مدل مو کوتاه سیما تیرانداز حسابی همه را شوکه کرد
سیما تیرانداز بازیگر مشهور سینمای ایران به تازگی عکسی از خودش در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که در آن عکس نشان میدهد موهایش را بسیار کوتاه کرده و باعث تعجب هوادارانش شده است.
مدل مو سیما تیرانداز
چهره جدید سیما تیرانداز
سیما تیرانداز با انتشار این عکس نوشت: این روزها مدام به خودم گوشزد میکنم: یادت نره که زندهای …پ. ن: تاریخ عکسمال ۷ ماه پیشه …او با انتشار این عکس حسابی بین هوادارانش جنجال به پا کرد.
بیوگرافی سیما تیرانداز
در بیوگرافی سیما تیرانداز آمده است : او متولد 9 شهریور 1351 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است
فارغ التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد و فوق لیسانس کارگردانی و بازیگری از دانشکده سینما تئاتر می باشد که تجربه دو زندگی زناشویی دارد
در بیوگرافی سیما تیرانداز به نظر میرسد در یک خانواده چهارنفره متولد شده است و دارای یک خواهر بزگتر از خودش است.
قد سیما تیرانداز
در بیوگرافی سیما تیرانداز آمده است قد او 162 سانتی متر است.
ازدواج و وضعیت تاهل سیما تیرانداز
بیشترین جستجوها در بیوگرافی سیما تیرانداز درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.سیما تیرانداز دوبار ازدواج کرده است و از هر دو جدا شده است.
ازدواج اول سیما تیرانداز تا طلاق
ناصر هاشمی بعد از جدایی از همسرش سیما تیر انداز با گذشت 13 سال هنوز مجرد است, ظاهرا قصد ازدواج ندارد با گذشت سن ایشان از مرز 60 سالگی بعید است همسری را برای خود انتخاب کنند
ازدواج دوم سیما تیرانداز و پسرش
در بیوگرافی سیما تیرانداز میخوانیم : وی بعد از جدایی با مردی به نام مجید جوزانی آشنا و این آشنایی خیلی سریع به ازدواج ختم شد . مجید جوزانی همسر سیما تیرانداز از بازیگران سینما و تلویزیون کشورمان است که چند سال مدیریت خانه هنرمندان را برعهده داشت و سریال در چشم باد از جمله سریال های تلویزیونی او است.گویا سیما تیرانداز از مجید جوزانی هم طلاق گرفته است.
در ادامه بیوگرافی سیما تیرانداز میخوانیم : حاصل ازدواج سیما تیر انداز با همسر جدیدشان پسری به نام آریانا است .خانم تیرانداز در بیشتر مصاحبه های خود از عشق به فرزندش می گوید : پسرم اولویت زندگی من است اگر متوجه بشوم بازیگری من به زندگی پسرم لطمه می زند مطمئن باشید این حرفه را کنار میذارم . تمام زندگی من پسرم هست.
آینده شغلی پسرم
در مورد شغل فرزندم هیچ اصراری به اینکه کار مرا دنبال کند ندارم او کلاس پیانو و زبان می رود و در کنار آن ها کلاس اسکواش را هم دنبال می کند و شاید بخواهد بعدها ورزشکار شود
علایق و حقایقی درباره سیما تیرانداز
در ادامه بیوگرافی سیما تیرانداز مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
رنگ محبوب سیما تیرانداز
رنگ آبی و فيروزه ای را بسيار دوست دارم و از آنها در فضای خانه ام مانند كابينت های آشپزخانه و كاشی ها استفاده كرده ام ، اين رنگ به من آرامش زيادی می دهد
اولین دستمزد سیما تیرانداز
در بیوگرافی سیما تیرانداز او در مورد اولین دستمزدش میگوید : هزار تومان در سال ۶۸ گرفتم، یادم میآید با آن دستمزد یک انگشتر طلا و یک ضبط صوت خریدم.
نوازندگی و خوانندگی سیما تیرانداز
در ادامه بیوگرافی سیما تیرانداز میخوانیم : خانوم بازیگر موسیقی و نواختن پیانو را خیلی دوست دارد حتی زمانی برای حضور در کنسرواتوار اتریش تمرین میکرده که برود آنجا و موسیقی بخواند
اما مسیر زندگی اش یک باره تغییر کرد و وارد فضای بازیگری و بعد هم کارگردانی شد
علاقه سیما تیرانداز به چیدمان منزل
من ديپلم معماری داخلی دارم اما فارغ از اين موضوع توجه به دكوراسيون برای من يک امر كاملا ذاتی بوده و هست
مادر من فردی بسيار خوش سليقه است و انگار اين مسئله به من هم منتقل شده است با سليقه بودن در چيدمان منزل هميشه برايم يک اصل بوده است
علاقه سیما تیرانداز به معماری
از قبل به معماری علاقه داشتم. شاید اگر بازیگر نمیشدم سعی میکردم شغل مهندس معماری را انتخاب کنم و یک زندگی کارمندی را انتخاب میکردم و زندگیام کاملا متفاوت میشد.
