در این بخش بیوگرافی کلینت ایستوود از بازیگران مرد پر افتخار هالیوود را مرور میکنیم. بیوگرافی کلینت ایستوود که بیشتر او را با فیلمهای سهگانهٔ دلار به یاد می آوریم ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی و هنری او با عکس های شخصی او و خانواده اش را میبینیم.امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی کلینت ایستوود آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.
کلینت ایستوود چند سال سن دارد؟
کلینت ایستوود فعالیت خود را از چه سالی آغاز کرد؟
کلینت ایستوود چند فرزند دارد؟
خلاصه بیوگرافی کلینت ایستوود
نام اصلی | کلینتون ایستوود جونیور (Clinton Eastwood Jr.) |
نام هنری | کلینت ایستوود |
تاریخ تولد | ۳۱ مهٔ ۱۹۳۰ (۹۲ سال) |
محل تولد | سان فرانسیسکو، ایالات متحده |
پیشه | بازیگر، کارگردان فیلم، تهیهکننده |
سالهای فعالیت | ۱۹۵۴–اکنون |
همسرها | مگی جانسون (ا. ۱۹۵۳–۱۹۸۴) دینا ایستوود (ا. ۱۹۹۶–۲۰۱۴) |
شریک های زندگی | سوندرا لوک (م. ۱۹۷۵؛ جدا. ۱۹۸۹) فرانسیس فیشر (م. ۱۹۹۰؛ جدا. ۱۹۹۵) |
فرزندان | 8 فرزند |
قد | 193 سانتی متر |
امضاء |
بیوگرافی کلینت ایستوود
بیوگرافی کلینت ایستوود را این گونه شروع میکنیم:
کلینتون ایستوود جونیور (انگلیسی: Clinton Eastwood Jr.؛ زادهٔ ۳۱ مه ۱۹۳۰) بازیگر، کارگردان فیلم، آهنگساز و تهیهکننده آمریکایی است. ایستوود شهرت جهانیش را با بازی در فیلمهای سهگانهٔ دلار، به نامهای به خاطر یک مشت دلار، به خاطر چند دلار بیشتر و خوب بد زشت اثر کارگردان ایتالیایی، سرجو لئونه کسب کردهاست.
بیوگرافی خانواده کلینت ایستوود
در بیوگرافی کلینت ایستوود درباره ی خانواده اش آمده است: وی متولد شهر سان فرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا است. مادرش روت (۲۰۰۶–۱۹۰۹) کارگر شرکت آیبیام، و پدرش سینیور کلینت ایستوود (۱۹۷۰–۱۹۰۶) کارگر فولاد و کارگر موقت بودهاست. وی همچنین یک خواهر جوانتر (متولد ۱۹۳۴) دارد. خانواده آنها بخاطر شغل پدرش مدام در حال حرکت بین شهرهای مختلف بودند اما در نهایت ساکن پیمونت، کالیفرنیا شدند و کلینت ایستوود در این شهر تحصیلات دبیرستان خود را به پایان رساند.
کلینت ایستوود در زمان تولد بالاتر از پنج کیلو وزن داشت و پرستاران زایشگاه او را سامسون مینامیدند. پدر کلینت در سال ۱۹۷۰ فوت کرد و مادرش در سال بعد با جان بلدن وود ازدواج کرد؛ کسی که تا سال ۲۰۰۴ که فوت کرد پدرخوانده کلینت ایستوود محسوب میشد. ایستوود نسب از مهاجران انگلیسی، ایرلندی، اسکاتلندی و هلندی می برد.
ایستوود و خواهرش در چنین خانواده ای که از نظر طبقاتی متوسط محسوب می شود رشد کردند. به دلیل شغل پدرش خانواده آنها دائما در حال انتقال و جابه جایی در شهرهای مختلف غرب آمریکا بود. وقتی در پیدمونت کالیفرنیا اقامت گزیدند کلینت جوان در دبیرستان این شهر مشغول به تحصیل شد. در دبیرستان به ورزش علاقه مند بود. در رشته های بسکتبال، فوتبال و ژیمناستیک فعالیت می کرد و در مسابقات شنا شرکت می جست. ایستوود کمی بعد در دبیرستان حرفهای اوکلند به تحصیل ادامه داد. معروف است دبیر هنری این دبیرستان او را ترغیب می کرد که در نمایش های مدرسه شرکت کند ولی به این کار علاقه ای نداشت. با توجه به مهاجرت خانواده به شهرهای مختلف ایستوود شغل های مختلفی را تجربه کرد. از نجات غریق و صندوقداری فروشگاه و کار در پمپ بنزین گرفته تا گلف کدی کسی که وسایل گلف را برای گلف باز می برد) و حتی آتش نشان. در سال ۱۹۵۰ ایستوود به عنوان نجات غریق دوره یک ساله ای را در ارتش آمریکا در زمان جنگ کره آغاز کرد و در فورت ارد کالیفرنیا مستقر شد.
در سال ۱۹۵۱ هنگام مرخصی هواپیمای حامل ایستوود که یک بمب افکن داگلاس بود در نزدیکی پوینت رییس دچار سانحه شد و سقوط کرد. بعد از خلاصی از داخل هواپیمای مغروق ایستوود و خلبان در حدود پنج کیلومتر شنا کردند و به سلامت به ساحل رسیدند. به هر حال ایستوود پس از این دوره به لس آنجلس رفت و کار شبانه در پمپ بنزین را شروع کرد
برای شما از اوضاع تحصیلی نابسامان کلینت ایستوود در دبیرستان گفتیم و خاطر نشان کردیم که در نهایت کلینت از ارتش سر در میآورد، پس از اینکه کلینت توانست از شر ارتش خلاص شود دوباره به فکرش میافتد تا ادامه تحصیل بدهد. در نتیجه در دانشگاه لسآنجلس مشغول تحصیل میشود و در رشته مدیریت بازرگانی شروع به درس خواندن میکند.اما کلینت ایستوود که هرگز حوصله درس و مشق را نداشت این بار نیز پس از یک سال تحصیل در این رشته، دانشگاه را به عشق بازیگری و حضور در دنیای پر زرق و برق هالیوود رها میکند.
ریچارد اسکیکل (Richard Schicel)، کتابی از زندگینامه کلینت ایستوود را نگارش کرده و در این کتاب مدعی است ایستوود در ابتدا از بازیگری تنفر داشت اما برای شما گفتیم که کارهای مختلفی را در زندگی تجربه کرد و از آنجایی که این کارها را سخت و دشوار میدانست، فکر میکرد بازیگری آسان است و به همین دلیل نیز سراغ هنرپیشگی رفت.به همین دلیل نیز ابتدا بازیگری را دستکم میگرفت اما وقتی بهصورت حرفهای وارد این کار شد به دشواری هنرپیشگی پیبرد و سلانهسلانه به این حرفه علاقهمند شد و بر مشکلات این کار غلبه پیدا کرد.
ازدواج و وضعیت تاهل کلینت ایستوود
بیشترین جستجوها در بیوگرافی کلینت ایستوود درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
کلینت ایستوود در طول زندگیاش تاکنون در چندین رابطه با افراد مشهور دیگر بوده. افرادی چون کاترین دنو، جیل بنر، ایگر استیونز، جمی رز، شان سبر و ان هریس.
وی در سن ۲۳ سالگی با مگی جانسون ازدواج کرد. البته خود ایستوود در این زمینه میگوید که این ازدواج برای او خیلی زود بود. حدوداً ۱۰ سال بعد و زمانی که وی در دادگاه برای طلاق مگی جانسون بود، به علت رابطهاش با روکسان تنس، پدر اولین فرزندش به نام کیمبر تنس میشود. البته ایستوود تا سال ۱۹۹۶ موضوع ان فرزند خود را تأیید نکرد. کمی بعد که وی مجدداً با مگی جانسون (همسرش) آشتی کرده و وارد رابطه میشوند، دو فرزند دیگرش به نامهای کیل و الیسون متولد میشوند. وی در تولد هیچکدام از این دو حضور نداشت. رابطه ایستوود با مگی جانسون خوب نبوده و این رابطه سرد در نهایت در سال ۱۹۸۴ با طلاق به پایان رسید.
وی سپس وارد رابطهای با سوندرا لوک شد. این دو تقریباً به مدت ۱۴ سال با یکدیگر زندگی کردند. در سه سال پایانی این زندگی بود که ایستوود از یک مهماندار هواپیما نیز صاحب دو فرزند به نامهای اسکات و کاترین شد. ماجرای این فرزندان نیز تا سال ۲۰۰۲ مخفی بود و در نهایت در این سال توسط ایستوود تأیید شد. دخترش کاترین در سال ۲۰۰۴ و در مراسم جایزه گلدن گلوب برای فیلم محبوب میلیون دلاری حضور داشت.
رابطه بعدی وی با فرانسیس فیشر بود. این دو پیشتر در زمان فیلمبرداری فیلم کادیلاک صورتی با هم آشنا شده بودند و یک دختر به نام فرانچسکا دارند. ایستوود به همراه فیشر در فیلم نابخشوده ظاهر شد. اگرچه رابطهٔ آنها در ۱۹۹۵ به پایان رسید، ولی این دو به شکل دوستانه با هم در ارتباط بودند و در فیلم گناه حقیقی (۱۹۹۹) باز هم در کنار یکدیگر به ایفای نقش پرداختند,
در اوت ۲۰۱۳ دینا اعلام کرد که وی و همسرش مدتی است جدای از یکدیگر زندگی میکنند. در ماه اکتبر همان سال نیز وی درخواست طلاق از ایستوود را کرد. او همچنین درخواست حضانت کامل دخترشان مگی را دارد.
