در این بخش بیوگرافی بهروز شعیبی بازیگر معروف سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. بیوگرافی بهروز شعیبی از بازیگران مرد خوب و توانمند کشورمان که بیشتر او را با فیلم تنهایی لیلا به یاد می آوریم ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی او و فعالیت هایش.امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی بهروز شعیبی آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.
بهروز شعیبی متولد چه سالی است؟
بهروز شعیبی فرزند دارد؟
قد بهروز شعیبی چند سانتی متر است؟
بهروز شعیبی فعالیت خود را از چه سالی آغاز کرد؟
خلاصه بیوگرافی بهروز شعیبی
نام اصلی | بهروز شعیبی |
تاریخ تولد | ٢۵ شهریور ۱۳۵۹ |
محل تولد | مشهد |
محل زندگی | تهران |
پیشه | هنرپیشه و کارگردان |
زمینه فعالیت | بازیگر، کارگردان، فیلمنامهنویس |
سالهای فعالیت | 1375 تاکنون |
همسر | فاطمه کمالی |
فرزند | هاتف شعیبی |
قد | 174 سانتی متر |
بیوگرافی بهروز شعیبی
بهروز شعیبی بازیگر، کارگردان، دستیار کارگردان و برنامهریز سینما و تلویزیون ایران است. شعیبی با توجه به اعتقادات و باورهای شخصیاش اغلب در فیلمهایی با مضامین دینی و مذهبی بازی میکند و فیلمنامههایی با همین مضامین را برای کارگردانی انتخاب میکند. اما شعیبی فرق مهمی با اغلب فیلمسازان مذهبی دارد، او معتقد است که قبل از زدن هر حرفی در سینما باید سینما را شناخت و بعد از تسلط روی تکنیکهای سینمایی به فیلم ساختن در هر موضوعی پرداخت.
در زمینه بازیگری هم هرچند نقشهای شعیبی نزدیک به هم هستند اما او تلاش میکند که با اجراهای متفاوت این نقشها، وارد قالبی کلیشهای نشود. اغلب مردم او را در نقشهای روحانی میشناسند و همچنین با چند فیلم و سریال محبوبی که کارگردانی کرده است. شعیبی که هم در بازیگری و هم کارگردانی حضوری فعال دارد درباره این دو نوع تجربه هنری میگوید: «بازیگر کسی است که میتواند پشت بازیهایش پنهان شود و دیده نشود اما کارگردان نمیتواند خودش را پنهان کند و لو میرود.»
در بیوگرافی بهروز شعیبی میخوانیم : وی متولد 25 شهریور 1358 در مشهد، هنرپیشه و کارگردان ایرانی است.او در فیلمهای مختلف، نقشهای مختلفی را از جمله کارگردان، هنرپیشه، دستیار کارگردان و برنامهریز داشتهاست.
در نوجوانی وارد بازیگری حرفه ای شد اما بعد به پشت صحنه رفت و تا مدت ها دستیار کارگردان و برنامه ریز بود و حالا در قامت بازیگر و کارگردان می درخشد
قد بهروز شعیبی
در بیوگرافی بهروز شعیبی آمده است قد او 174 سانتی متر است.
ازدواج و وضعیت تاهل بهروز شعیبی
بیشترین جستجوها در بیوگرافی بهروز شعیبی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
بهروز شعیبی چند سالیست با فاطمه کمالی از گریمور های سینما و تلویزیون ازدواج کرده که ثمره این زندگی یک فرزند پسر بنام هاتف می باشد

علایق و حقایقی درباره بهروز شعیبی
در ادامه بیوگرافی بهروز شعیبی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
بازیگران مورد علاقه بهروز شعیبی
حضور در کنار بازیگران بزرگی چون رضا کیانیان، پرویز پرستویی و آتیلا پسیانی در آژانس دوستی خودش یک جوری در ذهن من ماند و کلاس آموزشی خوبی برای من بود
بهروز شعیبی طرفدار قالیباف
آقای شعیبی علاوه بر فعالیت در سینما و تلویزیون، در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 و 96 فیلم تبلیغاتی محمدباقر قالیباف را کارگردانی کرده است
جواب های کوتاه و …
بهترین فیلمی : مخمصه به کارگردانی کریستوفر نولان و در ایران باشو غریبه کوچک
بزرگترین آرزو : آرامش و امنیت
حسودی : بسیار. معمولا به آدم های خوب حسادت می کنم
آنجلینا جولی : به هر حال بازیگر خوبی است
شهرت : خوبش خوب است و بدش بد است
حواشی بهروز شعیبی
بهروز شعیبی ۳۹ ساله میگوید دیگر با آن سلمان «آژانس شیشهای» خیلی فرق کرده است ولی بهقول خودش هدفش از ورود به سینما همانی است که آن موقع هم بود؛ فیلمسازی با دغدغه و پایبند به یکسری اصول در سینما.
خودش میگوید: «هیچوقت در سینما به دنبال حاشیه نبودم و سعی کردم اولویتم سینما باشد. یک سینمای ایرانی که قرار است حرف جهانی بزند.» در مورد سینما هم میگوید که سینمای ایران در مرحلهگذار قرار دارد و هنوز فیلمسازان همدورهاش تلاش میکنند زبان و قلم خودشان را پیدا کنند.
«گلشیفته» را که ساخت، حرفهای زیادی زده شد که دیگر از آن شعیبی دغدغهساز فاصله گرفته است اما خودش این اعتقاد را ندارد و میگوید برای گلشیفتهای که هدف اولیه ساخت آن سرگرمی بوده، باز هم دغدغه داشته است.
تغییرات بهروز شعیبی از آژانس شیشه ای تا کنون
بهوز شعیبی میگوید از آژانس شیشهای تا الان بهنظرم خیلی فرق کردم، حتی اگر خودم بگویم همان آدم هستم، باید تعجب کرد. آژانس شیشهای برای سال ۷۶ است، ۲۱ سال گذشته است، مطمئنا تغییراتی داشتم؛ نمیدانم بگویم سن، تجربه، دغدغه ولی همه اینها تغییراتی را در انسان به وجود میآورد.
