افتتاح حساب در ترکیه
اخبار بازیگران

طلاق جنجالی رضا رویگری از همسر دومش

رضا رویگری برای بار دوم در سال ۱۳۹۲ وقتی ۶۷ ساله بود با دختری ۲۴ ساله ازدواج کرد و اختلاف سنی ۴۳ ساله اشان جنجالی شد. و حالا زن جوان رضا رویگری با اصرار به طلاق مهریه اش را کامل گرفت و جدا شد.

طلاق جنجالی رضا رویگری از همسر دومش

طلاق رضا رویگری

قاضی جهاندار ابتدا ضمن دعوت این زوج به سعه صدر ، آنها را به مرکز مشاوره دادگاه خانواده راهنمایی کرد تا عجولانه برای زندگی مشترکشان تصمیم نگیری نکنند؛ بنابراین با گذشت یک ماه از کلاس های مشاوره همسر رضا ریوگری اصرار بر جدایی داشت وبه قاضی پرونده گفت تمام حریم های اخلاقی بین من وهمسرم شکسته است و دیگر قادر به ادامه زندگی با هم نیستیم . گفتنی است قاضی جهاندار نیز علی رغم میل باطنی اش حکم جدایی آن ها را صادر کرد .

طلاق جنجالی رضا رویگری از همسر دومش

بیوگرافی رضا رویگری

اگر به شما بگویند یک هنرمند را که مجموعه خوبی از صدا و تصویر است نام ببرید بی‌برو برگرد یاد رضا رویگری می‌افتید. رویگری چه در دهه شصت که جوان اول سینمای ما بود و چه حالا که خودش در گذار از شصت و چند سالگی‌اش قرار دارد همیشه مرد خوش‌تیپی بوده که همه می‌خواستند مثل او باشند. کیان ایرانی سریال مختار این روزها حالش خوب نیست.

آنچه او را بیش از بیماری آزار می‌دهد روزهای کم‌کاری‌اش است و روزهای دوری از بازیگری یا به قول خودش آن شکل از بازیگری که دوستش دارد. راستش صحبت کردن با بعضی چهره‌ها بهانه نمی‌خواهد چون همیشه طراوت و تازگی ناب خودشان را دارند و اگر آن طرف ماجرا مرد خوش‌صحبتی چون رویگری باشد که دیگر این گفت‌وگو رنگ‌وبویی دلنشین‌تر هم پیدا می‌کند.

یک قانون نانوشته در دیدار با رویگری وجود دارد با این مضمون که «اگر کنار او بودید و به شما خوش نگذشت، ایراد از شماست!» مصاحبه با او و همسر محترمش تارا کریمی که این روزها همراه‌ترین یار زندگی این ستاره است سرشار از ناگفته‌هایی است که نظیرش را شاید تا به حال در مصاحبه‌های دیگری از آنها نخوانده‌اید. پاسخ همه کنجکاوی‌های شما در دل این چند صفحه با جواب‌های رک، صادقانه و بی‌رودربایستی رویگری و همسرش داده شده است.در ادامه بازیگرآنلاین را دنبال کنید تا نگاهی به بیوگرافی رضا رویگری داشته باشیم.

رضا رویگری متولد 6 دی 1325 در تهران بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و خواننده ایرانی است.

کودکی رضا رویگری

در ادامه بیوگرافی رضا رویگری لازم به ذکر است : او همچنین در حرفهٔ نقاشی نیز فعال بوده و در سال‌های اخیر در نمایشگاه‌هایی در ایران و آمریکا آثارش را به نمایش گذاشته‌است

دیپلمه و دانش آموخته دروس ابتدایی حوزه بنام جامع المقدمات نزد امام جمعه تجریش است.رضا رویگری بعد از گذراندن دوران دبیرستان در تجریش در امتحانات خلبانی شرکت کرد ولی قبول نشد و پس از آن به نقاشی و سپس به بازیگری روی آورد.

بیوگرافی خانواده رضا رویگری

در بیوگرافی رضا رویگری درباره ی خانواده اش آمده است: بعنوان تنها فرزند خانواده در منطقه تجریش بدنیا آمد ، می گوید پدرم یک آیت الله بی عمامه بود و آرزو داشت من روحانی شوم به همین خاطر مدتی دروس حوزه خواندم

ازدواج و وضعیت تاهل رضا رویگری

بیشترین جستجوها در بیوگرافی رضا رویگری درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.

ازدواج اول رضا رویگری و علت طلاق

رضا رویگری اولین بار با خانم فرشته میر هاشمی که فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته شهرسازی و دکترای روانشناسی از کالیفرنیا بود ازدواج کرد

حاصل این زندگی تولد پسری بنام کیارش در سال 1353 بود اما این رابطه بخاطر مخالفت آقای رویگری با کار همسرش به جدایی و طلاق ختم شد

رضا رویگری و همسر اول و نوه اش

پسر و نوه رضا رویگری

پسر رضا رویگری در آلمان زندگی میکند و یک نوه به نام آوا دارد که در سال 1386 در گوا هند به دنیا آمده است.

