در این بخش بیوگرافی کریستین بیل از بازیگران مرد معروف هالیوود را مرور میکنیم. بیوگرافی کریستین بیل که برای تغییرات جسمانی در نقشهایش مشهور است و در فیلمهایی با ژانرهای مختلف نقش اول را بر عهده داشتهاست ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی و هنری او با عکس های شخصی او و خانواده اش را میبینیم.امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی کریستین بیل آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.
کریستین بیل چند سال سن دارد؟
همسر کریستین بیل کیست؟
کریستین بیل در فیلم معاون چند کیلو وزن داشت؟
کریستین بیل در فیلم ماشین کار چند کیلو وزن داشت؟
خلاصه بیوگرافی کریستین بیل
نام اصلی | کریستین چارلز فیلیپ بیل |
نام هنری | کریستین بیل |
تاریخ تولد | ۳۰ ژانویهٔ ۱۹۷۴ (۴۸ سال) |
محل تولد | هاورفوردوست، ولز |
پیشه | بازیگر |
سالهای فعالیت | حدود ۱۹۸۲–اکنون |
همسر | سیبی بلازیک (ا. ۲۰۰۰) |
فرزندان | امیلین (متولد ۲۰۰۵) و جوزف (متولد ۲۰۱۵ ) |
قد | 183 سانتی متر |
بیوگرافی کریستین بیل
در بیوگرافی کریستین بیل اینگونه آمده است که : کریستین چارلز فیلیپ بیل Christian Charles Philip Bale زادهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۱۹۷۴ در هاورفوردوست، پمبروکشر بازیگر است. او برای تنوع و تغییرات جسمانی در نقشهایش مشهور است و در فیلمهایی با ژانرهای مختلف نقش اول را بر عهده داشتهاست.
در بیوگرافی کریستین بیل جالب است بدانید اولین شغل او در سن ۹ سالگی (۱۹۸۳) بازی در تبلیغ تلویزیونی یک برند غلات صبحانه در انگلیس بود.بیل در دوران کودکی رقص باله را فرا گرفت. پس از آن در چند مینی سریال تلویزیونی در امریکا بازی کرد. بازی در مینی سریال “Anna” مورد توجه قرار گرفت.
قد کریستین بیل
در بیوگرافی کریستین بیل بهتر است بدانید قد او 183 سانتی متر است.
بیوگرافی خانواده کریستین بیل
در بیوگرافی کریستین بیل درباره ی خانواده اش میخوانیم : پدرش دوید بیل کارآفرین و کنشگر بود و مادرش جنی جیمز، بازیگر سیرک بود.بیل گفتهاست «من در ولز به دنیا آمدهام اما ولزی نیستم، من انگلستانی هستم».او دو خواهر بزرگتر بهنامهای شارون و لوئیز و یک خواهر ناتنی از ازدواج اول پدرش بهنام ارین دارد. خانواده او سابقهای طولانی در صنعت اجرا و سرگرمی داشت. پدر بزرگ او استندآپ کمدین بود و پدر بزرگ دیگرش یک بازیگر جانشین برای بازیگر آمریکایی جان وین بود. دایی و مادرش، به عنوان مجری و رقصنده در سیرک مشغول بودند. یکی از خواهرانش بازیگر و کارگردان و خواهر دیگرش نیز نوازنده موسیقی بود. عموی بزرگش، رکس بیل، هم بازیگر بوده.
از آنجایی که پدرش خلبان تجاری بود، آنها در شهرهای زیادی زندگی کردند. بیل و خانوادهاش در دو سالگی ولز را ترک کردند و آنها مدتی بعد از اقامت در پرتغال و آکسفوردشر، انگلستان، سرانجام در بورنموث ساکن شدند. او همچنین گفته که خانوادهاش تا ۱۵ سالگیاش در ۱۵ شهر زندگی میکردند؛ بیل نقل مکان مکرر خانواده را ناشیشده از «ضرورت و نه فقط انتخاب» توصیف کرده و اذعان کرده که این روند تأثیر زیادی در گزینش شغل خود داشتهاست.
او زمانی در مدرسهٔ بورنموث تحصیل میکرد و مدتی بعد گفت که در ۱۶ سالگی مدرسه را رها کردهاست. والدین بیل در سال ۱۹۹۱ طلاق گرفتند و او در ۱۷ سالگی به همراه خواهرش لوئیز و پدرشان به لس آنجلس نقل مکان کردند.
دیوید بیل در ۳ سپتامبر ۲۰۰۰ با گلوریا استینم ازدواج کرد و استینم مادرخواندهٔ کریستین بیل شد.
پدر کریستین بیل در سال ۲۰۰۳ در اثر ابتلا به بیماری تومور مغزی درگذشت.
دعوای جنجالی کریستین بیل با مادرش
ازدواج و وضعیت تاهل کریستین بیل
بیشترین جستجوها در بیوگرافی کریستین بیل درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
کریستین بیل در ۲۹ ژانویه سال ۲۰۰۰ با سیبی بلازیک ” Sibi” Blažić ” (متولد ۱۹۷۰) که مدل، میکاپ آرتیست و دستیار شخصی وینونا رایدر بود ازدواج کرد. در آن زمان وینونا از دوستان نزدیک بیل بود و در ملاقاتهای آنان سیبی نیز حضور داشت. در نهایت این آشنایی تبدیل به ازدواج شد.
حاصل ازدواج آنها دختری به نام امیلین (متولد ۲۷ مارس ۲۰۰۵) و پسری به نام جوزف (متولد ۲۰۱۵ ) است. آنها در عمارتی در برنت وود، لس آنجلس زندگی میکنند و از سال ۲۰۱۰ شهروند امریکا شده اند.
علیرغم شهرت زیاد بیل، او سعی کرده خانواده خود را دور از توجه رسانهها نگاه دارد تا فرزندانش یک زندگی طبیعی داشته باشند. به همین دلیل عکسهای اندکی از او و فرزندانش در رسانهها دیده میشود.