در همین حال، گفته میشود ایستوود هماکنون وارد رابطهای با یک زن استرالیایی به نام اریکا فیشر شدهاست.
علایق و حقایقی درباره کلینت ایستوود
در ادامه بیوگرافی کلینت ایستوود مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
از سال ۱۹۶۷ کلینت ایستوود مالک شرکت تهیهٔ فیلم خود به نام مالپاسو پروداکشنز است و تقریباً همهٔ فیلمهای آمریکاییاش به جز چهار عدد، همگی از محصولات این کمپانی هستند.
اگرچه که در بیشتر فیلمها ایستوود در حال سیگار کشیدن است، اما در زندگی واقعی وی هیچوقت سیگار نمیکشد و بسیار به تغذیه و سلامت بدنیاش اهمیت میدهد.
در سال 2013 در مصاحبه ای اعلام کرد که مدت 40 سال است که مدیتیشن انجام می دهد.
وی مالک یک مهمانخانه در کالیفرنیاست و همچنین سهامدار کلوپها و زمین های گلف است و از نظر مالی در شرایط خوبی است. بارها به عنوان پولسازترین و پولدارترین بازیگر در سال های پایانی دهه ۱۹۹۰ و سال های ۲۰۰۰ انتخاب شده است.
کلینت ایستوود زمانی که ۲۱ سال بیشتر نداشت با ورزش گلف آشنا شد و از همان زمان تاکنون از هر فرصتی برای بازی گلف استفاده کرده است. داستان علاقه کلینت ایستوود به گلف از این قرار است که در جوانی به همراه دوستانش به زمین گلف میرود و سعی میکند با تمام قدرت به توپ ضربه بزند، ضربههای محکم او نه تنها توپ گلف را به سمت حفره هدایت نمیکند بلکه توپ در مسیری دورتر منحرف میشود. اما همین قضیه باعث میشود او و دوستانش لحظههای خوبی را در کنار هم تجربه کنند و به بازی گلف علاقهمند شود.
پس از اینکه کلینت ایستوود به شهرت و آوازه جهانی رسید، شخصیتهای بزرگی او را به بازی گلف دعوت کردند و کلینت نیز برای اینکه رقیب قابلی برای این شخصیتها در بازی گلف باشد، وقت بیشتری به تمرین این بازی اختصاص داد و در نهایت به یکی از علاقهمندان دوآتشه گلف تبدیل شد.
حدود سالهای ۱۹۹۰ بود که کلینت ایستوود گواهینامه پرواز با هلیکوپتر را گرفت و در همان زمان نیز یک فروند هلیکوپتر خریداری کرد، او از آن زمان تاکنون بارها سوار بر هلیکوپتر دیده شده است و فاصله میان خانهاش در شهر کارمل را تا هالیوود با هلیکوپتر طی میکند تا از یک طرف گرفتار ترافیک نشود و از طرف دیگر خودش را مهمان مسافرتی هوایی با هلیکوپتر کند.
در ۵ فوریه ۲۰۱۴ ایستوود موفق به نجات یک فرد از مرگ شد. این مرد در حال خفگی بود که ایستوود توانست جان وی را نجات دهد.
ایستوود به عنوان یک جمهوریخواه نامنویسی کرد تا در سال ۱۹۵۲ به دوایت آیزنهاور رأی دهد و از مبارزات انتخاباتی ریچارد نیکسون برای ریاست جمهوری در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۷۲ حمایت کرد. به هر روی در جریان رسوایی رسوایی واترگیت ایستوود از اخلاقی بودن اقدامات نیکسون و نحوهٔ مدیریت جنگ ویتنام انتقاد کرد و آن را «غیراخلاقی» دانست.
ایستوود از جنگهای آمریکا در کره (۱۹۵۰–۱۹۵۳)، ویتنام (۱۹۶۴–۱۹۷۳)، افغانستان (۲۰۰۱–تاکنون)، و عراق (۲۰۰۳–۲۰۱۱) ناراضی بود و معتقد است آمریکا نباید نقش پلیس جهانی را ایفا کند. او خود را «خیلی فردگراتر از این که بخواهد دست چپی یا دست راستی» باشد، در ۱۹۷۴ خود را غیرسیاسی و میانهرو و در ۱۹۹۷ «لیبرترین» خواندهاست. ایستوود گفته من خود را محافظه کار نمیدانم، و در عین حال گفته چپگرای تندرو نیز نیست. او گاه گاهی در کالیفرنیا از دموکراتها مثل داین فاینستاین در ۱۹۹۴، سام فر عضو لیبرال مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا در 2002, و فرماندار گری دیویس که در ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲ به او رأی داد، حمایت کرد.
ایستوود در آوریل ۱۹۸۶ به عنوان شهردار شهر کارمل-بای-د-سی، کالیفرنیا انتخاب شد. وی در این منصب ماهیانه ۲۰۰ دلار حقوق دریافت میکرد. همه دریافتهای خود از شهرداری را به مرکز جوانان کارمل اهدا کرد. درسال ۲۰۰۱، ایستوود توسط فرماندار گری دیویس به عضویت در کمیسیون پارک و تفریح ایالتی کالیفرنیا منصوب شد. در سال ۲۰۰۴ ایستوود دوباره به این سمت منصوب شد.
در آوریل ۲۰۰۴ وی توسط فرماندار کالیفرنیا به عضویت در کمیسیون فیلم این ایالت درآمد.
وقتی کلینت ایستوود جوانتر بود و حال و حوصله بیشتری داشت، حسابی طرفدار موسیقی بود و بهخصوص به سبک جاز علاقه نشان میداد، او دستی در نوازندگی پیانو نیز دارد و این ساز را به زیبایی مینوازد، از طرف دیگر ایستوود صدای خوبی هم دارد و سابقه خوانندگی او به دهه ۶۰ میلادی باز میگردد. در آن زمان کلینت ایستوود تکآهنگ «دختر ناشناس رؤیاهایم» را منتشر کرد.در سال ۲۰۰۱ نیز شاهد انتشار آلبوم اجرای زنده او با چندین نوازنده جاز بودیم، این آلبوم طرفداران زیادی پیدا کرد و در میان علاقهمندان موسیقی جاز محبوب شد.
در دوران نوجوانی به جمع آوری مار ها علاقه ی زیادی داشت و 13 مار را در کلکسیون خود نگهداری می کرد.
کلینت ایستوود چپ دست است.
به علت آلرژی به موی حیوانات هیچ حیوان خانگی ندارد.
ستاره ای در پیاده روی مشاهیر هالیوود ندارد.
تجربه نشان داده است چهرههای موفق و سلبریتیهای خودساخته، میانه خوبی با درس و مدرسه نداشتهاند و در دهه ۴۰ و زمانی که خانواده ایستوود در کالیفرنیا اقامت داشتند، ایتسوود به دبیرستانی در این ناحیه میرفت و به دلیل شیطنتهای زیادی که در مدرسه انجام میداد، از دبیرستان اخراج شد. ناگفته نماند کلینت ایستوود بابت اخراج از دبیرستان خیلی هم ناراحت نشده بود چرا که اهل درس و مشق نبود و در مدرسه درجا میزد. کلینت ایستوود مدتی بعد در دبیرستان فنی اوکلند (Oakland)، ثبتنام کرد و بعید میدانیم از این دبیرستان نیز فارغالتحصیل شده باشد.
ایستوود در دوران نوجوانی در کارخانه فولاد مشغول کار شد و مدتی نیز به فروشندگی پرداخت، مدتی نیز به تعمیرات قطعات هواپیمای بوئینگ مشغول شد و در یک بازه زمانی به عنوان هیزمشکن در ایالت اورگن (Oregon) فعالیت کرد. در آن زمان تنه یک درخت روی پای او افتاد و زانوی کلینت ایستوود آسیب جدی دید.
از قرار معلوم کلینت ایستوودی که در فیلمها ابایی از کشت و کشتار ندارد، در زندگی شخصی علاقهای به حضور در میدان نبرد نداشت و ادامه تحصیل و درسخواندن در دانشگاه را بهانه کرد تا نیروهای ارتش از اعزام او به کره منصرف شوند.در این زمینه یکی ازهمکلاسیهای کلینت ایستوود روایت جالب دیگری از دلیل عدم حضور او در ارتش ذکر میکند و مدعی است در سال ۱۹۵۱ کلینت ایستوود برای حضور در نبرد به ارتش فراخوان میشود اما کلینت زرنگی میکند و خودش را عاشق دختر فرمانده پادگان نشان میدهد، همین امر نیز باعث میشود فرمانده پادگانی که کلینت در آن حضور داشت به او روی خوش نشان دهد و خبری از اعزام او به مناطق جنگی در کار نباشد.
کلینت ایستوود به رغم اینکه پا به سن گذاشته و باید بیشتر به فکر آخرتش باشد، انسان مذهبی نیست و او را در کلیسا نمیتوان پیدا کرد، در عوض تا دلتان بخواهد ایستوود اهل مدیتیشن است و روزی دوبار مراقبه میکند. جالب اینجاست که مدت ۴۰ سال است که کلینت ایستوود مراقبه را در برنامه روزانهاش دارد و در سال ۲۰۰۹ طی مصاحبهای با پایگاه خبری جی.کیو گفت به هرچیزی که بتواند به انسان کمک کند اعتقاد دارد و مهم نیست این چیز از جانب بودا یا کس دیگری آمده باشد. او در ادامه صحبتهای خود تأکید کرد که در گذشته دین و ایمان قویتری داشت اما این روزها به دین سازمانیافتهای اعتقاد ندارد و سعی میکند با آدمهای مذهبی کنار بیاید و با آنها همدل باشد.