ازدواج دوم رضا رویگری با 43 سال اختلاف

رضا رویگری برای بار دوم در سال 1392 وقتی 67 ساله بود با دختری بنام تارا کریمی 24 ساله ازدواج کرد که اختلاف سنی آنها چیزی حدود 43 سال بود

تارا کریمی متولد 1368 در شیراز می باشد که مدتی در کار مدلینگ خارج از کشور بود

رضا رویگری در کنار همسرش

سکته مغزی رضا رویگری بعد از 9 ماه ازدواج

9 ماه بعد از ازدواج دوم در دی ماه 1392 بود که آقای رضا رویگری زمان شستن دست و صورت ، ناگهان دچار سر گیچه شد و به زمین افتاد

در نهایت در بیمارستان مشخص شد سکته مغزی کرده است که ایشان بعد از ایین اتفاق ناگوار ویلچر نشین شدند

تارا تنها کسی بود که در این سال ها با من بود و همه جوره از من مراقبت کرد و همراهم بود واقعا نمی دانم چطور از او تشکر کنم

همسرم از لحاظ روانی همیشه حامی من بوده و با صبوری پا به پای من آمده است

گفتگو با رضا رویگری و همسرش تارا کریمی

وقتی برای استقبال رفتم با رضا آشنا شدم
تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمی دانسته وی بازیگر است می گوید:من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.

وقتی “بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم
وی ادامه می دهد:واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم “بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفن هایش جواب نمی دادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوری ست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد “اجاره نشینها” و بعد “مختارنامه” را ببینم.

پدرم مخالف ازدواجمان بود
تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط 23 سال داشت درباره مخالفت های والدین اش با این ازدواج بیان می کند:پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من می گفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگی ات داشتی و نمی خواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلی ها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.

پدر من همیشه با من راحت بود و خیلی صمیمی بودیم. پس از آشنایی با رضا، عده‌ای پشت سرش حرف زده بودند و گفته بودند که شخصیت خوبی ندارد. یک روز پدرم از من خواست که درباره رابطه‌ام با رضا توضیح دهم. می‌خواست مطمئن شود رضا دنبال سوءاستفاده از من نیست. گفتم که رضا هیچ قولی برای بازیگری و این مسائل نداده و حرفش فقط ازدواج است. بالاخره پدر هست و روی دخترش حساس. یک روز رضا به منزل آمد و با پدر و مادرم ملاقات داشت و تمام شائبه‌ها از بین رفت. به هرحال این اختلاف سنی چهل و چهار ساله، کمی ذهنشان را درگیر کرده بود. یکی از شرایط آن‌ها این بود که رضا اجازه بدهد درسم را تمام کنم.

چند سال تنها زندگی کردید؟!
رضا رویگری: به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.

خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟!
رضا رویگری: من حس می کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی اش کارش بود.

تارا(همسر رویگری):البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.

چه شد که با تارا ازدواج کردید؟
رضا رویگری: چندسال پیش برای برنامه ای به شیراز رفته بودم. تارا یک دوست به نام ستاره داشت که دوست مشترکمان محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم تارا من آینده تو نیستم و باید به زندگی ات برسی اما واقعا بدون تارا هم نمی توانستم زندگی کنم. (باخنده) حرفی زدم که جذب من شود!

همسر دومتان از این هم گفته که نمی دانسته شما بازیگرید. مگر می شود رضارویگری را فردی نشناسد!
حتما نمی شناخته! اهل دروغ گفتن نیست!

تارا: خیلی وقت ها پیش می آید که شما بازیگری را تنها به چهره می شناسید و حتی اسمش به ذهن شما نمی آید. این اتفاق برای خیلی از مردم افتاده. از سوی دیگر من شانزده سالگی برای ادامه تحصیل به مالزی رفتم و از دنیای فیلم و تلویزیون ایران دور بودم. به همین دلیل اصلا شناختی از رضا نداشتم. تنها هدیه تهرانی و امین حیایی و گلزار را می شناختم

علایق و حقایقی درباره رضا رویگری

در ادامه بیوگرافی شقایق رضا رویگری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.

به ورزش علاقه فراوانی دارد و بیشتر عصرها اگر سرصحنه نباشد، باید او را در باشگاه بدنسازی ببینید. سعی می کند غذاهای دریایی میل کند و به پوست صورتش برسد، او یکی از محبوب ترین بازیگران میانسال است. آدم حساس و دل نازکی است، می گوید:کودک درونم حضور پررنگی در زندگی ام دارد.

