | آری | |||
فرار به ناکجا | آری | آری | ||||
۱۹۶۴ | نورآتش | آری | آری |
فیلمهای سینمایی
سال | فیلم | کارگردان | تهیه کننده | فیلم نامه نویس | سایر | یادداشت |
---|---|---|---|---|---|---|
۱۹۶۸ | امبلین | آری | آری | |||
۱۹۷۱ | دوئل | آری | ||||
۱۹۷۴ | شوگرلند اکسپرس | آری | آری | |||
۱۹۷۵ | آروارهها | آری | ||||
۱۹۷۷ | برخورد نزدیک از نوع سوم | آری | آری | |||
۱۹۷۸ | میخواهم دستت را نگه دارم | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
۱۹۷۹ | ۱۹۴۱ | آری | ||||
۱۹۸۰ | برادران بلوز | آری | ||||
Used Cars | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۸۱ | Continental Divide | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
مهاجمان صندوق گمشده | آری | |||||
۱۹۸۲ | ئی. تی. موجود فرازمینی | آری | آری | |||
Poltergeist | آری | آری | ||||
۱۹۸۳ | منطقه گرگ و میش | آری | آری | |||
۱۹۸۴ | Gremlins | آری | مردی روی ویلچر الکتریکی، همچنین تهیهکننده اجرایی | |||
ایندیانا جونز و معبد مرگ | آری | |||||
Room 666 | آری | در نقش خودش | ||||
۱۹۸۵ | Fandango | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
بازگشت به آینده | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
رنگ ارغوانی | آری | آری | ||||
The Goonies | آری | آری | همچنین تهیهکننده اجرایی | |||
Young Sherlock Holmes | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۸۶ | An American Tail | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
The Money Pit | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۸۷ | *batteries not included | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
امپراتوری خورشید | آری | آری | ||||
Harry and the Hendersons | آری | تهیهکننده اجرایی، نامش در تیتراژ نیامده | ||||
Innerspace | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
Three O’Clock High | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۸۸ | The Land Before Time | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟ | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۸۹ | همیشه | آری | آری | |||
بازگشت به آینده قسمت ۲ | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
پدر | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی | آری | |||||
۱۹۹۰ | Arachnophobia | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
رویاها | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
بازگشت به آینده قسمت ۳ | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
Gremlins 2: The New Batch | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
جو در برابر آتشفشان | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
Roller Coaster Rabbit | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۹۱ | A Wish for Wings That Work | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
An American Tail: Fievel Goes West | آری | |||||
تنگه وحشت | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
قلاب | آری | |||||
Tiny Toon Adventures: How I Spent My Vacation | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
A Brief History of Time | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۹۳ | پارک ژوراسیک | آری | آری | |||
We’re Back! A Dinosaur’s Story | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
فهرست شیندلر | آری | آری | ||||
۱۹۹۴ | The Flintstones | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
۱۹۹۵ | Casper | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
Balto | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۹۶ | Twister | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
۱۹۹۷ | جهان گمشده: پارک ژوراسیک | آری | آری | حضوری کوتاه در تلویزیون در پایان فیلم | ||
مردان سیاهپوش | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
آمیستاد | آری | آری | ||||
۱۹۹۸ | نجات سرباز رایان | آری | آری | |||
روزهای آخر | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
نقاب زورو | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
Deep Impact | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۱۹۹۹ | Wakko’s Wish | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
مدال افتخار | آری | بازی ویدئویی، ایده اولیه | ||||
۲۰۰۰ | جنگ شلیک | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
۲۰۰۱ | هوش مصنوعی | آری | آری | آری | ||
پارک ژوراسیک ۳ | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
استنلی کوبریک: یک زندگی در تصاویر | آری | در نقش خودش | ||||
آسمان وانیلی | آری | مهمان در مهمانی دیوید ایمز | ||||
۲۰۰۲ | گزارش اقلیت | آری | ||||
مردان سیاهپوش ۲ | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
آستین پاورز: در عضو طلایی | آری | در نقش خودش | ||||
اگه میتونی منو بگیر | آری | آری | ||||
۲۰۰۳ | Double Dare | آری | در نقش خودش | |||
۲۰۰۴ | The Cutting Edge: The Magic of Movie Editing | آری | در نقش خودش | |||
ترمینال | آری | آری | ||||
۲۰۰۵ | Directed by John Ford | آری | در نقش خودش | |||
جنگ دنیاها | آری | |||||
افسانه زورو | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
خاطرات یک گیشا | آری | |||||
مونیخ | آری | آری | ||||
۲۰۰۶ | پرچمهای پدران ما | آری | ||||
نامههایی از ایووجیما | آری | |||||
خانهٔ هیولا | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
The Shark Is Still Working | آری | در نقش خودش | ||||
۲۰۰۷ | تغییرشکلدهندگان | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
۲۰۰۸ | ایندیانا جونز و قلمرو جمجمه بلورین | آری | ||||
چشم عقاب | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۲۰۰۹ | تغییرشکلدهندگان: انتقام شکستخوردگان | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
استخوانهای دوستداشتنی | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۲۰۱۰ | Hollywood Don’t Surf! | آری | در نقش خودش | |||
آخرت | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
ارادهٔ قوی | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
۲۰۱۱ | پائول | آری | در نقش خودش | |||
سوپر ۸ | آری | |||||
تغییرشکلدهندگان: تاریکی ماه | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
کابویها و بیگانگان | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
فولاد اصل | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
ماجراهای تنتن | آری | آری | ||||
اسب جنگی | آری | آری | ||||
۲۰۱۲ | مردان سیاهپوش ۳ | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
لینکلن | آری | آری | ||||
۲۰۱۳ | گرگ وال استریت | آری | کارگردانی مشترک در یک صحنه | |||
۲۰۱۴ | تغییرشکلدهندگان ۴ | آری | تهیهکننده اجرایی | |||
صد قدم راه | آری | |||||
۲۰۱۵ | پولترگایست | آری | بر اساس شخصیتهای خلقشده (بازسازی فیلم سال ۱۹۸۲) | |||
دنیای ژوراسیک | آری | تهیهکننده اجرایی | ||||
پل جاسوسها | آری | آری | ||||
۲۰۱۶ | غول بزرگ مهربان | آری | آری | |||
۲۰۱۷ | تبدیلشوندگان: آخرین شوالیه | آری | آری | |||
The Papers | آری | آری | ||||
۲۰۱۸ | بازیکن شماره یک آماده | آری | آری | |||
دنیای ژوراسیک ۲ | آری | آری | ||||
۲۰۲۰ | ایندیانا جونز ۵ | آری | ||||
TBA | The Kidnapping of Edgardo Mortara | آری | ||||
It’s What I Do | آری |
در ادامه قصد داریم بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ را به شما مخاطبان عزیز بازیگرآنلاین معرفی کنیم. با ما همراه باشید.
بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
آروارهها (Jaws) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
در حالی که اسپیلبرگ را برای کارگردانی این فیلم نادیده گرفتند، «آروارهها» در اسکار فقط با نامزدی در بخشهای فنی نامزد جایزهی اسکار بهترین فیلم هم شد که آن را نبرد ولی در هر سه بخش فنی که نامزد شده بود یعنی صدا و موسیقی و تدوین اسکار را تصاحب کرد.
فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام بود که سال ۱۹۷۴ منتشر شده بود. نزدیک غروب است و یک مهمانی ساحلی در حال برگزاری است. زن جوانی برای شنا میرود و به طرز وحشیانهای زیر آب کشیده میشود. فردای آن روز تکههای بدنش را پیدا میکنند. گزارش پزشکی که معتقد است این کار یک کوسه بوده باعث میشود که پلیس به خلیج نزدیکتر شود. اما از آنجایی که شهردار میترسد این ماجرا به اقتصاد توریستی شهر لطمه بزند، از آنها میخواهد که دوباره از ساحل فاصله بگیرند. از آنجایی که تا به حال شهر با کوسهها مشکلی نداشته این ماجرا را پای خطای تشخیص پزشک میگذارند. اما کوسه یک پسر جوان را هم میکشد و حالا شکارچیان کوسه باید دوباره امنیت را به شهر برگردانند.
اول کار تهیهکنندگان دلشان میخواهد جان استرجس فیلم را بسازد اما استیون اسپیلبرگ ۲۶ ساله بهشدت مشتاق بود کارگردانی این فیلم را برعهده بگیرد و در نهایت توانست تهیهکنندگان را قانع کند که کار را به او بسپارند. اسپیلبرگ آن زمان تازه اولین فیلم بلندش را ساخته بود. همکاری او با جان ویلیامز از همینجا شروع شد که موسیقی خاطرهانگیزی برای فیلم «آروارهها» ساخت. یکی از تأثیرگذارترین آثار هنری روی «آروارهها» کتاب «موبی دیک» هرمان ملویل بود.
نماهای زیر آب که از نمای نقطه نظر کوسه روایت میشود تأثیر گرفته از فیلمهای ترسناک دههی ۵۰ بود. فیلم نقدهای جالب توجهی از سمت پژوهشگران دریافت کرد که مفاهیم ایدئولوژیک فیلم را به ماجرای رسوایی واترگیت نسبت میدادند. اما به لحاظ سینمایی هم فیلم اثری شورانگیز و مهیج و تریلر ترسناکی بود که با شخصیتپردازی قوی و کارگردانی استادانه تماشاگرش را مسحور میکرد.
برخورد نزدیک از نوع سوم (Close Encounters of the Third Kind)
فیلم علمی-تخیلی «برخورد نزدیک از نوع سوم» داستان یک دانشمند فرانسوی و مترجم آمریکایی او و بقیهی محققان را روایت میکند که در یک صحرا هواپیمایی را از یک اسکادران هوایی کشف میکنند که ۳۰ سال پیش از آن مفقود شده بود. هواپیماها به لحاظ فنی سالم اما بدون هیچ نشانی از سرنشین هستند. یک شاهد پیر ادعا میکند که: «خورشید در شب بیرون آمد و برای او آواز خواند». اما این فقط دو اتفاق از میان رویدادهای عجیبی است که در سرتاسر کره زمین در حال رخ دادن است.
در آسمان یوفوها (اشیای ناشناس پرنده) دیده میشوند. تحقیقات شروع میشود و دانشمند فرانسوی و همکارانش به این نتیجه میرسند که موجودات فضایی میخواهند با زمین تماس برقرار کنند. آنها پیامی به فضا میفرستند و جوابی نامفهوم از اعداد دریافت میکنند. بعد از رمزگشایی مشخص میشود که فرازمینیها به یک جای مشخص اشاره میکنند. ارتش و دانشمندان با هم متحد میشوند و آن محل را تخلیه میکنند. سفینهی بزرگی روی زمین فرود میآید که خلبانان گمشدهی اسکادران هواپیمای کشف شده در بیابان داخل آن هستند. در این سفینه از کودکان گمشده تا بزرگسالان و حتی چند حیوان به چشم میخورد که به طرز عجیبی از زمان ناپدید شدن سنشان تغییر نکرده است.
جلوههای ویژهی فیلم برای زمان خودش قابل توجه بود. فیلم نامزد چند جایزهی اسکار شد و اولین نامزدی اسکار استیون اسپیلبرگ را هم برایش به ارمغان آورد و در نهای فیلمبرداری آن جایزهی اسکار را به خانه برد.
خود اسپیلبرگ هم به این فیلمش علاقهی زیادی دارد. البته همهی منتقدان هم شیفتهی فیلم نشدند. جاناتان رزنبام آن را ستایش کرد اما منتقد ورایتی در عین تحسین فیلم معتقد بود که گرما و آن ویژگیهای انسانی را ندارد و پالین کیل به تندی گفت که در بهترین حالتش یک فیلم کودکانه است.