فرار سیما تیرانداز از کلیشه
خوشبختانه شانس با من یار بود و در طول دوران کاریم نقش های متنوعی داشته ام اما به جهت مسئله مالی وقتی دغدغه یک بازیگری تامین مخارج زندگی اش باشد ناگزیر است هر پیشنهادی را بپزیرد
اما من به دلیل فعالیت در حوزه تئاتر و تدریس توانستم آن دغدغه را کنار بگذارم و با دست باز تری نقش هایم را انتخاب کنم
آرزوی مدیرعاملی سیما تیرانداز
در بیوگرافی سیما تیرانداز او درباره ی ارزویش گفته شده است : یکی از آرزوهایم اینست که فیلم اکشن بازی کنم ، از طرفی عاشق این هستم که مدیرعامل خانه هنرمندان بشوم قطعا دست به فضای آن نمیزنم اما تئاترهایش را بیشتر رونق می دهم و نمایشگاه نقاشی در آن برپا و از هنرمندان گمنام حمایت می کنم
با مخالفتهای زیاد خانواده و اشک و آه! آنها روبهرو شدم. اما در نهایت خانواده مجبور شدند شرایط من را بپذیرند و از یک جایی به بعد متوجه شدند که نمیتوانند جلودار من شوند. در واقع من راهم را انتخاب کرده بودم.
شروع فعالیت هنری سیما تیرانداز
علاقه سیما تیرانداز به بازیگری از کودکی
از کودکی رویای بازیگری داشتم حتی یادم می آید در دنیای بازی کودکانه با دختر عمویم عهد کردیم که من بازیگر و او مهندس شیمی شود
در حدی این قول و قرارمون جدی بود که حتی سوزن آوردیم و با خون انگشتانمون قول دادیم به هدفمون برسیم حالا من بازیگرم و دختر عمویم مهندس شیمی است
ورود سیما تیرانداز به کلاس بازیگری
یک روز در دبیرستان همکلاسی پشت سریم می گفت خواهرم در کلاس بازیگری ثبت نام کرده که من هم پرسیدم آدرس کلاس ها رو به من بگو من هم می خواهم به آن کلاس بروم
آدرس را که که به من داد دقیقا در خیابان دریای نور بود که یک کوچه با منزل ما فاصله داشت و اینطور شد که رفتن و در کلاس ثبت نام کردم
در بیوگرافی سیما تیرانداز آمده است : آغاز فعالیت سیما تیرانداز از سال 1367 با نمایش های آموزشی مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما زیر نظر جاری سابق خود گلاب آدینه بود.
سیما تیرانداز از تئاتر تا جلوی دوربین
بعد از پایان دوره بازیگری در سه کار تئاتر بازی کرد.
در بیوگرافی سیما تیرانداز میخوانیم :او نخستین بار در تلویزیون حضور یافته و سال 1366 در 17 سالگی در سریال آئینه (فصل 3) به کارگردانی فریدون فرهودی بازی کرده است. گرچه موفقیت این اثر نسبت به آثار شاخص بعدیش مانند سریال دودکش، بیشتر نبود اما تجربه خوبی برای سیما تیرانداز محسوب میشود و همکاری با هنرمندانی همچون ثریا قاسمی، رضا بابک، پانتهآ بهرام و قاسم زارع را تجربه کرد.
او در سال 1368 وقتی 17 ساله بود با فیلم سینمایی «هامون» به کارگردانی داریوش مهرجویی به عرصه سینما ورود پیدا کرد و سپس در فیلم بانو ساخته دیگر داریوش مهرجویی بازی کرد. اما “سایه های هجوم” در سال 1371 فرصت مناسبی برای هنرنمایی او بود که برای بازی در همین فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر زن از یازدهمین جشنواره فیلم فجر شد.
