جنجال جدیدی که بهنوش طباطبایی در بندر به پا کرد
بهنوش طباطبایی عکس جدیدی از خود را با استایل دختران بندری منتشر کردکه جنجال زیادی بین هوادارانش به پا کرد.بهنوش طباطبایی با انتشار این عکس، دو بیت زیر از شاه نعمت الله، ولی را نوشت:تا بر سر زلف تو یکی تار برآمد…صد فتنه عیان شد.
تبپ بندری بهنوش طباطبایی
بیوگرافی بهنوش طباطبایی
در بیوگرافی بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان آمده است او 27 اردیبهشت ماه 1360 در یوسف آباد تهران متولد شد.
قد بهنوش طباطبایی
در ادامه بیوگرافی بهنوش طباطبایی آمده است قد او 172سانتی متر است.
تحصیلات بهنوش طباطبایی
در ادامه بیوگرافی بهنوش طباطبایی میخوانیم خانم بازیگر که از دوران کودکی به بازیگری علاقه مند بود تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس در رشته مهندسی کامپیوتر ادامه داد و در سن 39 سالگی در مقطع دکترای روانشناسی بالینی فارغ التحصیل شده است،و یک دورهٔ بازیگری در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذراندهاست.
در ادامه بیوگرافی بهنوش طباطبایی درباره خانواده ی او آمده است بهنوش طباطبایی در محله یوسف آباد تهران بعنوان فرزند دوم خانواده به دنیا آمد ، مادرش معلم و پدرش مهندس راه و ساختمان بوده و تنها یک خواهر بنام تینوش دارد و دو خواهرزاده دارد که علاقه زیادی به آنها دارد.تصویری از پدر و مادر بهنوش طباطبایی با لباس کردی در صفحه خانم بازیگر به اشتراک گذاشته شده است.
ماجرای ازدواج و جدایی بهنوش طباطبایی
از نکات خواندنی بیوگرافی بهنوش طباطبایی ماجرای ازدواج اوست. بهنوش طباطبایی در اسفند 1389 وقتی 29 ساله بود با همکار بازیگر خود «مهدی پاکدل» 30 ساله زندگی مشترک خود را شروع کردند
نخستین ملاقات بهنوش طباطبایی با مهدی پاکدل کاری بوده اسـت. هردو برای کار بـه دفتر یک تهیه کننده رفته بودند کـه در همانجا باهم آشنا میشوند. جالب اینست کـه در فیلم مورد نظر تهیه کنند این دو باید نقش یک زوج عاشق را بازی می کرده اند.البته اطلاعی از اینکـه آن فیلم را بازی کردند یا خیر در معرض نیست.
همکاری طباطبایی و پاکدل در سال 1385 در فیلم «مصائب دوشیزه» باعث آشنایی این دو شد و پس از دوستی و رفت آمد در نهایت به خواستگاری کشیده شد.
نکته جالب در مورد این زوج این بوده اسـت کـه هردو از شهر اصفهان وارد عرصه بازیگری شده اند و قبل از ازدواج هیچ کار مشترکی نداشته اند.
دلیل جدایی و طلاق بهنوش طباطبایی از مهدی پاکدل
از نکات جنجالی و داغ بیوگرافی بهنوش طباطبایی ماجرای طلاق او از مهدی پاکدل است. ابتدا جدایی بهنوش طباطبایی و مهدی پاکدل مانند اکثر هنرمندان بـه صورت شایعه پخش شد. در ابتدا هیچکدام واکنشی نشان ندادند. اما رفته رفته اتفاقاتی افتاد کـه نشان داد کـه متاسفانه واقعا این زوج دوست داشتنی از هم جدا شده اند.
نخستین موردی کـه شایعه را داغ کرد این بوده کـه بهنوش طباطبایی در اکران فیلم سیانور حلقه ازدواج در دست نداشت . دومین مورد کـه تقریباً شک همه ی رابه یقین تبدیل کرد این بود کـه مهدی پاکدل و بهنوش طباطبایی هردو تمام تصاویر مشترکشان را از اینستاگرام پاک کردند.
پس از بالا گرفتن تب شایعه جداییشان بهنوش طباطبایی در یکی از معدود دفعاتی که مخاطب پرسشی مستقیم در این باره بود درباره جدایی از مهدی پاکدل گفت: این خبر را نه تایید می کنم و نه تکذیب، به این دلیل که فرهنگ سازی شود و در زندگی خصوصی افراد سرک نکشیم!