علایق و حقایقی درباره کریستین بیل
در ادامه بیوگرافی کریستین بیل مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
بیل در گروههای طرفدار محیط زیست و حفظ حیات وحش عضو است و فعالیتهای خیرخواهانهای در این زمینه دارد.
کریستین بیل بازیگر متد
در بیوگرافی کریستین بیل بهتر است بدانید او به صورت حرفه ای بازیگری می کند به طوری که به او بازیگر متد می گویند. بازیگر متد به هنرپیشه ای گفته می شود که مدت ها قبل از فیلم برداری و آغاز فعالیت ، زندگی خودش را با زندگی کاراکتر فیلم یکسان می کند.
جالب است بدانید این بازیگر در فیلم حقه بازی آمریکایی 18 کیلوگرم وزن خود را افزایش داد و برای فیلم معاون نیز وزن خود را به 102 کیلوگرم رساند. این درحالی است که همان سال وزن خود را برای بازی در فیلم “فورد در برابر فراری” کاهش داد.
رقابت کریستین بیل با لئوناردو دیکاپریو
یکی از سر سخت ترین رقیب های دیکاپریو ، کریستین بیل می باشد. در فیلم تایتانیک ، در واقع کریستین بیل و لئوناردو دیکاپریو هردو برای نقش اول نامزد شده بودند که در این رقابت دیکاپریو موفق شد بیل را شکست دهد و نقش جک را از آن خود کند.
پس از این فیلم نیز این دو هنرپیشه در فیلم روانی آمریکایی در مقابل هم قرار گرفتند که این بار بیل توانست موفق شود در این فیلم ایفای نقش کند.
از رقابت های دیگر آن ها می توان به نقش هیوگلس در فیلم بازگشته اشاره کرد. در این فیلم نیز دیکاپریو موفق شد برنده شود و اتفاقا برای همان فیلم هم جایزه اسکار دریافت کند.
کریستین بیل و اظهار نظر او درباره ترامپ
کریستین بیل اما اظهار نظر جنجالیاش را دربارهٔ ترامپ اینطور ادامه میدهد: در مقایسه، ترامپ یک نوع دلقک است. دلقکها میتوانند خسارات زیادی به بار بیاورند که البته امیدواریم در دوسال آینده چنین چیزی اتفاق نیفتد. ترامپ خطر کمتری نسبت به دیک چینی دارد، کسی که در راه انداختن جنگ در برابر تروریسم نقش داشته.
کریستین بیل در رسانه ها
بیل در رسانهها به عنوان یکی از پرفروشترین و با استعدادترین بازیگران شناخته شده است. رسانهها بیل را به عنوان سمبل جذابیت جنسی معرفی میکنند، تعریفی که او دوست ندارد و درباره آن میگوید: “تنها کافی است که بر روی فرش قرمز بایستید تا به عنوان سمبل جذابیت معرفی شوید!”
در سال ۲۰۱۱ کریستین بیل به عنوان یکی از ۱۰۰ چهره تاثیر گذار نشریه تایمز برگزیده شد.
15 نکته جالب از کریستین بیل که احتمالا نمی دانستید :
- بیل عاشق حیوانات است به طوری که 2 سگ و 3 گربه دارد که همگی از حیوانات ولگرد بوده اند.
- جوان ترین بازیگر نقش بتمن است
- هنگامی که 16 ساله بود ترک تحصیل کرد
- سوار کار اسب حرفه ای است و به مطالعه علاقه زیادی دارد.
- به طوری زندگی شخصی دارد که حتما اسم فرزندانش را هم تایید نکرده است
- طرفدار فیلم های ترمیناتور است و در یکی از آن ها بازی کرده است.
- یکی از طرفداران بازی های کامپیوتری است و خودش گفته بهترین بازی تمام دورانش ماریو بوده است!
- کریستین بیل در سال 2000 به یکی از 8 فرد تاثیر گذار و زیباترین مرد زیر 30 سال تبدیل شد.
- اولین معرف بازیگری او خواهرش لوئیز بیل بود.
- همچنین جالب است بدانید او به هیچ وجه مصاحبه کردن را دوست ندارد.
- بیل یک مادر خوانده به نام گلوریا استینم دارد که در سال 2000 با پدرش ازدواج کرد.
- برای بازی در فیلم های روزنامه فروشان (1992) و بچه های سوینگ (1993) حدود 10 هفته آموزش رقص و هنرهای رزمی گذراند.
- یک خال گوشتی کنار چشم سمت راستش دارد.
- ثروت کریستین بل حدود 80 میلیون دلار برآورد شده است.
- دوست صمیمی “هیث لجر” بازیگر نقش جوکر در شوالیه تاریکی (2008) بود به طوری که مرگ لجر تاثیر بدی روی روحیه او داشت.
شروع فعالیت هنری کریستین بیل
فیلم های کریستین بیل (Christian Bale) برای سالها ما را تحت تأثیر قرار داده و سرگرم کردهاند. با جستوجو در میان فیلم های کریستین بیل، ممکن است آثاری را بیابید که در بین مردم و منتقدین با استقبال کمتری مواجه شدهاند. ولی این به آن معنا نیست که این فیلمها خوب نبودهاند. بیل یکی از بهترین بازیگران نسل خود شناخته میشود و جوایز بسیاری را از جمله یک جایزه اسکار و دو جایزه گلدن گلوب دریافت کرده است. او در سال 2011 در فهرست 100 چهره تأثیرگذار جهان قرار گرفت.در ادامه بیوگرافی کریستین بیل به بررسی مجموعه فیلم های او میپردازیم.
اولین نقش بازیگری او در هشت سالگی در یک آگهی تبلیغاتی برای محصول نرمکنندهٔ پارچهٔ لنور بود. او همچنین در یک آگهی تبلیغاتی از غلات پک-من ظاهر شد.
بیل بعد از اینکه خواهرش برای بازیگری در یک موزیکال در وست اند انتخاب شد، به این فکر افتاد که بازیگری را بهصورت حرفهای آغاز کند.او بعداً گفت که بازیگری برایش شغلی جذاب نبود اما بنا به درخواست اطرافیانش آن را ادامه داد چون دیگر دلیلی نداشت که این شغل را رها کند.