تجربه بازی سیما تیرانداز در فیلم هامون
خوشبختانه زمان بازی در فیلم هامون آنقدر سنم کم بود که خیلی دلهره بازی نداشتم.با بازیگران آشنا نبودم البته آن موقع نه آقای خسرو شکیبایی آنقدر فوق ستاره بودند و نه خانم بیتا فرهی! در حقیقت نمیدانستم در چه کار مهمی بازی میکنم. خوشبختانه برخلاف نسل امروز که یک چیزهایی برایشان مهمتر از چیزهای دیگر است، ولی برای من خود بازیگری در اولویت است. هیچوقت فکر نکردم کجا بازی کردهام و با چه کسی بازی میکنم. همیشه و در هر جایی خود بازیگری برایم جلوتر از هر افتخار دیگری بوده و همین مسئله باعث میشد در نقشآفرینیهایم راحت باشم و با آرامش بیشتری کار کنم. حتی در مقابل مرحوم آقای خسرو شکیبایی و آقای انتظامی با آرامش بازی کردم. در واقع انگیزه بازیگری باعث شد که خودم را مقابل بزرگانی که با آنها بازی میکنم نبازم.
من خیلی جوان بودم و عوامل کار من را به چشم یک دختربچه نگاه میکردند اما هیچوقت فراموش نمیکنم که آقای انتظامی به من گفتند که آینده روشنی را برای تو میبینم و میدانم خیلی موفق میشوی. ایشان همیشه این لطف را به من داشتند و به من دلگرمی میدادند و به من میگفتند که تو دختر بااستعدادی هستی.
فکر میکنم با اینکه کمسن بودم اما همیشه انتخابهای خوبی داشتم. در دوره دبیرستان پدرم درمورد تحصیل من هیچ تصوری جز رشته تجربی و ریاضی نداشت و من بعد از گذراندن سال اول با تمام مخالفتهای پدرم تصمیم گرفتم به هنرستان بروم. این خودم بودم که برای زندگیام راه موردعلاقهام را انتخاب کردم و وقتی در رشته موزهداری و نمایش در دانشگاه قبول شدم پدرم باز هم اصرار داشت که رشته موزهداری را دنبال کنم. اما خب انتخاب من تحصیل در رشته نمایش بود. باز هم میگویم خوشبختانه انتخابهای زندگیام انتخابهای درستی بوده است. دلیل این اتفاقات خوب را نمیدانم شانس بدانم یا تقدیر خوب.
بازی سیما تیرانداز در سریال در چشم باد
در بیوگرافی سیما تیرانداز آمده است : سیما تیرانداز در سال 1387 در 38 سالگی در سریال در چشم باد نیز بازی کرده است. سیما تیرانداز اینبار با مسعود جعفریجوزانی یعنی کارگردان سریال در چشم باد و هنرمندانی چون پارسا پیروزفر، شیرین صفری، ارسلان قاسمی و مصطفی زمانی همکاری داشت.
شهرت سیما تیرانداز با انیس در تلویزیون
بیشتر شهرت خانم تیرانداز از سال 1388 با سریال ستایش در نقش انیس شروع شد که بازی اش در هر سه فصل این مجموعه با تحسین منتقدان روبرو بود
سیما تیرانداز بازی در سریال دودکش در سال 1392 و به کارگردان محمدحسین لطیفی در بین مردم شناخته شد. این سریال در ماه رمضان سال 92 به روی آنتن شبکه اول سیما رفت و با استقبال خوبی هم روبرو شد.
سریال دودکش درباره دو خانواده است که زندگی ساده ای دارند و یک قالیشویی را اداره می کنند، اما هر بار ماجراها و مسایلی برای آنها اتفاق می افتد؛ مثلاً کارگاهشان پلمپ می شود و یا ماشینشان توسط پلیس توقیف می شودو از جهت دیگر داماد ان ها نصرت مسائل مالی اش به دیوار خرده است و…
بازی سیما تیرانداز در سریال از یادها رفته
سیما تیرانداز در جدیدترین سریالش نیز در سریال خانه امن به ایفای نقش پرداخته است
در بیوگرافی سیما تیرانداز جالب است بدانید او در این سالها با هنرمندان بسیاری تجربهی کار داشته است در میان بازیگران آتش تقیپور با 5 مرتبه، داریوش ارجمند با 4 مرتبه، هومن برقنورد با 4 مرتبه، فردوس کاویانی با 4 مرتبه و مهدی سلوکی با 4 مرتبه بیشترین همکاری را با سیما تیرانداز داشتهاند.
کار تدریس که کماکان در رأس برنامه هایتان هست؟
– بله تدریس کماکان در رأس برنامه های من است. در واقع تدریس جزو فعالیت های روتین و همیشگی من محسوب می شود. جالب است بدانید من درست از زمانی که بازیگر شدم ، معلم هم شدم. تدریس بازیگری کار خاصی است و بسیار انرژی بر ، اما من بدون توقف آن را در برنامه دارم.
کار تدریس در مملکت ما به خصوص در رشته بازیگری باید کار مشکلی باشد؛ آن هم در روزگاری که همه علاقه مندان این حرفه دوست دارند غوره نشده مویز شوند و ره صد ساله را یک شبه طی کنند.