چیزی که خودم میدانم اینکه یک پایبندی به اصول اولیه که در سینما فکر میکنم باید وجود داشته باشد، همیشه در کارهایم مدنظر است. هیچوقت در سینما بهدنبال حاشیه نبودم و سعیکردم اولویتم سینما باشد؛ سینمای ایرانیای که قرار است حرف جهانی بزند. حتی اگر در محدوده فرهنگ و جغرافیایی خودش بگوید؛ تنها اولویتم در این سالها همین بوده است.
شروع حرفه ای فعالیت هنری بهروز شعیبی
بازیگری حرفه ای را از سال 1375 وقتی 17 ساله بود شروع کرد. شعیبی تحصیلات آکادمیک هنری ندارد اما از سنین نوجوانی با توجه به علاقهاش به سینما، فعالیتهای خود را آغاز میکند.
او در اولین تجربه بازیگریاش در 17 سالگی در مقابل دوربین ابوالقاسم طالبی برای سریال «بازگشت پرستوها» قرار میگیرد، سریالی که به شرح اسارت و زندگی رزمندگان هشت سال دفاع مقدس میپرداخت. شعیبی در این سریال با وجود نقش نه چندان پر رنگش، در کنار بازیگران مطرحی مثل داوود رشیدی، سیاوش طهمورث و کتایون ریاحی تجربه میاندوزد.
اولین حضور سینمایی شعیبی هم در فیلمی با ژانر دفاع مقدس است. او با فیلم موفق و برجسته ابراهیم حاتمی کیا یعنی «آژانس شیشهای» در سال 76 بازیهای سینماییاش را شروع میکند. نقش شعیبی در این فیلم هم چندان پر رنگ نیست، او در این فیلم نقش «سلمان»، پسر «حاج کاظم» با بازی پرویز پرستویی را ایفا میکند. شعیبی توسط آتیلا پسیانی برای بازی در این فیلم به حاتمی کیا معرفی میشود؛ پسیانی که بازی شعیبی در سریال «بازگشت پرستوها» را پسندیده بود، او را برای تست دعوت میکند و بهروز شعیبی بعد از تستی که توسط آتیلا پسیانی و رضا کیانیان از او گرفته شد، برای بازی در فیلم آژانس شیشهای انتخاب میشود.

ورود بهروز شعیبی به پشت صحنه
بهروز شعیبی در بیست سالگی و با فیلم «صنم» برای اولین بار به عنوان دستیار دوم کارگردان در کنار کارگردان این فیلم کار میکند تا تمایل خود برای پشت دوربین قرار گرفتن را نشان بدهد. او تجربه به عنوان دستیار دوم کارگردان را در فیلمهای «دختر شیرینی فروش» به کارگردانی ایرج طهماسب در سال 80 و شاهکار سینمایی فرزاد موتمن «شبهای روشن» در سال 81 ادامه میدهد.
بهروز شعیبی در کنار کارگردانان مطرح سینما
بهروز شعیبی بعد از چند سال تجربهاندوزی با عناوین مختلف در سینما و تلویزیون، در دهه 80 در کنار کارگردانان مشهوری به عنوان دستیار اول کارگردان کار میکند. در اوایل دهه، شعیبی در فیلمهای «توکیو بدون توقف»، «خوابگاه دختران» به کارگردانی محمدحسین لطیفی و «سالاد فصل» ساخته فریدون جیرانی اولین فیلمهای خود را به عنوان دستیار اول کارگردان تجربه میکند.
از سال 84 کار دستیاری برای بهروز شعیبی بیش از پیش اهمیت پیدا میکند، به طوری که او تا سال 87 به جز دستیاری کارگردان، هیچ کار دیگری انجام نمیدهد. شعیبی در فیلمهای «دم صبح» در سال 84، «قاعده بازی» ساخته احمدرضا معتمدی در سال 85، «جعبه موسیقی» به کارگردانی فرزاد موتمن در سال 86، «حیران» در سال 87 و «چیزهایی هست که نمیدانی» در سال 88 به عنوان دستیار اول کارگردان ایفای نقش میکند.
فیلمسازی بهروز شعیبی
بهروز شعیبی از اواسط دهه 80 کارگردانی چند فیلم کوتاه، مستند و تله فیلم را انجام میدهد. او در سال 85 مستند بلند «ستاره روی زمین» را میسازد و در آن به کودکانی میپردازد که با توجه به ستارههایی که در جامعه مطرح هستند، دوست دارند در آینده فوتبالیست و بازیگر بشوند.
شعیبی در سال 91 هم با تله فیلم «دنیای بهتر» به دنیای کودکان میپردازد. شعیبی پیش از این دو فیلم هم با تله فیلم «باغ آلوچه» در سال 84 و با حضور بازیگرانی مثل شهاب حسینی، برای کودکان و نوجوانان کار کرده است.
در این سالها بهروز شعیبی فیلمهای کوتاه «بالهای خوشبختی»، «جامانده»، «پیش خواهد آمد» و «میان ماندن و رفتن» را هم به کارنامه خود به عنوان کارگردان اضافه میکند.
شروع کارگردانی بهروز شعیبی
بهروز شعیبی برخلاف بازی های یکنواخت، در کارگردانی سعی کرده کارنامه ای متنوع داشته باشد. البته منظور از تنوع، تکنیک کارگردانی است نه فیلمنامه هایی که برای تصویرکردن انتخاب می کند. به خوب و بدش کاری نداریم؛ آن چه مشخص است این که شعیبی به مضمونی خاص علاقه دارد که ملهم از درونیات خودش است.
«دهلیز»؛ اولین فیلم بلند بهروز شعیبی
فیلمسازی را از سال 1388 وقتی 30 ساله بود با فیلم پیش خواهد آمد شروع کرد سپس مدتی فیلم کوتاه ساخت تا اینکه با فیم دهلیز سال 91 کار متفاوتی کرد
بهروز شعیبی در اولین تجربه کارگردانی یک فیلم سینمایی بلند، در سال 91، فیلم «دهلیز» را میسازد. بهروز شعیبی بر خلاف اغلب فیلمسازانی که در قدم اول محتاطانه عمل میکنند، دست به کاری جسورانه میزند و در این فیلم از رضا عطاران در یک نقش جدی بازی میگیرد. شعیبی در اولین تجربه سینماییاش بسیار موفق ظاهر میشود و رضایت اغلب منتقدین و مخاطبین سینما را جلب میکند. بهروز شعیبی بعد از ساخته شدن سری فیلمهای تلخ آن دوره سینمای ایران درباره اعدام، با نگاه خاص خودش، فیلمی متفاوت درباره بخشش و عفو میسازد.