ئی تی موجود فرازمینی (E.T. the Extra-Terrestrial)
یک فیلم علمی-تخیلی دیگر از کارنامهی استیون اسپیلبرگ که داستان یک موجود فرازمینی را روایت میکند که گیاهشناس است و شبی پنهانی به جنگلهای کالیفرنیا میآید تا نمونههای گیاهی جمعآوری کند. وقتی مأمور دولت سر صحنه میرسد موجودات فرازمینی با سفینهاش پرواز میکند اما یکی از آنها جا میماند. در نزدیکی حومهی سانفرانسیسکو پسربچهی ده سالهای به نام الیوت با برادرش مایکل و دوستانش وقت میگذراند. الیوت ئی تی را پیدا میکند و او را به خانه میآورد. متوجه میشود که «ئی تی» حرکات او را تقلید میکند و خودش را به مریضی میزند تا مدرسه نرود و با او بازی کند.
کمکم الیوت متوجه میشود که میتواند احساسات و ادراک این موجود فضایی را درک کند. مایکل و خواهرشان هم ئی تی را میبینند اما بچهها تصمیم میگیرند حضور او را از مادرشان پنهان کنند. موجود بیگانه با آنها احساس نزدیکی میکند و حتی زبان انگلیسی یاد میگیرد.
آخر ماجرا البته ئی تی باید به خانهاش برگردد و این اتفاق به سادگی رخ نمیدهد.
جان ویلیامز همکار اسپیلبرگ در ساختن موسیقی متن سر این فیلم چالش بزرگی داشت چون باید موسیقی میساخت که حس همدردی را با یک مخلوق عجیب و غریب برانگیزد.
فیلم در اختتامیهی مراسم کن آن سال به نمایش درآمد و تحسینهای زیادی از منتقدان دریافت کرد. راجر ایبرت دربارهی فیلم نوشت: «این فقط یک فیلم خوب نیست بلکه اثری است که باعث میشود همهی هوشیاری و احتیاطتان را کنار بگذارید و قلبتان را تسخیر میکند.»
فهرست شیندلر (Schindler’s List) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
سال ۱۹۳۹ نیروهای آلمانی که لهستان را فتح کردهاند یهودیان این کشور را در گتوها جمع میکنند. اسکار شیندلر کارخانهدار اتریشی به لهستان میآید و برای افزایش سود با استفاده از کارگران بی جیره و مواجب یهودی یک کارخانهی تولید ظرف فلزی برای آلمانیها به راه میاندازد. کمکم سختگیریهای نازیها شدت میگیرد و میخواهند یهودیان را نابود کنند اما شیندلر موفق به نگهداشتن کارگرانش میشود. حسابدار او که یک یهودی است از این کارخانه بهعنوان پناهگاهی برای دیگر یهودیان استفاده میکند. سال ۱۹۴۲ یک فرماندهی جدید آلمانی میآید تا اردوگاه کار اجباری جدیدی راه بیاندازد. او حتی وارد کارخانهی شیندلر هم میشود.
شیندلر با رشوه و کمکهای مختلف به نازیها سعی میکند جان کارگرانش را حفظ کند اما فرماندهی جدید سر دشمنی دارد. در نهایت شیندلر تصمیم میگیرد با گروهی از یهودیان به مرز چکسلواکی برود و با فرماندهی نازیها معامله میکند. در نهایت شیندلر ورشکسته میشود اما از تلاش خودش راضی است.
این مشهورترین فیلم تاریخ سینما دربارهی هولوکاست است. فیلمی که بیلی وایلدر بزرگ گفته بود آرزو داشت خودش آن را ساخته بود. فیلمی که با وجود تلخی و سیاهی زیادش بارقههای انسانی در آن وجود دارد و البته دوباره دیدنش کار بسیار سختی است چون تلخی آن خیلی واقعی به نظر میرسد. حرکت دوربین روی دست هم به این حس تشویش دائمی در طول فیلم دامن میزند.
نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan)
اواخر جنگ جهانی دوم نیروهای آمریکایی وارد ساحل نورماندی میشوند و زیر رگبار حملهی گستردهی آلمانها بیشترشان کشته و زخمی میشوند. در طی این عملیات یکی دیگر از برادران خانوادهی رایان کشته میشود و به فرماندهی ارتش زمینی گزارش میدهند که در عرض یک هفته از چهار برادر رایان سه نفر آنها کشته شدهاند.
فرمانده به سروان میلر دستور میدهد گروهی را جمع کند و برای پیدا کردن سرباز رایان باقیمانده به خط مقدم برود و او را از جنگ معاف کرده و با خودشان برگردانند. گروه کوچکی به سرکردگی سروان میلر جمع میشوند که یکی از آنها مترجم است و اصلا تجربهی جنگیدن ندارد. بقیه تجربهی نبرد در ایتالیا و شمال آفریقا را دارند. آنها باید از مناطق تحت اشغال آلمانها عبور کنند. طبیعی است که برای نجات جان سرباز رایان جان این سربازها به خطر میافتد.
«نجات سرباز رایان» از تحسینشدهترین فیلمهای اسپیلبرگ است و احتمالا اوج مهارت او را در کارگردانی و نکات فنی به رخ میکشد. سکانس ابتدایی فیلم که ورود آمریکاییها به ساحل نورماندی است خشونتی مرگبار و کارگردانی حیرتانگیزی دارد.
اگه میتونی منو بگیر (Catch Me If You Can)
فرانک ابگنیل دانشآموز دبیرستانی ۱۶ ساله است که پدر و مادرش از هم جدا شدهاند و وضعیت روحی نابسامانی دارد. یک روز در مدرسه خودش را بهعنوان معلم جدید جا میزند و اتفاقا بقیه هم فریب میخورند. از همانجا فرانک تصمیم میگیرد به حقههایش ادامه بدهد و از طریق آنها پول هم دربیاورد. او تبدیل به یکی از بزرگترین متقلبان و جاعلان عصر خودش میشود. حتی یک روز خودش را جای یک خلبان جا میزند. او که تبدیل به یک جاعل قهار شده پول میلیون دلاری به جیب میزند و اینجاست که پلیس از جریان خبردار میشود و یک مأمور اف.بی.آی به نام کارل تلاش میکند او را گیر بیاندازد اما فرانک همیشه یک قدم جلوتر از اوست.
فرانک از این بازی موش و گربه با کارل خوشش میآید تا اینکه عاشق دختری میشود که پدرش وکیل دادگستری است. اینبار تغییر هویت دردسرهایی به دنبال دارد. در ضمن طی این تعقیب و گریزها رابطهای هم میان فرانک و کارل به وجود میآید و به نوعی کارل جای پدر فرانک را پر میکند.
