دور دور نازنین بیاتی و الناز حبیبی در اندرزگو
عکس جدیدی از نازنین بیاتی و الناز حبیبی دو بازیگر جوان و مشهور سینمای ایران در ماشین منتشر شده که در حال دور زدن در خیابان های تهران هستند.
نازنین بیاتی و الناز حبیبی در ماشین
بیوگرافی الناز حبیبی
با اینکه بیش از یک دهه از عمر بازیگری الناز حبیبی میگذرد، اغلب او را بهعنوان یک چهره جدید سینما تلویزیون میشناسیم. الناز، بازیگری در حوزه تصویر را از کودکی آغاز کرد، اما در اوایل دوران هنریاش به دلایل مختلف ازجمله یک غیبت 4 ساله، دیده شده است. او فعالیت جدیاش در تلویزیون را با «روزگار قریب» آغاز کرد و با «دودکش»ها به اوج شهرت خود رسید. بیش از همه در سریالهای مناسبتی ایام نوروز و یا ماه مبارک رمضان دیده شده است. حضور او در سینما اما کمرنگتر از تلویزیون بوده است.
در بیوگرافی الناز حبیبی میخوانیم : او متولد 21 مرداد 1367 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است
فارغ التحصیل فوق دیپلم رشته تدوین و لیسانس رشته کارگردانی می باشد که از کانون پرورشی کودکان شروع کرد و با سریال دردسرهای عظیم به شهرت رسید
قد الناز حبیبی
در بیوگرافی الناز حبیبی آمده است قد او 150 سانتی متر است.
بیوگرافی خانواده الناز حبیبی
در بیوگرافی الناز حبیبی درباره خانواده اش آمده است : او در یک خانواده 8 نفره بزرگ شده دوبرادر به نام های حسین و محمد دارد خواهرانش افسانه ، آی سودا و لیلا و الناز ته تغاری خانواده اش می باشد ، تمام اعضای خانواده او حتی همسر سابقش مقیم سوئد هستند و بازیگر جوان مدتهاست به دور از آنها در تهران زندگی میکند. بااینحال هیچگاه هوای زندگی در خارج به سرش نزده است.
میگوید تمام اعضای خانواده پیگیر کارهای او هستند و بهشدت کارهایش را دنبال میکنند : موقع پخش سریالهایم هر روز ۲۰ نفری جمع میشوند منزل یکی از اقوام؛ یک روز خانه عمهام، یک روز خانه دخترعمهام، روز دیگر خانه خواهرم و… جالب اینکه زمان پخش سریال وقتی از چیزی خوششان بیاد فورا به من زنگ میزنند که مثلا اینجا چقدر بامزه بودی الناز یا این قسمت خیلی باحال است..
الناز حبیبی اظهار میکند که ماندنش در ایران تنها به خاطر شغلش نیست، بلکه این عرق به وطن و خاک ایران است که او را ماندگار میکند. همین است که تلاشهای خانواده برای رضایتش به زندگی در خارج را بیثمر گذاشته است.
من از آن دسته از آدمهایی هستم که اگر شش ماه پایم را از ایران بیرون بگذارم، با گریه بازمیگردم و مثل آدمهایی که سالها وطن را ندیدهاند خاک را میبوسم… حتی نمیتوانم زندگی در خارج از کشور را تصور کنم… برادر بزرگم همیشه به شوخی میگوید، من یکبار تو را توی گونی میاندازم و با خودم میبرم.»
حمایت پدر الناز حبیبی
پدرم به شدت طرفدار هنر است و از موسیقی تا سینما همه هنرها را دوست دارد ، در زمینه بازیگری هم همیشه مشوق و همراهم بود حتی تا 16 سالگی سر کارهایم حاضر می شد
فوت مادر الناز حبیبی
مرگ تأسفبار مادر، شاید تکاندهندهترین حادثه زندگی الناز 17 سال بود. الناز حبیبی در سال 1385 مادرش را از داست داد و این اتفاق باعث شد تا او مدتها کار، درس و بازیگری را کنار بگذارد. اما بالاخره توانست با غم از دست دادن مادر کنار بیاید و زندگی جدیدی را آغاز کند. الناز حبیبی مدتها از تحصیل و حرفه بازیگری و .. دور بود. او همواره از خواهر بزرگترش بهعنوان یار و غمخوار همیشگی در این سالها یاد میکند. ولی در سال 89 پس از گذراندن دوره 4 ساله هم تحصیل و هم فعالیت در سینما و تلویزیون را آغاز کرد.