این فیلم توفیق جشنوارهای هم در دوره سی و یکم جشنواره فیلم فجر پیدا میکند، هانیه توسلی برای بازی در این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن میشود و به بهروز شعیبی سیمرغ بلورین بهترین فیلم بخش نگاه نو (فیلم اولیها) میرسد و بازی رضا عطاران هم با کاندیداتوری او در این جشنواره برای جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد، مورد توجه و پسند داوران و منتقدان قرار میگیرد.
از نقاط قوت دیگر این فیلم، بازی فوقالعاده بازیگر خردسالش، محمدرضا شیرخانلو بود که به نظر میرسد شعیبی با توجه به سابقه کارهای کودکش، به خوبی توانسته با او ارتباط برقرار کند و از این بازیگر خردسال بازی بگیرد.
درخشش بهروز شعیبی را در کارگردانی در سریال موفق «پرده نشین» می توان جست و جو کرد؛ سریالی که به خوبی روایتی جدید از زندگی روحانیت را به تصویر کشید؛ بدون شعار و توضیحات اضافه.با ساخت سریال پر طرفدار «پرده نشین» در سال 93، برنده جایزه بهترین کارگردانی مجموعههای تلویزیونی از شانزدهمین جشنواره حافظ میشود.
شعیبی دومین فیلم سینمایی خود به نام «سیانور» را در سال 94 میسازد که وقایع درونی سازمان مجاهدین خلق قبل از انقلاب سال 57 را روایت میکند و همچنین راوی داستانی عاشقانه است. سیانور اولین فیلمی است که شعیبی علاوه بر کارگردانی، در آن به ایفای نقش پرداخته است. در این فیلم شعیبی نقش «شریف واقفی» را بازی میکند، شهیدی که دانشگاه صنعتی شریف به نام اوست. این فیلم در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر چندان مورد توجه قرار نمیگیرد اما با کاندیداتوری در چهار رشته، در جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران از این فیلم استقبال ویژهای میشود.
اوج کار وی در قامت کارگردانی فیلم دارکوب و مجموعه نمایش خانگی گلشیفته در سال 96 نشان داد او یکی از استعداد های بی نظیر کارگردانیست.
اقیانوس آرام به کارگردانی بهروز شعیبی
بهروز شعیبی آخرین باری که به عنوان فیلمساز کاری را در تلویزیون تولید کرد به «پردهنشین» برمیگردد و «تنهایی لیلا» را هم به عنوان بازیگر حضور داشته باشد. البته برای شبکه نمایشخانگی هم “گلشیفته” را ساخت.
حالا بعد از مدتها غیبت دوباره این کارگردان یک سریال تلویزیونی میسازد؛ او درباره این سریال به خبرنگار خبرگزاری تسنیم،گفت: نام این سریال «اقیانوس آرام» است که به زودی وارد مرحله پیشتولید میشود. این سریال مستقیماً به خانواده ایرانی- اسلامی میپردازد و ۱۰۰ قسمته خواهد بود.
«اقیانوس آرام» را حسین ترابنژاد فیلمنامهاش را به پایان رسانده است. این سریال در سه فصل ۳۰ قسمتی و در بازههای متفاوتی ساخته خواهد شد. فصل یک در بازه زمانی ۶ ماه میگذرد و فصل ۲ نیز اتفاقهای یک ماه را به تصویر میکشد. همچنین نگارش فصل یک این سریال به طور کامل انجام شده است.
در «اقیانوس آرام» زندگی شهری نشان داده میشود و نوع روابط انسانها با یکدیگر احساس نوستالژی را زنده میکند. هر کدام از کاراکترهای این سریال افراد متفاوتی از دیگری هستند، روانشناسِ سلبریتی، خبرنگار و … از جمله این شخصیتها هستند که در این سریال بلند به ایفای نقش میپردازند.
البته که «اقیانوس آرام» بهروز شعیبی با «اقیانوس آرام» نوجوانانه شبکه دو متفاوت است چون با نگاهی به قصههای اجتماعی در بستر خانواده ایرانی- اسلامی روایت میشود. تهیهکنندگی این سریال هم برعهده سیدمحمود رضوی است که پیشتر با بهروز شعیبی در سریال «پردهنشین» و فیلم سینمایی «دارکوب» همکاری داشته است.
شهرت بهروز شعیبی
او در اوایل دهه 80 و با بازی در سریال «پروندههای مجهول» به کارگردانی جمال شورجه، پس از چهار سال دوباره بازیگری را تجربه میکند و بازی در سینما را هم در نیمه اول دهه 80، با سریالهای «در کنار هم»، «پسران مهتاب»، «قصههای یک زندگی»، «گفت و گو با سایهها» و «دم صبح» ادامه میدهد. در این بین، نقش او در مستند داستانی «گفت و گو با سایهها» از بقیه قابل توجهتر است وشاید بتوان آن را متفاوتترین نقش آفرینی بهروز شعیبی دانست. شعیبی با توجه به شباهت ظاهریاش به صادق هدایت، در این فیلم مستند به کارگردانی خسرو سینایی، نقش این نویسنده مشهور را بازی میکند.
درخشش بهروز شعیبی در «طلا و مس»
بهروز شعیبی پس از سه سال دوباره به بازیگری برمیگردد و با بازی در فیلم «طلا و مس» به کارگردانی همایون اسعدیان به چهرهای شناخته شده تبدیل میشود. شعیبی پس از سالها تجربه در نقشهای کمرنگ، در این فیلم و با اعتماد همایون اسعدیان، به عنوان نقش اول ظاهر میشود و در کنار نگار جواهریان، جواد عزتی و سحر دولتشاهی، بازیای به یاد ماندنی از خود به نمایش میگذارد. بهروز شعیبی در این فیلم نقش روحانیای را بازی میکند که زندگیاش با توجه به بیماری همسرش، دچار بحرانهای زیادی میشود.