در آخر هم بهنوش طباطبایی با انتشار پستی در اینستاگرام دیگر جای هیچ شکی را باقی نگذاشت کـه طلاق گرفته اسـت. در او در صفحه اش نوشت : پدرم ، تنها مرد زندگی مـن اسـت کـه قلبش فقط بـه مهر و نوازش میتپد. و دستانش فقط بـه مهر و نوازش بـه سمت مـن روانه میشود.
خداوندا حافظ مردان و پدرانی باش کـه رسم عاشقی رو بلدن و الهی کـه دنیا پر شود از این مردان. روز مردان مبارک. برخی این موضوع رابه مهدی پاکدل ربط داده اند. از جمله دستانش فقط بـه مهر و نوازش بـه سمت مـن روانه می شودبرداشت هاي زیادی شد و واکنش هاي کاربران فضای مجازی را در پی داشت.
عدم تفاهم و بحث های مداوم طولانی و بی نتجیه باعث شد سرانجام تصمیم به جدایی بگیریم
اما دلیل اصلی طلاق این زوج هنوز بـه صورت واضح بیان نشده اسـت. چند وقت پیش بهنوش طباطبایی بالاخره در مورد طلاقش صحبت کرد. او در گفتوگو اي گفت: علت کم کاری سال گذشته مـن بـه خاطر جدایی از همسر سابقم « مهدی پاکدل » بودو بـه خاطر شرایطی کـه داشتم تصمیم گرفتم زمان بیشتری رابه خودم اختصاص دهم.
بهنوش طباطبایی در سال ۱۳۹۵ از همسرش جدا شد.
ازدواج دوم بهنوش طباطبایی
بهنوش طباطبایی در آذرماه ۹۷ در صفحه اینستاگرام خود عکس زیر را منتشر کرد و نوشت : “برای دوست داشتن تو من زن ترینم”
پس از انتشار این پست شایعه ازدواج دومش در فضای مجازی منتشر شد که عاملش خودش بوده است. بهنوش طباطبایی تا به امروز این خبر را تایید یا تکذیب نکرده است.
علایق و حقایقی درباره ی بهنوش طباطبایی
بهنوش طباطبایی علاقه زیادی به ورزش کردن دارد و در اوقات فراغتش علاوه بر کتاب خوانی ورزش میکند و در یک دوره ورزش را به صورت حرفه ای زیر نظر مربی گذراند.
این بازیگر آرام و صبور علاقه زیادی به حیوانات دارد و یک گربه خانگی به نام نارنگی هم دارد.
«آتیلا پسیانی» بازیگر و «علیرضا عصار» خواننده مورد علاقه اش می باشند.
پیگیری فیلم های روز
نه زیاد فیلم می بیندم نه کم ، بستگی به حوصله ام دارم ، از فیلم های روز تا جایی که بتوانم عقب نمی مانم، همه را شاید نبینم ولی بی خبر نمی مانم
تازگی ها سریال های روز دنیا من را بیشتر سر ذوق می آورد
آرام و محتاط
در بحرانی ترین شرایط هم بدی ها را با واکنش های تند و خشونت آمیزی که برای دیگران عادی است پاسخ نمی دهم ، کسی را قضاوت نکرده و نمی کنم
لحظات شادی با مردم
زیاد اهل صفحات مجازی نیستم ولی همین حضور کمرنگ هم موید اینست که همیشه شادی و لحظات پر انرژی ام را با مردم به اشتراک گذاشته ام
در عرصه مدلینگ با برندی همکاری می کنم که خودم شخصا محصول کارش را می پسندم
وقتی برندی بواسطه چهره من کارش رونق پیدا می کند این یعنی کارگاهی که آن محصول را تولید می کند مجبور می شود افراد بیشتری را بکار بگیرد و به اشتغال برساند که یک جور خیر و برکت برای همه می آورد
حسرتی در زندگی ندارم
هیچ حسرتی در زندگی ام ندارم چون برای رسیدن به کیفیت مطلوب زندگی تلاش کرده ام ، من تلاش خودم را کرده یا رسیده ام یا نرسیده ام
مهم اینست که تلاش کرده ام و شاید به یک هدفی که مد نظرم بود نرسیده ام ولی بواسطه آن تلاش به چیزهایی رسیدم که شاید آنها مسیرهای بهتری پیش پام گذاشتند
نسبت با طباطبایی ها !