در اواخر دهه ۸۰ میلادی کلینت ایستوود مزرعهای را که سال احداث آن به اواسط نیمه سده ۱۸ میلادی باز میگشت را خریداری کرد. این مزرعه چیزی نزدیک به ۲۲ هکتار وسعت داشت و کلینت برای خرید آن چیزی نزدیک به ۵ میلیون دلار هزینه کرد.او حسابی دستی بر سر و روی این مزرعه کشید و به جای آنکه از آن مصرف کشاورزی داشته باشد، با راهاندازی یک هتل و رستوران بزرگ، این مزرعه را به مکان توریستی تبدیل کرد. گفته میشود در این رستوران خوراکیهای بسیار خوبی پیشروی مهمانها قرار میگیرد و از کباب دنده این رستوران تعریفهای زیادی شده است. هتلی که در این مزرعه بنا شده نیز با هتلهای معمولی فرق میکند و اتاقهای متنوعی با محیط روستایی و طبیعی را در اختیار مهمانها قرار میدهد. اهالی شهر کارمل از این هتل برای برگزاری مراسم عروسی نیز استفاده میکنند.
شما در حال مطالعه بیوگرافی کلینت ایستوود در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
واقعاً باورنکردنی است کلینت ایستوود بهعنوان کارگردانی پیر در محیط پررقابت هالیوود قصد بازنشستگی ندارد و به رغم اینکه به ۹۰ سالگی نزدیک میشود اما همچنان سرزنده و پرتلاش است.در این زمینه در سال ۲۰۱۶ کلینت ایستوود مصاحبهای با پایگاه خبری اسکوایر (Esquire)، انجام داد و در این مصاحبه دلیل شادابی و تلاشی که در سن و سال زیاد دارد از او سؤال شد.
او در پاسخ جواب داد شما به همان اندازه جوان هستید که فکر میکنید. درواقع این ذهن شما است که شما را دچار محدودیتهای سنی میکند و تا زمانی که فکر کنید جوان هستید، جوان باقی خواهید ماند. او گفت هرگز اجازه نمیدهم پیری بر من غلبه کند و درهای ورود پیری به وجودم را همیشه بسته نگه میدارم.کلینت ایستوود از آن دسته هنرمندانی است که سن و سال را عدد و رقمی بیش نمیداند و به همین دلیل هم هست که در آستانه ۹۰ سالگی هنوز هم پرتلاش و فعال است.
برداشتهايش به ندرت به پيش از سهبرداشت ميرسد.
بزرگترين درخت (اكاليپتوس) قاره آمريكادر زمين محل زندگي او است.
مسنترين كارگرداني است كه دو بار اسكارگرفته است اما براي بازي در حسرت اسكار است.
شروع فعالیت هنری کلینت ایستوود
در این بخش از بیوگرافی کلینت ایستوود به زندگی حرفهای او نگاهی میاندازیم.
او در ابتدا بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۷ تقریباً فقط به عنوان بازیگر در فیلمها ظاهر میشد. مهمترین نقشهای او نقش کابوی بدون نام سه گانهٔ سرجو لئونه (به خصوص مشهورترین آنها: خوب بد زشت) و نقش هری در سری فیلمهای هری کثیف است.
اولین کار مطرح ایستوود سریال Rowhide (تازیانه) بود که در سال ۱۹۵۸ آغاز شد و سه گانه دلار به کارگردانی سرجیو لئونه در میانه پخش آن تولید شدند. این فیلم توسط استودیوهای یونیورسال ساخته شد.
ولی ایستوود چگونه توانست به یونیورسال راه پیدا کند؟
وقتی ایستوود در فورت ارد بود توسط یکی از آشنایان قدیمی به نام چاک هیل که پس از مدتها دوباره به هم رسیده بودند به یکی از استودیوهای یونیورسال راه پیدا کرد و در آنجا با فیلمبردار یک پروژه به نام ایروین گلاسبرگ آشنا شد. گلاسبرگ ترتیبی داد که از ایستوود در حضور کارگردان یعنی آرتور لوبین تست بازیگری گرفته شود. کارگردان که پس از ملاقات و صحبت با ایستوود از دیدن قد و قواره (یک متر و ۹۳ سانتیمتر) و فیزیک ایستوود شگفت زده و راضی بود از قدرت بازیگری ایستوود ناامید به نظر می رسد.
الوبین بعدها گفت: «او زیاده از حد آماتور بود، حتی نمیدانست از کدام طرف باید چرخید، جلو رفت یا کاری را انجام داد.» لوبین به او پیشنهاد کرد که در کلاس بازیگری شرکت کند و البته با او قراردادی با دستمزد هفته ای صد دلار بست. حالا او یک شغل نسبتا مناسب یافته بود. بعد از امضای قرارداد ایستوود به خاطر رفتار شق و رق، چشمان تابدار و نیمه باز و خطوط اطراف دهان و صدایش مورد انتقاد قرار می گرفت. چیزهایی که بعدها به «علامت ویژه» او در بازیگری تبدیل شد. از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸ که ایستوود در سریال تازیانه شروع به بازی کرد کار در استودیوهای یونیورسال برای وی یک شغل بود. همانند کار در پمپ بنزین یا مشاغل دیگری که تجربه کرده بود. ایستوود در این دوران در فیلمهای رده ب نقش های بی اهمیتی بازی می کرد. از نظر نظم و علاقه نیز معروف است که همیشه می کرد. از نظر نظم و علاقه نیز معروف است که همیشه دیر به جلسات صبح می رسید.
در سال ۱۹۵۴ جک آرنولد، فیلمی با نام «موجودی از باتلاق سیاه» (The Creature from the Black Lagoon) را کارگردانی کرد، این فیلم با موفقیت خوبی در گیشه روبرو شد و مدتی بعد شاهد ساخت دومین قسمت آن با نام «انتقام یک موجود» (Revenge of the Creature) روی پرده رفت.
این فیلم داستانی علمی تخیلی داشت و یک بار دیگر جک آرنولد کارگردانی آن را بر عهده گرفت. جالب است بدانید اولین حضور رسمی کلینت ایستوود در این فیلم رقم خورد و همانگونه که انتظار میرفت ایستوود بهعنوان یک هنرپیشه تازهکار در این فیلم نقش یک دستیار آزمایشگاه را بازی کرد. اما همین فیلم باعث شد تا ایستوود رسما به دنیای سینما معرفی شود و در آینده شاهد درخشش او در فیلمهای زیادی بودیم.
در فیلم هرگز نگو خداحافظ نقش کوتاهی در مقابل راک هادسن بازی کرد و در یکی از فیلم های جک آرنولد به نام تارانتولا به عنوان خلبان یک اسکادران هوایی ظاهر شد و نقش نسبتا بلندی در فیلم خانم فروشنده به کارگردانی لوبین بازی کرد. هر چند پس از اولین نقش تلویزیونی اش در یونیورسال در فیلم آلن در سرزمین سینما (با بازی تونی کرتیس) در سال ۱۹۵۵ مصمم به کار جدی و توسعه فعالیت خود شد
شرکت فیلمسازی یونیورسال کلینت ایستوود را اخراج کرد
درسال ۱۹۵۹، پس از اینکه چیزی نزدیک به ۵ سال کلینت ایستوود برای شرکت فیلمسازی یونیورسال کار کرده بود از این شرکت اخراج شد. در طی این سالها یونیورسال، نزدیک به ۱۱ فیلم ساخت که در ۹ فیلم از این تعداد، شاهد حضور نهچندان برجسته کلینت ایستوود بودیم.
در میان این فیلمها میتوان به فیلم «کمینگاه گذرگاه کریمسون» (Ambush at Crimson Pass) اشاره کرد که کلینت ایستوود نیز در آن حضور داشت و بعدها این فیلم را بهعنوان یکی از ضعیفترین فیلمهای سینمای وسترن دانست.
برت رینولدز، (Burt Reynolds)، یکی از هنرپیشههای کهنهکار هالیوود مدتها بعد در مصاحبهای در برنامه لری کینگ به این مجری گفت او و کلینت ایستوود تقریباً در یک بازه زمانی در استخدام یونیورسال بودند و همیشه بر این باور بود که هر دو بازیگر همزمان اخراج خواهند شد، چنین اتفاقی نیز صورت گرفت و برت رینولدز و کلینت ایستوود در سال ۱۹۵۹ از یونیورسال اخراج شدند.
ظاهراً کلینت ایستوود خیلی آهسته صحبت میکرد و دندانهای او نیز ظاهر زیبایی نداشت، از طرف دیگر مدیران یونیورسال به برآمدگی گلوی کلینت ایستوود نیز اشکال گرفتند و از آنجایی که ایستوود بهعنوان یک بازیگر فکری برای برطرف کردن این موارد بر نمیداشت از یونیورسال اخراج شد. در کنار این موارد بازیگری کلینت ایستوود نیز چنگی به دل نمیزد و مدیران یونیورسال به او میگفتند اگر حتی برای برآمدگی گلو و دندانهایش نیز فکری بردارد باز هم از آنجایی که بازیگری بلد نیست، جایی در فیلمهای بعدی یونیورسال ندارد.