– بله درست می گویید ، کار تدریس بازیگری به خاطر اینکه الان سطح توقعات خیلی با قبل فرق کرده بسیار مشکل است. من می توانم ادعا کنم در زمان خود ما بچه ها مدام در حال فعالیت و یادگیری بودند و کسی در فکر این نبود که همان ابتدای راه مطرح شود. اما الان تنها چیزی که برای همه بچه های وارد شده به این حرفه حرف اول را می زند ، مطرح شدن است.
دوست دارند خیلی زود مشهور شوند. هیچ کس به خاطر عشق بازیگری وارد این حرفه نمی شود و این کار را سخت می کند. همه منتظر هستند یک قرص بخورند یا چیزی تو سرشان بخورد و با یک کلاس شش ماهه یا یکساله بازیگر شوند که این امکان پذیر نیست.
الان همه ما می دانیم که هرچه در دانشگاه ها و کلاس ها تدریس می شود یک مبنای اولیه است ، بقیه می ماند به تلاش و فعالیت خود بچه ها. نباید به کلاس های آموزش بازیگری به عنوان یک سکوی پرتاب نگاه کنیم.
من الان می بینم که بچه ها فقط وارد کلاس بازیگری آقای X یا خانم Y می شوند که وارد یک کار سینمایی یا تلویزیونی شوند. هیچ کس نمی آید آنجا چیزی را یاد بگیرد.
شما به شاگردانتان این مسئله را گوشزد می کنید که بازار کار در این حرفه بسیار محدود است و شرایط ورود به دنیای حرفه ای در سینما بسیار طاقت فرساست؟
در واقع سالیانه کلی دانشجوی بازیگری و کارگردان در رشته های مختلف فارغ التحصیل می شوند اما تولیدات محدود ، اجازه نمی دهد خیلی از نیروهای با استعداد حتی ورود پیدا کنند.در تاریخ سینمای ایران ، این همه آدم ها آمدند بازیگری خواندند یا یاد گرفتند و… چند نفر آمدند و جذب کار شدند و ماندگار شدند؟
خودمان می دانیم خیلی از فاکتورها در ماندن و نماندن آدم های این حرفه موثر است. اخلاق خوب پشت دوربین ، اخلاق حرفه ای جلوی دوربین ، استعداد و خلاقیت بازیگری و خیلی فاکتورهای دیگر است که می تواند بازیگر را بسازد و ماندگار کند.
به نظر شما چند درصد از آدم های حتی تحصیلکرده رشته بازیگری این خصوصیات را دارند؟!نه! ما زمانی با آقای حبیب رضایی صحبت می کردیم و می گفتیم شاید هر دو سال یک بار یک بازیگر را بتوان به سینما معرفی کرد. به هر حال مهم تنها جذب شدن نیست. به هر حال کسی که می آید و وارد دنیای بازیگری می شود هم باید پارامترهای مختلفی داشته باشد.
خیلی ها در حد و اندازه های متوسط می آیند وارد کار می شوند ، اما در ادامه فعالیت شان پیشرفت می کنند.شما می توانید این پیشرفت را در کارشان ببینید و این خیلی مهم است.
آیا همه آدم هایی که وارد این حرفه می شوند این شرایط را دارند؟همه حس می کنند دارند ولی متأسفانه ندارند
نظرتان در مورد کلاس ها یا بهتر بگویم آموزشگاه های بازیگری نظرتان چیست؟
– در کلاس های بازیگری هم به ندرت آموزشگاهی را پیدا می کنی که دستمزد درستی پرداخت کند. در حالی که اگر دستمزد خوب در یک آموزشگاه پرداخت شود پس استاد بهتری خواهد داشت و اگر استاد بهتر بیاید اعتبار آموزشگاه ها حفظ می شود و بالاتر می رود و نتیجه اش می شود شاگردانی که واقعاً سر کلاس یاد گرفته اند. به هر حال اقتصاد یک مسئله مهم در زندگی امروز است که در بحث آموزشگاه بازیگری نیز بدون شک موثر است.
اکثر افرادی که آموزشگاه افتتاح می کنند اول از همه به دنبال کسب درآمد هستند. در صورتی که تو باید بدانی وقتی می توانی پول خوبی دربیاوری که کارت را درست انجام داده باشی. در واقع یک آموزشگاه موفق در معرفی بازیگران باشی و این نیز نیازمند دعوت از اساتید کاربلد است.