با بازی در نقش «سید رضا» است که بازیگری برای بهروز شعیبی جدی میشود و از همینجاست که او برای مردم به چهراهای آشنا تبدیل میشود و حتی بسیاری هنوز هم او را در کوچه و خیابان با نام «سید رضا» میشناسند؛ البته بازی خوب شعیبی در این فیلم، مورد بی مهری قرار میگیرد و نامش حتی در بین اسامی کاندیداهای جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد هم در جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر نمیآید. این در حالی است که نگار جواهریان، بازیگر مقابل او در این فیلم، تقریبا تمام جوایز جشنوارههای سینمایی آن سال ایران را از جشنواره فیلم فجر تا جشن خانه سینما دریافت میکند. به زعم بسیاری از منتقدان، جایزه نقش اول مرد آن سال حق بهروز شعیبی بوده است.

او اولین بار در طلا و مس بود که با گریم یک طلبه ساده به میدان آمد و با همین شکل و قیافه سیدرضا به مردم معرفی شد؛ ریش بلند، عینک و موهایی که به نسبت بلندتر از حد یک روحانی معمولی است و تا حدی پیشانی اش را می پوشاند. قبل از این فیلم کسی آنطور که باید چهره او را نمی شناخت و درواقع با این گریم و این نقش، توی ذهن ها جا افتاد.
شعیبی به خوبی از پس ریزه کاری های نقش برآمد و استیصال یک روحانی که در شرایط خاص بیماری همسر و کلاس های استاد اخلاق گیر کرده بود، تصویر کرد. اگر بخواهیم برای این بازیگر نموداری ترسیم کنیم، نقش سیدرضا در راس بالای کارنامه است و بقیه تکرار آن.

فیلمی که هیچ وقت اکران نشد
بهروز شعیبی بعد از درخشش در«طلا و مس»، در زمینه بازیگری، فیلم دیگری را با ابراهیم حاتمی کیا تجربه میکند و با بازی در «گزارش یک جشن»، در جنجالیترین اثر حاتمی کیا حضور مییابد. فیلمی که در سال 89 ساخته شد و تا به امروز به جز در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش گذاشته نشده است.

نقشهای متفاوتتر بهروز شعیبی
بهروز شعیبی در سال 92 در سریال طنز «مهرآباد» به کارگردانی فرید سجادی حسینی ایفای نقش میکند تا تجربهای بسیار متفاوت را در کارنامه خود ثبت کند. بعد از بازی در این سریال، نوبت به بازی شعیبی در فیلم سینمایی «میهمان داریم» به کارگردانی محمد مهدی عسگرپور میرسد.
بهروز شعیبی در این فیلم پس از 15 سال و تجربه «آژانس شیشهای»، باز هم به عنوان پسر پرویز پرستویی ایفای نقش میکند و با بازی درخشانش در نقش یک جانباز شیمیایی، باز هم تحسین منتقدین و تماشاگران را برمیانگیزد: «قبل از این فیلم برای خودم به عنوان بازیگر تثبیت نشده بودم و خودم را به عنوان آدمی که بازیگری میتواند حرفه اصلیاش باشد نمیشناختم.»
او در فیلم مهمان داریم عهده دار نقش رضا جانباز شیمیایی است که در آسایشگاه بستری شده. طبعا به خاطر ویژگی نقش، آدمی به شدت مثبت است و به دلیل شرایطی که داشته موی سر و صورتش کم پشت تر از رضای «طلا و مس» شده. هرچند در نماهای مربوط به دوران پیش از شیمیایی شدن، شمایل همیشگی و مشابه «طلا و مس» را دارد.

بهروز شعیبی در نقش محمد در تنهایی لیلا مجددا همان گریم همیشگی خودش را حفظ کرده. موها و ریش نسبتا بلند و آشفته با همان عینک دور مشکی معروف؛ گریمی که بیشتر شکل و شمایل یک بچه مثبت، آدم خوب یا فردی بسیار ساده و بی آلایش را نمایش می دهد. نقش محمد «تنهایی لیلا» تقلیدی واضح و به بار نشسته از سیدرضا است.

بهروز شعیبی بعد از «طلا و مس» در دو فیلم تلویزیونی «کلاس سوم ب» و «نامه های خیس» بازی کرد. در اولی نقش معلمی را داشت که در روستایی دورافتاده تدریس می کرد. در دومی هم ایفاگر نقش یک راننده تاکسی بود. شخصیت شعیبی در هر دو فیلم تحت تاثیر خصوصیات کاراکتر سیدرضای «طلا و مس» قرار داشت؛ آدمی نجیب و مثبت. حتی شمایل ظاهری اش هم تفاوت چندانی با آن نقش ندارد.
در فیلم “نامه های خیس”بازهم با گریم موها و ریش های بلند و آشفته مشکی با عینک؛ آن هم بدون کمترین تفاوت. جالب اینجاست که در این فیلم، شعیبی نقش یک راننده را دارد که مثل پیک، وسیله جا به جا می کند و اصلا نیازی نبوده که چنین گریمی داشته باشد.

بهروز شعیبی بازیگر نقش میرزا کوچک خان در سریال گیله وا
بهروز شعیبی در سریال «گیله وا» به کارگردانی اردلان عاشوری و تهیه کنندگی امیر بنان بازیگر نقش میرزا کوچک خان جنگلی شد.
«گیله وا» جدیدترین محصول مرکز فیلم و سریال سازمان هنری رسانهای اوج است. این مینی سریال در ۷ قسمت و در شهرهای سیاهکل، کیاشهر و تهران تصویربرداری شده است.
از بازیگران اصلی این مینی سریال میتوان به حمیدرضا پگاه، ستاره اسکندری، امیرحسین صدیق، مهدی زمین پرداز، امیرحسین هاشمی، مهران رجبی و پریا مردانیان اشاره کرد. بهروز شعیبی نیز نقش میرزا کوچک خان جنگلی را ایفا کرده است.
همچنین حسین توشه، علی عطایی، ستاره حسینی، حدیث نیکرو، برت جان کورن، استوارت دنیسون، امیر حامد، سینا محمدی فر و ماهک خرسندی به نقشآفرینی در این مینی سریال پرداختهاند.