ایستوود سپس به آژانس مارش ملحق شد. هر چند لوبین بزرگترین نقش تا آن روز را در فیلم اولین بار خانم فروشنده سیار (۱۹۵۶) و سپس متواری در ژاپن بدون قرارداد رسمی به وی داد ولی ایستوود از این کار ناراضی بود. تا اینکه با ایروینگ لئونارد به عنوان مشاور مالی آشنا شد. کسی که بعدها مدعی بود در معرفی و به شهرت رساندن ایستوود در سال های دهه های ۱۹۶۰ و اواخر دهه ۱۹۵۰ نقش اصلی را بازی کرده است. ایستوود او را پدر دوم خود می داند.
در سالهای ۱۹۵۶ علاوه بر تغییر کمپانی لئونارد وی را در نقش های افسران یونیفورم پوش و بالاخره کابوی به جلو می برد. بازی در نقش خلبان، افسر نیروی دریایی… و اغلب در سریال های تلویزیونی رفته رفته چهره او را برای مردم جا انداخت تا اینکه بالاخره نقش رودی یانس را در سریال تلویزیونی «تازیانه» در سال ۱۹۵۸ به دست آورد. هر چند او همیشه گفته که این نقش علاوه براینکه نقش اصلی نبود برای او دلچسب نبود ولی بازی در این سریال تلویزیونی نقطه عطف بیوگرافی کلینت ایستوود است. فیلمبرداری در تابستان در آریزونا آغاز شد و به محض آغاز نمایش و ظرف سه هفته در صدر ۲۰ سریال موفق قرار گرفت. هر چند این سریال هرگز جایزه ای را نبرد ولی در طول سالیان مختلف سریال موفقی بود. تازیانه در سال ۱۹۶۰ به مقام ششم صعود کرد. بازی در این سریال برای چندین ماه هر روز بیش از ۱۲ ساعت و شش روز در هفته چیزی نبود که ایستوود راحت طلب بتواند به سهولت بپذیرد ولی از طرف دیگر پخش گسترده و طولانی مدت و محبوبیت سریال در حدی بود که نقطه عطفی در زندگی کاری ایستوود محسوب میشود. سریال در سال های ۱۹۶۵ و ۱۹۶۶ رفته رفته محبوبیت خود را از دست داد.
هنگام ساخت این سریال در برخی از اپیزودها ایستوود تجربه های کوچک کارگردانی کسب کرد. هر چند نتوانست تهیه کننده را متقاعد کند تا کارگردانی یک قسمت را به وی بسپارد ولی بخشی از نمایش ها را کارگردانی می کرد. به هر حال در فصل تلویزیونی سال های ۱۹۶۵ و ۱۹۶۶ سریال لغو و متوقف شد. ایستوود از کارهای کارگردانی و به عنوان غرامت لغو پخش سریال حدود ۱۲۰ هزار دلار دریافت کرد.
درخشش کلینت ایستوود با فیلم یک مشت دلار
اگر اهل سینمای وسترن باشید بدون شک سهگانه وسترن سرجیو لئونه را دیدهاید و بهخوبی میدانید که کلینت ایستوود در این سهگانه نقش کابوی بینام و چیرهدستی را بازی میکند که کسی از شر گلولههای او در امان نیست.
اواخر سال ۱۹۶۳ اریک فلمینگ همبازی ایستوود در سریال تازیانه پیشنهاد بازی در فیلمی ایتالیایی با نام به خاطر یک مشت دلار را دریافت کرد که آن را رد کرد و فیلم به کسان دیگری هم پیشنهاد شد تا اینکه ریچارد هریسون، ایستوود را به سرجیو لئونه که در آن زمان مشهور نبود پیشنهاد کرد. برای ایستوود مفری درست شده بود تا از شر «تازیانه» خلاص شود.
جدل ایستوود با لئونه در مورد بدون نام بودن کاراکتر، کشیدن سیگار برگ و چند مورد دیگر مانع از پذیرش بازی در فیلم نشد. قراردادی به مبلغ ۱۵ هزار دلار در مه ۱۹۶۴ بسته شد. مدت قرارداد ۱۱ هفته بود و در صورت اجرای به موقع پاداشی نیز به ایستوود داده می شد. فیلم که در اندلس اسپانیا ساخته شد (صحنه های داخلی در استودیو چینه چیتا در ایتالیا) آغازگر رشته فیلمهای موسوم به وسترن اسپاگتی شد و لئونه با این فیلم و دو اثر بعدی یعنی به خاطر چند دلار بیشتر و خوب، بد، زشت موفق به ترسیم جهان ویژه ای شد که در آن ویرانی و خون، تنهایی و بی قانونی به مراتب بیش از وسترن کلاسیک دیده می شد.
کاراکتر بینام که توسط ایستوود خلق شد عامل مهمی در رسیدن لئونه به ترسیم این دنیا بود و او در ایتالیا به عنوان یک ستاره جا افتاد. فیلم های بعدی یعنی به خاطر چند دلار بیشتر (۱۹۶۵) و خوب، بد، زشت (۱۹۶۶) که توسط لئونه کارگردانی شدند مجموعه سه گانه ای را به وجود آوردند که به سه گانه دلار مشهور است.
جالب است بدانید در طول بازي در فيلمهاي (خوب، بد، زشت،)و (سه گانه مردي بدون نام) كه فيلمبرداياش 3سال به طول انجاميد، حتي يكبار هم پالتوي خودرا نشت
البته در فاصله دو فیلم آخر ایستوود در فیلم «ساحرهها» بازی کرد که توسط دینو دلارنتیس تهیه کننده سه گانه دلار به وی پیشنهاد شد. این کار که ایستوود کمتر از ۲۰ دقیقه در آن نقش داشت و در مقابل سیلوانا منگانو همسر دلارنتیس بازی می کرد چند روز بیشتر از ایستوود وقت نگرفت.
این نکته هم قابل ذکر است که سه گانه دلار تا سال ۱۹۶۷ در آمریکا نمایش داده نشد. در زمان نمایش هر چند گیشه موفقی داشتند ولی توسط منتقدان مورد انتقاد قرار گرفته و به عنوان آثاری سطحی ارزیابی شدند. البته اکنون این فیلم ها به عنوان آثاری در خور و زیبا در تاریخ سینما شناخته میشوند و مورد تقدیر قرار می گیرند.
موقعیت جدید برای او امکانات بیشتری را فراهم می کرد تا نقش کاراکتر «غریبه و خشن» بازی کند. فیلم «طناب اعدام» در سال ۱۹۶۸ که در سال ۱۹۶۹ اکران شد و فیلم های دیگری مثل قلعه عقابها و دو قاطر برای خواهر سارا به کارگردانی دان سیگل و همچنین تنها موزیکال دوران کاری ایستوود با نام دلیجانت را رنگ کن در سالهای ۱۹۶۷ و ۱۹۶۹ آثار بعدی بودند که صرف نظر از برخورد منتقدان وضع مالی ایستوود را عوض کردند. با کمک لئونارد ایستوود کمپانی مستقل خود را با نام مالپاسو تاسیس کرد. انتخاب این نام با الهام از عنوان مرد بدون نام یا مرد بدون گذشته است که در هنگام ساختن سه گانه دلار طرح شد.
ارتباط مجدد او با یونیورسال در موضعی قوی و با قراردادی متفاوت و همچنین آشنایی او با دان سیگل از وقایع مهم زندگی ایستوود در پایان دهه ۶۰ و آغاز دهه ۷۰ محسوب می شوند. فیلم بعدی فریب خورده بود که از همکاری دان سیگل و ایستوود حاصل شد. این فیلم هر چند توسط منتقدان به ویژه در فرانسه با اقبال روبه رو شد ولی از نظر تجاری موفقیتی محسوب نمی شد. برخی دلیل آن را نقش غیر مردانه (در قیاس با آثار دیگر) ایستوود دانسته اند. قبل از فوت ایروینگ لئونارد، او و ایستوود برنامه ای تدوین کرده بودند تا فیلمی با نام «میستی را برایم بنواز» را در مالپاسو تهیه کنند. این فیلم قرار بود به آرزوی دیرینه ایستوود برای کنترل و به اجرا در آوردن ایده های هنری جامه عمل بپوشاند و به عنوان اولین کارگردانی وی ساخته شود. فیلم ساخته شد و مورد استقبال و تحسین قرار گرفت. کسانی چون اندرو ساریس، جی کاکس و آرچر وینستن فیلم را ستودند، کارگردانی ایستوود را تحسین کردند و بالاخره هری کثیف به کارگردانی دان سیگل که شخصیت هری کالاهان باز پرس بی نهایت خشن و بی رحم پلیس را معرفی می کند. این شاید به یادماندنی ترین نقشی است که ایستوود بازی کرد. این اثر که پرفروش ترین فیلم زندگی دان سیگل محسوب می شود دنباله دار بود.
«قدرت مگنوم» (۱۹۷۳) و «فریب مرگ» (۱۹۷۷) به عنوان سری فیلم های اکشن مشهور شد که برخی از نظریه پردازان آنها را آغازگر و نمونه ژانر اکشن می دانند. پس از این فیلمها بود که به ایستوود پیشنهاد شد تا نقش جیمز باند را بر عهده گیرد و البته ایستوود اعتقاد داشت این نقش باید توسط هنرپیشگان بریتانیایی بازی شود و نقش جیمز باند را نپذیرفت. جو کید به کارگردانی جان استرجس اثر بعدی بود که ایستوود در آن بازی کرد. فیلمی که در طول آن به دلیل بیماری ریوی خیلی سختی کشید. در حقیقت مشکلات و سختی های بازیگری یکی از انگیزه هایی بود که موجب تمایل ایستوود به کارگردانی (به خصوص در آثاری که خودش بازی می کرد) میشد.