در پی شرکت در چندین نمایش در مدرسه، بیل در سال ۱۹۸۴ در نمایش خوره واقع در وست اند در مقابل روآن اتکینسون به روی صحنه رفت. او بهصورت قراردادی هیچگاه بازیگری را آموزش ندید.
بیل پس از اینکه در ده سالگی تصمیم گرفت بازیگر شود، برای اولین بار در فیلم تلویزیونی آناستازیا: راز آنا در سال ۱۹۸۶ جلوی دوربین رفت. ایمی اروینگ، ستارهٔ این فیلم که با کارگردان آمریکایی استیون اسپیلبرگ ازدواج کرده بود، در پی آن بیل را برای فیلم امپراتوری خورشید ساختهٔ اسپیلبرگ در ۱۹۸۷ پیشنهاد کرد.
بیل در ۱۳ سالگی از میان بیش از ۴۰۰۰ بازیگر برای ایفای نقش یک پسر بریتانیایی در اردوگاه جنگ جهانی دوم ژاپن انتخاب شد. او برای این فیلم بدون نیاز به کمک مربی دیالوگ، با آهنگی از طبقه بالای جامعه صحبت میکرد. این نقش بیل را به شهرت سوق داد. این نقشآفرینی برایش تحسین و جایزهٔ افتتاحیهٔ بهترین اجرای یک بازیگر جوان از هیئت ملی بازبینی فیلم را به همراه داشت.
در اوایل همان سال، او در فیلم فانتزی میو در سرزمین دوردست، ساختهشده بر پایهٔ رمان میو، میوی من نوشتهٔ آسترید لیندگرن بازی کرد.
شهرت پس از امپراتوری خورشید باعث شد که بیل در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گیرد و فشارهای ناشی از حرفهاش بهعنوان یک بازیگر غیرقابل تحمل شود. جلب توجه رسانهها او را نسبت به حرفهٔ بازیگری بیاعتماد کرد اما گفت که در سنین پایین خود را موظف میداند که به دلایل مالی به فعالیت در زمینهٔ بازیگری ادامه دهد. در همین زمان کنت برانا، بازیگر و فیلمساز، بیل را متقاعد کرد تا در فیلم هنری پنجم در سال ۱۹۸۹ حضور داشته باشد که این امر او را دوباره به بازیگری کشاند.
سال بعد، بیل نقش جیم هاوکینز را در کنار چارلتون هستون در نقش لانگ جان سیلور در جزیرهٔ گنج، فیلم تلویزیونی اقتباسشده از کتاب به همین نام نوشتهٔ رابرت لویی استیونسن ایفا کرد.
در سال ۱۹۹۲، بیل در فیلم موزیکال روزنامهفروشان محصول دیزنی بازی کرد که هم در گیشه و هم در میان منتقدان ناموفق بود. ربکا میلزوف از نیویورک در سال ۲۰۱۲ دوباره فیلم را دید و حین اجرای ترانهٔ «سانتا فه» شکافهای آواز بیل را جذاب و مناسب یافت هر چند که او خوانندهٔ ماهری نبود.
در سال ۱۹۹۳، او در فیلم چرخش بچهها که در مورد نوجوانانی بود که در زمان ظهور آلمان نازی مخفیانه به موسیقی جاز ممنوع گوش میدهند، ظاهر شد.
فیلم سینمایی «زنان کوچک» اثر بعدی او در سال 1994 داستان زندگی چهار خواهر از خانواده مارچ و رشدشان در میانه جنگ داخلی آمریکا را روایت میکند. فیلم اقتباسی است از رمانی به همین نام نوشته لوییزا می الکات. این رمان اخیرا نیز توسط گرتا گرویگ مجددا مورد اقتباس قرار گرفت.
کریستین بیل در این فیلم سینمایی نقش تئودور لاری لارنس دوست صمیمی خانواده مارچ بویژه ژوزفین مارچ را بازی میکند. او هنگام حضور در این اثر سینمایی ۲۰ ساله بود.
در اقتباس اخیری که توسط گرویگ از این اثر سینمایی صورت گرفته نقش تئودور لاری لارنس را تیموتی شالامی برعهده دارد.
زنان کوچک آن وجه جذاب و دوستداشتنی بیل روی پرده سینما را نمایش میدهد. در واقع بیل را اصولا با نقشهایی نمیشناسیم که بر محور خوشقیافه و دلفریببودن او طراحی شده باشند اما میتوان ادعا کرد این نقش نزدیکترین تجربه بیل به چنین رویکردی است.
اتفاقا نقشآفرینی کریستین بیل در این اثر سینمایی نیز نشان میدهد او استعداد آفرینش و پردازش چنین شخصیتهایی را هم دارد؛ در واقع چه بسا او میتوانست نقشهای رمانتیک بیشتری هم بازی کند.
به هر حال زنان کوچک بخشی از مسیری بود که بیل برای رسیدن به جایگاه کنونیاش پیمود و در معرفی بیشتر او به جهان سینما نقش پررنگی داشت.
او سپس صداپیشگی توماس، هموطن جوان کاپیتان جان اسمیت را در انیمیشن پوکاهانتس محصول دیزنی در سال ۱۹۹۵ بر عهده گرفت که با بازخورد ضد و نقیضی از منتقدان روبرو شد.
بیل در سال ۱۹۹۶ نقش کوچکی در فیلم پرتره یک بانو ساختهشده بر پایهٔ رمان به همین نام نوشتهٔ هنری جیمز را بازی کرد، و در سال ۱۹۹۷ در فیلم موزیکال معدن طلای مخملی ظاهر شد که داستان فیلم در دههٔ ۱۹۷۰ دوران گلم راک جریان دارد.
در سال ۱۹۹۹، او بخشی از گروه بازیگران شامل کوین کلاین و میشل فایفر در فیلم اقتباسی رؤیای شب نیمه تابستان بر پایهٔ نمایشنامهٔ به همین نام اثر ویلیام شکسپیر بود که بیل در آن نقش دمیتروس را به تصویر میکشد.