مصاحبه ای خواندنی با بهروز شعیبی
بهروز شعیبی، بازیگری کارگردان یا کارگردانی بازیگر است که همین چند وقت پیش با «تنهایی لیلا» تجلی عشقی میردامادی بود. به راستی جز او چه کسی میتوانست این نقش را بازی کند؟
شعیبی همان بازیگر نقش سلمان که در آژانس شیشهای با ریشهای کمپشت، پشت میلههای آژانس نشسته بود و دست حاج کاظم را میفشرد و حالا قدی میان کارگردانان کشیده و با ایفای نقشهایش در طلا و مس و میهمان داریم، نشان داده است که هم مستعد کارگردانی است و هم بازیگری.
کسی که اعتقاد دارد بازیگر پشت بازیهایش قایم میشود، دیده نمیشود اما کارگردان نمیتواند خودش را پنهان کند. برای او مساله سینما هیچوقت تفریح نبوده است حتی به عنوان بازیگر هم به یاد ندارد سر فیلمی رفته باشد که مثلا از فضایش لذت ببرد یا آرامشی داشته باشد.
بهروز شعیبی کارگردان، بهروز شعیبی نویسنده، بهروز شعیبی بازیگر و حالا هم شعیبیای که یکی از نقشهای عامه پسند تلویزیون شده است. خودت را با کدام تعریف میکنی؟
من از همه اینها خیلی جدا هستم. یعنی هرچه فکر میکنم این حرف یک ذره ادا گویش دارد، این یعنی ورژن کارگردان با بازیگر فرق دارد، اما وقتی فکر میکنم میبینم بسته به کاری است که قرار است در آن بروم و مجموعهای که قرار است واردش بشوم.
خیلی تصمیم نمیگیرم که حالا در این مجموعه خوب است که من به عنوان کارگردانم پس نروم بازی کنم یا بازیگر هستم نروم کارگردانی کنم. وقتی در یک مجموعه خوب قرار میگیرم به همان چیزی که به من سپرده شده است همانطور که هست نگاه میکنم.
یعنی خیلی نقشها را ممکن است بازیکنم اما خودم به عنوان کارگردان آن را نمیسازم یا مثلا برعکس آن کارگردانی میکنم اما اگر در آن کار نقشی به من بگویند بازی نخواهم کرد.
اگر بازیگر نبودید دوست داشتید چکاره بودید؟
قطعا اگر بازیگر نبودم کارگردان بود م
اگر سینماگر نبودید، چطور؟
فعلا سوال بعدی را بپرسید تا به این موضوع فکر کنم!
در سینما دوست داشتید با کدام کارگردان کار کنید که تاکنون این امکان فراهم نشده است؟
به عنوان کارگردان همیشه رضا کاهانی را دوست داشتهام و فکر می کنم ارتباطش با بازیگران بسیار خوب است. قطعا پیشکسوتان هم جای خودشان را دارند.
به عنوان کارگردان دوست دارید با کدام بازیگران کار کنید؟
قطعا بازیگران زیادی هستند که من دوست دارم با آنها کار کنم و کارکردن با آنها باعث افتخار من است. ولی در پیشکسوتان من هنوز علاقه زیادی به کار کردن با «سعید پورصمیمی» دارم و آرزو میکنم یک روز هم بتوانم با «مهدی هاشمی» کار کنم. و از بین بازیگران زن هم خیلی دوست با خانم «فاطمه معتمدآریا» کار کنم.
در بین فیلمهای سینمایی؛ دوست داشتید در کدام نقش حضور پیدا میکردید؟
به هر حال هم ذات پنداری با بعضی پرسوناژها را دوست دارم به شرطی که این پرسوناژها درست و خوب پرداخت شده باشند. درست است که سینما و نوع پرداخت سینما دارد پیشرفت میکند اما همچنان برخی از نقشهایی که «بهروز وثوقی» و یا مرحوم «پرویز فنیزاده» بازی کردهاند، این حس را در من بوجود میآورند که ای کاش میتوانستم این نقش را بازی کنم. در کنار اینها نقشی که آقای «فرامرز صدیقی» در «دندان مار» بازی کرد را واقعا دوست دارم و یکی دو کار «محمد صالحعلاء» مثل «دستفروش» را علاقه دارم و «هامون» را هم خیلی دوست دارم.
کاراکتری از کاراکترهای اجتماعی بوده که دوست داشته باشید در آن قالب قرار بگیرد؟
به هر حال من یکسری ژانرها را هنوز کار نکردهام. مثلا کاری که ساختار اکشن یا سینمای دلهره باشد را هنوز کار نکردهام.همچنین با وجود اینکه خودم یک سریال طنز به نام «مهر آباد» کار کردهام اما هنوز در سینمای کمدی کار نکردهام.
بازیگر خاصی الگوی بازیگر شما بوده است؟
معمولا اوایل کار بازیگری علاقه به خیلی از بازیگران دارید اما بعد از اینکه مستمر مقابل دوربین قرار بگیری الگوها و استفاده از روشها خیلی فرق می کند. اما اصولا من از بازی بازیگران زن چیزهای زیادی را یاد گرفتهام و فکر میکنم بازیگران زن خیلی در بازیگری و لحظاتی که بوجود میآورند موفقتر هستند. به عنوان نمونه هر زمان که فیلمی از «مریل استریپ» میبینم انگار سر کلاس درس نشستهام. در بازیگران ایرانی هم خانم معتمد آریا چنین خصوصیتی دارند و با اینکه من در دوران دستیاری تنها فیلم «دختر شیرینی فروش» را با ایشان کار کردم اما خیلی برایم آموزنده بوده است. البته من بازیگری در سینما را با «آژانس شیشهای» آغاز کردم و حضور در کنار بازیگران بزرگی چون پرویز پرستویی،رضا کیانیان و آتیلا پسیانی بودن خودش یک جوری در ذهن من ماند و کلاس آموزشی خوبی برای من بود.
اما در بازیگران مرد به نظرم سعید پورصمیمی وقتی جلوی دوربین قرار میگیرد و 1،2،3 را که می گویی بازیگری را معنی می دهد و برای من ایشان معنای کامل بازیگری است.