می گویند اوج همکاری ایستوود و دان سیگل فرار از آلکاتراز (۱۹۷۹) است. اگر ایستوود بازیگر به دنبال یک شغل به این کار روی آورده بود ولی ایستوود کارگردان محصول عوامل تاریخی سینمای دهه های ۷۰ و ۸۰ بود و از سوی دیگر زندگی دوران بازیگری و مسائلی از قبیل سختی هایی که مجبور به تحمل آن بود و میل به اعمال سلیقه هنری موجب میشد که ایستوود از ۱۹۷۱ به کارگردانی تمایل پیدا کند.
و بدین ترتیب فیلم میستی را برایم بنواز با پیشنهاد ایروینگ لئونارد ساخته شد و با اقبال نسبی منتقدان روبه رو شد. دو سال بعد وقتی دیگر لئونارد در این دنیا نبود، ایستوود اولین فیم وسترن خود را با نام «بر فراز دشتهای رفیع» ساخت. هر چند فیلم گیشه نسبتا موفقی داشت ولی برخورد منفی منتقدان و اهالی سینما به ایستوود ثابت می کرد که دوران لئونه و حتی دان سیگل به سر آمده است. هرچند منتقدان اعتقاد داشتند که در فیلم ایستوود نگاه لئونه و سیگل وجود ندارد و او فقط در ظاهر داستان کابوی تنها و بدون گذشته و شاید خشن را در فیلم به کار گرفته است.
ایستوود سپس به ساختن Breezy(ترجمه های مختلفی برای نام این فیلم به کار برده شده است که بیشتر آن را سر به هوا ترجمه کرده اند) روی آورد. فیلمی عشقی که موجب آشنایی ایستوود با ساندرا لاک به عنوان هنرپیشه فیلم شد؛ کسی که در طول یک دهه در اغلب فیلمهای ایستوود نقش های مهمی را بازی کرد و رل مهمی را در زندگی ایستوود بر عهده گرفت. فیلم با سرعت بالا و هزینه پایین ساخته شد و در آمد نسبتا خوبی داشت. پس از اتمام ساخت این فیلم بود که کمپانی برادران وارنر اعلام کرد که دنباله هری کثیف با نام قدرت مگنوم (۱۹۷۳) با بازی ایستوود ساخته خواهد شد. بازی در فیلم Thunder Bolt & light foot در کنار جف بریجز و جرج کندی و کارگردانی فیلم و کارگردانی فیلم «مجوز ایگر» (۱۹۷۵) که اقتباس از رمان جاسوسی با همین نام از تروانیان بود کارهای بعدی ایستوود بودند.
جوزی ولز یاغی (۱۹۷۶) بر اساس رمان آسا کارتر حاصل کار بعدی وی بود که با بازی پسر جوانش کایل ایستوود و ساندرا لاک ساخته شد و طی آن ایستوود با فیلیپ کافمن که از کارگردانی کنار گذاشته شده بود کشمکش داشت.
بازی در فیلم اینک آخرالزمان اثر کاپولا و فیلمی از تو پست درباره جنگ ویتنام آثاری بودند که در این زمان به ایستوود پیشنهاد شد و او به دلیل اینکه برای ساخت این فیلم ها چند هفته باید در لوکیشن (در اینک آخرالزمان فیلیپین) زندگی می کرد هر دو پیشنهاد را رد کرد و به جای آن به قسمت سوم دنباله هری کثیف با نام ضریب مرگ (۱۹۷۷) پرداخت. فیلمی که بیشترین درآمد را تا آن زمان برای وی داشت. کارگردانی فیلم مبارزه طلب» و یا «مبارزه» آخرین کار ایستوود در دهه ۱۹۷۰ به عنوان کارگردان است.
در دهه ۱۹۸۰ ایستوود هفت فیلم کارگردانی کرد و در بیش از ۱۰ فیلم حضور داشت و البته توضیح این نکته ضروری است که مالپاسو تهیه کننده اغلب این فیلم ها بود. دنباله های چهارم و پنجم فیلمهای هری کثیف و همچنین فیلم هایی چون فایر فاکس (۱۹۸۲) و سوار سفید پوست (۱۹۸۵) و هارت بریک ریچ (۱۹۸۶) هر چند در گیشه موفق بودند ولی با واکنش منفی منتقدان روبه رو شدند. تلاش ایستوود آن بود که علاوه بر استفاده از وجوهی از شخصیتهای خلق شده و موفق قبلی در جنبه های خاصی از کابوی تنها و بدون گذشته فاصله بگیرد و مسائل انسانی، اجتماعی و عاطفی را چاشنی فیلم هایش کند ولی به طور کلی از نظر منتقدان، دهه ۱۹۸۰ دهه موفقی برای ایستوود نبود. قابل ذکر است که آثاری چون برانکو بیلی نیز در دهه ۸۰ توسط ایستوود ساخته شدند که مورد نظر موافق منتقدان قرار گرفتند و البته از گیشه موفقی برخوردار نبودند.
تاثیرات سینمای دهه ۱۹۸۰ امریکا در سینمای ایستوود در دو دهه بعدی مشهود شد. بعد از یکی دو تجربه عمدتا ناموفق که به موضوعات دیگری غیر از موارد تجربه شده می پرداختند، در سال ۱۹۹۲ دوباره به سراغ ژانر وسترن رفت. نابخشوده فیلمی بود که خودش کارگردان آن بود. نقشی که بر عهده گرفت رل یک هفت تیر کش کهنه کار بود، جین هاکمن و مورگان فریمن و ریچارد هریس در مقابل وی بازی می کردند. همچنین فرانسیس فیشر نیز در فیلم بازی می کرد. در حقیقت فیلمنامه این فیلم از ۱۹۷۶ در دست ایستوود بود ولی خودش دلیل به تعویق انداختن ساخت فیلم را جوان بودن (یا به اندازه کافی پیر نبودن) خودش برای نقشی که قرار بود بازی کند، اعلام کرد. می گفت قصد داشته این نقش را به عنوان آخرین نقش وسترن خود بازی بکند و طعم آن را تا آخر با خود داشته باشد.
فیلم نابخشوده در ۹ رشته نامزد اسکار شد و چهار جایزه از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردان را برای ایستوود به ارمغان آورد. منتقدان از نظر کیفیت کار را با جویندگان جان فورد کبیر مقایسه کردند. بعد در سال ۲۰۰۸ نابخشوده به عنوان چهارمین فیلم برتر امریکایی در ژانر وسترن مورد تحسین قرار گرفت، در این رای گیری فیلم های Shane و High noon و جویندگان بالاتر از نابخشوده قرار گرفتند. نابخشوده را وسترنی واقع گرا میدانند که در آن علاوه بر ایستوود بزرگان سینما بازی کرده اند. داستان فیلم از سرزندگی و طراوت برخوردار است و ساختار محکم، بازی های درخشان و دیالوگهای فکرشده و موسیقی و تدوین تحسین برانگیز و به هرحال فیلم که توسط ایستوود به لئونه و سیگل تقدیم شده است مرثیه ای بر سینمای وسترن تلقی می شود.
فضای فیلم را یادآور فیلم های نوآر دهه ۱۹۴۰ دانسته اند، و باز یادآوری می کنیم که نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ سالهای واکنش سیاسی اجتماعی لقب دارد و بازگشت نوآر و رشد سینمای ادبی از مشخصه های آن است.
روی خط آتش به کارگردانی ولفگانگ پترسون در سال ۱۹۹۳ ساخته شد و این آخرین بار است که ایستوود در فیلمی که خودش کارگردانی نمی کند نقش می پذیرد.
پل های مدیسون کانتی (۱۹۹۵) یک داستان عاشقانه موفق است که بخشی از موفقیت خود را مدیون بازی مریل استریپ است.
قدرت مطلق (۱۹۹۷) و کابویهای فضایی (۲۰۰۰) از آثار موفق دیگر وی بودند و البته جنایت واقعی (۱۹۹۹) و رد خون (۲۰۰۰) که براساس رمانی به همین نام اثر مایکل کانلی ساخته شده است کارهایی هستند که با برخوردهای متفاوتی روبه رو شده اند. توضیح این نکته ضروری است که در مطبوعات و کتب سینمایی نظریات مختلف و گاه کاملا متفاوتی در مورد فیلم های کابویهای فضایی، جنایت واقعی و رد خون می توان دید و این آثار مانند پل های مدیسون کانتی یا نابخشوده با تحسین کامل روبه رو نشده اند. به هرحال رد خون از نظر تجاری با شکست روبه رو شد همان طور که جنایت واقعی حتی نتوانست نیمی از هزینه خود را باز گرداند. فیلم «شکارچی سفید، قلب سیاه» نیز به دلیل اینکه پخش محدودی داشت دچار همین سرنوشت شد. نیمه شب در باغ خیر و شر (۱۹۷۷) براساس رمانی از جان برندت نیز با نقدهای متفاوتی روبه رو شد.
تا اینکه در سال ۲۰۰۳ رودخانه مرموز با بازی شان پن و تیم رابینز با فیلمنامه برایان هلگند ساخته شد. هر چند این فیلم برای ایستوود اسکاری نیاورد ولی نامزدی بهترین فیلم و بهترین کارگردان و برنده شدن شان پن و رابینز و هلگند را در پی داشت و با موفقیت تجاری و اقبال منتقدان روبه رو شد.