در سال ۱۹۹۹، بیل در نقش قاتل زنجیرهای به نام پاتریک بیتمن در فیلم روانی آمریکایی که از روی رمان جنجالی برت ایستون الیس ساخته شدهاست، بازی کرد. ابتدا قرار بود تا لئوناردو دیکاپریو در این نقش بازی کند، اما او به علت کار بر روی پروژههای دیگر انصراف داد و بیل نقش اصلی فیلم را گرفت. او با تحقیق در مورد شخصیت رمان و تمرینهای ورزشی برای آمادگی بدنش، خودش را برای این نقش آماده کرد. روانی آمریکایی در سال ۲۰۰۰ در جشنواره فیلم ساندنس اکران شد. راجر ایبرت ابتدا به این فیلم تاخت و آن را «پورنوگرافی» و «منفورترین فیلم ساندنس» نامید، اما در ادامه کارگردان فیلم و بازی بیل را تحسین کرد.
روانی آمریکایی در ۱۴ آوریل ۲۰۰۰ در سینماها اکران شد. بیل بعدها به یک نقشآفرینی کوتاه در نقش بیتمن، در فیلمی که اقتباس دیگری از کارهای ایستون الیز بود، نزدیک شد، اما آن را رد کرد، زیرا معتقد بود که تعریف ماری هرون از شخصیت بیتمن، تعریف خاصی است و هیچکس جز او نمیتواند این کار را انجام بدهد.
در سال ۲۰۰۰، بیل در نقش یک قاتل ثروتمند در فیلم شفت بازی کرد.
در سال ۲۰۰۲، بیل در سه فیلم بازی کرد. لورل کنیون (۲۰۰۲) با واکنش تحسینبرانگیز منتقدین روبرو شد. بیل در فیلم سلطنت آتش (۲۰۰۲) با متیو مککاناهی همبازی شد. تعادل فیلم سوم بیل در سال ۲۰۰۲ بود.
در سال ۲۰۰۴، بیل در نقش ترور رزنیک در فیلم ماشینکار بازی کرد. او برای بازی در این نقش حدود ۲۷ کیلوگرم وزن کم کرد و توجه بسیاری را به خود جلب کرد. در پایان فیلمبرداری بیل تنها ۵۴ کیلوگرم وزن داشت.
اما کل ماجرا صرفا به تعهد فیزیکی بیل به این نقش محدود نمیشود؛ او تمام توان احساسی خود را نیز وقف نقشش کرده بود. نقش مردی که تقریبا در تمام ساحتهای زندگی قافیه را باخته گرچه در بعضی حوزهها متوجه عمق فاجعه نیست.
فیلم یک هزارتو برای ذهن مخاطب میآفریند که هر دری به دهها در دیگر و هر مسیری به چندین مسیر دیگر رهنمون میشود. این تریلر روانشناختی هیچ نکتهای را از مخاطبش پنهان نکرده و او را در دیوانگی پارانویایی شخصیت اصلی غرق میسازد.
بیل تجربه حضور در فیلم سینمایی ماشینکار را شگفتانگیز دانسته و درباره وضعیت بدنیاش گفته بود که شدت لاغری و ضعف بدنی باعث شده در برخی لحظات، خود را فارغ از بدنش حس کند. نوعی حالت عارفانه که او هرگز در زندگیاش تجربه نکرده بود؛ تبدیلشدن به ذهن خالص و فراتررفتن از جسمانیت.
بیل را برای این کار با نقشآفرینی رابرت دنیرو در فیلم گاو خشمگین در سال ۱۹۸۰ مقایسه کردهاند.ماشینکار فیلم کمبودجهای بود و تنها ۵ میلیون دلار هزینه داشت. با انتشار این فیلم در آمریکا، منتقدین نظرات مثبتی نسبت به آن ارائه کردند.
تروور رزنیک (با بازی کریستین بیل) یک کارگر کارخانه است که از بیخوابی فلجکننده رنج میبرد؛ این شرایط به تدریج سلامتی ذهنی و فیزیکی او را نابود کرده و او را دچار توهم میکند.
کریستین بیل در نقش بتمن
گزارش شده بود که بیل پیش از این برای بازی در نقش رابین در فیلمهای بتمن برای همیشه (۱۹۹۵) و بتمن و رابین (۱۹۹۷) تست داده بوده، ولی آن نقش را به کریس اودانل واگذار کرده. بیل در مصاحبهای در سال ۲۰۰۸ این شایعه را رد کرد. در سال ۲۰۰۴، بیل بعد از تمام کردن ماشینکار به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم بتمن آغاز میکند یعنی بروس وین، به کارگردانی کریستوفر نولان انتخاب شد. این فیلم تحسین منتقدان سختگیر را برانگیخت و به یکی از بهترین فیلمهای کریستوفر نولان و ابرقهرمانانه تاریخ سینما بدل شد. نزدیکترین رقیب او برای گرفتن این نقش جیک جیلنهال بود.
او به خاطر آمادگی برای فیلم ماشینکار بیش از ۲۷ کیلوگرم وزن کم کرد. با این کار، وزن این بازیگر ۱۸۳ سانتی به ۵۴ کیلوگرم رسید. او در طی سه ماه رژیم سیب و قهوه داشت. این در حالی است که وزن ایدهآل برای مردی با قد و سن او بین ۶۳ تا ۷۲ کیلوگرم است. پس از آن، بیل شش ماه فرصت داشت تا وزن از دست دادهاش را بازگرداند و برای نقش بتمن در بتمن آغاز میکند ماهیچه پرورش دهد. بیل که تازه فیلم ماشینکار را به پایان رسانده بود، به شدت لاغر بود و به اضافه کردن وزن و عضلانی کردن بدنش نیاز داشت. او با کمک مربی شخصیاش، در عرض شش ماه ۴۵ کیلوگرم وزن (از ۵۴ به ۱۰۰ کیلوگرم) اضافه کرد. بعداً نولان به او گفت که زیادی وزن اضافه کرده و پیش از شروع فیلمبرداری ۹ کیلو وزن کم کرد.