این یکی از روشنترین و شیرینترین فیلمهای اسپیلبرگ است؛ با یکی از بازیهای دلچسب دیکاپریو در نقش یک جاعل مشهور. فیلمی خوشریتم و سرحال و دلپذیر با روابط انسانی دوستداشتنی.
مونیخ (Munich) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
این فیلم اقتباسی از یک رویداد تاریخی حقیقی است. در المپیک سال ۱۹۷۲ که در مونیخ برگزار میشود یک گروگانگیری اتفاق میافتد. المپیک قرار بوده گردهمایی صلحآمیز ورزشکاران باشد اما روز پنجم سپتامبر هشت فلسطینی از گروههای مبارز دهکدهی المپیک را اشغال میکنند و دو ورزشکار اسراییلی را به قتل میرسانند و نه نفر دیگر از ورزشکاران اسراییلی را گروگان میگیرند.
آنها در مقابل آزادی گروگانها میخواهند از آلمان خارج شوند و زندانیان عرب در زندانهای اسراییل و آلمان هم آزاد شوند. به فرودگاه که میرسند با نیروهای پلیس آلمانی روبهرو میشوند. همه چیز به هم میریزد و گروگانها کشته میشوند. موساد مأموریت پیدا میکند که این فلسطینیها را پیدا کرده و به قتل برساند. این وظیفه به یک مأمور جوان به نام آونر محول میشود.
این سیاهترین و تلخترین فیلم اسپیلبرگ است. اسپیلبرگی که انگار همیشه رگههایی از سرخوشی کودکی درونش وجود دارد اینجا شبیه آدمی بالغ و تلخ است. یک درام جاسوسی تأثربرانگیز و تأثیرگذار که باعث شد یهودیان تندرو علیه آن موضع بگیرند. در نهایت مثل بقیهی فیلمهای اسپیلبرگ این فیلم هم در ستایش انسانیت است. در فرم فیلمی کامل و در درام هم بینقص جلوه میکند. اینکه آن سال فیلم جایزهی اسکار بهترین فیلم را نبرد احتمالا به دلیل نگرانی هالیوود از برخورد یهودیان تندرو بوده است وگرنه «مونیخ» در تاریخ سینما بارها ماندگارتر از فیلم «تصادف» پل هیگیس است.
اسب جنگی (War Horse) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
اول از همه اینکه کاش بختش را داشته باشید فیلم «اسب جنگی» را روی پردهی بزرگ سینما ببینید. فیلم پر از جزئیات تصویری و رنگ و نور و فیلمبرداری درخشان و موزیک باشکوه است که دیدنش روی پردهی سینما قلبتان را تسخیر میکند.
سال ۱۹۱۲ در یک حراجی کشاورزی که قرار بود یک اسب برای شخم زدن و کارهای مزرعه برای خانه بخرد دل به یک اسب مسابقه میبندد. همسرش از دست او عصبانی میشود اما پسرش آلبرت که عاشق اسب شده مادرش را وادار میکند که اسب را نگهدارند. پسر اسب را بزرگ میکند و به او رسیدگی میکند تا اینکه جنگ جهانی اول آغاز میشود. سربازها به اسب و تجهیزات جنگی نیاز دارند و در نتیجه اسب آنها را هم میبرند.
از اینجای قصه به بعد با اسب همراه میشویم. اینکه در میدان جنگ چه به روزش میآید و چه صاحبانی پیدا میکند. زمانی که در سیم خاردار گیر میکند و طرفین آتشبس اعلام میکنند تا این اسب زیبا را نجات بدهند.
گفتن خلاصه داستان فیلم «اسب جنگی» برخلاف سایر فیلمهای اسپیلبرگ که درام مشخصی دارد «اسب جنگی» فیلم جزئیات و لحظههاست. درام احساسی که اشک از چشمتان جاری میکند. به لحاظ فنی و به ویژه فیلمبرداری و موسیقی خارقالعاده است. از آن فیلمهایی است که فقط در هالیوود کلاسیک میتوانستید شبیهش را ببینید با لانگشاتهای دلپذیر و ظرایف شخصیتپردازی.
لینکلن (Lincoln) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
یک سال بعد از ساختن «اسب جنگی» اسپیلبرگ سراغ یک درام تاریخی دیگر رفت. اینبار یک درام تاریخی بیوگرافیک دربارهی برههای حساس از زندگی آبراهام لینکلن شانزدهمین رییس جمهور ایالات متحدهی آمریکا. در فیلمهای اسپیلبرگ البته همیشه شور میهنپرستانه به چشم میخورد اما به نظر میرسد هر چه پیرتر میشود به تاریخ آمریکا علاقهی بیشتری به خرج میدهد.
فیلم از پایان جنگ داخلی آمریکا شروع میشود. ژانویهی ۱۸۶۵ جنوبیها شکست میخورند و لینکلن میخواهد پیش از به پایان رسیدن عمرش قانون منع بردهداری را در مجلس تصویب کند اما جمهوریخواهان تندرو از تصویب این قانون هراس دارند. لینکلن گروهی را جمع میکند تا بتوانند نمایندگان سنا را راضی کنند به لایحهی منع قانون بردهداری رای بدهند. آنها شروع به جمعآوری رأی میکنند و فقط یک رأی تا برنده شدن فاصله دارند.
فیلمی با بازی حیرتانگیز دنیل دیلوئیس که برگ برندهای در دستان استیون اسپیلبرگ بوده است و برای این فیلم جایزهی اسکار را هم گرفت. تونی کوشنر فیلمنامهنویس فیلم هم توانسته درامی با جزئیات ظریف خلق کند که مثل برخی از آثار اسپیلبرگ در آن حس وطنپرستی گلدرشت نمیشود. اما یکی از حیرتانگیزترین دستاوردها مربوط به کار یانوش کامینسکی مدیر فیلمبرداری فیلم است. با نماهای ضدنوری که سایهی صورت لینکلن را میبینیم و نشان از تشویشها و تاریکیها درون دولت آمریکا دارد.