دختر میلیون دلاری (۲۰۰۴) فیلم بعدی بود که اسکار عقب افتاده را به وی رساند و علاوه بر کارگردانی در رشته های بهترین فیلم، بهترین هنرپیشه زن (هیلاری سوانک) و بهترین هنرپیشه نقش مکمل مرد (مورگان فریمن) جوایز اسکار را درو کرد. در سال ۲۰۰۶ دو فیلم دیگر کارگردانی کرد که هر دو به جنگ دوم جهانی مربوط می شوند.
نامه هایی از ایوو جیما و پرچمهای پدران ما، که هردو با اقبال روبه رو شدند نامزدی در اسکار و گلدن گلوب را به ارمغان آورده اند. نامه هایی از ایوو جیما اولین فیلم آمریکایی است که به ترسیم جنگ از نگاه دشمن امریکا در جنگ می پردازد. فیلم جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را به دست آورد.
بچه عوضی (۲۰۰۸) با بازی آنجلینا جولی اثر موفق بعدی ایستوود بود.
بالاخره پس از یک وقفه چندساله، کابوی کهنه کار و قهرمان بدون نام، هری کثیف که حالا به قول مارک الیوت (زندگینامه نویس ایستوود) پا به سن گذاشته و به نیکی و فطرت بشر بدگمان است ولی همچنان جنگنده ای است به ضرورت، بازی در فیلم بعدی خود را بر عهده گرفت؛ فیلم با نام گرن تورینو در سال ۲۰۰۸ ساخته شد و با گیشه بسیار موفق روبه رو شد.
شکست ناپذیر در سال ۲۰۰۹ در مورد یک تیم راگبی است که در بازی های جهانی ۱۹۹۵ شرکت می کند. مورگان فریمن و مت دیمون در فیلم بازی کرده اند و یک نامزدی گلدن گلوب در کارنامه فیلم دیده می شود. و «آخرت» (۲۰۱۰) فیلم بعدی ایستوود است که درباره آن می گوید هربار می خواهم کارم را متوقف کنم با داستان تازه ای روبه رو می شوم و با مردمی که به نظر می رسد دوست دارند من برایشان قصه را تعریف کنم. به هرحال فیلم در رده بندی سایتهای سینمایی با درجه قابل قبول» و نقدهای متفاوت روبه رو شد و پخش محدودی در اکتبر ۲۰۱۰ پس از نمایش در جشنواره تورنتو (سپتامبر ۲۰۱۰) داشته است.
ایستوود اثرش دیگری را با نام جی. ادگار (۲۰۱۱) با شرکت لئوناردو دی کاپریو در نقش جی. ادگار هوور (اولین رئیس پلیس فدرال آمریکا) در ۲۰۱۱ ساخت.
درام ورزشی “مشکل منحنی” (Trouble with the Curve) در سال ۲۰۱۲ تنها فیلم کارگردانی شده توسط فرد دیگر بود که کلینت ایستوود پس از ۲۵ سال در آن بازی کرد. این بازیگر مشهور نقش یک دیده بان مسن بیسبال را ایفا میکرد.
در سال ۲۰۱۴ فیلم درام تاریخی ” تکتیرانداز آمریکایی ” (American Sniper) به کارگردانی کلینت ایستوود اکران شد، در شش قسمت نامزد جایزه اسکار شد و جایزه اسکار بهترین ویرایش صدا را دریافت کرد. تک تیرانداز آمریکایی بر اساس خاطرات کریس کایل تگزاسی، عضو واحدهای کماندویی نیروی دریایی آمریکا معروف به سیل ساخته شدهاست که در جنگ عراق بسیاری را از بین برد و عراقیها او را شیطان رمادی مینامیدند.
ایستوود در سال ۲۰۱۴ فیلم “پسران نیوجرسی” (Jersey Boys) را کارگردانی کرد. این فیلم یک اثر زندگی نامهای هم میباشد که به شکل گیری گروه The Four Seasons، که به نماد یک نسل تبدیل شدند، میپردازد.
در سال ۲۰۱۵ فیلم “آوردن جنگ به خانه” (Bringing the War Home: The Cost of Heroism) به کارگردانی کلینت ایستوود اکران شد.
ایستوود در سال ۲۰۱۶ درام “سالی” (Sully: Miracle on the Hudson) را تولید و کارگردانی کرد. این فیلم اقتباسی از داستان بالاترین وظیفه (The Highest Duty) زندگی چسلی سولنبرگر و جفری زاسلو است و به فرود اضطراری هواپیمای پرواز ۱۵۴۹ یو اس ایرویز از خطوط هوایی ایالات متحده در سال ۲۰۰۹ میپردازد.خلبان چسلی سولنبرگر با ۱۵۵ مسافر و خدمه در رودخانه هادسون نیویورک نشست و جان این افراد را نجات داد. این فرود که “معجزه هادسون” نام گرفت به جای استقبال با انتقادات مواجه شد و حرفه سالی زیر سؤال رفت. این فیلم به وقایع پس از فرود و فعالیتهای این خلبان قهرمان میپردازد.تام هنکس نقش چسلی سولنبرگر را برعهده دارد. نقشهای اصلی دیگر برعهده لورا لینی و آرون اکهارت است. این فیلم در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۱۶ توسط کمپانی برادران وارنر اکران شد.
آخرین فیلمی که از او دیدم The Mule بود که در آن ایستوود نقش نظامی بازنشستهای را بازی میکند که به خاطر نیاز مالی و طمع راننده یک کارتل مواد مخدر میشود. آخرین فیلمی هم که او کارگردانی کرد ریچارد جول نام دارد که درباره مردی است که المپیک سال ۹۶ جان بسیاری را از مرگ نجات داد، اما رسانهها به صورت متناقضی او را تروریست دانستند!
آنچه همواره در فیلمهای وی قابل احساس است، تلخی بیش از حد ولی صادق فیلمهای اوست که به بحرانهای دنیای اطراف ما میپردازد. از جمله جنگ و پیامدهای اشتباه آن، تجاوز، معلولیت و تبعیض نژاد…
لیست آثار هنری کلینت ایستوود
در ادامه بیوگرافی کلینت ایستوود باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
سال | فیلم | به عنوان | یادداشت | ||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
کارگردان | تهیهکننده | موسیقی | هنرپیشه | نقش | |||
۱۹۵۵ | انتقام از مخلوق | آری | تکنسین آزمایشگاه جنینگز | ذکر نشده؛ نقش فرعی | |||
فرانسیس در نیروی دریایی | آری | جونزی | نقش فرعی | ||||
بانو گادایوا کاونتری | آری | نخستین ساکسون | ذکر نشده؛ نقش فرعی | ||||
رتیل | آری | رهبر جت اسکادران | ذکر نشده؛ نقش فرعی | ||||
۱۹۵۶ | هرگز نگو خداحافظ | آری | ویل | ذکر نشده؛ نقش فرعی | |||
ستارهای در خاک | آری | تام | ذکر نشده؛ نقش فرعی | ||||
دور از همهٔ قایقها | آری | مارین | ذکر نشده؛ نقش فرعی | ||||
نخستین بانوی فروشندهٔ دورهگرد | آری | سوارکار ماهر | نقش فرعی | ||||
۱۹۵۷ | جفتکزنی در ژاپن | آری | خلبان دامبو | ذکر نشده؛ نقش فرعی | |||
۱۹۵۸ | اسکادرال لافایت | آری | جرج موزلی | نقش فرعی | |||
کمین در گذرگاه سیمارون | آری | کیت ویلیامز | نقش مکمل | ||||
۱۹۶۴ | به خاطر یک مشت دلار | آری | جو (مرد بدون نام) | نقش اصلی | |||
۱۹۶۵ | به خاطر چند دلار بیشتر | آری | مانکو (مرد بدون نام) | نقش اصلی | |||