من همیشه به شاگردانم می گویم سر کلاس بازیگری شما همه می توانید برداشت خوب و مفیدی داشته باشید ، چون اولین چیزی که در کلاس بازیگری یاد داده می شود درس انسانیت است ، یعنی درس زندگی ، این درس اول بازیگری است. من به شاگردانم می گویم مهم نیست که شما حتماً بعد از کلاس و گذراندن این دوره بازیگر خوبی شوی. ممکن است بروی و فروشنده خوبی شوی ، خوب حرف بزنی ، خوب بیان کنی و ارتباط اجتماعی درستی با مردم داشته باشی.
من معتقد هستم بازیگری با تمام زندگی ما عجین است. یک کلاس بازیگری با اساتید خوب و مجرب هم شاید بتواند سالی یک بازیگر را معرفی کند ، ولی می تواند پنجاه شصت انسان را تحویل جامعه بدهد که بتوانند در شغل خودشان موفق باشند. یکبار دیگر باید بگویم این آسیب شناسی در تمام حرفه ها وجود دارد که بخش اعظم آن را باید در مسائل اقتصادی جست و جو کرد. در مورد سریال های ضعیف هم شما می توانید به بحث استفاده از بازیگران کم تجربه و ناکاربلدی برسید که دستمزد پایین تری می گیرند و…
با نگاهی اجمالی به کارنامه تان می توان دریافت اصولاً شما گزیده کار هستید تا پرکار؟
– بله سعی می کنم گزیده کار باشم تا اینکه هر کاری را بپذیرم. البته برای حضور در چند کار صحبت شده اما هنوز چیزی قطعی نیست ، همه چیز در حد صحبت بوده است. گزیده کار بودن سختی های خودش را هم دارد. به همین دلیل مجبور هستید گاهی تمام پیشنهادهایتان را جدی بگیرید اگر در غیر این صورت عمل کنید ، حتی ممکن است مدتی بیکار باشید. البته خدا تا الان مرا یاری کرده و نگذاشته در آمپاس (به قول فیروز) بمانیم.
روند زندگی سیما تیرانداز بعد از بازیگر شدنش چه تغییراتی کرده است؟
– روند زندگیام از خیلی جهات تغییر کرده است اگر تغییرات وجود نداشت که نمیتوانستم خودم را فرد موفقی بدانم. هر کسی بعد از گذر زمان نگاه و رویکرد زندگیاش فرق میکند. طبیعی است آدمها بعد از بالا رفتن سنشان انتخابهایشان فرق خواهد کرد، نگاهشان متفاوت و در کارشان حرفهای خواهند شد.در کل دنیای ما در حال تغییر است. نگاه من به زندگی و بازیگری در ۱۸ سالگیام با نگاه یک دختر ۱۸ ساله این دوره خیلی تفاوت دارد. اگر به اطرافمان دقت کنیم، متوجه میشویم این روزها حتی کتاب خواندنها هم الکترونیکی شده است.
هیچ وقت پیش آمده از تصمیمی که گرفتهای ناامید شوی؟
– از انتخاب شغل بازیگری هیچ وقت پشیمان نشدم اما همیشه یک تاسف برای من وجود دارد و این تاسف از قبل برای من بوده است و همچنان هم وجود خواهد داشت. متاسفانه در کشور ما، هنرمند تامین مالی ندارد، یعنی تا زمانی که کار میکنی درآمد خواهی داشت و هنرمند ایرانی امنیت شغلی ندارد و این مسئله برای ما بازیگرها آزاردهنده است.
یک هنرمند قطعا برای مملکتش فعالیت میکند و خیلی طبیعی است که انتظار داشته باشد از هر لحاظی تامین باشد. از یک کارگر ساختمانی هم از من بازیگر بیشتر حمایت میشود چون او بیمه بازنشستگی دارد، بیمه بیکاری دارد و وزارت کار از او حمایت میکند. اما برای من هنرمند هیچ کدام از این حمایتها وجود ندارد. همین چند وقت پیش خانم نادیا دلدار گلچین، بدون هیج حمایتی از دنیا رفت و خانم حمیده خیرآبادی هم همینطور. همه ما به نحوی در این شغل از نبود امنیت شغلی رنج میبریم و متاسفانه هیچ کس به فکر ما نیست که شرایط مناسبی را برای ما فراهم کند. اگر بنا به دلایلی یک کارگردان یا بازیگر کار نکند نابود خواهد شد و هیچ حمایتی از طرف دولت شکل نمیگیرد. تنها ناامیدی من از بازیگری همین مسئله است.