رضا رویگری از خلبانی تا نقاشی

در نوجوانی به دو چیز خیلی علاقه داشتم ، یکی خلبانی و دیگری بازیگری ، بعدها نقاشی هم وسط آمد اما بخاطر اینکه پدرم راضی نبود الکی در آزمون خلبانی رد شدم

چهار سال ممنوع الکاری رضا رویگری و علت آن

وی بعد از بازگشت از آمریکا به مدت چهار سال ممنوع الکار شد و علتش زیر آب زنی رفیقیش و دروغ هایی بود که بر سر زبان ها انداخته و گفته بود که رویگری در آمریکا کوکائین مصرف کرده و پناهنده شده و از این قبیل دروغ ها که در دهه هفتاد ممنوع الکار شدم.
بعد از مختار نیز به دلیل نامعلومی ممنوع الکار شدم و خودشان نیز خارجم کردند بدون اینکه علتش را بدانم.

رضا رویگری در نقش موسوی

اکران فیلم اخراجی ها 3 سال 90 و نقش رویگری بعنوان یکی از کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری که بی شباهت به میرحسین موسوی نبود او را مدتی وارد حاشیه کرد

در مهر ۱۳۹۰ ویدئویی از رضا رویگری منتشر شد که در آن رضا رویگری به خاطر بازی در برخی نقش‌ها از مردم عذرخواهی کرد. این گمان برای مردم ایران به وجود آمده بود که رضا رویگری به خاطر بازی در فیلم اخراجی‌ها ۳ در نقش میرحسین موسوی از مردم عذرخواهی کرد؛ ولی در مصاحبه‌ایی، این عذرخواهی را تکذیب کرد

رضا رویگری در اخراجی های 3

انتقاد رضا رویگری به نقش فروشی در سینما

بهمن ۱۴۰۰ رضا رویگری در گفت‌وگو با ایسکانیوز به فروش نقش‌ها در سینما اعتراض کرد و گفت: باید به این نتیجه برسیم که هنر فروشی نیست. کسی که با خرید نقش بازیگر می‌شود به جایی راه نمی‌برد؛ چراکه تا در حرفه بازیگری تجربه نداشته باشی و برایش زحمت نکشی عاقبتی ندارد؛ اما عده‌ای از این کار پول درمی‌آورند و کسب درآمد می‌کنند.

طلب 300 میلیونی رضا رویگری

شاید باورتان نشود بیش از 300 میلیون تومان از پروژه های مختلف طلب دارم اما چه کسی می خواد این پول ها را برای من بگیرد

چرا هیج نهاد و هیچ صنفی از من بعنوان بازیگری که سال ها در سینما ، تئاتر و تلویزیون فعالیت کرده ام حمایت نمی کند ! من این روزها حتی در پرداخت هزینه اجاره خانه ام هم مانده ام و دیگر به ادامه درمان امیدی ندارم

شروع فعالیت هنری رضا رویگری

رضا رویگری بواسطه معرفی خانم خجسته کیا که دنبال یک بازیگر خوش صدا بود به عرصه بازیگری معرفی شد و برای اولین بار در نمایش اویس و رامین طعم بازیگری را تجربه کرد. او بعد از چند سال فعالیت در تئاتر در سال 1356 با مجموعه تلویزیونی لحظه در تلویزیون دیده شد ولی پس از آن برای چند سال فعالیت خود را تنها در تئاتر ادامه داد و تا سال 61 در تلویزیون حضور نداشت.

رضا رویگری در جلوی دوربین

بعد از چند سال بازی در تئاتر و همکاری با ساموئل خاچیکیان در سال 1352 با سریال چنگک جلوی دوربین رفت و تا انقلاب کنار تئاتر در یک سریال دیگر بنام لحظه بازی کرد

خواندن رضا رویگری برای انقلاب

روزهای منتهی به انقلاب و زمانی که هنوز شاه و ساواک سرجایش بود آیه های قرآن را بصورت سرود خواند که چندباری از گلدسته های دانشگاه تهران هم پخش شد

پس از پیروزی انقلاب این سرود با نام ا(الله الله) بروی آنتن رادیو و تلویزیون رفت.

رضا رویگری یک کنسرت نیز در سال 1996 در آمریکا برگزار نمود.

رضا رویگری بعد انقلاب

او بعد از چند سال دوری از تلویزیون در سال 1361 با بازی در سریال محله برو بیا به تلویزیون برگشت و به هنرنمایی پرداخت. این مجموعه تلویزیونی در سال 1362 روی آنتن رفت و موضوع آن درباره آموزش قانون به بچه ها و کاربرد آن در زندگی بود. اکبر عبدی، مرحوم رضا ژیان و آتیلا پسیانی از دیگر بازیگران این مجموعه تلویزیونی بودند.

عکسی قدیمی از بازیگران سریال محله برو بیا

رضا رویگری در محله بهداشت

رضا رویگری بعد از بازی در محله برو بیا در سال 1363 در سریال محله بهداشت به ایفای نقش پرداخت، این سریال در ادامه مجموعه محله برو بیا ساخته شد و چند بازیگر جدید به آن اضافه شدند. این مجموعه تلویزیونی قصد داشت مقوله بهداشت و کاربرد آن را در زندگی به بچه ها آموزش دهد، یکی از نکات قابل تامل محله بهداشت سرودهایی بود که بچه ها با یکدیگر میخواندند.