خیلی دلتنگ خانوادهام میشوم. عاشقانه همه خواهر و برادرهایم را دوست دارم مخصوصا خواهرم آیسودا را بینهایت دوست دارم و واقعا حس میکنم یک روح در دو جسم هستیم. وقتی آیسودا به خارج رفت حس کردم همه چیز من با او راهی شد و حس تهی بودن و غم بیاندازه سنگینی داشتم اما تحمل کردم چون فکر کردم مهم حس رضایت و خوشحالی خواهرم است. برای آیسودا هم این دوری خیلی سخت است. درواقع خواهرم بااینکه تنها دو سال از من بزرگتر است اما حس مادرانهای نسبت به من دارد و بعد از فوت مادرمان برایم مادری کرد
دل نوشته الناز حبیبی برای مادرش:
«همیشه وقتی نماز میخوند پیشش میشستم و وقتی سجده میکرد، تند تند سرشو میبوسیدم. به خدا هم حسودی میکردم که داره باهاش حرف میزنه. تو که میدونستی چقدر بهش وابستهام چرا بردیش؟ من که نوز به نبودنت عادت نکردم. همیشه دوم عید تلخترین روز زندگیمه چون نبودنت و نداشتنتو بیشتر به رخم میکشه… انگارى دردام قده یه کوهن این روز یادم میندازه چقدر دنیا بى رحمه… چقدر اداماش بى وفان دلم برات تنگه … هنوزم هر کسى میگه مامان قلبم تند میزنه ،بغضم میگره… این دنیا بدون تو سخته، بد میگذره ، بد.»
بیشترین جستجوها در بیوگرافی الناز حبیبی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
الناز حبیبی سال 1391 وقتی 24 ساله بود با مهدی صاحب زمانی ازدواج کرد اما ایشان بواسطه شغلش خارج از کشور حضور دارد و کمتر به ایران می آید
نظر الناز حبیبی درباره ازدواج
او می گوید: ازدواج سن خاصی ندارد، مثلا: نمی توان گفت (وقتی به فلان سن رسیدید) ازدواج کنید. من هم دوست ندارم برای کسی نسخه بپیچم و بگویم چون من در 24 سالگی ازدواج کردم، همه دخترها هم باید در این سن ازدواج کنند.
برگزاری مراسم به شیوه سنتی
با وجود اینکه خانواده من در خارج از کشور زندگی می کنند، اما همچنان به آداب و رسوم ایرانی اهمیت می دهند و حتی می توان گفت تا حد زیادی سنتی هستند، به همین خاطر مراسم خواستگاری ما به همان شیوه مرسوم سنتی برگزار شد و ما در منزل، میزبان خانواده داماد بودیم، خوشبختانه چون من و مهدی حرف هایمان را با هم زده بودیم، استرسی بابت خواستگاری نداشتیم.
پدرم میزان مهریه را تعیین کرد
راستش را بخواهید وقتی حرف مهریه و رسم و رسوم مربوط به عروسی به میان آمد. من و مهدی تصمیم گرفتیبم خودمان را کنار بکشیم و مسائل را به بزرگترها واگذار کنیم چون می دانستیم آنها به دلیل اشرافشان نسبت به این مسائل، زبان هم را به خوبی می دانند و به قول معروف می دانند چگونه با هم صحبت کنند. در هر حال میزان مهریه را پدر من تعیین کرد و من دخالتی در مورد آن نداشتم. البته این صحبت ها بدون کمترین چالش و اختلاف نظری بیان شد چون خانواده های ما به لحاظ سطح به هم نزدیک بودند و ما مشکلی در این خصوص با هم نداشتیم.