پس از آن، در سه گانه کریستوفر نولان (Batman Begins (۲۰۰۵) ، The Dark Knight (۲۰۰۸) ، The Dark Knight Rises (۲۰۱۲ خوش درخشید. او جوانترین فردی است که تاکنون در نقش بتمن ظاهر شده است.
بسیاری از هواداران سهگانه «شوالیه تاریکی» معتقدند کریستوفر نولان کارگردان این مجموعه با ساخت این آثار فیلمهای ابرقهرمانی را برای همیشه تغییر داد. اما در کنار این دیدگاه میشود این ادعا را نیز مطرح کرد که کریستین بیل هم نقشآفرینی در قامت یک ابرقهرمان را برای همیشه دگرگون ساخت.
بیل در نقش شخصیتی چندوجهی چون بروس وین توانست یک ابرقهرمان برگرفته از آثار کمیک بوکی را نسبت به کلیشههای رایج بسیار فراتر برده و از آن یک تصویر پیچیده دارای روح و احساسات عمیق ارایه دهد؛ او توازنی تماشایی میان مدنیت بروس وین و تاریکیهای درونی بتمن ایجاد کرد که هر تماشاگری را تحت تاثیر قرار میدهد.
در هر حال سهگانه شوالیه تاریکی نقطهای از تاریخ آثار کمیک بوکی بود که در عمل بتمن را بار دیگر از نو تعریف کرد. این بازتعریف چه در ساحت اندیشه و در چه زمینه فرم رخ داد و میتوان آن را حاصل همکاری نولان و بیل دانست؛ حساسیتهای هنری نولان در کنار قابلیتهای بیل در قامت یک بازیگر.
در نهایت بیل موفق شد به عنوان بتمن و بروس وین در ذهن ما مخاطبان مجموعه باقی بماند و بعید است رقیب یا اثری بتواند به این زودی و به این سادگی این ماندگاری را خدشهدار کند.
بازی او در نقش دیکی اکلوند در فیلم بیوگرافی ( The Fighter (۲۰۱۰ به کارگردانی دیوید او راسل، تحسین منتقدان را برانگیخت و جوایز بسیاری از جمله جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای او به ارمغان آورد.
«مشتزن» فیلمی بود که کریستین بیل را به جایزه اسکار رساند. فیلم درباره زندگی یک بوکسور حرفهای به نام میکی وارد (با بازی مارک والبرگ) و برادر بزرگتر او دیکی اکلوند است؛ بیل نقش اکلوند را در این فیلم برعهده دارد. دیکی نیز در گذشته بوکسور بوده و حال برادر کوچکترش را برای حضور در مسابقات جهانی تمرین میدهد.
بیل تنها جایزه اسکار و یکی از جوایز گلدن گلوبش را برای ایفای همین نقش دریافت کرد و از این جهت فیلم مشتزن برای او اهمیت ویژهای پیدا کرد.
دیکی نقش پیچیدهای بود که عناصر کافی را برای درخشش در اختیار بیل قرار میداد؛ یک قهرمان سابق که حال معتاد است و به زندگی بزهکارانه روی آورده و میخواهد برادرش را به سوی هدفی هدایت کند که خود در زندگی به آن دست پیدا نکرده. او مجموعه این عناصر را در قالبی گیرا و از نظر عاطفی تاثیرگذار به شکلی عرضه کرد که حقیقتا قادر است احساسات مخاطب را درگیر کند.
در کنار این وجوه احساسی نوعی کمدی خاص فیزیکی نیز در بازی بیل وجود داشت که باعث درخشش بیشتر این نقش نیز شد.
کریستین بیل درباره این فیلم گفته است: «مشتزن درباره عشق برادرانه است، درباره وفاداری، خانواده، مشکلات خانوادگی، نیاز به تغییر، درد تغییر اما در نهایت فیلمی است درباره پیروزی افرادی که یکدیگر را دوست دارند و موفق میشوند راهی برای اتحاد پیدا کنند؛ در آن لحظه دیگر هیچ چیز نمیتواند جلویشان را بگیرد.»
در یک تحلیل کلی بیل نقش دیکی را با نبوغ و زیرکی ایفا کرده؛ نوعی حس مبارزهجویی را درون این شخصیت وارد کرده که در عین حال با غمی شدید ترکیب شده. باید گفت این نقش یکی از همدلیبرانگیزترین شخصیتهایی است که او در کارنامه بازیگریاش موفق به خلق آن شده است.
او همچنین برای بازی در نقش راسل (American Hustle (۲۰۱۳ و آدام مک کی در (The Big Short (۲۰۱۵نامزد جایزه گلدن گلوب شود.
«حقهبازی آمریکایی» یک کمدی سیاه است درباره دو کلاهبردار به نامهای ایروینگ روزنفیلد و دوستش سیدنی پروسر که با بازیهای موفق کریستین بیل و امی آدامز همراه است.
این کلاهبرداران در تله ماموران افبیآی گرفتار شده و مجبور میشوند برای دستگیری تعدادی سیاستمدار فاسد با این نیروها همکاری کنند. این دو در راستای همکاری با پلیس وارد شبکه پیچیدهای از خلافکاران مافیایی میشوند.
فیلم براساس یکی از عملیاتهای واقعی افبیآی ساخته شده و کریستین بیل برای ایفای نقش در آن از طرف بسیاری از منتقدان و مخاطبان تحسین شد. این بازیگر در عین حال دومین نامزدی خود در جوایز اسکار و گلدن گلوب را نیز بابت حضور در همین اثر سینمایی تجربه کرد.
دیوید او. راسل کارگردان حقهبازی آمریکایی درباره حضور بیل در این اثر گفته است: «میدانستم کریستین قرار است برای ایفای این نقش بسیار هیجانزده شود چرا که این نقش شبیه هیچ یک از نقشهایی که او تا به حال بازی کرده نبود.»