عکس رضا رویگری در سریال محله بهداشت

ورود رضا رویگری به سینما

رضا رویگری در عقاب ها

رضا رویگری در سال 1363 با بازی در فیلم سینمایی عقاب ها پا به عرصه سینما گذاشت و با بازی خوبی که در این فیلم از خود نشان داد توانست به شهرت زیادی دست یابد. عقاب ها به کارگردانی زنده یاد خاچیکیان داستان جنگ ایران و عراق را روایت میکند که با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم قرار گرفت و توانست عنوان پر فروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داد. او بعد از آن در 28 فیلم سینمایی بازی کرد و برای کارهای خود آهنگسازی نیز کرد. او از سال 1373 به امریکا مهاجرت کرد و به رشته نقاشی پرداخت و پس از بازگشت و دوری چندین ساله از سینما، در سال 82 با فیلم بوتیک به سینما بازگشت.

رضا رویگری در سکانسی از فیلم عقاب ها

رضا رویگری در بوتیک

بوتیک نام فیلمی ایرانی به کارگردانی حمید نعمت الله و ساخته سال 1382 می باشد. این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول از بیست و دومین جشنواره فیلم فجر شد. در فیلم بازیگرانی چون گلشیفته فراهانی، محمدرضا گلزار، حامد بهداد، رضا رویگری، افسانه چهره آزاد و … به ایفای نقش می پردازند. رضا رویگری در سال 1386 در دو فیلم سینمایی قرنطینه و مجنون لیلی بازی کرد. مجنون لیلی فیلمی به کارگردانی و تهیه کنندگی قاسم جعفری و نویسندگی فرهاد نوری و مسعود صحت بود که رویگری در کنار محمدرضا گلزار و الناز شاکردوست به ایفای نقش پرداخت.

رویگری در سال 1387 در سه فیلم سینمایی دل شکسته ، چشمک و موج سوم بازی کرد. او در سال 1388 در فیلمهای شور شیرین و زمهریر خوش درخشید. شور شیرین فیلمی به کارگردانی و نویسندگی جواد اردکانی ساختهٔ سال 1388 است.

رضا رویگری در سکانسی از فیلم شور شیرین

رضا رویگری در مختارنامه

مختارنامه یک مجموعه تلویزیونی پیرامون زندگی و قیام مختار ثقفی به کارگردانی داوود میرباقری است. این سریال به داستان مختار ثقفی مکنی به ابواسحاق، و چگونگی قیام او که پس از حادثه عاشورا به خونخواهی حسین بن علی برمی‌خیزد، می‌پردازد. این سریال در ۴۰ قسمت ۶۰ دقیقه‌ای از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش گردید.

وقتی به ماه محرم نزدیک می شویم شوق عجیبی دارم زیرا سریال مختارنامه پخش می شود و من تماشای چندباره این سریال را هم دوست دارم. نقش کیان در این سریال برای من جاودانه و افتخار دورانی حرفه ای من است و از آن دسته نقش هایی است که برای هر بازیگر شاید بکیار اتفاق بیافتد.مردم به من لطف زیادی دارند و هنگامی که در تکیه ها حاضر می شوم از من به عنوان کیان یاد می کنند. این برای هر بازیگری آرزو است که با نقشی چنین بزرگوار در دل مردم جا داشته باشد.

رضا رویگری در مختارنامه

گفتگوی خواندنی با رضا رویگری

دلمان نیامد در ادامه بیوگرافی رضا رویگری مصاحبه ای که با ایشان انجام شده است را برایتان درج نکنیم ، با بازیگرآنلاین همراه باشید

چرا اینقدر شایعه درباره فوت شما زیاد شده است؟

مگه زیاد شایعه شده؟

پس از گفتگوی شما و همسر دومتان با یک نشریه که حدود یک ماه پیش بود، این شایعات سر زبان‌ها افتاد. نظرات فراوانی هم درباره شما در دنیای مجازی منتشر شد.

از آنجا که خودم از دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی دور هستم، دوست دارم این نظرات را از زبان شما بشنوم.

مثلا اینکه چرا همسرتان را رها کردید و یک زن جوان گرفتید؟ یا از این دست حرف‌های خاله زنکی…

(باخنده) فکر کنم حسودی می‌کنند!

بین این شایعات مرگ و ازدواجتان، ارتباطی می‌بینید؟

نه، فکر نکنم اینگونه باشد. این دو قضیه ارتباطی به هم ندارند. شاید عده‌ای مرا خیلی دوست دارند و با این کار می‌خواهند اسم من در خبرگزاری‌ها باشد! پس از این شایعات تماس‌های فراوانی از داخل و خارج ایران داشتم که خیلی از دوستان من نگران شدند. ده نمکی تماس گرفته بود و می‌گفت با خودت حرف می‌زنم یا روحت؟ اینکه پخش شایعه مرگ چه نفعی برای برخی دارد را متوجه نمی‌شوم! چند روز پیش شبکه خبر برای تهیه گزارشی به خانه آمد و درباره این موضوع مفصل صحبت کردیم. اما نمی‌دانم چرا پخش نمی‌کنند؟ جدیدا حرف‌های من را از تلویزیون پخش نمی‌کنند!