بالاخره این زندگی دوری و دوستی به جدایی و طلاق ختم شد و خانم حبیبی در برنامه دورهمی اعلام کرد: ازدواج به موقع و با آدمی مناسب خوب است
من هم عاشق شدم ولی دوست ندارم خیلی درباره آن حرف بزنم …
علایق و حقایقی درباره الناز حبیبی
در ادامه بیوگرافی الناز حبیبی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
بازیگران مورد علاقه الناز حبیبی
دوست دارم خودم باشم و کاری که خودم فکر می کنم درست است انجام بدهم ، از میان بازیگران فاطمه معتمد آریا و پرویز پرستویی را خیلی دوست دارم
ماجرای لقب مادر بزرگ به الناز حبیبی
بین دوستانم همه به من مادر بزرگ می گوید چون از همان جوانی و نوجوانی هرکاری که اشتباه و یا خطا بوده را انجام ندادم ، همیشه در زندگی خیلی محتاط عمل کردم
ریسک و کمدی
به اعتقاد من ریسک کردن خیلی لازم است ، کمدی کار کردن دقیقاً مثل نقش منفی بازی کردن است ولی من فکر می کنم ریسک کردن را بیشتر می پسندم
تنفر الناز حبیبی از تنهایی
من خیلی آدم اجتماعی ای هستم ، اصلا حاضر نیستم یک ثانیه تنها زندگی کنم
همیشه از شیوه زندگی دوستانم که تنها زندگی می کنند تعجب می کنم حتی یک لحظه نمی توانم به تنهایی فکر کنم
برای خودم هدیه می خرم
بهترین هدیه ای که روز تولدم می گیرم هدیه ای است که خودم برای خودم می خرم ؛ از طرف دیگر ، کمک به دیگران خیلی خوشحالم می کند
یکبار بخاطر اعتمادی که داشتم ، فیلمنامه ای را بدون خواندن انتخاب کردم بعد از 3 روز وقتی جلوی دوربین رفتیم دیدم آن چیزی نبود که فکر می کردم
برای همین از همانجا به خانه برگشتم ، بلافاصله تهدید و اذیت آنها شروع شد و من یک هفته تمام از ترس در خانه گریه می کردم
برادرم منتقدم است
معمولا از طرف خانوادهام در مورد کارهایم مورد انتقاد خاصی قرار نمیگیرم اما محمد یکی از برادرهایم کارهایم را با دقت دنبال میکند و اگر ایراد و اشکالی ببیند حتما عنوان میکند. مثلا میگوید «الناز اینجا خیلی بد دیالوگ گفتی» یا «در فلان سکانس بد بازی کردی عزیزم» ولی گذشته از شوخی من واقعا نظراتش را دوست دارم. برادرم تنها شخص از اعضای خانواده است که علاقهاش به من موجب نمیشود ضعفهای کارم در بازیگری را نبیند.
خوشحالی الناز حبیبی
شادی خانواده ام ، آرامش ، سلامت و پول خوشحالم می کند ، خصوصا وقتی پول داشته باشی و یک خرید درست و حسابی بروی ، خیلی لذت بخش است
من هم مثل بیشتر خانم ها خرید کردن را خیلی دوست دارم البته چیز دیگری که بسیار من را آرام و شاد می کند، فیلم دیدن است
رویا پردازی الناز حبیبی
من خیلی آدم رویا پردازی هستم و همیشه در رویاهایم با خانوادم سیر می کنم، دوست دارم در آینده اگر خانواده ای تشکیل دادم ، خانواده ای موفق باشد
بزرگترین ترس زندگی الناز حبیبی
الناز حبیبی می گوید: بزرگترین ترس زندگی من این است که کسی مرا دوست نداشته باشد. همیشه از خدا می خواهم که انزوا و تنها بودن را از من دور کند. الناز حبیبی یک بار از جانب یک تیم ساخت فیلم تهدید شده بود، او می گوید که تا یک هفته در خانه گریه می کرده و ترسیده بوده است.
الناز حبیبی می گوید: شاید آنطور که همه می گویند مافیا وجود داشته باشد اما من تا به حال تجربه اش نکردم. کسی در این فضا مشکلی با من ندارد و من هم در هر زمینه ای که باشد در کار و خانواده کسی دخالت نمی کنم.
شایعه فوت الناز حبیبی بر اثر تصادف
متاسفانه ساعاتی پیش خبر فوت یکی از بازیگران زن ایرانی باعث ناراحتی دوست داران این هنرمند شد،خبری که از فوت ناگهانی الناز حبیبی می داد، اما این شایعه که منشا آن شبکه های اجتماعی و گروه هایی چند صد نفره که با هدف تخریب و یا برای بدست آوردن چند لایک بیشر انتشار میابد هر چند یکبار براحتی عده ای را می کشند و حتی برایش عکس بعد از فوت هم درست می کنند !
اینبار قرعه بنام الناز حبیبی افتاد تا با انتشار خبر کذب فوت این بازیگر موجی از نگرانی در بین هواداران و جامعه هنری پدید آورند اما الناز حبیبی با انتشار پستی در اینستاگرامش به این شایعه پاسخ داد.
الناز حبیبی در ارتباط با شایعه تصادف و فوت خود، اظهار داشته بود که : واقعا نمی دانم سرمنشا این خبرهای دروغین از کجا آب می خورد یا چه نفع و سودی از انتشار این اخبار نصیب شایعه پردازان می شود.