بزرگترین اتفاقی که از دوران بازیگری در ذهنت باقی مانده است چیست؟
– اینکه در تمام این سالها عاشقانه بازی کردهام، در تمام بازیهایم با تمام وجود و عشق بازی کردم و درباره هر نقشی که از من بپرسند چه خاطرهای از آن داری میگویم عشق به نقش و بازیگریام همیشه جلوتر از هر چیزی در وجود من بوده است. بازیگری آنقدر از نظر روحی من را ارضا میکند که واقعا نمیتوانم به چیزهای دیگری فکر کنم. وقتی در حال بازی در یک نقش هستم به هیچ چیز جز آن نقش فکر نمیکنم. بازیگری من را زنده میکند. همین دیروز از صحنه تئاتر که پایین آمدم وقتی در آینه خودم را دیدم آنقدر حالم خوب بود که در آن لحظه خدا را شکر کردم و وقتی بازی نمیکنم اصلا این حال خوب را ندارم.
تلخترین تصویری که از این سالها در ذهنت باقی مانده است چه تصویری است؟
– خب تلخیهای این رشته کم نیست اما تلخترین اتفاق در حرفه ما این است که خیلیها در جایگاهی که حقشان است قرار نمیگیرند. خیلی از کسانی که شاید تواناییها و انرژیهای بیشتری دارند جایگاهشان پایینتر از افراد دیگر است و این اتفاق برای من تاسفبرانگیز است.
رضایت از کار بازیگری چطور به دست میآید؟
– هر بازیگری میتواند این رضایت را برای خودش به وجود بیاورد. شما میتوانی هر کاری را انتخاب نکنی. شاید در زندگی کاری من فقط دو مورد وجود داشته است که تاسف خوردهام و اذیت شدهام که چرا آن کار را پذیرفتهام.
به نظر شما برای بازیگر شدن شانس مهمتر است یا مهارت و سواد بازیگر؟
– شما ممکن است شانس بیاورید و به یک بازیگر مطرح تبدیل شوید اما وقتی سواد و دانش نداشته باشید به عنوان یک بازیگر کمدانش معرفی میشوید و متقابلا میتوانید بازیگر باسوادی باشید که شانس بازی کردن نداشته باشید پس شانس و لیاقت هر دو مکمل یکدیگرند.یک بازیگر باید خیلی چیزها را بداند و قطعا نباید فرد ناآگاهی باشد. در حقیقت دانش لازمه بازیگری است، چون وقتی دانش نداری مطمئنا قدرت تجزیه و تحلیل هم نداری پس نمیتوانی پیشرفت کنی. شانس برای مطرح شدن نیاز است ولی برای تداوم کاری داشتن دانش ضروری است.
طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟ چرا به نظرتان اینقدر طولانی آمد؟
– هر موقع منتظر یک خبر فاجعه آمیز بوده ام، طولانی ترین روز زندگی ام بوده، خیلی از این روزها داشتم ولی روزهایی که خیلی به نظرم طولانی می رسند، روزهای امتحانند، روزهایی که بعدازظهر امتحان دارم، صبح تا بعدازظهر خیلی طولانی می گذرد.
اگر آخرین بازمانده زمین باشید، چه کار می کنید؟
– برای حفظ بقا تلاش می کنم. سعی می کنم چیزهایی پیدا کنم که حداقل زنده بمانم. اول می خواستم بگویم که می دوم و ذوق می کنم اما بعد که فکر کردم، دیدم کار عاقلانه این است که اول سعی کنم زنده بمانم!
می خواهید به سیاره دیگری سفر کنید، فقط می توانید یک چیز با خودتان ببرید، چه چیزی را همراه تان برمی دارید؟ چرا؟
– اگر بخواهم فقط یک چیز بردارم، قطعا اول بچه ام را می گذارم زیر بغل و می برم ولی اگر قرار باشد وسیله ای را با خودم ببرم احتمالا تلویزیون را می برم. البته بین تلویزیون و تلفن یک مقدار شک دارم ولی حتما یکی از این دو وسیله است.
اگر فردا صبح از خواب بیدار شوید و بفهمید صندوق دریافت مسیج هایتان در فیس بوک یا وایبر و … به صورت عمومی درآمده، چه کار می کنید؟ چیزی هست که بابت آن خیلی نگران شوید؟
– قطعا یکسری حرف های خصوصی و یکسری غیبت هایی هست که آدم با دوست ها و آشناهایش دارد و اگر اینها عمومی شود، حتما نگران می شوم. خیلی احساس بدی است اگر یکسری افراد اینها را ببینند و آدم خبر نداشته باشد. آنقدرها هم بد نیست اما وقتی خودت خبر داری اوضاع خیلی بدتر است.