پست (The Post) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
اگر یک فرمول وجود داشت که بگوییم چطور یک فیلم ممکن است در بخشهای مختلف نامزد جایزهی اسکار شود، «پست» اسپیلبرگ همه آن ویژگیها را داشت. اعضای آکادمی معمولا به اسپیلبرگ وفادار هستند. همچنین به بازیگرانی که این بار جلوی دوربین او رفتهاند یعنی تام هنکس و مریل استریپ.
اولینبار بود که این دو بازیگر بزرگ در یک فیلم روبهروی هم بازی میکردند تا داستان زنی را بگویند که ناشر واشنگتنپست بود و تبعیض جنسیتی باعث شد که دولت آمریکا مقابلش بایستد.
داستان «پست»، اثر اسپیلبرگ بر روی جریانات انتشار مدارک پنتاگون توسط واشنگتون پست در سال ۱۹۷۱ متمرکز است. در سال ۱۹۷۱ واشنگتن پست تصمیم به افشای مدارک چهل و هفت جلدی پنتاگون کرد. تصمیمی که پس از دستورالعمل فدرال رییس جمهور و مجبورساختن نیویورک تایمز به افشا نکردن این مدارک گرفته شد. بودجهی تولید فیلم ۵۰ میلیون دلار بوده است. فیلم البته در اکرانهای اولیه موفقتر بود. در اولین اکران منتقدان ایستاده تشویقاش کردند.
فیلمی هیجانانگیز، مطمئن، عمیق و کاملا تکاندهنده. بازی استریپ برق از سر مخاطبان میپراند. برخی از منتقدان مثل هالیوود ریپورتر معتقد بودند که این بهترین ساختهی اسپیلبرگ بعد از فیلم «مونیخ» است. فیلم را میشود با بهترین آثار سینمایی دربارهی ژورنالیسم و روزنامهنگاری از جمله «همه مردان رییسجمهور» مقایسه کرد.
ایندیانا جونز: مهاجمان صندوق گمشده (Raiders of the Lost Ark)
مهاجمان صندوق گمشده (Raiders of the Lost Ark) یک فیلم ماجراجویانه به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که در سال 1981 اکران شد. هوارد کازانجیان، جورج لوکاس و فرانک مارشال تهیهکنندگان این فیلم بودند. فیلمنامه این فیلم توسط لارنس کاسدان نوشته شد.
فیلم مهاجمان صندوق گمشده در جلب نظرات مثبت منتقدان موفق بود و با نقدهای مثبت آنان روبهرو شد. منتقدان از این فیلم به دلیل فیلمنامه محشر، بازی فوقالعاده بازیگران و کارگردانی قدرتمند تمجید کردند.
این فیلم طی مراسم اسکار در هشت رشته ازجمله بهترین فیلم نامزد دریافت جایزه شد که در چهار رشته بهترین جلوههای ویژه، بهترین تدوین، بهترین صدا و بهترین طراحی هنری این جایزه را به دست آورد.
هریسون فورد، کارن آلن، پائول فریمن، رونالد لاسی، جان ریس دیویس، دنهولم الیوت، جورج هریس و آنتونی چین ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم حضور داشتند. فیلم مهاجمان مقبره فروش خوبی در گیشه داشت و به موفقیت تجاری بزرگی دست پیدا کرد. این فیلم با بودجه تولید 18 میلیون دلاریاش، حدود 384 میلیون دلار فروش کرد.
خلاصه داستان فیلم مهاجمان صندوق گمشده بدین شرح است: در سال 1936 سرویسهای امنیتی به باستانشناس آمریکایی، ایندیانا جونز ماجراجو مأموریت میدهند، مدال را که در اختیار میخانهداری به نام ماریون راون وود، معشوقه پیشین ایندی، در نپال است، به چنگ آورد.
ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی (Indiana Jones and the Last Crusade)
ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی (Indiana Jones and the Last Crusade) نیز استحقاق حضور در لیست بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ را داراست. استیون اسپیلبرگ وظیفه کارگردانی این فیلم را برعهده داشت. وظیفه تهیهکنندگی این فیلم برعهده رابرت واتس، جورج لوکاس و فرانک مارشال قرار داشت. فیلمنامه این فیلم توسط جفری بوام به رشته تحریر درآمد.
فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نمرات بالایی دریافت کرد. منتقدان داستان این فیلم را سرگرمکننده دانسته و از بازی عالی بازیگران و کارگردانی قدرتمند تحسین کردند.
این فیلم طی مراسم اسکار در سه رشته نامزد دریافت جایزه شد که تنها موفق به کسب جایزه بهترین تدوین صدا شد. فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی توجه مخاطبان زیادی را به سمت خود جلب کرد؛ این فیلم با بودجه تولید 55 میلیون دلاریاش، حدود 474 میلیون دلار فروخت.
ازجمله بازیگرانی که در این فیلم به ایفای نقش پرداختند میتوان به هریسون فورد، شان کانری، آلیسون دودی، دنهولم الیوت، جولیان گلاور، ریور فینیکس و جان ریس دیویس اشاره کرد.
خلاصه داستان فیلم ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی بدین شرح است: ایندیانا جونز پروفسور باستانشناسی است که جهت بازگرداندن اشیای تاریخی به موزهها میجنگد. مجموعهداری ثروتمند به نام والتر به او میگوید که پدرش دکتر جونز متخصص قرون وسطی، در میانه جستجو برای یافتن جام مقدس ناپدید شده است و ایندی تلاش میکند مکان او را بیابد.
پارک ژوراسیک (jurassic park) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
پارک ژوراسیک (jurassic park) یکی از بهترین فیلم های علمی تخیلی محسوب میشود که وظیفه کارگردانی آن برعهده استیون اسپیلبرگ قرار داشت. فیلم پارک ژوراسیک برپایه رمانی به همین نام ساخته شد. فیلمنامه این فیلم توسط دیوید کپ و مالیا اسکاچ مارمو به رشته تحریر درآمد. وظیفه تهیهکنندگی این فیلم برعهده کاتلین کندی و جرالد آر. مولن قرار داشت.