وی در ادامه اضافه کرد: دوستان و همکارانم از ساعت ۴ صبح جویای احوالم هستند، از زمان انتشار این خبر اوضاع روحی خانواده من در خارج از کشور بهم ریخته است، واقعا متوجه این موضوع نمی شوم که شایعه فوت هنرمندان چه لذتی دارد. امیدوارم که دیگر چنین اخبار کذبی انتشار پیدا نکند.
الناز حبیبی بازی بر روی صحنههای تئاتر را از همان کودکی آغاز کرد. بعد از آن به عضویت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان درآمد و از آنجا از طریق شوهر دختر عمه اش برای فیلم سعید سلطانی انتخاب شد.
الناز حبیبی میگوید: «برای بازی در آن فیلم دنبال یک دختر سروزبان دار و بامزه میگشتند که من را انتخاب کردند.» بهاینترتیب الناز 11 ساله اولین تجربه تصویرش را در فیلم «دفترچه خاطرات» ساخته سعید سلطانی به دست آورد.
عشق الناز حبیبی به بازیگری
«بازیگری هرگز برایم شبیه شغل نبوده و نیست… اگر بازیگری نباشد حتی یک روز هم نمیتوانم دوام بیاورم. تمام زندگیام بر مبنای بازیگری و عشقم به این کار بنا شده. از مطالعاتم و جاهایی که میروم و حتی درسی که میخوانم… من فعلاً تصمیمی مبنی بر کارگردانی و تدوین ندارم و در این رشته صرفاً به خاطر این درس میخوانم که چیزهای بیشتری از دنیای سینما یاد بگیرم…»
حرفه ای و شهرت الناز حبیبی
الناز حبیبی بصورت حرفه ای اما از سال 1385 وقتی 18 ساله بود با سریال سال های برف و بنفشه به کارگردانی سعید سلطانی فعالیت خود را ادامه داد
الناز حبیبی در سال 86 با مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» چهره اش شناخته تر شد و پس از گذراندن دوران سخت پس از فوت مادرش، در سال 89 با «فاصلهها» به تلویزیون آمد و روزبهروز پیشرفت کرد.
در بیوگرافی الناز حبیبی آمده است : در سال 1390 با 4 مجموعه به تلویزیون آمد که همگی از استقبال خوبی از سوی مخاطبین برخوردار شدند.«پنج کیلومتر تا بهشت»، «سیامین روز» ، «لبه آتش»و«تا ثریا» آثار او هستند.
الناز حبیبی در سریال دردسرهای عظیم در نقش بهار ایفای نقش کرد . سریال دردسرهای عظیم به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی مهرام مهام و ایرج محمدی از شبکه سوم سیما پخش شد.
«دودکش»، «پرستاران» و «دوپینگ»و … دیگر فعالیتهای او در عرصه تلویزیون هستند. مجموعه «سربهراه» نیز پنجمین همکاری الناز حبیبی با سعید سلطانی بود.
حضور کمرنگ الناز حبیبی در سینما
حضور الناز حبیبی در سالهای اخیر در سینما بهقدر قابلتوجهی کمرنگتر از تلویزیون بوده است.در بیوگرافی الناز حبیبی میخوانیم: او در سال 1388 با فیلم «فصل بارانهای موسمی» به سینما آمد و در این مدت اثر چشمگیری در کارنامه سینماییاش دیده نمیشود. از آن میان میتوان به فیلمهای مثل «پیتزا مخلوط»، «زاپاس»، «ماه گرفتی» و «خجالت نکش» اشاره کرد.
پیتزا مخلوط فیلم سینمایی کمدی اکران شده در سال 1390 ساخته حسین قاسمی جامی است. دو جوان شهرستانی که از هفت سال پیش برای کسب درآمد به تهران آمده اند، در یک پیتزا فروشی مشغول کار هستند، تا اینکه بروز ماجراهایی، آن دو را در موقعیت های عجیب و جالبی قرار می دهد.
الناز حبیبی در فیلم سینمایی ناخواسته به کارگردانی برزو نیک نژاد در کنار مهتاب کرامتی .و مهرداد صدیقیان به ایفای نقش پرداخت. داستان این فیلم :هر از گاهی اتفاقاتی می افتد، خوب، بد که اگر جاده زندگیمان را تغییر ندهد، پیچ و تابش گریز ناپذیر است. ما خواسته، کاری می کنیم برای دوری از ناخواسته های سر زده، ولی گهگاه سرنوشتمان رقم می خورد، با همین ناخواسته ها.