حرف خاصی زدید که حساسیت‌زا باشد؟

اصولا من حرف زیاد می‌زنم! (می‌خندد) مثلا محرم از تلویزیون با من تماس گرفتند که چرا نهضت امام حسین(ع) هنوز بعد از هزار و چهارصد سال زنده است؟ گفتم به دلیل اینکه دنبال پورشه و برج و مازراتی نبود. حرف بدی زدم؟ واقعیت را گفتم. اما این حرف من را هم پخش نکردند!

چند سال تنها زندگی کردید؟

به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی‌ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می‌کردم و می‌خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.

خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟

من حس می‌کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می‌گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست. اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی‌اش کارش بود.

تارا(همسر رویگری): البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.

این روزها کم کار هستید یا پیشنهادهای خوبی به شما می‌شود؟

بیشتر نقش‌های الکی پیشنهاد می‌شود و به اجبار قبول می‌کنم. ماهی سه میلیون تومان اجاره خانه‌‌ام هست و خرج زندگی را باید از راه بازیگری دربیاورم. مجبورم خیلی از پیشنهادها را قبول کنم. یک اتفاق جالب چند روز پیش برایم افتاد. برای بستن قرارداد به یک دفتر سینمایی رفتم. به من گفتند یک سکانس بازی کن تا ببینم. کارگردان جوانی بود که می‌گفت باید اول تست دهی تا بعد قرارداد ببندیم! تارا هم گفت شما اول یک دکوپاژ بچین تا بفهمیم که کارگردانی، بعد از بازیگران تست بگیر!

داستان سکته شما چه بود؟

یک زمانی شایعات فراوانی برای من به وجود آمد و فشارهای پشت سر هم باعث شد که سکته کنم.

تارا: رضا قبلا هم سابقه بیماری داشت و چون ورزش می‌کردیم، فکر می‌کرد همین ورزش برای سلامتی کافی است و قرص‌هایش را مصرف نمی‌کرد. زمانی که سکته کرد، فشارش بیست و چهار بود.

شایعه کرده بودند که آقای رویگری به خاطر خوردن مشروب فراوان سکته کرده.

(می‌خندد) به من می‌گویند معتاد هستم اما من حتی سیگار هم نمی‌کشم. از این حرف‌ها زیاد شنیده‌ام.

تارا: اوایل آشناییم با رضا، دوستانم خیلی پشت سر رضا حرف می‌زدند. همین مشروب، اعتیاد و … یک روز به رضا گفتم واقعا معتاد هستی؟ رضا به من گفت که چند ماه هست من را می‌شناسی، اگر قرار بود معتاد باشم که می‌فهمیدی! برخی از مردم تنها با حرف زدن پشت سر دیگران زنده هستند.

پسر شما هم مثل خودتان زود ازدواج کرد.

خدارحمت کند پدرم را، در سن پانزده سالگی می‌خواست من ازدواج کنم. و البته روحانی شوم. شاید باور نکنید اما من جامع المقدمات را هم خواندم اما بعد مسیر زندگی‌ام عوض شد و سمت هنرپیشگی رفتم. پسر من متولد ۵۳ هست و زود ازدواج کرد.

شما نوه هم دارید؟

یک دختر هشت ساله به اسم آوا. یک فیلم هم به اسم دهه شصتی‌ها با خودم بازی کرده است.

رابطه شما با پسرتان چطور است؟!
خدا را شکر!

خدا را شکر خوب است یا خدا را شکر، بد؟!
رضا رویگری: (می خندد) رابطه بدی با کیارش ندارم. وی به عنوان یک دی جی حرفه ای مشغول به فعالیت هست. نه دی جی عروسی! دی جی های مطرح که در اروپا و آمریکا مشغول به فعالیت است.

چرا رابطه شما با پسرتان شکرآب است؟!
رضا رویگری: این شایعاتی است که می سازند. پسرم در سن جوانی برای فراگیری موسیقی به هند رفت و همانجا با همسرش که ایرانی هست، آشنا شد و نوه من هم هند به دنیا آمد. خیلی ارتباط نزدیکی با هم نداشتیم. مدتی است به ایران بازگشته و دورادور در ارتباطیم. اینکه شکرآب باشد و این حرف ها نیست!

اما رابطه تان خیلی هم خوب نیست. از ازدواج و طلاقتان دلخور نیست که در ارتباط نیستید؟!
رضا رویگری: نه، اصلا این حرف ها نیست. کیارش حرف من را گوش نمی کرد و ناراحت شدم. وی گریمور خوبی بود و گفتم کار را ول نکن اما حرفم را گوش نداد و الان هم پشیمان است. در سریال “ولایت عشق” جز گروه گریم آقای معیریان بود و سمت بازیگری هم رفت. هرچه گفتم حرفم را گوش نداد و شاید به خاطر همین کمی بین مان دلخوری باشد.