۱۹۶۶ | خوب، بد، زشت | آری | بلوندی (مرد بدون نام) | نقش اصلی | |||
۱۹۶۷ | ساحرهها | آری | چارلی | نقش کوتاه | |||
۱۹۶۸ | محکم دارشان بزن | آری | جد کوپر | نقش اصلی | |||
فریب کوگان | آری | والت کوگان | نقش اصلی | ||||
جایی که عقابها جرئت پیدا میکنند | آری | التی. شافر | نقش دوم | ||||
۱۹۶۹ | واگنت را رنگ کن | آری | آری | پاردنر | نقش دوم | ||
۱۹۷۰ | دو قاطر برای خواهر سارا | آری | هوگان | نقش اصلی | |||
قهرمانان کلی | آری | پیویتی. کلی | نقش اصلی | ||||
۱۹۷۱ | فریبخورده | آری | جان مکبرنی | نقش اصلی | |||
میستی را برایم پخش کن | آری | آری | دیوید گارور | نقش اصلی | |||
هری کثیف | آری | هری کالاهان | نقش اصلی | ||||
۱۹۷۲ | جو کید | آری | جو کید | نقش اصلی | |||
۱۹۷۳ | غریبهٔ دشتهای بالا | آری | آری | غریبه؛ مارشال جیم دانکن | نقش اصلی | ||
بریزی | آری | آری | مردی در جمعیت اسکله | ذکر نشده؛ نقش کوتاه | |||
نیروی مگنوم | آری | هری کالاهان | نقش اصلی | ||||
۱۹۷۴ | رعد و برق | آری | جان (برقآسا) دوهرتی | نقش اصلی | |||
۱۹۷۵ | تحریم آیگر | آری | آری | جاناتان هملوک | نقش اصلی | ||
۱۹۷۶ | جوسی ولز یاغی | آری | آری | جوزی ولز | نقش اصلی | ||
مجری | آری | هری کالاهان | نقش اصلی | ||||
۱۹۷۷ | دستکش آهنی | آری | آری | آری | بن شاکلی | نقش اصلی | |
۱۹۷۸ | از هر راهی ولی شل | آری | آری | فیلو بدویه | نقش اصلی | ||
۱۹۷۹ | فرار از آلکاتراز | آری | فرانک موریس | نقش اصلی | |||
۱۹۸۰ | برانکو بیلی | آری | آری | آری | برانکو بیلی مککوی | نقش اصلی | |
از هر راهی که میتوانی | آری | آری | فیلو بدویه | نقش اصلی | |||
۱۹۸۲ | فایرفاکس | آری | آری | آری | میچل گنت | نقش اصلی | |
مرد هانکیتانک | آری | آری | آری | آری | رد استووال | نقش اصلی | |
۱۹۸۳ | ضربهٔ ناگهانی | آری | آری | آری | هری کالاهان | نقش اصلی | |
۱۹۸۴ | طناب بندبازی | آری | آری | وز بلاک | نقش اصلی | ||
گرمای شهر | آری | آری | التی. اسپیر | نقش اصلی | |||
۱۹۸۵ | سوارکار رنگپریده | آری | آری | آری | واعظ | نقش اصلی | |
۱۹۸۶ | مرز دلشکستگی | آری | آری | آری | آری | توماس گانی | نقش اصلی |
۱۹۸۸ | استخر مرده | آری | هری کالاهان | نقش اصلی | |||
پرنده | آری | آری | |||||
۱۹۸۹ | تلانیوس مانک: مستقیم، بی تعقیبکننده | آری | |||||
کادیلاک صورتی | آری | تامی نوواک | نقش اصلی | ||||
۱۹۹۰ | شکارچی سفید، قلب سیاه | آری | آری | آری | جان ویلسون | نقش اصلی | |
تازهوارد | آری | آری | نیک پولوسکی | نقش اصلی | |||
۱۹۹۲ | نابخشوده | آری | آری | آری | ویلیام (ویل) باری | نقش اصلی | |
۱۹۹۳ | در خط آتش | آری | مأمور سازمان مخفی فرانک هوریگان | نقش اصلی | |||
یک دنیای بینقص | آری | آری | آری | رد گارنت | نقش دوم | ||
۱۹۹۵ | پلهای مدیسون کانتی | آری | آری | آری | آری | رابرت کینکید | نقش اصلی |
ستارهها روی هنریتا میافتند | آری | ||||||
کسپر | آری | خودش | ذکر نشده؛ نقش کوتاه | ||||
۱۹۹۷ | قدرت مطلق | آری | آری | آری | آری | لوتر ویتنی | نقش اصلی |
نیمهشب در باغ خوب و بد | آری | آری | |||||
۱۹۹۹ | جرم درست | آری | آری | آری | آری | استیو اورت | نقش اصلی |
۲۰۰۰ | گاوچرانهای فضا | آری | آری | آری | فرانک کوروین | نقش اصلی | |
۲۰۰۲ | کار خون | آری | آری | آری | تری مککالب | نقش اصلی | |
۲۰۰۳ | رودخانهٔ میستیک | آری | آری | آری | |||
۲۰۰۴ | دختر میلیون دلاری | آری | آری | آری | آری | فرانکی دان | نقش اصلی |
۲۰۰۶ | پرچمهای پدران ما | آری | آری | آری | |||
نامههایی از ایووجیما | آری | آری | |||||
۲۰۰۷ | گریس رفته | آری | |||||
۲۰۰۸ | بچهٔ جایگزین | آری | آری | آری | جمعه ۲۴ اکتبر ۲۰۰۸ | ||
گرن تورینو | آری | آری | آری | آری | والت کوالسکی | نقش اصلی | |
۲۰۰۹ | شکستناپذیر | آری | آری | ||||
۲۰۱۰ | آخرت | آری | آری | آری | |||
۲۰۱۱ | جی. ادگار | آری | آری | آری | |||
راه کوروساوا | آری | خودش | |||||
۲۰۱۲ | مشکلی با منحنی | آری | آری | گاس لابل | نقش اصلی | ||
۲۰۱۴ | پسران نیوجرسی | آری | آری | ||||
تکتیرانداز آمریکایی | آری | آری | |||||
۲۰۱۶ | سالی | آری | آری | ||||
۲۰۱۸ | قطار ۱۵:۱۷ به مقصد پاریس | آری | آری | ||||
مول | آری | آری | آری | ||||
۲۰۱۹ | ریچارد جول | آری | آری | ||||
۲۰۲۱ | ماچوی گریان | آری | آری | آری |
^ I ذکرشده برای اجرای ترانهای در فیلم
^ II ذکرشده برای نوشتن ترانههایی برای فیلم
^ III ذکرشده برای ساختن موسیقی ترانهای برای فیلم
^ IV ذکرشده برای موسیقی اصلی
تلویزیون
در اوایل دوران بازیگری، ایستوود نقشهای کوتاه بسیاری را در مجموعههای گوناگون تلویزیونی بازی کردهاست. فهرست زیر شامل نقش او در سریالهای مختلف، برنامههای تلویزیونی، برنامههای گفتگو، مصاحبهها و سایر حضورهای او در تلویزیون است.
سال | عنوان | ذکرشده به عنوان | |||
---|---|---|---|---|---|
سریال | یادداشت | کارگردان | هنرپیشه | نقش | |
۱۹۵۵ | آلن در سرزمین فیلمها | فیلم تلویزیونی | آری | اردرلی | |
گشت بزرگراه | ۱ قسمت: “موتورسیکلت ای” | آری | جو کیلی | ||
۱۹۵۶ | روزهای دره مرگ | ۶ قسمت | آری | جان لوکاس | |
۱۹۵۷ | داستان غرب | ۱ قسمت: “خشم ایته” | آری | ||
۱۹۵۸ | ورود به نیروی دریایی | ۱ قسمت: “ساعت تنها” | آری | برنز | |
۱۹۵۹ | میوریک | ۱ قسمت: “دویل موقع غروب” | آری | رد هاردیگان | |
۱۹۵۹ | پوست خام | ۲۱۷ قسمت | آری | رودی یتس | |
۱۹۶۲ | خانم اد | ۱ قسمت: «کلینت ایستوود خانم اد را ملاقات میکند» | آری | خودش | |
۱۹۸۵ | داستانهای شگفتانگیز | ۱ قسمت: «وانسا در باغ» | آری | ||
۲۰۰۳ | آبیها | ۱ قسمت: «پیانوی آبیها» | آری | ||
۲۰۰۹ | جانی مرکر: رویاهای من | آری | آری | خودش |
^ V تهیهکننده
جوایز و افتخارات کلینت ایستوود
در ادامه بیوگرافی کلینت ایستوود در جدولهای جداگانه میتوانید جوایز و افتخارات او را مشاهده کنید.
