در این بخش بیوگرافی شان پن بازیگر معروف هالیوود را مرور میکنیم. بیوگرافی شان پن از بازیگران مرد پر افتخار هالیوود که بیشتر او را با فیلم رودخانهی مرموز به یاد می آوریم ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی و هنری او با عکس های شخصی او و خانواده اش را میبینیم.امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی شان پن آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.
شان پن چند سال سن دارد؟
شان پن مجرد است یا متاهل؟
شان پن فعالیت خود را از چه سالی آغاز کرد؟
شان پن چند فرزند دارد؟
خلاصه بیوگرافی شان پن
نام اصلی | شان جاستین پن Sean Justin Penn |
نام هنری | شان پن |
تاریخ تولد | ۱۷ اوت ۱۹۶۰ (۶۲ سال) |
محل تولد | سنتا مونیکا، کالیفرنیا، ایالات متحده |
پیشه | بازیگر، کارگردان، نویسنده، تهیهکننده |
سالهای فعالیت | ۱۹۷۴–اکنون |
همسر | مدونا (ا. ۱۹۸۵–ج. ۱۹۸۹) رابین رایت (ا. ۱۹۹۶–ج. ۲۰۱۰) لیلا جرج (ا. ۲۰۲۰–۲۰۲۲) |
فرزندان | 2 فرزند(دیلن پن، هاپر پن) |
قد | 173 سانتی متر |
بیوگرافی شان پن
بدون تردید، شان پن یکی از بهترین و قویترین بازیگران هالیوود در طول چند دههی گذشته است. این بازیگر برندهی دو جایزهی اسکار، بارها به خاطر نقشآفرینیهایش مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است، او همچنین تجربه همکاری با بسیاری از بهترین فیلمسازان نسل خودش را داشته است. شان پن از اوایل دههی ۱۹۸۰ به یک ستاره مطرح تبدیل شد و از همان زمان تا بهحال، همیشه با دقت و وسواسی مثال زدنی نقشهای خود را انتخاب کرده است. برای سال ۲۰۲۱ هم فیلم «پیتزای لیکوریس» از پل توماس اندرسن را در نوبت اکران دارد.
پن به شدت همهفن حریف است. و در گونههای سینمایی مختلفی موفق شده بازیهای درخشانی ارائه بدهد. با نقشهای دراماتیک اولیهی خود در فیلمهایی چون «شیپور خاموشی» و «شاهین و سفیدبرفی» خبر از ظهور یک بازیگر جوان محزون میداد. ولی پن بعدا و با فیلمهایی چون «مسابقه با ماه» و «غافلگیری شانگهای» نشان داد که در نقشهای کمدی دیوانهوار هم به همان اندازه قدرتمند است. او در تمام مدت مسیر شغلیاش این پویایی را حفظ کرده است. چند سالی است به سراغ پروژههای خانوادگیتری مثل «زندگی مخفی والتر میتی» و «پرندگان خشمگین» رفته است. او همچنین در سال ۱۹۹۱ با فیلم «دوندهی سرخپوست»، تجربه کارگردانی را هم از سر گذرانده است.
در ادامه بازیگرآنلاین را دنبال کنید تا نگاهی به بیوگرافی شان پن داشته باشیم.
در بیوگرافی شان پن با نام کامل شان جاستین پن Sean Justin Pen میخوانیم،وی ۱۷ماه اوت ۱۹۶۰ در سانتا مونیکای ایالت کالیفرنیا در ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد.او بازیگر، کارگردان، نویسنده و تهیهکنندهٔ آمریکایی است و بزرگ شده ی لس آنجلس است.

شان پن در لس آنجلس بزرگ شد و در دبیرستان سانتا مونیکا درس خواند. او با بازیگرانی مانند امیلیو استوئوز، چارلی شین و راب لائو در یک دبیرستان بود.