پدر  شما به شدت مخالف کار شما بود؟!
رضا رویگری: خیلی مذهبی بود و می گفت نباید مطرب شوی! بعد از آنکه “ایران ایران” را خواندم، رابطه اش با من خوب شد و به من افتخار می کرد.

چه شد که شما “ایران ایران” را خواندید؟

دو سه نفر خواننده مطرح از ترس قبول نکردند که این ترانه را اجرا کنند. آهنگساز صدای من را در جایی شنیده بود و از من خواست این کار را اجرا کنم. ما هم شبانه به استودیو رفتیم و آن کار ماندگار را ضبط کردیم.

چرا همان زمان خوانندگی را ادامه ندادید؟

شرایط موسیقی در دهه شصت خوب نبود و محیط موسیقی پاپ بسته بود. دهه هفتاد دوباره سراغ خوانندگی رفتم و چند تیتراژ خوانده و سپس آلبوم جمع کردم. تا امروز هم سه آلبوم من روانه بازار شده است.

شنیده‌ام دهه شصت به کل فعالیت هنری خود را تعطیل کرده بودید…

درست است. سه سال با یکی از دوستان ترشی درست می‌کردم و می‌فروختم. یک تئاتر درباره زندگی حلاج کار کرده بودیم و رییس تئاتر شهر جلوی کار ما را گرفت. دلیلش هم این بود که صدای رویگری تحریک کننده است! من هم خودم را ممنوع الکار کرده و به ساخت و فروش ترشی روی آوردم.

چه شد به دنیای هنر بازگشتید؟

مرحوم رضا ژیان یک روز سراغم آمد و گفت رضا بسه دیگه، این چه کاریه داری می‌کنی؟ خسته نشدی؟ گفتم چطور مگه؟ گفت یه کار تلویزیونی گرفتم، بیا یه نقش داره مخصوص خودت. نقش شیر محله بهداشت. با آن نقش به شهرت رسیدم و دوباره به دنیای هنر بازگشتم. بعد “محله بهداشت”، “کانی مانگا” و “اجاره نشین‌ها” و… (باخنده) دنیای ترشی را فراموش کردم.

چه شد به آمریکا رفتید؟

تئاتر “معرکه در معرکه” که نوشته آقای میرباقری بود را برای اجرا به آمریکا بردیم. یک سالی در آمریکا سکونت داشتم. آنجا نمایشگاه نقاشی برگزار کرده و تابلوهایم را فروختم. کنسرت هم در لس آنجلس برگزار کردم که آلبوم اول از همان کنسرت بیرون آمد.

پس باید شما را هم خواننده لس آنجلسی بنامیم. چرا در آنجا نماندید و به ایران برگشتید؟

آنجا از بیرون نمای خوبی دارد و بهشت است وگرنه جهنمی بیش نیست. از یک سو دلتنگی بسیار برای خانواده و وطن و از سوی دیگر اینکه یک دلار باید از زیرپای فیل دربیاوری! آنجا به سختی می‌توانید پول دربیاورد. البته وضع من بد نبود. مثلا دکترهای ایرانی مقیم آمریکا مسجدی در جنوب لس آنجلس ساخته بودند و برای مراسم افتتاحش از من دعوت کردند. من هم رفتم و چند کار زنده خواندم و سه هزار دلار گرفتم یا برای مراسم شب احیا مرا دعوت کردند تا برایشان مداحی کنم. اینگونه درآمدزایی داشتم. در کل زندگی در آنجا بسیار سخت بود.

پس از بازگشت هم ممنوع الکار شدید. درست است؟

بله، یکی از دوستان(آقای سین) لطف کرده و پشت سرم خیلی حرف زده بود. اینکه در آمریکا پناهنده شدم، یا کوکائین مصرف می‌کنم و زن اسرائیلی گرفته ام! تصمیم داشت از ریشه من را بزند. دوست قدیمی من هم بود. به هرحال به لطف آن دوست قدیمی، چند سالی را در دهه هفتاد ممنوع الفعالیت بودم. البته هیچ وقت دلیل ممنوع الکاری ام را نگفتند و رسما هم اعلام نکردند که ممنوع الفعالیت هستم.

پس چگونه به این نتیجه رسیدید؟

به یک باره پیشنهادهایی که به من می‌شد کاهش پیدا کرد و آن‌هایی هم که پیشنهاد کار می‌دادند، پشیمان می‌شدند. بعدتر یکی از دوستان گفت که وقتی اسم شما را به ارشاد اعلام می‌کنیم، آنها می‌گویند بهتر است از رضا رویگری استفاده نکنید. این بهتر است یعنی اگر استفاده کنید، فیلم توقیف می‌شود!