فکر میکنید در حال حاضر رابطه مردم با سینما بهتر است یا تلویزیون؟
رابطه مردم به شکل گسترده با تلویزیون خیلی بیشتر است چرا که تلویزیون در خانه آنها وجود دارد و به شکل رایگان از برنامههایش استفاده میکنند، اما اینکه بگوئیم رابطه کدامیک با مردم عمیقتر است بستگی به فیلمهایی دارد که ساخته میشوند و بعضی وقتها دهها فیم سینمایی اکران شوند اما یک تله فیلم روی ذهن آنها تاثیر بیشتری بگذارد و برعکس شاید در طول یک ماه دهها تله فیلم ببیند اما یک فیلم سینمایی بتواند تاثیر عمیقتری روی آنها بگذارد
چرا در سالهای اخیر اینقدر حرف و حدیث در خصوص دستمزد بازیگران زیاد بود و آیا واقعا دستمزد بازیگران زیاد است؟
من خودم هم به این سوال خیلی فکر کردهام. اما مساله به مردم و دستمزد بر نمیگردد. مساله به این ارتباط دارد که یک گروه و بخصوص یک بازیگر در ازای هزینهای که میگیرد چقدر برای آن کار تلاش میکند. برای مثال هیچکس این دستمزد را نپرسیده است که مهدی هاشمی و پرویز پرستویی چقدر دستمزد میگیرند؟. به این دلیل که اینقدر برای نقشی که بازی می کند انرژی میگذارند که اصلا دستمزد آنها مهم نیست. اما این سوال زمانی بوجود میآیند که مردم میبینند یک بازیگر از فیلمی به فیلم بعدی هیچ تغییری نکرده است و همان پرسوناژ بوده است و ان موقع است که حتی اگر مردم هم این سوال را نپرسند آن بازیگر در وجدانش این سوال را میپرسد. بنابراین بسیاری از بازیگران اصلا دستمزد عجیب و غریبی نمیگیرند.
بازیگران ما چقدر علمی کار میکنند و به مبانی نظری بازیگری مسلط هستند؟
ما بازیگران زیادی در سینما داریم که تحصیلات آکادمیک ندارند ولی در طول سالها روند رو به رشدی داشتهاند. تحصیلات برای وارد شدن به عرصه سینما مهم است اما خیلی نقش به سزایی ندارد. چرا که بازیگری یک حرفه کاملا حسی است. بنابراین ترکیب تحصیلات و شناخت در بازیگری مهم است.
آیا واقعا پول بازیگران از پارو بالا میرود؟
این سوال در اثر همین حواشی سینما برای مردم بوجود آمده است. اما اصولا بازیگری حرفهای است که هیچکس ممکن است فکر نکند این بازیگر از تک تک اعضا و سلولهایش برای یک نقش دارد استفاده میکند به همین دلیل اینهمه شغلهای پردرآمد در جامعه هستند که به چشم نمیآیند اما بازیگری با تمام حواشیاش دیده میشود.شغلهای دیگری هستند که خیلی از بازیگری پرآمدتر هستند اما به دلیل اینکه مردم به واسطه بازیگران با سینما همذات پنداری میکنند زندگی بازیگران بیشتر در چشم مردم است.
رابطه چهره با سینما چیست و چرا برخی از بازیگران پیشکسوت معتقدند امروز مانکنها جای بازیگران را گرفتهاند ؟
اصلا به نظر من این موضوع جدا از هم هستند. درست که در سینما هر چقدر چهره زیباتری داشته باشی، سینمای گیشه پسند تو را زودتر جذب میکند، ولی در مقابل بازیگران بسیار خوبی هم بودهاند چهره زیبایی نداشتهاند. بنابراین زیبایی شناسی در سینما مهم است اما بستگی به این دارد که از چه زاویهای به آن نگاه کنیم. در مورد بازیگران ایرانی جرات نمیگویم مثال بزنم اما در مورد بازیگران خارجی بعد از این همه سال آیا کسی در مورد آل پاچینو زیبایی او را مثال میزند یا قدرت بازیگریاش را؟
آیا بازیگری سن و سال خاصی دارد؟
سینما در همه رشتههایش سن بازنشستگی ندارد اما هوشمندترین آدمها کسانی هستند که سن بازنشستگی را خودشان تعیین میکنند و لازم نیست حتما با رسیدن به کهولت سن در سینما بازنشسته شوند. مثلا کیشلوفکسی در 55 سالگی و چند سال قبل از اینکه بیماری به سراغش بیاید از سینما خداحافظی میکند.
معنای واقعی فیلم فارسی چیست؟
من هم فیلم فارسی را بیشتر در مجلات خوانده ام.به نظر من نمیتوانیم بگوئیم فیلم فارسی تنها در گذشته بوده است و شاید امروز هم در سینما باشد. اما از آنجاییکه من برای مقاطع مختلف سینما احترام خاصی قائل هستم فکر میکنم که آن هم جزو بخش قابل احترام سینمای ایران بوده است. البته فیلم فارسی در دورهای که بوجود آمده روند درستی داشته است اما امروز هر فیلمی که مورد پسند منتقدان قرار نمیگیرند،برایشان واژه فیلم فارسی را استفاده میکنیم.
آیا دوست دارید روزی در هالیوود هم بازی کنید؟
بله اما نه تحت هر شرایطی. به هر حال همانقدر که یک بازیگر در فرهنگ خودش حرفی برای خودش دارد،همانقدر هم سینما میتواند زبان جهانی داشته باشد ولی بستگی به این دارد که در چه جایگاهی بخواهی قرار بگیری
نقش متفاوتی که در «مهمان داریم»، داشتی باعث تغییر ذهنیتات شد.
بله، واقعیتش این است که مهمانداریم تقریبا تثبیت بود برای خودم به عنوان بازیگر. در مهمانداریم انرژیای که برای این نقش گذاشتهام و اتفاقی که برای پرسوناژ داشت میافتاد تقریبا پلهای بود که من را وارد بازیگری جدی کرد یعنی به عنوان یک بازیگر و آدمی که بازیگری میتواند کار حرفهای و اصلیاش باشد.