جایزه اسکار | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | نابخشوده (فیلم ۱۹۹۲) | اسکار | نامزد | جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد |
برنده | جایزه اسکار بهترین کارگردانی | |||
جایزه اسکار بهترین فیلم | ||||
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | اسکار | نامزد | بهترین کارگردانی |
بهترین فیلم | ||||
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | اسکار | نامزد | بهترین بازیگر نقش نخست مرد |
برنده | بهترین فیلم | |||
بهترین کارگردانی | ||||
۲۰۰۷ | نامههایی از ایووجیما | اسکار | نامزد | بهترین کارگردانی |
بهترین فیلم | ||||
۲۰۱۵ | تکتیرانداز آمریکایی (فیلم) | اسکار | نامزد | بهترین فیلم |
جایزه آماندا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | جایزه آماندا | نامزد | بهترین فیلم خارجی |
انستیتو فیلم استرالیا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | جایزه ایافآی | نامزد | بهترین فیلم خارجی |
جایزه بفتا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | نابخشوده (فیلم ۱۹۹۲) | جایزه فیلم بفتا | نامزد | جایزه بفتای بهترین فیلم |
بهترین کارگردانی | ||||
۲۰۰۹ | Changeling | بهترین کارگردانی |
بلاکباستر | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۱ | گاوچرانهای فضا | جایزه بلاکباستر | نامزد | تیم اکشن |
جایزه بلو ریبن | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۶ | پلهای مدیسون کانتی | جایزه روبان آبی | برنده | بهترین فیلم خارجی |
۲۰۰۵ | رودخانه میستیک | |||
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری |
جوایز بودیل | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | Bodil | نامزد | بهترین فیلم آمریکایی |
۲۰۰۸ | Letters from Iwo Jima | برنده |
جایزه سزار | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۸۹ | پرنده | César | نامزد | بهترین فیلم خارجی |
۱۹۹۶ | پلهای مدیسون کانتی | |||
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | برنده | ||
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری | |||
۲۰۱۰ | گرن تورینو | |||
۲۰۱۱ | Invictus | نامزد |
دیوید دی دوناتلو | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | David | نامزد | بهترین فیلم خارجی |
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | برنده | ||
۲۰۰۷ | نامههایی از ایووجیما | نامزد | ||
۲۰۰۹ | گرن تورینو | برنده |
جایزه انجمن کارگردانان آمریکا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | نابخشوده | DGA Award | برنده | Outstanding Directorial Achievement in Motion Pictures |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | نامزد | ||
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | برنده | ||
۲۰۱۴ | تکتیرانداز آمریکایی | نامزد |
جایزه کارگردانان بریتانیا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | DGGB Award | نامزد | Outstanding Directorial Achievement in International Film |
جوایز فیلم اروپا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | |
۲۰۰۳ | رودخانه میستیک | Screen International Award | نامزد |
فتوگراما دی پلاتا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | Unforgiven | Fotogramas de Plata | برنده | بهترین فیلم خارجی |
۱۹۹۶ | پلهای مدیسون کانتی | |||
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | |||
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری |
جایزه گلدن گلوب | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۸۹ | پرنده | گلدن گلوب | Won | بهترین کارگردانی |
۱۹۹۳ | نابخشوده | |||
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | نامزد | ||
۲۰۰۵ | Million Dollar Baby | Best Original Score – Motion Picture | ||
برنده | بهریتن کارگردانی | |||
۲۰۰۷ | پرچمهای پدران ما | نامزد | بهترین کارگردانی | |
Letters from Iwo Jima | Won | بهترین فیلم خارجی | ||
نامزد | بهترین کارگردانی | |||
۲۰۰۸ | گریس رفته | Best Original Score – Motion Picture | ||
Best Original Song – Motion Picture | ||||
۲۰۰۹ | Changeling | Best Original Score – Motion Picture | ||
گرن تورینو | Best Original Song – Motion Picture | |||
۲۰۱۰ | Invictus | بهترین کارگردانی |
جایزه گرمی | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری | جایزه گرمی | نامزد | Best Score Soundtrack Album for Motion Picture, Television, or Other Visual Media |
جایزه فیلم هوچی | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | نابخشوده | Hochi Film Award | برنده | بهترین فیلم خارجی |
۲۰۰۶ | پرچمهای پدران ما |
جایزه انجمن ملی فیلم ایتالیا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری | روبان نقرهای | برنده | بهترین کارگردانی – فیلم خارجی |
جایزه فیلم کینما چونپو | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۴ | نابخشوده | جایزه کینما چونپو | برنده | بهترین فیلم خارجی |
۱۹۹۶ | پلهای مدیسون کانتی | بهترین کارگردانی فیلم خارجی | ||
۲۰۰۱ | گاوچرانان فضا | بهترین فیلم خارجی | ||
۲۰۰۵ | رودخانه میستیک | جایزه کینما چونپو | بهترین فیلم خارجی | |
جایزه انتخاب بینندگان | ||||
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری | جایزه کینما چونپو | بهترین فیلم خارجی | |
بهترین کارگردانی فیلم خارجی | ||||
جایزه انتخاب بینندگان | بهترین فیلم خارجی | |||
۲۰۰۷ | پرچمهای پدران ما | جایزه کینما چونپو | بهترین فیلم خارجی | |
بهترین کارگردانی فیلم خارجی | ||||
جایزه انتخاب بینندگان | بهترین فیلم خارجی |
جایزه لورل | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۶۷ | — | لورل طلایی | دوم | بازیگر جدید مرد |
۱۹۶۸ | — | هشتم | بازیگر مرد | |
خوب، بد، زشت | دوم | اجرای اکشن | ||
۱۹۷۰ | — | نهم | بازیگر مرد | |
جایی که عقابها جرات پیدا میکنند | چهارم | اجرای اکشن | ||
۱۹۷۱ | — | دهم | بازیگر مرد | |
دو قاطر برای خواهر سارا | سوم | بهترین اجرای اکشن |
جایزه فیلم ماینیجی | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۴ | نابخشوده | جایزه فیلم ماینیجی | برنده | بهترین فیلم خارجی |
۱۹۹۶ | پلهای مدیسون کانتی | جایزه انتخاب بینندگان | ||
۲۰۰۱ | گاوچرانان فضا | جایزه فیلم ماینیجی | ||
۲۰۰۵ | رودخانه میستیک | جایزه فیلم ماینیجی |
هیئت ملی بازبینی فیلم | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۸ | گرن تورینو | جایزه انبیآر | برنده | بهترین بازیگر مرد |
جایزه تهیهکنندگان سال | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | تهیهکنندگی بهترین فیلم | نامزد |
جایزه برگزیده مردم | ||||
---|---|---|---|---|
سال | جایزه | نتیجه | بخش | |
۱۹۸۱ | جایزه برگزیده مردم | برنده | بازیگر مرد محبوب | |
۱۹۸۴ | ||||
۱۹۸۵ | ||||
۱۹۸۷ | ||||
۱۹۸۸ | بازیگر محبوب تمام دورانها |
جایزه رابرت | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | Robert | نامزد | بهترین فیلم آمریکایی |
۲۰۰۶ | دختر میلیون دلاری |
جایزه سنت جوردی | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۸۹ | پرنده | سنت جوردی | برنده | بهترین فیلم خارجی |
۱۹۹۳ | نابخشوده | |||
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک |
جایزه ستلایت | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | جایزه ستلایت طلایی | نامزد | بهترین کارگردانی |
۲۰۰۶ | پرچمهای پدران ما | جایزه ستلایت | نامزد | Best Original Score |
جایزه ستلایت | برنده | بهترین کارگردانی | ||
۲۰۰۷ | گریس رفته | جایزه ستلایت | برنده | Best Original Song |
جایزه ساترن | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۱ | گاوچرانان فضا | جایزه ساترن | نامزد | بهترین بازیگر مرد |
بهترین کارگردانی | ||||
۲۰۰۹ | Changeling | بهترین کارگردانی | ||
بهترین موسیقی |
جایزه انجمن بازیگران فیلم | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | دختر میلیون دلاری | بازیگر مرد | نامزد | Outstanding Performance by a Cast in a Motion Picture |
جایزه میراث غرب | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۶۱ | پوست خام | برنز | برنده | بهترین مجموعه تلویزیونی درام |
۱۹۶۲ | ||||
۱۹۶۴ | ||||
۱۹۹۳ | نابخشوده | Theatrical Motion Picture |
انجمنهای منتقدان
انجمن منتقدان فیلم آرژانتین | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | Silver Condor | نامزد | بهترین فیلم خارجی |
۲۰۰۸ | نامههایی از ایووجیما |
جایزه انجمن منتقدان پخشکننده فیلم | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | Critics Choice Award | نامزد | بهترین آهنگسازی |
بهترین کارگردانی | ||||
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | Best Director | ||
بهترین فیلم | ||||
۲۰۰۷ | نامههایی از ایووجیما | بهترین کارگردانی | ||
۲۰۰۸ | گریس رفته | بهترین آهنگسازی | ||
۲۰۰۹ | گرن تورینو | بهترین بازیگر | ||
Changeling | بهترین آهنگسازی |
انجمن منتقدان فیلم شیکاگو | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | CFCA Award | نامزد | بهترین کارگردانی |
دختر میلیون دلاری | برنده | بهترین کارگردانی | ||
۲۰۰۶ | نامههایی از ایووجیما | نامزد | بهترین کارگردانی | |
۲۰۰۸ | گرن تورینو | بهترین بازیگر مرد |
جایزه انجمن منتقدان استرالیا | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری | FCCA Award | برنده | بهترین فیلم خارجی |
جایزه انجمن منتقدان کانزاس سیتی | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | نابخشوده | KCFCC Award | برنده | بهترین کارگردانی |
انجمن منتقدان فیلم لندن | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | ALFS Award | برنده | کارگردان سال |
انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۲ | نابخشوده | LAFCA Award | برنده | بهترین بازیگر مرد |
بهترین کارگردانی |
جایزه جامعه ملی منتقدان فیلم | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۱۹۹۳ | Unforgiven | NSFC Award | برنده | بهترین کارگردانی |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک |
حلقه منتقدان فیلم نیویورک | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | دختر میلیون دلاری | NYFCC Award | برنده | بهترین کارگردانی |
جامعه منتقدان فیلم آنلاین | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | رودخانه میستیک | OFCS Award | نامزد | بهترین کارگردانی |
۲۰۰۵ | دختر میلیون دلاری |
انجمن منتقدان فیلم سن دیگو | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | Million Dollar Baby | SDFCS Award | برنده | بهترین کارگردانی |
Best Original Score | ||||
۲۰۰۶ | نامههایی از ایووجیما | بهترین کارگردانی |
جایزه انجمن منتقدان ونکوور | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۴ | دختر میلیون دلاری | VFCC Award | برنده | بهترین کارگردانی |
جایزه انجمن منتقدان واشینگتن دی.سی | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | بخش |
۲۰۰۳ | رودخانه میستیک | WAFCA Award | نامزد | بهترین کارگردانی |
۲۰۰۹ | شکستناپذیر (فیلم ۲۰۰۹ ایستوود) | WAFCA Award | نامزد | بهترین کارگردانی |
جشنوارههای فیلم
جشنواره فیلم کن | ||||
---|---|---|---|---|
سال | فیلم | جایزه | نتیجه | |
۱۹۸۵ | Pale Rider | نخل طلایی | Nominated | |
۱۹۸۸ | پرنده | |||
۱۹۹۰ | شکارچی سفید، قلب سیاه | |||
۲۰۰۳ | رودخانه میستیک | نخل طلایی | برنده | |
Golden Coach | برنده | |||
۲۰۰۸ | Changeling | نخل طلایی | نامزد |
آلبوم تصاویر کلینت ایستوود