تارا: دهه هفتاد رضا ممنوع الکار بوده، پس حق داشتم که وی را نشناسم!

دلتان برای بازیگری تنگ شده؟
رضا رویگری: برای هیچ چیزی به اندازه بازیگری دلتنگ نیستم. البته نقش خوب؛ یعنی آن نقش و بازی‌ای را كه دوست دارم. الان هم بازی می‌كنم اما نه آن‌طور كه باید. حتی صدایم مشكل پیدا كرده و نه‌تنها نمی‌توانم بخوانم بلكه احساس بیان دیالوگی من نیز از بین رفته است.

به بازیگری علاقه ندارید؟
تارا: معتقدم بازیگری نشأت گرفته از احساسی درونی است كه توانایی آن باید ذاتا درون فرد وجود داشته باشد. گرچه عموم مردم فكر می‌كنند می‌توانند بازیگر شوند.

سمت نقاشی نرفتید؟
رضا رویگری: چون چپ دست هستم بعد از سكته دست چپم كار نمی‌كند. حتی می‌خواستم پرتره همسرم را بكشم اما  نمی‌توانم قلم در دست بگیرم.

تصمیم نگرفتید در این مدت نمایشگاه نقاشی بگذارید؟
رضا رویگری: فقط چند تابلو در ایران دارم. همه آثارم در آمریكاست. گفته‌ام اگر بشود برایم بفرستند كه نمایشگاهی برگزار كنم.

برنامه‌ای برای موسیقی‌تان نداشتید؟
رضا رویگری: چرا. تصمیم داشتم از بهترین كارها در سه آلبومم كنسرت بزرگی بگذارم اما دیگر نمی‌توانم چون صدایم رفت. اگر مریض نشده بودم برنامه‌های زیادی داشتم.

خانم كریمی شما صدای آقای رویگری را دوست دارید؟
تارا: عاشق صدایش هستم. خب تن صدای رضا خیلی زیباست. اما بعد از بیماری وقتی كاری را خواندند و شنیدم اصلا مانده بودم كه واقعا این صدای خودش است؟ چیزی كه واقعا می‌خواهم این است كه رضا یك بار دیگر بتواند بخواند.

آقای رویگری از كارهای خودتان آرشیوی دارید؟
رضا رویگری: همه را ندارم. گاهی هم كارهای خودم را در خانه دوره می‌كنم و می‌بینم. هنوز «شاهگوش» را كامل ندیده‌ام. خیلی از آن تعریف می‌كنند؛ حتی داوود میرباقری می‌گوید: «رضا بازی خوشگلت را در این كار هم آوردی.» به نظرم بد نیست آدم گاهی كارهایش را ببیند. گاهی آهنگ‌هایی را كه خوانده‌ام می‌شنوم دلم می‌گیرد كه دیگر نمی‌توانم بخوانم. امیدوارم زودتر برگردم به همان روزها.

بعد از “مختارنامه” هم مدتی نبودید. دلیل آن چه بود؟

آن زمان هم نمی‌دانم به چه دلیل من را ممنوع الکار کرده بودند! دلیلش را هم هیچوقت متوجه نشدم. به ویژه آنکه در مختار نقش بسیار کلیدی و مهمی داشتم. من تا به حال در ایران یک ده آفرین هم به خاطر فعالیت‌های هنری‌ام نگرفته‌ام. اما در عراق برای ایفای نقش کیان ایرانی، به من جایزه دادند. چهارسال زندگی من را به هم ریختند و در تلویزیون اجازه فعالیت نداشتم.

”مختار” تلفات جانی زیاد داشت یا شایعه است؟

نه، اینگونه نبوده. شاید منظورشان مار و مارمولک بوده (می‌خندد). مصدومیت زیاد بود که اکثرش هم سراغ من می‌آمد. در صحنه‌ای که کیان به شهادت می‌رسد، امین صلاحلو (تبر) را محکم زد و سرش کنده شد و زیر چشم من زخم شد. در شاهرود شمشیر به پایم رفت و از آن ور خارج شد. رفتم دکتر و گفت آقای رویگری چه شده؟ گفتم شمشیر خوردم. فردایش که تبر به چشمم خورد، دوباره پیش همان دکتر رفتم و گفت چه شده؟ گفتم تبر به چشمم خورده! نگاهی با تعجب کرد و گفت: آقای رویگری، شما مطمئن هستید که در قرن بیستم زندگی می‌کنید؟

با اکثر بازیگران که صحبت می‌کنم، همه از طلب‌هایشان می‌گویند. شما هم جز طلبکاران هستید؟

زیاد. نزدیک به ده پروژه هست که حضور داشتم اما پولی نداده‌اند. از گرفتن آن پول‌ها هم ناامید شده‌ام. شکایت هم کرده‌ام اما فیلم‌ها پخش شده و اصلا نتوانسته‌ام کاری انجام دهم. برای اولین بار از طریق شما می‌خواهم اسامی چند نفر از این بدهکاران را اعلام کنم، شاید خجالت کشیده و طلب من را بدهند. یکی آقای بیژن شین. هست که چند ده میلیون از وی طلب دارم. دیگری آقایی به نام فارسیجانی بود که او هم چند میلیون تومان من را بلوکه کرده است. هرکاری هم انجام می‌دهم، نمی‌توانم پولم را از آن‌ها بگیرم. امروز کمی پیش قسط می‌دهند. مثلا قرارداد شما بیست میلیون تومان است، یک میلیون را می‌دهند و باید برای باقی پول به دنبالشان بدوی.