تا قبل از آن این طور نبود که به هر قیمت بگویم میخواهم متفاوت باشم یا میخواهم در نقشهای متفاوتی بازی کنم. مثلا باز هم نقش یک روحانی بعد از طلا و مس پیشنهاد شد اما بازی نکردم.
البته نقشهای متفاوتی که به من پیشنهاد شد یا از لحاظ زمانبندی به من نمیخورد یا قصه کلی را دوست نداشتم اما به طور کلی نمیرفتم، کار نمیکردم و ترجیح میدادم کاری اصلی خودم یعنی کارگردانی را انجام بدهم.
بنابراین نکتهای که شما میگویید کاملا درست است برای اینکه انتخاب «تنهایی لیلا» کاملا برایم با محاسبه بود. قصه خوبی داشت و پرسوناژ خوبی بود و من میدانستم که این عشق جواب میدهد و یک تجربه اینچنینی قبلا داشتم از جمله «طلا و مس».
عشقهای صادقانه بعد از ازدواج یا عشقهای ایرانی از جنس سنت ایرانی همیشه جواب میدهد. هنوز هم که هنوز است جواب میدهد یعنی هر چقدر هم که ما به لحاظ فرهنگی متفاوت شده باشیم، دچار دوگانگی بشویم یا نشویم، پایبند باشیم یا نباشیم باز آن شکل روابط سنتی که مربوط به مشرق است همچنان برای ما جذاب است.
«تنهایی لیلا» هم فکر کردم که همین گونه است و میتواند کاری باشد که بین مردم دیده شود، مردم دوستش داشته باشند و با آن ارتباط برقرار کنند.
از کدام نوع از سینماگران ایران تاثیرپذیرفتهای؟
نمیتوانم بگویم کدام، از همه میتواند باشد. اگر بخواهم صادقانه بگویم، در سینمای ایران یک کارگردان است که طولانیمدت یا متفاوت کار کرده و در فرمهای متفاوت از یک کیفیت نسبی همیشه برخوردار بوده و آن شخص به نظر من آقای مهرجویی است.
مهرجویی نمونه خوبی برای کارگردانی است. آقای مهرجویی فیلم «پری» را یکجور میسازد. درست در همان نزدیکی «سارا» را طور دیگری میسازد و این دوتا دو حرف متفاوت را میزنند با «بانو» هم همینطور.
«اجارهنشینها» را هم با یک فاصله که کمدی است کاملا با ساختار فیلم کمدی ساخته شده. یک کارگردانهایی هستند که اول فرم را انتخاب کردهاند چون هر قصهای داخل آن فرم ریخته میشود و خروجی آن از فرم دیده میشود که نمونه معروف آن فونتریه است در اروپا.
حتی مدل یک مقدار کلاسیکترش به نظر من تارانتینو یا حتی پولانسکی. اینها فرمهایشان متفاوت است. فونتریه یا تارانتینو تقریبا در یک محدوده است که فونتریته پافشاری خیلی شدیدی در فرم دارد، تارانتینو در قصه این پافشاری را دارد.
اگر بخواهی یک نقد از بازی بهروز شعیبی داشته باشی، چه نقدی است؟
به عنوان بازیگر که به نظر من مهمترین نقد من به خودم در عدم پیوستگی درکار است. همیشه میگویم بازیگری یک تمرین دارد و آن خود بازیگری است یعنی به عنوان بازیگر هرچه شما بیشتر کار میکنید پختهتر میشوید من به دلیل عدم تمرکزم روی بازیگری انرژیام را بین بازیگری و کارگردانی تقسیم کردهام اما قاعدتا سرعتم و نوع تجربههایی که میکنم خیلی کند است و در بازیگری خیلی مداومت ندارم.
این به نظر من مهمترین نقد است که خوشبختانه این اتفاق دارد میافتد که من در واقع مداوم چندتا کار دارم. به عنوان بازیگر دارم پشت سرهم کار میکنم تا بروم سر کاری که میخواهم بسازم.
و نقدت به شعیبی کارگردان؟
به عنوان کارگردان نمیدانم چه بگویم، چون تجربه آخرین بازیگریام بیشتر نزدیک بوده و بیشتر در ذهنم است تا کارگردانی.
یعنی نکتهای در ذهنت، نسبت به کارت نیست که به خود بگویی این نکته را رعایت میکنم؟
(مکث میکند) به عنوان کارگردان نقدم به خودم این است که… .؛ یعنی نه به عنوان کارگردان بلکه به عنوان فضای کارگردانی نقدم به خودم این است که مثل خیلی از دوستان خوب دیگرم شوق نمایش این جایگاه را ندارم. یعنی ادای پوزیشن و جایگاه کارگردانی را خیلی خوب درنمیآورم، شاید نقدم به خودم این باشد.
یعنی به خودت این نقد را داری که چرا ادای کارگردانها را مثل اکثر نسل سومیها در نمیآوری؟
با فضای حاکم مخصوصا ماجرای نقدنویسی و مطبوعات بله، این طور فکر میکنم. یعنی فکر میکنم شاید من هم باید یک ذره ادای کارگردانها را دربیاورم. البته میدانم که در اخلاقم نیست و نمیتوانم.
چرا بازیگران ما عموما چهرههای شناخته جهانی نیستند؟
من با این موضوع خیلی موافق نیستم چرا که همین الان ما چند بازیگر داریم که پیشنهادات جهانی هم دارند اما شاید نگران این هستند که در جایگاه خوبی قرار نگیرند و این موضوع تنها به کشور ما مربوط نیست. برای مثال سینمای هندوستان یک سینمای کاملا بینالمللی است اما چرا بازیگران زیادی از این سینما نمیتوانند بینالمللی شوند؟ به این دلیل که بازیگر در فرهنگ و قصههای که به فرهنگ خودش ربط دارد می تواند جایگاه خوبی داشته باشد.
