اعتراف تکاندهنده کراننبرگ: شاید دیگر فیلم نسازم؛ «کفنها» مرثیهای برای عشق و زندگی

به گزارش بازیگر 360 ، دیوید کراننبرگ، کارگردان صاحب سبک و ۸۲ ساله سینمای کانادا که با آثاری چون «ویدئودروم»، «مگس» و «تصادف» ژانر وحشت را دگرگون کرده، با فیلم جدید خود با عنوان «کفنها» بار دیگر به دنیای سینما بازگشته است. این فیلم که از جمعه در لسآنجلس و نیویورک به نمایش درآمده، پس از درگذشت کارولین، همسر ۴۳ ساله کراننبرگ در سال ۲۰۱۷ ساخته شده و به گفته خود او، نگاهی عمیق و شخصی به مسئله فقدان و سوگ دارد.
کراننبرگ در مصاحبهای با لسآنجلس تایمز، ضمن ابراز خرسندی از اینکه نامش به یک صفت سینمایی بدل شده، عنوان کرد که پس از مرگ همسرش تصور نمیکرد دیگر فیلم بسازد. با این حال، تشویقهای رابرت لانتوس، تهیهکننده قدیمیاش و ساخت فیلم «جنایتهای آینده» در سال ۲۰۲۲، او را متقاعد کرد که هنوز توانایی و تمرکز برای ادامه کار را دارد.
«کفنها» داستان کارْش (با بازی وینسنت کسل)، یک کارآفرین غمگین عرصه فناوری را روایت میکند که سیستمی اختراع میکند تا افراد بتوانند تصاویر اجساد در حال زوال عزیزانشان را مشاهده کنند. دایان کروگر نیز در این فیلم در سه نقش متفاوت ظاهر میشود: همسر کارش، خواهر او و یک همراه هوش مصنوعی به نام هانی. این فیلم با محو کردن مرزهای بین حافظه و میل، داستان را به سوی پارانویا، توطئه و وسواس سوق میدهد.
کراننبرگ با اشاره به اینکه ایده اصلی فیلم از احساسات شخصی او پس از درگذشت همسرش نشأت گرفته، میگوید: «در فیلم، شخصیت وینسنت کسل میگوید “میخواستم با او وارد تابوت شوم” و این واقعاً یک حس عاطفی بود.» او همچنین تأکید میکند که غم از دست دادن همسرش، مانند دردهای روانی در فیلمهایش، ریشهای جسمانی داشته و تجربه او با کتابهای نوشته شده در مورد سوگ متفاوت بوده است. نخستین دیالوگ فیلم نیز به این حس جسمانی اشاره دارد: «سوگ دندانهایت را میپاشد.»
دایان کروگر که برای اولین بار با کراننبرگ همکاری میکند، از احساسی و تأثیرگذار بودن فیلمنامه نسبت به آثار اخیر او ابراز تعجب کرده و پس از ملاقات با کارگردان در پاریس، متوجه الهام گرفتن او از درگذشت همسرش شده است. او کراننبرگ را فردی بسیار صمیمی و مایل به اشتراک گذاشتن داستانهایش توصیف میکند، که با تصورات قبلی او متفاوت بوده است.
کراننبرگ همچنین به طنز موجود در آثارش، از جمله صحنهای در «کفنها» که کارْش برای دیدن جسد در حال تجزیه همسرش قرار ملاقات میگذارد، اشاره کرده و معتقد است که این جنبه از فیلم در جشنواره کن به درستی درک نشد. او پوچی زندگی را دلیلی برای وجود طنز در آثارش میداند و خود را از این نظر یک فرد داروینیست میخواند.
با این حال، کراننبرگ تأکید میکند که ساختن «کفنها» برای او جنبه درمانی نداشته و هنر را چیزی فراتر از درمان میداند. او خلاقیت را نوعی بازیگوشی دانسته و معتقد است که درد و سوگ همچنان به قوت خود باقی میمانند.
در این فیلم، فناوری نیز به ابزاری برای سوگ و وسواس تبدیل میشود. علاقه قدیمی کراننبرگ به ماشینها در انتخاب خودروی تسلا برای شخصیت کارْش نیز مشهود است، که به گفته او در زمان ساخت فیلم نمادی از پیشرفت بود اما اکنون یادآور ایلان ماسک و این ایده است که فناوری میتواند تمام مشکلات، حتی غم و سوگ را حل کند.
کراننبرگ با اشاره به شباهتهای دنیای سینماییاش با چهرههای دنیای واقعی، به ویژه دونالد ترامپ و وسواس او نسبت به تسلط و حضور فیزیکی غیرعادیاش، لبخندی بدبینانه میزند و ظرافت او را کمتر از شخصیتهای فیلمهایش توصیف میکند. او همچنین نگران انتقادهای قبلیاش از ترامپ در طول تور مطبوعاتی فیلم در آمریکا است.
در حالی که تنها یک فیلم از خود کراننبرگ موفق به دریافت جایزه اسکار شده است (جایزه گریم برای فیلم «مگس» در سال ۱۹۸۶)، فیلم «ماده» ساخته کورالی فارگیت که به شدت تحت تأثیر سبک کراننبرگی بود، در سال گذشته ۶ نامزدی اسکار کسب کرد. کراننبرگ موفقیت این فیلم و فیلم «تیتان» ساخته جولیا دوکورناو را که برنده نخل طلای ۲۰۲۱ شد، مانند موفقیت فرزندان خود میداند و از تأثیرگذاری بر نسل جدید فیلمسازان ابراز خرسندی میکند.
هنوز مشخص نیست که آیا «کفنها» آخرین فیلم کراننبرگ خواهد بود یا خیر. او ابتدا قصد داشت این داستان را به صورت یک سریال برای نتفلیکس بسازد، اما تجربه او با این پلتفرم چندان متفاوت از کار با استودیوهای قدیمی نبوده و به دلیل محدودیتهای مشترکین، آنها را محافظهکارتر یافته است. ساخت همین فیلم کمهزینه نیز برای او آسان نبوده و به گفته خودش، بودجه آن کمتر از هزینه کیترینگ یکی از برنامههای نتفلیکس بوده است.
با این حال، کراننبرگ احتمال کارگردانی دوباره را رد نکرده، اما روی آن حساب نمیکند. او معتقد است که دنیا به فیلم بعدی او نیازی ندارد و در پاسخ به این سوال که آیا فکر کردن به «کفنها» به عنوان آخرین فیلمش او را غمگین میکند یا خیر، میگوید: «بله و نه. حتی وقتی فکر میکنم ممکن است هرگز فیلم دیگری نسازم، هرگز فکر نمیکنم خلاقیت را متوقف کنم. فکر میکنم شاید رمان دیگری بنویسم. راههای زیادی وجود دارد که میتوان خلاق بود.»
او تردید اصلی را نه در ایده، بلکه در استقامت فیزیکی برای کارگردانی میداند و به نمونه مانوئل دی اولیویرا، کارگردان پرتغالی که تا ۱۰۳ سالگی فیلم میساخت، اشاره میکند و امیدوار است که از سلامت کافی برای ادامه کار برخوردار باشد.
این مصاحبه توسط جاش روتنبرگ انجام شده است، روزنامهنگاری که به دلیل پوشش خبری تیراندازی غمانگیز سر صحنه فیلم «زنگار» به عنوان فینالیست جایزه پولیتزر ۲۰۲۲ معرفی شد و با انتشار گزارشی درباره گلدن گلوب، موجب ایجاد تغییرات اساسی در این نهاد شد.