بهنوش طباطبایی با دو همکاری دیگر خود بنام های «طناز طباطبایی» و خانم «لادن طباطبایی» هیچ نسبت فامیلی ندارد و صرفا همکار هستند
خصوصیات
- بسیار احساساتی و مهربان
- عاطفی و زود جوش
- رک گو و خون گرم
- کم حرف و صبور
- انتقاد پذیر
- مطالعه را دوست دارد
- به موسیقی هم علاقه دارد
- ورزش را می پسندد (پیاده روی)
- مسافرت با خانواده را ترجیح میدهد
شروع فعالیت هنری
از علاقه تا کلاس بازیگری
بعد از اینکه دوران ابتدایی با مهراوه شریفی نیا همکلاسی بود بخاطر بازی او در فیلم «دزد و عروسک ها» در سال 1368 به بازیگری علاقمند شد.
با اصرار و پافشاری ها زیاد در نهایت توانست سال 1372 وقتی 12 ساله بود در مدرسه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان دوره بازیگری را شروع کرد
دانشگاه و اولین کار تصویر
بعد از قبولی در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه سراسری شریعتی ، همزمان کلاس های آزاد بازیگری را در دانشگاه تهران گذراند
بهنوش طباطبایی بازی در دنیای هنر را از سال 77 آغاز کرد و در نهایت سال 1379 وقتی 19 ساله بود اولین بار با سریال «یونس» کنار سیدجواد هاشمی و رضا توکلی جلوی دوربین رفت و یکسال بعد سریال «کوی دامون» را بازی کرد.
شهرت بهنوش طباطبایی
بازی در سریال مسافری از هند از بهنوش طباطبایی چهره شناخته شده تری ساخت.
«مسافری از هند» یکی از پرمخاطبترین مجموعههای تلویزیونی بعد از انقلاب صداوسیما است. با این مجموعه بود که حمید گودرزی، سروش گودرزی و شیلا خداداد شناخته شدند و به محبوبیت دست یافتند. در میان این بازیگران، بهنوش طباطبایی نقشی کوتاه داشت. کتی، خواهر رامین (سروش گودرزی)، کنش خاصی در قصه نداشت. اما بازی در «مسافری از هند» بهترین فرصت بود تا بهنوش بختیاری نشان دهد، بازیگر توانایی است.
طباطبایی با یک بازی احساسی و بهشدت واقعگرا در مواجه باخبر مرگ پدرش، برای مدتی کوتاه، توجه بیننده را به خودش جلب میکند و موفق میشود میان ستاره های اصلی این مجموعه خودی نشان بدهد. مسلماً، «مسافری از هند»، سکوی پرتاب مهمی برای طباطبایی بوده است.
بهنوش طباطبایی بعد از بازی در سریال مسافری از هند جلوی دوربین سریال عشق گمشده به کارگردانی حسین سهیلی زاده رفت و ایفاگر نقش سیما نقش اصلی این سریال شد.
بعد از تجربه موفق همکاری با حسین سهیلی زاده بار دیگر بهنوش طباطبایی در سریال پیله های پرواز بازیگر سریال این کارگردان سرشناس شد.
بهنوش طباطبایی با «پیلههای پرواز»، تبدیل به یک بازیگر شناختهشده در تلویزیون میشود. ملودرام عاشقانه سهیلی زاده که دقیقاً همان چیزی بود که مخاطب رسانه ملی انتظار داشت، خیلی زود جایش را میان مخاطبان باز کرد و طباطبایی در نقش اول این مجموعه دیده شد.
فضای عاشقانه، موسیقی که خیلی زود به نوستالژی تبدیل شد و رسم این مجموعه که به ملودرامهای دیگر صداوسیما هم رسید، بهنوش طباطبایی را به چهرهای آشنا تبدیل کرد.
بعد از «پیلههای پرواز» راه طباطبایی در مجموعههای نمایشی سیما هموارتر شد و به «سریال گلهای گرمسیری ، چار دیواری ، در مسیر زاینده رود ، مختارنامه ، از یاد رفته و میکائیل» رسید.
بهنوش طباطبایی در سینما
بهنوش طباطبایی با فیلمهای گیشهای و عاشقانه جایش را در گیشه به دست آورد و بعد، با یک چرخش هوشمندانه در مسیر کاریاش، به سینمای جدیتر وارد شد.