حقهبازی آمریکایی از نظر تجاری نیز با موفقیت همراه بود و در حالی که با بودجه ۴۰ میلیون دلاری تولید شد توانست بیش از ۶ برابر هزینه اولیهی تولیدش فروش کند.
فیلم سینمایی «۳:۱۰ به یوما» بازسازی یک وسترن کلاسیک است به همین نام ساخته سال ۱۹۵۷. داستان فیلم درباره بن وید (با بازی راسل کرو) سردسته یک گروه از راهزنان است که دستگیر شده و باید برای اجرای حکم اعدامش با قطار ۳:۱۰ به سمت یوما فرستاده شود.
در این شرایط افراد بن وید قصد نجاتش را دارند و کلانتر نیز که با بحران روبرو شده از میان مردم محلی دست به جذب نیرو میزند. یک کشاورز و مجروح جنگی به نام دن ایوانز با بازی کریستین بیل حاضر میشود در این عملیات خطرناک به کلانتر کمک کند.
فیلم حال و هوای پرخشونتی دارد؛ از یک سو خشونت راهزنان و از سوی دیگر نوعی خشونت و مردانگی که در شخصیت دن ایوانز نهفته است اما در خدمت نیت خیر و در صفآرایی نهایی، روبروی شر خودنمایی میکند.
عمده جذابیت فیلم در ارتباط و فراز و نشیب دو کاراکتر است. نکته جالب فیلم اینجاست که شخصیت بن وید نیز همچون شر مطلق بازنمایی نشده و رابطه میان وید و ایوانز بسیار جذاب و تماشایی از کار درآمده است.
در حالی که شاید راسل کرو در نقش وید شخصیتی با جنبههای نمایشگرانهتر است اما کریستین بیل برای ترسیم شخصیت ایوانز با کار دشوارتری روبرو بوده؛ او باید شخصیتی را ترسیم میکرد که قهرمانیاش صرفا در مبارزه برای عدالت نهفته نیست بلکه به نوعی رستگاری شخصیاش را هم در انجام این ماموریت تعریف میکند.
«پرستیژ» یک تریلر اسرارآمیز درباره رابرت انجیر و آلفرد بوردن دو شعبدهباز است که برای رقابت با یکدیگر دست به هر کاری میزنند. در حالی که کریستین بیل نقش آلفرد بوردن را برعهده دارد، نقش مقابل یعنی رابرت انجیر توسط هیو جکمن ایفا میشود.
پرستیژ در کنار فیلم «رویای شب نیمه تابستان» (A Midsummer Night’s Dream) از جمله نقشهای بیل بود که تا حد زیادی از مدیوم تئاتر الهام گرفته بود. ویژگیهای صحنهها و زبان بدن بازیگران نیز در این امر بیتاثیر نبود. بیل برای ایفای این نقش از نظر محتوای فیلمنامهای و همبازیهای قدرتمند هیچ چیزی کم نداشت و به همین دلیل توانست به سادگی با عملکردی کاملا موفقیتآمیز، از این آزمون بازیگری نیز سربلند بیرون بیاید.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم نقش بیل در این فیلم دوگانگی آن بود. البته او در شوالیه تاریکی نیز چنین قابلیتهایی را از خود نشان داده اما یکی از بهترین نمونههای چنین نقشی را میتوان در پرستیژ سراغ گرفت.
در واقع بیل نقش دو شخصیت را بازی میکند که هر دو تلاش میکنند به یکنفر شبیه باشند (حتی خواندن این جمله هم کمی پیچیده به نظر میرسد). به این ترتیب بیل باید با ظرافتهایی خاص آلفرد را از فالون متمایز کند، او در اجرای چنین نقشی کاملا با مهارت عمل کرده و از خود تسلط خیرهکنندهای نشان میدهد.
«من آنجا نیستم» یک درام موزیکال به کارگردانی تاد هینز است؛ یک فیلم زندگینامهای متفاوت و نامعمول که براساس زندگی باب دیلن خواننده، آهنگساز و شاعر آمریکایی ساخته شد.
وجه جالب فیلم این بود که شش بازیگر مختلف جنبههای شخصیتی مختلف باب دیلن را روی پرده بردند. فیلم در بیان داستانش از شیوههای غیرسنتی روایتگری استفاده کرده و داستانهای شخصیتهای مختلفی که از زندگی باب دیلن الهامگرفته شدهاند را در هم آمیخته است.
کریستین بیل یکی از بازنماییهای نسبتا سرراستتر شخصیت دیلن در این فیلم به حساب میآید. او نقش جک رولینز را برعهده دارد؛ یادآور دوران تمرکز دیلن بر ترانههای فولکلور که گویی صدای پالایششده نسل خود بود. بیل موفق میشود وجوه عجیب شخصیتی دیلن را در این دوره نمایش دهد و بعد به شکلی هوشمندانه به دوران تولد دوباره دیلن تغییر فاز دهد.
در بازی بیل روح باب دیلن در کنار نوعی شوخطبعی و زیرکی جاری شده است.
کریستین بیل در فیلم سینمایی «دشمنان ملت» در سال 2009 نقش ملوین پرویس مامور افبیآی را ایفا میکند که قصد دارد در دهه ۱۹۳۰ جان دیلینجر، خلافکار معروف آمریکایی را دستگیر کند.
این اثر مایکل مان اقتباسی است از کتاب غیرداستانی برایان بارو به همین نام و در کنار کریستین بیل در نقش مامور قانون، جانی دپ را در نقش خلافکار به خدمت گرفته است.
کریستین بیل پیش از ساختهشدن فیلم آشنایی چندانی با داستان واقعی آن نداشت. او زمان زیادی را صرف کرد تا شخصیت ملوین پرویس را به دقت شناسایی کند؛ بیل در این راه روزهای بسیاری را با آلستون، پسر ملوین گذراند. او علاوه بر ملوین با تعداد دیگری از اعضای خانواده و دوستان این مامور افبیآی که سال ۱۹۶۰ از دنیا رفته بود دیدار کرد.