فیلم پارک ژوراسیک نمرات بسیار خوبی دریافت کرد و در زمینههای داستان، جلوههای ویژه و فیلمبرداری مورد تحسین قرار گفت. این فیلم طی مراسم اسکار در سه رشته بهترین تدوین صدا، بهترین صداگذاری و بهترین جلوههای بصری نامزد دریافت جایزه شد که در هر سه رشته موفق به کسب این جایزه شد.
فیلم پارک ژوراسیک توجه مخاطبان زیادی را به سمت سالنهای سینما جذب کرد و در گیشه قدرتمند عمل کرد. این فیلم با بودجه تولید 95 میلیون دلاری خود، حدود 1.029 میلیارد دلار فروخت. سام نیل، لورا درن، جف گلدبلام، ساموئل ال. جکسون، ریچارد اتنبرا، مارتین فررو، بیدی ونگ، باب پک، وین نایت، جوزف مازلو، آریانا ریچاردز، کامرون تور، میگل ساندووال و ریچارد کایلی ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم حضور داشتند.
خلاصه داستان فیلم پارک ژوراسیک بدین شرح است: دانشمندان در جزیره ایزلا نوبلار یک پارک تفریحی ساختهاند که در آن دایناسورها را شبیهسازی کردهاند. جان هاموند دستهای از دانشمندان را جهت بازدید از پارک قبل از بازگشایی همگانی فرا میخواند. به سبب سهل انگاری و خرابکاری دستهای از دایناسورها آزاد میشوند و بازدیدکنندگان و کارشناسان تلاش میکنند برای نجات خود از جزیره فرار کنند.
رنگ ارغوانی (The Color Purple) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
رنگ ارغوانی (The Color Purple) یک فیلم درام است که جزو بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ محسوب میشود. وظیفه کارگردانی و تهیهکنندگی این فیلم برعهده استیون اسپیلبرگ قرار داشت. کاتلین کندی، کوئینسی جونز و فرانک مارشال در انجام وظیفه تهیهکنندگی به اسپیلبرگ کمک کردند. فیلم رنگ ارغوانی برپایه رمانی به همین نام اثر آلیس واکر تولید شد.
فیلم رنگ ارغوانی موفق به کسب جوایز ارزشمندی شد و نمرات بسیار خوبی دریافت کرد. منتقدان از این فیلم در زمینههای بازی گروه بازیگری و کارگردانی تمجید کردند. فیلم رنگ ارغوانی طی مراسم اسکار در 11 رشته ازجمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه اقتباسی نامزد دریافت جایزه شد که در هیچ رشتهای نتوانست این جایزه را کسب کند.
این فیلم طی مراسم گلدن گلوب در پنج رشته ازجمله بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی نامزد دریافت جایزه شد که تنها موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر زن فیلم درام برای بازی ووپی گلدبرگ شد.
فیلم رنگ ارغوانی در باکسآفیس قدرتمند ظاهر شد و استقبال مخاطبان را به همراه داشت. این فیلم با بودجه تولید 15 میلیون دلاری خود، حدود 142 میلیون دلار فروخت. ازجمله بازیگرانی که در این فیلم حضور داشتند میتوان به دنی گلاور، آدولف سزار، مارگارت آوری، را داون چونگ و ووپی گلدبرگ اشاره کرد.
خلاصه داستان این فیلم بدین شرح است: فیلم داستان یک دختر جوان آمریکایی آفریقایی را به تصویر میکشد و مشکلات زنان آفریقاییتبار در اوائل دهه ٬1900 شامل فقر، نژادپرستی و تبعیض جنسی را نشان میدهد.
امپراطوری خورشید (Empire of the Sun)
امپراطوری خورشید (Empire of the Sun) جزو بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ محسوب میشود که برپایه رمانی به همین نام اثر جی. جی. بالارد ساخته شد. استیون اسپیلبرگ وظیفه کارگردانی و تهیهکنندگی این فیلم را برعهده داشت. کاتلین کندی و فرانک مارشال در انجام وظیفه تهیهکنندگی اسپیلبرگ را همراهی کردند. فیلمنامه این فیلم نیز توسط تام استاپارد به رشته تحریر درآمد.
فیلم امپراطوری خورشید نمرات بالایی دریافت کرد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. منتقدان از این فیلم در زمینههای بازی گروه بازیگری و کارگردانی تمجید کردند. این فیلم طی مراسم اسکار در شش رشته بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، بهترین صدا، بهترین طراحی لباس، بهترین طراحی هنری و بهترین فیلمبرداری نامزد دریافت جایزه شد در هیچ رشتهای نتوانست این جایزه را کسب کند.
کریستین بیل، جان مالکوویچ، میراندا ریچاردسون، نایجل هیورز و جیمز گرین ازجمله مهمترین بازیگرانی هستند که در این فیلم حضور داشتند. فیلم امپراطور خورشید فروش بسیار خوبی داشت. این فیلم با بودجه تولید 25 میلیون دلاریاش، حدود 66 میلیون دلار فروخت.
خلاصه داستان فیلم امپراطوری خورشید بدین شرح است: یک پسر بچه انگلیسی بهنام جیمز گراهام که در دوران جنگ جهانی دوم به همراه خانوادهاش در شانگهای زندگی میکرده، توسط ژاپنیها به اسارت گرفته شده است.
جنگ دنیاها (War of the Worlds) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
جنگ دنیاها (War of the Worlds) یک فیلم علمی تخیلی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که برپایه کتابی به همین نام اثر هربرت جرج ولز تولید شد. فیلمنامه این فیلم توسط جاش فریدمن و دیوید کپ به رشته تحریر درآمد. وظیفه تهیهکنندگی این فیلم برعهده کاتلین کندی و کالین ویلسون قرار داشت.
فیلم جنگ دنیاها نقدهای مختلفی دریافت کرد. منتقدان فیلمنامه این این فیلم را مورد انتقاد قرار دادند، اما از جلوههای بصری جذاب فیلم تحسین کردند. این فیلم طی مراسم اسکار در سه رشته بهترین جلوههای ویژه، بهترین تدوین صدا و بهترین صداگذاری نامزد دریافت جایزه شد که در هیچ رشتهای موفق به کسب این جایزه نشد.
فیلم جنگ دنیای فروش بسیار خوبی داشت و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این فیلم با بودجه تولید 132 میلیون دلاریاش، حدود 591 میلیون دلار فروخت. ازجمله بازیگرانی که در این فیلم حضور داشتند میتوان به تام کروز، داکوتا فانینگ، میراندا اتو، جاستین چتوین و تیم رابینز اشاره کرد.
خلاصه داستان این فیلم بدین شرح است: ری فرریه که از همسرش طلاق گرفته است، با دو فرزندش راشل 10 ساله و رابی 17ساله در اطراف نیویورک زندگی میکند. طی یک شب طوفانی، او میبیند ماشین عجیبی که هزاران سال در دل خاک مدفون بوده، از زمین سر برمیآورد و سر راه خود مردمان را از هم متلاشی میکند.
گزارش اقلیت (Minority Report) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
گزارش اقلیت (Minority Report) جزو بهترین فیلم های استیون اسپیلبرگ محسوب میشود. وظیفه کارگردانی این فیلم برعهده اسپیلبرگ قرار داشت. جرالد آر. مولن، بونیه کورتیس، والتر پارکس و یان ده بونت بهعنوان تهیهکننده در این فیلم همکاری داشتند. فیلمنامه این فیلم توسط اسکات فرانک و جان کوهن نوشته شد. فیلم گزارش اقلیت براساس داستان کوتاهی به همین نام اثر فیلیپ کی. دیک تولید شد.
گزارش اقلیت با تحسین منتقدان مواجه شد و نمرات بالایی دریافت کرد. منتقدان از این فیلم در زمینههای داستان و بازی گروه بازیگری تمجید کردند. تام کروز، کالین فارل، سامانتا مورتون، استیو هریس، نیال مکدوناف، ماکس فون سیدو، اشلی کرو و کرولین لاگرفلت ازجمله مهمترین بازیگرانی هستند که در این فیلم حضور داشتند.
فیلم گزارش اقلیت سود خوبی را برای سازندگانش رقم زد و فروش بالایی داشت. این فیلم با بودجه تولید102 میلیون دلاریاش، حدود 358 میلیون دلار فروش کرد.
خلاصه داستان فیلم گزارش اقلیت بدین شرح است: داستان این فیلم در سال 2054 رخ میدهد. داستان فیلم بر مبنای سیستمی است که بر مبنای 3 انسان کار میکند و میتواند جرایم را قبل از وقوع پیشبینی کند و بدین ترتیب مأموران اجرایی پیش از رخ دادن جنایت جلوی آن را میگیرند. به واسطه همین سیستم مدتها است که دیگر جنایتی رخ نداده است. اما همین سیستم پیچیده هم ممکن است دچار اشتباه شود. هنگامی که ماشین پیشبینی میکند در زمان مشخصی یکی از مأموران اصلی پروژه دست به قتل خواهد زد، او با این پرسش مواجه میشود که آیا خود اراده تغییر آینده خود را دارد یا مجبور است به تقدیر تن در دهد و در این راه معمای پیچیدهای را باز میکند.
ایندیانا جونز و معبد مرگ(Indiana Jones and the Temple of Doom)
ایندیانا جونز و معبد مرگ (Indiana Jones and the Temple of Doom) فیلمی به کارگردانی استیون اسپیلبرگ است که در سال 1984 اکران شد. جورج لوکاس، رابرت واتس، فرانک مارشال و کاتلن کندی بهعنوان تهیهکننده در این فیلم حضور داشتند. فیلمنامه این فیلم نیز توسط ویلارد هویک، گلوریا کتز و جورج لوکاس نوشته شد.
فیلم ایندیانا جونز و معبد مرگ مورد استقبال منتقدان قرار گرفت و تحسین آنها را به همراه داشت. این فیلم به دلیل کارگردانی قدرتمند، عملکرد محشر گروه بازیگری و داستان جذاب مورد تحسین قرار گرفت.
هریسون فورد، کیت کاپشاو، جاناتان کی کوان، امریش پوری، روشن ست، فیلیپ استون و روی چیائو ازجمله بازیگران خارجی هستند که در این فیلم حضور داشتند. این فیلم به موفقیت تجاری بزرگی دست یافت؛ فیلم ایندیانا جونز و معبد مرگ با بودجه تولید 28 میلیون دلاری، حدود 333 میلیون دلار فروش کرد.
خلاصه داستان فیلم ایندیانا جونز و معبد مرگ بدین شرح است: ایندیانا جونز جهت رد و بدل کردن الماسی با خاکستر جسد یکی از امپراتوران چین به نام نوراهاچی، به میکده یک گانگستر چینی، به نام لایو چی، میرود. کار مبادله به خشونت و تیراندازی کشیده میشود.
پل جاسوسها (Bridge of Spies) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
پل جاسوسها (Bridge of Spies) یک فیلم درام و تاریخی است که برپایه داستانی حقیقی تولید شد. اسپیلبرگ کارگردان و تهیهکننده این فیلم بود. مارک ئی. پلات و کریستی ماکوسکو کریگر در امر تهیهکنندگی اسپیلبرگ را همراهی کردند. فیلمنامه این فیلم توسط مت چارمن، جوئل کوئن و اتان کوئن به رشته تحریر درآمد.
فیلم پل جاسوسها پس از اکران واکنشهای مثبت منتقدان را به همراه داشت و نمرات خوبی دریافت کرد. این فیلم در زمینههای داستان و فیلمنامه مورد تحسین قرار گرفت.
این فیلم طی مراسم اسکار در شش بخش ازجمله بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه غیراقتباسی نامزد دریافت جایزه شد که تنها موفق به کسب جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی مارک رایلنس شد. این فیلم طی مراسم گلدن گلوب تنها در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی مارک رایلنس نامزد دریافت جایزه شد که موفق نشد آن را کسب کند.
تام هنکس، امی رایان، آلن آلدا، ایو هوسان، مارک رایلنس، بیلی مگناسن، استیون کانکن و اسکات شپرد ازجمله بازیگرانی هستند که در این فیلم حضور داشتند. این فیلم در باکسآفیس حضور درخشانی داشت و توجه مخاطبان زیادی را به سمت خود جلب کرد. فیلم پل جاسوسها که با بودجه 40 میلیون دلاری تولید شده بود، حدود 165 میلیون دلار فروخت.
خلاصه داستان فیلم پل جاسوسها بدین شرح است: این فیلم داستان واقعی نجات جان سربازان وفادار به وطن و انسانها را به واسطه مذاکره و دیپلماسی یک وکیل مجرب و شهروند ساده ایالات متحده به نام جیمز داناوان را نشان میدهد.
ماجراهای تنتن (The Adventures of Tintin)
«ماجراهای تنتن» (The Adventures of Tintin) تنها فیلم تمام انیمیشن ساخته شده بهوسیله اسپیلبرگ است که شاید به اندازه ایتی، ایندیانا جونز و آروارهها موفق نباشد، اما یادآور همان اسپیلبرگ سرگرمکننده دهه ۸۰ میلادی است. این فیلم که در سال ۲۰۱۱ اکران شد، ماجراهای کتاب راز اسب شاخدار را روایت میکند. در ابتدای فیلم، تنتن یک ماکت از کشتی قدیمی یونیکورن را خریداری میکند. یونیکورن متعلق به سرفرانسیس بوده که در پی حمله دزدان دریایی به رهبری راکام سرخپوش در اقیانوس غرق میشود و گنجینه باارزشی را با خود به اعماق آبها میبرد. تنتن متوجه میشود که سرفرانسیس سه ماکت مشابه از کشتی خود ساخته و نقشه گنج را درون آنها مخفی کرده است. از سوی دیگر مردی به نام ساخارین که از نوادگان راکام سرخپوش است قصد دارد تا این نقشهها را تصاحب کند.
غول بزرگ مهربان (The BFG) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
«غول بزرگ مهربان» (The BFG) روایتگر داستان یک دختر بچه یتیم است که به طور اتفاقی با یک غول بزرگ آشنا میشود و با او به سرزمین غولها میرود. این دو با هم تلاش میکنند تا جلوی غولهای آدمخوار را بگیرند و مانع از ورود آنها به دنیای انسانها شوند. غول بزرگ مهربان با اینکه فیلم خوبی است اما در گیشه چندان موفق نبود و نتوانست انتظار سازندگانش را در زمینه فروش برآورده کند.
هوش مصنوعی (A.I. Artificial Intelligence)
«هوش مصنوعی» (A.I. Artificial Intelligence) یک درام علمی-تخیلی درباره رباتی انساننما به نام دیوید است که توانایی عشق ورزیدن دارد و مانند پینوکیو میخواهد به یک انسان واقعی تبدیل شود. مراحل تولید این فیلم ابتدا در دهه ۱۹۷۰ میلادی بهوسیله استنلی کوبریک آغاز شد، اما به دلایل متعدد از جمله عدم پیشرفت کافی تکنولوژی رایانهای برای خلق جلوههای ویژه، کوبریک نتوانست تا پایان عمرش این فیلم را به مرحله ساخته شدن برساند و به همین دلیل کل پروژه را به اسپیلبرگ سپرد. هوش مصنوعی یک فیلم ماجراجویانه اسپیلبرگی آمیخته با لحظات دلهرهساز کوبریکی است که هنر ناب کوبریک را در قالب مهارت و تردستی اسپیلبرگ به مخاطبش عرضه میکند.
شوگرلند اکسپرس (The Sugarland Express)
اولین فیلم سینمایی اسپیلبرگ یعنی «شوگرلند اکسپرس» (The Sugarland Express) نوید آیندهای درخشان را برای این کارگردان میداد. قصه فیلم در مورد یک زن و شوهر است که برای نجات فرزندشان باید با قانون مقابله کنند. خانم پاپلین به ملاقات آقای پالین میرود و به او میگوید که بهزودی والدین دیگری سرپرستی فرزند آنها را به عهده میگیرند. تنها چهار ماه تا آزادی آقای پاپلین از زندان تگزاس باقی مانده است، اما او با تحریک همسرش فرار میکند و آنها با هم برای پس گرفتن فرزندشان دست به کار میشوند. شاید اگر امروز به تماشای شوگرلند اکسپرس بنشینید زیاد شگفتزده نشوید، اما برای یک کارگردان ۲۸ ساله که تا قبل از این فقط فیلمهای کوتاه و تلویزیونی ساخته، خلق چنین فیلمی واقعا تحسین برانگیز است.
آمیستاد (Amistad) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
درام تاریخی «آمیستاد» (Amistad) بر اساس یک داستان واقعی مربوط به سال ۱۸۳۹ ساخته شده است. آفریقاییهای اسیر شده در یک کشتی به نام آمیستاد دست به شورش میزنند و پس از کشتن خدمه کشتی، کنترل آن را به دست میگیرند. در ادامه آنها بهوسیله یک کشتی امریکایی متوقف میشوند و به زندان میروند. این ماجراها در ابتدای فیلم به نمایش درمیآیند و ادامه داستان روایت کننده دعواهای حقوقی و محاکمه اسیران سیاهپوست در دادگاه است. بیشتر منتقدین افتتاحیه فیلم را یک شروع امیدوارکننده میدانند، اما معتقدند که در ادامه با فیلمی متوسط و معمولی مواجه میشویم.
ترمینال (The Terminal) از بهترین فیلمهای استیون اسپیلبرگ
«ترمینال» (The Terminal) یک کمدی رومانتیک عجیب و غریب، درباره مردی است که برای رفتن به امریکا، به فرودگاه جان اف کندی مراجعه میکند، اما اجازه سفر به ایالات متحده به وی داده نمیشود. از طرفی بهخاطر وقوع شورشهای داخلی در کشور خود هم نمیتواند به وطنش باز گردد. به همین دلیل او مجبور میشود تا فرودگاه را به عنوان خانه جدیدش انتخاب کند. گفته میشود که این فیلم از داستان زندگی مهران کریمی ناصری، پناهنده ایرانی که بهخاطر گم شدن مدارکش از سال ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۶ میلادی در ترمینال شماره یک فرودگاه شارل دوگل پاریس زندگی میکرد الهام گرفته است. اگر بازی درخشان تام هنکس و کاترین زتاجونز را از فیلم حذف کنیم، ترمینال واقعا چیزی برای گفتن ندارد.