مصائب دوشیزه اولین فیلم سینمایی بهنوش طباطبایی در سال 85 بود.
مسعود اطیابی همیشه به دنبال سوژههای جنجالی و بازی کردن با خط قرمزها بوده است. بااینحال، «مصائب دوشیزه» که هم اولین فیلم سینمایی اوست و هم اولین تجربه سینمایی طباطبایی، از این خط قرمزها، استفاده دراماتیکی میکند و یک عاشقانه متفاوت پدید میآورد. «مصائب دوشیزه» با خط داستانی یک تصادف، پسری مسلمان را در مقابل دختری مسیحی قرار میدهد.
بهنوش طباطبایی در نقش ژان، دختری مسیحی که در جستجوی هویت خودش است، موفق میشود بازی خوبی ارائه دهد. او بهخوبی و باظرافت، نقشش را رنگآمیزی میکند و در کنار مهدی پاکدل میتواند حضورش را برجسته کند.
بعد از «مصائب دوشیزه»، طباطبایی به سینمای گیشهای روی میآورد. «پسران آجری»، «کلاغپر» و «پوست موز»، هیچ نقطه مهمی در کارنامه کاری طباطبایی رقم نمیزنند، بلکه او را فقط در سینما حفظ میکنند.
«سیانور» تولد مجدد بهنوش طباطبایی در سینما است. او بعد از مدتها بازی در نقشهایی که بههیچوجه او را به چالش نمیکشیدند، با «سیانور» مسیر جدیتری در پیش میگیرد و حسابی خود را به چالش میکشد. «سیانور» با چاشنی اکشن و روایتی تاریخی از روزهای تقسیم گروه مجاهدین، برای طباطبایی فرصتی درخشان است تا دوباره تواناییهای بازیگریاش را به رخ بکشد.
شخصیت پیچیده و چندبعدی لیلا زمردیان و پرداخت منصفانه شعیبی، طباطبایی را وادار میکند تا بیش از هر چیزی به اجرایش متوسل شود. اجرای طباطبایی آمیزهای از یک بازی درونی و احساسات کنترلشده است. فن بیان و زبان بدن هم به کمک طباطبایی میآید تا لیلا زمردیان روی پرده جان بگیرد. بهعلاوه، «سیانور» نشان میدهد که طباطبایی در یک نقش مکمل هم میتواند بدرخشد و حضورش را نشان دهد.
سال نودوهفت، برای طباطبایی سال مهمی است. او علاوه بر بازی در «رد خون»، در «غلامرضا تختی» با بهرام توکلی همکار میشود. مجموع دو فیلم طباطبایی در این سال، او را به یکی از چهرههای مهم جشنواره سی و هفتم تبدیل میکند.
اما درنهایت، این «ماجرای نیمروز؛ رد خون» است که برایش نامزدی سیمرغ بلورین را به ارمغان میآورد. کاراکتر سیما در «رد خون» پختهترین بازی است که بهنوش طباطبایی ارائه میدهد. پختگی این بازی فقط از مشخصات کاراکتر ناشی نمیشود. شخصیت یک مادر که در میان یک جنگ خشن به دنبال رسیدن به فرزندش است، در کنار بازی حسابشده و دقیق بهنوش طباطبایی است که سیما را باورپذیر و قابل هم ذات پنداری میکند.
سیما یکی از اعضای مجاهدین خلق است. اما باور سیاسی و ایدئولوژی سیما، یک گرایش محض نیست. چیزی است که او را به میدان جنگ کشانده است. چیزی است که او را به اسارت درآورده است. دوری سیما از تحولات سیاسی جامعهاش، او را حالا در بحران و تنگنا قرار داده است، نه گرایش سیاسیاش. در این میان، همه این ایدئولوژیها، باورها و گرایشها، اهمیتی ندارد، چراکه سیما ورای همه اینها یک مادر است.
طباطبایی به درک درستی از نقشش میرسد. او نه سیما را با شمایل یک قربانی تصویر میکند و نه یک هیولا. آنچه طباطبایی در بازیاش برجسته میکند و روی آن تمرکز میکند، احساسات مادرانه سیما است. از همین جهت هم هست که سیما میتواند با بیننده ارتباط برقرار کند و سفر او برایش جذاب شود.