بیل در توضیح پیچیدگی این نقش گفته بود که هرگز گمان نکرده شخصیت ملوین پرویس برای دستگیری جان دیلینجر از انگیزههای شخصی برخوردار بوده است. در واقع به باور کریستین بیل پرویس کاملا آگاه بوده چرا دیلینجر در باور عمومی به عنوان یک قهرمان شناخته میشود؛ آن هم با توجه به شرایط خاص آن دوران ایالات متحده آمریکا بویژه از منظر اقتصادی. به هر حال آنچه این مامور افبیآی را پیش میبرده دیدگاهی بوده که از سوی رییسش به او القا میشده و او نیز تلاش میکرده تا این دیدگاه را درونی کند؛ طبیعتا چنین نگاهی وجوه تضادبرانگیزی دارد که بیل سعی کرده درون بازیاش به شکلی نسبتا ظریف دیده شوند.
فیلم بعدی کریستین بیل رکود بزرگ است که در سال 2015 اکران شد. در «رکود بزرگ» بحران مسکن در ایالات متحده آمریکا از زاویه دید مایکل بری و مارک باوم مدیران صندوق پوشش ریسک روایت میشود. بیل در نقش مایکل بری در فیلم حضور یافته؛ مردی که پیش از هر فرد دیگر، بحران مالی بزرگ سال ۲۰۰۸ را پیشبینی کرده بود؛ او دریافته بود که بازار مسکن در حال سقوط است.
آنچه بری در واکنش به این آگاهی انجام میدهد صرفا بخشی از فیلم رکود بزرگ است؛ اثری بسیار سرگرمکننده که از چند زاویه روایت میشود.
بیل موفق شده تصویر مردی به شدت زیرک را بیافریند که با بررسی شگفتانگیز دادههای اقتصادی شم فوقالعادهاش را به رخ میکشد. مردی مسلط بر امور و البته احساساتی، سرزنده اما جدی، تا حدودی راضی و خرسند از تنهایی اما در عمیقترین لایههای وجودیاش نیازمند همدم؛ ساخت و پرداخت چنین مرد پیچیدهای قطعا نیازمند صرف توان بسیار بوده و کریستین بیل از عهده آفرینش چنین شخصیتی به خوبی برآمده است.
یک نکته جالب توجه دیگر فضای کلی فیلم است که با ظرافت از یکنواختی دور مانده؛ مردی در دفتر کارش در حال سر و کلهزدن با فایلهای اکسل و نمودارها بدون آنکه شاهد زندگی لوکس بانکداران و سهامداران باشیم؛ چنین حال و هوایی به راحتی میتوانست اثری کسالتبار از کار دربیاید اما همکاری درخشان آدام مککی و کریستین بیل باعث شده با یک کمدی درام بسیار هیجانانگیز روبرو شویم.
شاید در دنیای سینما شخصیتهای زیادی خلق نشده باشند که تقریبا اغلب تصمیماتشان پشتوانه عقلانی داشته باشد اما باید گفت بیل در نقش مایکل بری یکی از همین معدود شخصیتها است.
شما در حال مطالعه بیوگرافی کریستین بیل در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر با ما تا پایان این مطلب همراه باشید.
«متخاصمان» از آثار نسبتا جدیدتر کریستین بیل است که در سال2017 اکران شد. او در این اثر سینمایی نقش کاپیتان جوزف بلاکر را برعهده دارد؛ کهنهسربازی که باید رییس در حال مرگ یک قبیله سرخپوستی و خانوادهاش را به سوی خانهشان در مونتانا مشایعت کند.
بیل در این نقش کمحرف است اما به شکلی مداوم احساسات زیرپوستی و عمیق خود را از طریق حالات چهره و دیالوگهای مختصر و مفیدش منتقل میکند. او یک بازی درونی ارایه کرده که ریشه در روح این کهنهسرباز و رابطهاش با سایر شخصیتهای فیلم دارد.
فیلم سینمایی متخاصمان را اسکات کوپر کارگردانی کرده؛ بیل پیش از این اثر سینمایی سابقه همکاری با کوپر را در فیلم «از کوره در رفته» (Out of the Furnace) نیز داشت.
کریستین بیل در نقش دیک چنی
بیل در سال ۲۰۱۸ برای نقش دیک چنی در فیلم Vice (معاون رئیس جمهور)، جایزه گلدن گلوب را به دست آورد. او همچنین برای این نقش، نامزد دریافت جایزه اسکار نیز شد. در سال ۲۰۱۹ نیز، برای نقش کن مایلز، راننده ماشین مسابقه، در فیلم Ford v Ferrari سر و صدای زیادی در اسکار به پا کرد.
«فورد در برابر فراری» براساس یک داستان واقعی ساخته شده است. این درام زندگینامهای ارتباط میان کن مایلز (راننده بریتانیایی) و کرول شلبی (طراح خودروی آمریکایی) را به تصویر میکشد که هر دو در استخدام شرکت فورد بودند و تلاش میکردند ماشین مسابقهای متفاوت و بیرقیب طراحی کنند تا در رقابتها حریف ماشینهای رقیب قدرتمند فورد یعنی فراری بشوند.
بیل در این اثر سینمایی در نقش کن مایلز برای اولینبار مجبور شد از لهجه ولزی خود بهره بگیرد. بیل با ظرافت نقش رانندهای توانمند را بازی میکند که البته سازشپذیر نیست.
گرچه شاید نقش مایلز برای بیل امکان خودنمایی چندانی فراهم نکرد اما به او امکان داد از طریق ترسیم مرزهای مشخص این شخصیت یکی از نقاط قوت کارنامه خود را به ثبت برساند.
فورد در برابر فراری را باید فیلمی در رابطه با ویژگیهای خاص روحی انسان در نظر گرفت؛ فیلمی درباره رقابتپذیری، سرسختی و البته اشتیاق که ما را به یاد پیچ و خمهای راندن در مسیر زندگی میاندازد.