اگر به خاطر یک اظهارنظر شخصی در فضای مجازی مورد هجوم کاربران قرار بگیرید، چه کار می کنید؟
– خیلی برایم مهم نیست و با وجود اینکه خیلی به نظر آدم ها احترام می گذارم اما اگر ببینم دارند نظر من را محکوم می کنند، حتما آنها را دیلیت می کنم اما اگر کسی نظر خودش را مطرح کند و با رعایت احترام و اصول اخلاقی بخواهد نظر بدهد سعی می کنم بشنوم اما قبول نمی کنم چون وقتی من یک عقیده ای دارم حتما روی آن خیلی فکر کرده ام. البته نمی توان همه را راضی نگه داشت چون به تعداد آدم های روی زمین نظر وجود دارد.
اگر بخواهید فیلم زندگی یک نفر را بسازید، فیلم چه کسی را می سازید؟
– خیلی پروین اعتصامی را دوست دارم و فروغ فرخزاد را؛ اگر بخواهم زمانی از زندگی یک نفر فیلمی بسازم، ترجیح می دهم فیلم زندگی یکی از این افراد باشد. کلا خانم هایی که در زمان خودشان برجسته می شوند به نظرم خیلی مهمترند تا آقایان.
یک جمله، شعر، ذکری هست که در موقع نگرانی ها آرامتان کند؟ چه جمله ای است؟
– خیلی اهل استفاده از شعر و جمله های حکیمانه نیستم. بیشتر با کلمه ها و جمله های شخصی خودم آرام می شوم، سعی می کنم از دایره واژگان خودم استفاده کنم در این جور مواقع.
به دردنخورترین اختراع بشر چه چیزی بوده است؟ چرا؟
– اختراع به درد نخور که خیلی زیاد است؛ مثلا دماسنج تخم مرغ یا مثلا تخم مرغ آبپزکن، خب این داخل قابلمه هم آبپز می شود، نیازی به این همه دم و دستگاه نیست یا یک وسیله دیگر دیدم که یک کارد لبه دار بود برای خرد کردن سبزی که وقتی سبزی خرد می شد با لبه کارد می توانستی سبزی ها را جمع کنی، من به این اختراع ها، اختراع های جیب مردم را خالی کن می گویم چون تقریبا هیچ فایده ای ندارند.
دوست دارید به چه چالشی دعوت شوید؟ چرا؟ (یا تا به حال دعوت شده اید؟ پذیرفته اید یا نه؟ اگر نه، چرا؟)
– من احساس بدی نسبت به چالش ها ندارم و خیلی هم به نظرم جالب نیستند. اتفاقی که در آن می افتد مهمتر است؛ مثلا چالش سطل آب یخ را کاملا قبول دارم و کلا اینکه آدم ها را دعوت می کنی به تجربه یک لحظه احساس درد مشترک با یک بیمار به نظرم خوب است. تازگی هم یک چالشی به راه افتاده بود به نام چالش هنرپیشه ها و مادرانشان که آن هم به نظرم خیلی بد نیست اما به نظرم به هر مسئله ای بایدبه شکل درستش نگاه کرد. در کل اگر دعوت بشوم به نظرم بانمک است اگر هم دعوت نشوم، فرقی نمی کند.
همین الان چه کسی، چه کار کند خیلی ذوق خواهید کرد؟
– همین الان اگر در خانه را بزنند و بگویندی ک چمدان پول برنده شده اید، خیلی هیجان انگیز است! اگر در بزنند و ببینم دوستانی که خیلی دوست شان دارم پشت درند هم خیلی خوشحال می شوم. دیگر اینکه اگر همین الان بگویند تمام بلیت های نمایشم در 30 روز آینده پیش فروش شده و حتی به بازار سیاه هم کشیده شده خیلی ذوق می کنم.
اگر مجبور باشید بین یک اورانگوتان، ایگوانا، اسب آبی و زرافه یکی را به عنوان حیوان خانگی یک هفته نگه دارید، کدام را انتخاب می کنید؟
– زرافه حتما، از اورانگوتان و اسب آبی خیلی بهتر است.
دوست دارید جای کدام کاراکتر داستان/ فیلم های عاشقانه باشید؟ یا دوست دارید کدام فیلم را دو نفره ببینید؟
– من همیشه دوست داشتم نقش ژولیت را در رومئو و ژولیت بازی کنم اما کلا دوست ندارم جای یک کاراکتر زندگی کنم چون اکثر کاراکترهاو شخصیت ها با مشکلات دست و پنجه نرم می کنند و اما جای شخصیت های دانشمند دوست داشتم زندگی کنم؛ شخصیت هایی مثل ماری کوری یا مادر ترزا چون اینها اگر با مشکلات هم مواجه بوده اند، حداقل مثمرثمر واقع شده اند.