چرا خیلی از بازیگران حتی در ظاهر هم مقید به مسایل اخلاقی نیستند؟
باید ببینیم این موضوع را چه کسانی و با چه شناختی از بازیگران عنوان میکنند. همین چند هفته قبل مرحوم عسل بدیعی کار بزرگ و انسانی کرد. این تعریفها و اینقدر سرک کشیدنها در زندگی بقیه اصلا خوب نیست. بنابراین من این نظر کلی در مورد بازیگران را اصلا قبول ندارم. خیلی از بازیگران هستند که کارهایی در زندگیشان میکنند که اصلا کسی از آنها خبر دار نیست. ما چرا باید دائما جمع ببندیم و کلی فکر کنیم. یعنی اگر از سوی کسی خطایی سر زده را نباید همه را به یک چشم نگاه کرد. در نهایت قضاوت اصلی با خداوند و خداوند است که درباره خوب و بد هرچیز تصمیم میگیرد. اینقدر سرک کشیدن در زندگی افراد شیوه غلطی است و ما باید برای خلوت آدمها احترام قائل باشیم. خیلی از بازیگران کارهای بزرگی انجام دادهاند، که اصلا کسی متوجه نمیشود و خیلی از انرژی خود را صرف کارهای خیر میکنند. حتی از همان پولی که میگویند دستمزد بازیگران زیاد است برای کمک به دیگران و دستگیری از نیازمندان استفاده میکنند . چرا مردم در این کارهای خیر صحبت نمیکنند؟. البته این موضوع مخصوص جامعه ما نیست و همه دوست دارند یک نوعی از بازیگران آتو بگیرند!
چرا فیلمهای ژانر دفاع مقدس کم ساخته میشوند؟
فیلمهای دفاع مقدس کم ساخته میشود به این دلیل که نوع نگاه ما به آدمهای دفاع مقدس باید درست شود. فیلمهای دفاع مقدس و ادبیات دفاع مقدس میتوانند برای همیشه در فرهنگ ما جای داشته باشند اما نباید توقع داشته باشیم که تعداد فیلم های جنگی به اندازه زمان دفاع مقدس باشد. به نظرم برای شناخت این روند بهترین کسانی که می توانیم کارنامه شان را نگاه کنیم ابراهیم حاتمیکیا و مرحوم رسول ملاقلیپور هستند. یعنی اینکه آنها چگونه به جنگ نگاه کردند و بعد از جنگ هم چقدر خوب به این مساله پرداختند.
اگر یک میلیاردر تومان پول داشتید چکار میکردید؟
اینقدر چاله در زندگی دارم که خرج میکردم. اما واقعا اگر این پول را داشتم شروع به تهیهکنندگی در سینما میکردم.
عزت الله انتظامی؟
فقط باید به ایشان گفت که نسل ما باید سپاسگزار ایشان باید که اینچنین سلامت کار کردند.
لیست آثار هنری بهروز شعیبی
در ادامه بیوگرافی بهروز شعیبی بازیگر طلا و مس باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
کارگردانی بهروز شعیبی
- روز بلوا (۱۳۹۸)
- گلشیفته (مجموعه نمایش خانگی، ۱۳۹۶)
- دارکوب (۱۳۹۶)
- آخرین روز سال (۱۳۹۲)
- سیانور (۱۳۹۴)
- پرده نشین (مجموعه تلویزیونی، ۱۳۹۳)
- دنیای بهتر (تله فیلم، ۱۳۹۰)
- دهلیز (۱۳۹۱)
- باغ آلوچه (۱۳۸۴)
- ستاره روی زمین (مستند بلند، ۱۳۸۵)
- بالهای خوشبختی (۱۳۸۷)
- جامانده (۱۳۸۸)
- میان ماندن و رفتن (۱۳۸۹)
- پیش خواهد آمد (۱۳۸۸)
بهروز شعیبی دستیار اول کارگردان
- توکیو بدون توقف (1381)
- خوابگاه دختران (1383)
- سالاد فصل (1383)
- دم صبح (1384)
- قاعده بازی (1385)
- جعبه موسیقی (1386)
- حیران (1387)
- چیزهایی هست که نمی دانی (1388)
برنامه ریز
- سالاد فصل (1383)
- جعبه موسیقی (1386)
- حیران (1387)
- چیزهایی هست که نمی دانی (1388)
بهروز شعیبی دستیار دوم کارگردان
- صنم (1378)
- دختر شیرینی فروش (1380)
- شب های روشن (1381)
بازیگری بهروز شعیبی
- مغز استخوان (۱۳۹۸)
- گیلهوا (مجموعه تلویزیونی) (١٣٩٨)
- سیانور (۱۳۹۴)
- تنهایی لیلا (مجموعه تلویزیونی) (۱۳۹۴)
- مهمان داریم (۱۳۹۳)
- مهرآباد (۱۳۹۲)
- نامههای خیس (۱۳۹۰)
- کلاس سوم ب (۱۳۹۰)
- گزارش یک جشن (۱۳۸۹)
- طلا و مس (۱۳۸۷)
- دم صبح (۱۳۸۴)
- گفتگو با سایهها (۱۳۸۴)
- قصههای یک زندگی – گرداب (۱۳۸۳)
- پسران مهتاب (ارتشی در تاریکی) (۱۳۸۱)
- در کنار هم (سلب اختیار) (۱۳۸۱)
- پروندههای مجهول (۱۳۸۰)
- گمگشته (۱۳۸۰)
- آژانس شیشهای (۱۳۷۶)
- بازگشت پرستوها (۱۳۷۶–۱۳۷۵)
جوایز و افتخارات بهروز شعیبی
- سیمرغ بلورین بهترین فیلم در بخش نگاه نو سی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم دهلیز
- برنده جایزه بهترین کارگردانی مجموعههای تلویزیونی از پانزدهمین جشنواره حافظ برای فیلم پرده نشین
- نامزد سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم دارکوب
صفحه اینستاگرام بهروز شعیبی
بهروز شعیبی ، از سلبریتی های فعال در اینستاگرام بوده و ظرف چند سال اخیر قریب به 300 پست به اشتراک گذاشته که بررسی اینستاگرامش، در واقع مروری است بر بیوگرافی بهروز شعیبی و یک دهه فعالیت هنری ایشان در عرصه سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی. لذا برای آشنایی با سبک زندگی دیجیتالی بهروز شعیبی و پشت صحنه فیلم ها و سریال هایی که ایشان در آن نقش آفرینی کرده است و بیوگرافی بهروز شعیبی، به اینستاگرامش مراجعه کنید. آدرس اینستاگرام بهروز شعیبی @behroozshoaibi می باشد و 105 نفر دنبال کننده دارد.