یکی از نقاط قوت این اثر سینمایی رابطه خاص میان مایلز و شلبی است؛ نقش شلبی را مت دیمون ایفا کرده و زوج بیل و دیمون تواناییهای یکدیگر را به شکل محسوسی ارتقا داده و باعث بالارفتن سطح فیلم و بازیها شدهاند. آنها یکی از بهترین روابط دوستی مردانه را که در سالهای اخیر روی پرده رفته در این اثر سینمایی به تصویر کشیدهاند.
فورد در برابر فراری با روایت خطیاش اثری شیرین، سهل الوصول و البته سرگرمکننده است؛ فیلم بهترین راه روایت یک داستان عمیق را به کار گرفته و مخاطبانش را کاملا با خود همراه میکند.
کریستین بیل به خاطر تعهدش به نقشهایی که ایفا میکند شناخته میشود. همانطور که پیشتر اشاره کردیم، او بارها و بارها برای ایفای یک نقش، به افزایش یا کاهش وزنش پرداخت. بیل همیشه سعی میکند تا با تمام وجودش در قالب شخصیتی که بازی میکند قرار بگیرد. یکی از اقدامات جالبی که انجام میدهد هم این است که قبل از انتشار یک فیلم، در مصاحبههای مربوط به آن، با لهجهی شخصیتش صحبت میکند. او یکی از بازیگرانی است که خیلی کم با لهجهی خودش در فیلمها ظاهر شده و مدام درحال تغییر لهجه است. کریستین همچنین اعتقادی به اشتراکگذاری زندگی شخصیاش ندارد و میگوید ناشناس بودن باعث میشود که مخاطب نقشهایش را بهتر باور کند.
لیست آثار هنری کریستین بیل
در ادامه بیوگرافی کریستین بیل باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
به فیلمهایی اشاره دارد که هنوز اکران نشدهاند |
سال | عنوان | نقش | یادداشت |
---|---|---|---|
۱۹۸۷ | میو در سرزمین دوردست | یام یام | |
امپراتوری خورشید | جیم گراهام | ||
۱۹۸۹ | هنری پنجم | پسر فالستاف | |
۱۹۹۲ | نیوزیز | جک کلی | |
۱۹۹۳ | سوینگ کیدز | توماس برگر | |
۱۹۹۴ | شاهزاده یوتلاند | شاهزاده املد | |
زنان کوچک | تئودور «لوری» لارنس | ||
۱۹۹۵ | پوکاهانتس | توماس | صدا |
۱۹۹۶ | پرتره یک بانو | ادوارد روزیر | |
مأمور مخفی | استیوی | ||
۱۹۹۷ | مترولند | کریس لوید | |
۱۹۹۸ | معدن طلای مخملی | آرتور استوارت | |
تمام حیوانات کوچک | بابی پلات | ||
۱۹۹۹ | رؤیای شب نیمه تابستان | دمتریوس | |
۲۰۰۰ | روانی آمریکایی | پاتریک بیتمن | |
شفت | والتر وید جونیور | ||
۲۰۰۱ | ماندولین کاپیتان کارولی | ماندراها | |
۲۰۰۲ | لورل کنیون | سام | |
سلطنت آتش | کوین ابرکرومبی | ||
توازن | جان پرستون | ||
۲۰۰۴ | ماشینچی | ترور رزنیک | |
قلعه متحرک هاول | زوزه پندراگون | صدا؛ دوبله انگلیسی | |
۲۰۰۵ | بتمن آغاز میکند | بروس وین / بتمن | |
بر جدید | جان رولف | ||
روزگار خشن | جیم دیویس | همچنین تهیهکنندهٔ اجرایی | |
۲۰۰۶ | سپیدهدم رهایی | دیتر دنگلر | |
پرستیژ | آلفرد بوردن / فالون | ||
۲۰۰۷ | ۱۰ به یوما | دن ایوانز | |
من آنجا نیستم | جک رولینز / کشیش جان | ||
۲۰۰۸ | شوالیه تاریکی | بروس وین / بتمن | |
۲۰۰۹ | رستگاری نابودگر | جان کانر | |
دشمنان ملت | ملوین پورویس | ||
۲۰۱۰ | مشتزن | دیکی اکلوند | |
۲۰۱۱ | گلهای جنگ | جان میلر | |
۲۰۱۲ | شوالیه تاریکی برمیخیزد | بروس وین / بتمن | |
۲۰۱۳ | خارج از کوره | راسل باز | |
حقهبازی آمریکایی | ایروینگ روزنفلد | ||
۲۰۱۴ | خروج: خدایان و پادشاهان | موسی | |
۲۰۱۵ | شوالیه جامها | ریک | |
رکود بزرگ | پیشنویس:مایکل بری | ||
۲۰۱۶ | قول | کریستوفر مایرز | |
۲۰۱۷ | ترانه به ترانه | صحنههای حذفشده | |
متخاصمان | کاپیتان جوزف جی بلوکر | ||
۲۰۱۸ | موگلی: افسانه جنگل | بگیرا | ضبط صدا و حرکت |
معاون | دیک چینی | ||
۲۰۱۹ | فورد در برابر فراری | کن مایلز | |
۲۰۲۲ | ثور: عشق و تندر | گور، قصاب خدایان | |
آمستردام | برت | پستولید | |
TBA | چشم آبی روشن | آگوستوس لندر | در حال فیلمبرداریهمچنین تهیهکننده |
آثار تلویزیونی کریستین بیل
سال | عنوان | نقش | یادداشتها |
---|---|---|---|
۱۹۸۶ | آناستازیا: راز آنا | الکسی نیکولایویچ | تلهفیلم |
۱۹۸۷ | قلب کشور | بن هریس | ۴ قسمت |
۱۹۹۰ | جزیره گنج | جیم هاوکینز | فیلم تلویزیونی |
۱۹۹۱ | قتلی با کیفیت | تیم پرکینز | فیلم تلویزیونی |
۱۹۹۹ | مریم، مادر عیسی | عیسی | فیلم تلویزیونی |