تا به حال اسمتان را در گوگل سرچ کرده اید؟ هر چند وقت یک بار این کار را می کنید؟
– بله، سرچ کرده ام و آخرین بار فکر می کنم حدود شش هفت ماه قبل بود؛ آن هم برای پیگیری اطلاعات نمایشم بود و خیلی دنبار اخبار و حاشیه نیستم چون خیلی وقت ها یک نفر یک چیزی می نویسد و به عنوان حقیقت پراکنده می شود با اینکه منبع مشخصی هم ندارد.
می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟ قبلش چی فکر می کردید، بعدش چی؟
– فکر می کنم وقتی در سال 80 خانه خریدم، کلا شکل زندگی ام و مسئولیت هایم عوض شد. قبل از آن با مادرم زندگی می کردم و شکلی دیگر اما وقتی خانه خریدم در موقعیت متفاوتی قرار گرفتم. قبل از آن به دنبال درس خواندن و «ز گهواره تا گور دانش بجوی» و … بودم اما در سال 80 بیشتر به فکر مستقل شدن و موفقیت در کار و کارگردانی و … افتادم.
اگر فردا دنیا تمام شود، چه کار انجام نداده ای دارید؟
– یک میهمانی می گیرم و همه را دعوت می کنم، سعی می کنم با دوستانم بگوییم و بخندیم و در آخر هم همه با هم بمیریم و تنها نباشیم.
به نظر شما آخرش چه می شود؟!
– آخرش چیز خاصی اتفاق نمی افتد، آخرش همین لحظه ای است که الان هست. یک ثانیه بعد می تواند آخرش باشد. من سعی می کنم هیچ وقت به آخرش فکر نکنم و از همین آنی که الان هست، لذت ببرم.
لیست آثار هنری سیما تیرانداز
در ادامه بیوگرافی سیما تیرانداز بازیگر ستایش باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
آثار سینمایی سیما تیرانداز
- هامون (داریوش مهرجویی ۱۳۶۸)
- بانو (داریوش مهرجویی ۱۳۷۰)
- سایههای هجوم (احمد امینی ۱۳۷۱)
- جاده عشق (رجب محمدین ۱۳۷۲)
- پاداش سکوت (مازیار میری ۱۳۸۵)
- شکلات داغ (حامد کلاهداری ۱۳۸۸)
- به امید دیدار (محمد رسولاف ۱۳۸۹)
- ع ش ق (قاسم جعفری ۱۳۹۳)
- وروجکها (فرزاد اژدری ۱۳۹۳)
- فراری (علیرضا داوودنژاد ۱۳۹۴)
- ماجان (رحمان سیفیآزاد ۱۳۹۵)
- پشت دیوار سکوت (مسعود جعفری جوزانی ۱۳۹۵)
- به وقت خماری (محمدحسین لطیفی ۱۳۹۶)
- عطر داغ (علی ابراهیمی ۱۳۹۶)
- سلفی با دموکراسی (علی عطشانی ۱۳۹۸)
- تورقوزآباد (علی شاهحاتمی ۱۳۹۸)
آثار تلویزیونی سیما تیرانداز
- آئینه (سری سوم) (۱۳۶۶)
- پنجرهای رو به آفتاب (۱۳۷۰)
- زندگی (۱۳۷۱–۱۳۷۰)
- پنجرهای رو به باغچه (۱۳۷۲)
- پشت پرده تخت طاووس (۱۳۷۴)
- بیبییون (۱۳۷۴)
- دور باغ گذشت (۱۳۷۴)
- وکلای جوان (۱۳۷۵–۱۳۷۴)
- دومین انفجار (۱۳۷۵)
- آژانس دوستی (۱۳۷۶)
- ویروس ۲۰۰۰ (۱۳۷۸)
- آغوشهای خالی (۱۳۷۸)
- قصههای شهرک سینمایی (۱۳۷۹–۱۳۷۸)
- چای قند پهلو (۱۳۸۰)
- جوانی (۱۳۸۰)
- باران عشق (۱۳۸۰)
- خانهای در تاریکی (۱۳۸۲)
- رانتخوار کوچک (۱۳۸۲)
- حلقه سبز (۱۳۸۶)
- در چشم باد (۱۳۸۷)
- ستایش (۱۳۸۹)
- سیامین روز (۱۳۹۰)
- دودکش (۱۳۹۲)
- ستایش ۲ (۱۳۹۲)
- بین خودمون بمونه (۱۳۹۳)
- نفس گرم (۱۳۹۴)
- پادری (۱۳۹۵)
- بچه مهندس ۲ (۱۳۹۷)
- هیولا (۱۳۹۸)
- از یادها رفته (۱۳۹٨)
- ستایش ۳ (۱۳۹۸)
- خانه امن (۱۳۹۹)
- دراکولا (۱۴۰۰)
- دودکش ۲ (۱۴۰۰)