برای آخرین آلبوم هم خودتان از جیبتان هزینه کردید؟

بله، صد و ده میلیون تومان هزینه تهیه آلبوم شد که از جیب دادم و تنها بیست میلیون تومانش برگشت. قرار بود اسپانسر به ما پول بدهد که نداد. موسیقی هم برای ما درآمدزایی نداشت. دلم می‌خواهد صدایم که آماده‌تر شد یک کنسرت بزرگ در تهران برگزار کنم که امیدوارم روزی این اتفاق بیفتد.

لیست آثار هنری رضا رویگری

در ادامه بیوگرافی رضا رویگری بازیگر بوتیک باید بگوییم در جدول‌های جداگانه می‌توانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.

کنش‌های هنری رضا رویگری

  • انتشار سه آلبوم موسیقی با نام‌های (از عشق گفتن)، (غوغا) و (کازابلانکا)، شماری تک‌آهنگ
  • ۲ سال کار در مقام آهنگ‌ساز و خواننده
  • خوانندهٔ موسیقی متن فیلم سینمایی ساعت فاجعه سال ۱۳۵۱
  • خوانندهٔ سرود ایران ایران
  • اجرای کنسرت موسیقی در آمریکا سال ۱۳۷۵ و ایران سال ۱۳۹۲
  • برنامه رادیویی شب‌های تابستان
  • برگزاری نمایشگاه بین‌المللی نقاشی در سال ۱۳۷۶

آثار سینمایی رضا رویگری

  • هرماس (۱۳۹۹)
  • دختران هم می میرند (۱۳۹۸)
  • زهرمار (۱۳۹۷)
  • به وقت طلاق (۱۳۹۷)
  • لازانیا (۱۳۹۶)
  • همه چی عادیه (۱۳۹۵)
  • خوب، بد، جلف (۱۳۹۴)
  • فیلسوف‌های احمق (۱۳۹۴)
  • رفقای خوب (۱۳۹۳)
  • دوربین (۱۳۹۳)
  • سکه (۱۳۹۳)
  • ۳۶۰ درجه (۱۳۹۳)
  • باورم کن (۱۳۹۳)
  • قرار بعدی همان‌جا (۱۳۹۲)
  • شاباش (۱۳۹۱)
  • چهارباندی (۱۳۹۱)
  • گناهکاران (۱۳۹۰)
  • راه بهشت (۱۳۹۰)
  • صداست که می‌ماند (۱۳۹۰)
  • یک داستان عاشقانه (۱۳۹۰)
  • اخراجی‌ها ۳ (۱۳۸۹)
  • شور شیرین (۱۳۸۸)
  • زمهریر (۱۳۸۸)
  • پشت در خبری نیست (۱۳۸۸)
  • موج سوم (۱۳۸۷)
  • چشمک (۱۳۸۷)
  • دل شکسته (۱۳۸۶)
  • قرنطینه (۱۳۸۶)
  • مجنون لیلی (۱۳۸۶)
  • جنایت و جنحه (۱۳۸۴)
  • ستاره‌ها ۱: ستاره می‌شود (۱۳۸۴)
  • بوتیک (۱۳۸۲)
  • شک (۱۳۸۰)
  • مسافر ری (۱۳۷۹)
  • جوانی (۱۳۷۷)
  • شیخ مفید (۱۳۷۴)
  • بلوف (۱۳۷۲)
  • آلما (۱۳۷۱)
  • خوش خیال (۱۳۷۱)
  • طعمه (۱۳۷۱)
  • ماه عسل (۱۳۷۱)
  • مردی در آینه (۱۳۷۱)
  • افسانه مه پلنگ (۱۳۷۰)
  • خانه خلوت (۱۳۷۰)
  • دیدار در استانبول (۱۳۷۰)
  • آخرین مهلت (۱۳۶۹)
  • دخترم سحر (۱۳۶۸)
  • رانده شده (۱۳۶۸)
  • شب بیست و نهم (۱۳۶۸)
  • وسوسه (۱۳۶۸)
  • شاخه‌های بید (۱۳۶۷)
  • سرزمین آرزوها (۱۳۶۷)
  • غریبه (۱۳۶۶)
  • کانی مانگا (۱۳۶۶)
  • اجاره‌نشین‌ها (۱۳۶۵)
  • یوزپلنگ (۱۳۶۴)
  • عقاب‌ها (۱۳۶۳)
۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا