عکس عجیبی از ازدواج مهرانه مهین ترابی
مهرانه مهینترابی از بازیگران زن توانمند کشومان است.مهرانه مهینترابی از جمله بازیگران کم حاشیه است. مهرانه مهینترابی تا 62 سالگی مجرد بود اما مهران مدیری در برنامه خود از ازدواج مهرانه مهین ترابی خبر داد.
ماجرای ازدواج مهرانه مهین ترابی
او هنوز مجرد است و در پاسخ به این سوال که چرا ازدواج نکرده است جواب داد:ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی توانستم به راحتی از حرفه ام بگذرم.
بیوگرافی مهرانه مهین ترابی
در عرصه هنر بازیگری همواره در کارنامه کاری هنرمندان موفق یک کار شاخص وجود دارد، که غالبا بازیگر به واسطه آن کار چهره شده اند و مورد توجه بیشتر مخاطبان قرار گرفته اند. مهرانه مهین ترابی نیز از این دست از بازیگران است و با ۲ سریال همسران و خانه سبز دیده شد.مهرانه مهین ترابی یکی از چهره های پیشکسوت دنیای بازیگری است که بیش از سه دهه از عمرش را در این عرصه گذراند و همواره یکی از چهره های محبوب سینما و تلویزیون بوده و طرفداران زیادی داشته و دارد. با مطالعه بیوگرافی مهرانه مهین ترابی خواهید دید که وی به دلیل علاقه بیش از حد به حرفه بازیگری و ایفای نقش های مختلف تاکنون ازدواج نکرده است.در ادامه بازیگرآنلاین را دنبال کنید تا نگاهی به بیوگرافیمهرانه مهین ترابی داشته باشیم.
در بیوگرافی مهرانه مهین ترابی آمده است: او متولد 20 مرداد 1336 در کرج ، بازیگر سینما و تلویزیونی است
وی دارای کارشناسی بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
قد مهرانه مهین ترابی
در بیوگرافی مهرانه مهین ترابی آمده است قد او 173 سانتی متر است.
کار مهرانه مهین ترابی در کمرگ تا ورود به تئاتر
در بیوگرافی مهرانه مهین ترابی بهتر است بدانید : در 18 سالگی بعد از گرفتن دیپلم ، وارد رشته ارزیابی گمرک شد و بعد از دو سال با مدرک کاردانی در گمرک مشغول بکار شد تا اینکه به مست علاقه اش تئاتر رفت
مدتی در کرج به کلاس های تئاتر رفت تا اینکه سال 1356 وقتی 20 ساله بود با نمایشی بنام تله، وشته محسن یلفانی اولین تجربه جدی بازیگری را بدست آورد
مهینترابی درباره انتخاب مسیر زندگی و این که بازیگری را انتخاب کرده، گفت: من در رشته مدیریت اداری در دانشگاه درس خواندم و بعد از فارغالتحصیلی به عنوان ارزیاب گمرک شروع به کار کردم. اما چند ماهی که صبح ساعت ۶ از خواب بیدار شدم و سرکار رفتم، دیدم من اصلا آدم زندگی کارمندی نیستم و نمیتوانم این زندگی را ادامه بدهم. برای همین تصمیم گرفتم بروم دنبال رشتهای که به آن علاقهمند بودم. به بازیگری و هنر علاقه داشتم برای همین کنکور شرکت کردم و در دانشگاه هنرهای زیبا قبول شدم و همزمان هم کار میکردم و هم درس میخواندم که این اصلا کار آسانی نبود. نمیتوانستم کارم را رها کنم، چون به حقوقش نیاز داشتم. از آن طرف خانوادهام هرچند مانع این تصمیم من نشدند، اما حمایتی هم از آن نکردند. آنها ترجیح میدادند من کارم را حفظ کنم و کارمند بمانم، اما رویای من چیز دیگری بود و بابت آن باید هزینه میدادم که دادم.