بیوگرافی خانواده شان پن
در بیوگرافی شان پن درباره ی خانواده اش آمده است: پدرش، لئو پن، کارگردان یهودی، که به دلیل مخالفت با مککارتیسم در لیست سیاه قرار گرفت، و مادرش، «ایلین ریان»، یک ایرلندی-ایتالیایی و پیرو مذهب کاتولیک بود، او بازیگری بود که علی رغم پرکاری ، هرگز در حد یک ستاره معرفی نشد.او دو برادر به نامهای کریس پن (هنرپیشه) و مایکل پن (موسیقیدان) دارد.
شان به دلیل اینکه در خانواده ای سینمایی متولد شده بود، خیلی زود توانست خود را به عنوان بازیگر مطرح کند و در آثار تلویزیونی حضور پیدا کند.
در سال ۱۹۹۶ در فیلم At Close Range بازی کرد که برادر و مادرش هم در فیلم همکارش بودند. جالب است بدانید در این فیلم مادر شان پن نقش مادربزرگش را در داستان بر عهده داشته است.
ازدواج و وضعیت تاهل شان پن
بیشترین جستجوها در بیوگرافی شان پن درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
در سال ۱۹۸۵ شان پن با خواننده معروف پاپ مدونا ازدواج کرد و یکی از مهمانان عروسی آنها اندی وارهول هنرمند معروف بوده است. آنها در سال ۱۹۸۸ میلادی و پس از آنکه شان پن در پی یک اختلاف زناشویی با «چوب بیسبال» به مدونا حمله کرد و او را کتک زد، از هم جدا شدند. البته این ماجرا بعد از جدایی توسط مدونا تکذیب شد.
مدونا آهنگی را در وصف ازدواج ناموفقش با شان پن به نام « Till Death Do Us Part » سروده است.


در ادامه بیوگرافی شان پن آمده است: وی درسال 1996 با رابین رایت ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شدند.در سال ۲۰۰۷ رابین و شان برای گرفتن طلاق اقدام کردند ولی کمی بعد تصمیم گرفتند که شانس خود را برای ادامه زندگی دوباره امتحان کنند. آنها در سال 2010 با شرایط سختی از هم جدا شدند. دختر او دیلان در آپریل سال 1991 به دنیا آمد. 2 سال بعد شان صاحب یک پسر به نام هوپر شد.

او در اوایل سال 2014 گزارش شد که به یک هنرپیشه برنده اسکارCharlize Theron علاقمند شده است. آنها در ماه دسامبر همان سال وارد رابطه شدند ولی در ماه ژوئن معلوم شد که خیلی زود این رابطه به جدایی انجامید.
او به شمال سان فرانسیسکو نقل مکان کرد تا از بزرگ شدن فرزندانش در هالیوود جلوگیری کند.

شان پن دوران کوتاهی هم با «شارلیز ترون» در ارتباط بوده است.
علایق و حقایقی درباره شان پن
در ادامه بیوگرافی شان پن مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
- وی در سال 1987 به علت مشت زدن به شخصی که سعی داشت از او عکس بگیرد به مدت 34 روز به زندان افتاد.
- منزل شخصی اش در سال 1993 بر اثر یک حادثه آتش سوزی به طور کامل از بین رفت
- سیگار را که اعتیاد شدیدی به آن داشت در جشن تولد 40 سالگی اش ترک کرد.
- علاقه مند به موج سواری است.
- در سال 2008 رئیس هیئت داوران جشنواره کن بود.
- شان بسیار اهل موسیقی است و درامر افسانه ای گروه متالیکا Lars Ulrich از دوستان صمیمی اوست.
- شان ورزش های رزمی را دوست دارد و سال هاست که جیت کاندو تمرین می کند.
- او و رابرت دنیرو دوستان صمیمی هستند و این صمیمیت تا جایی است که چندین بار تولدهای مشترک گرفته اند. او در جایی گفته بود: به خاطر رابرت دنیرو بازیگر شده ام.
- در سال ۱۹۹۷ کارگردانی ویدیوی موزیکی از جوئل به نام “برای من ساخته شدی ” (You Were Meant For Me) را عهدهدار میشود.
- شان پن به همراه جانی دپ و میک هاکنال صاحب رستوران فرانسوی به نام “من ری” Man Ray هستند.
- ثروت شان پن حدود 150 میلیون دلار برآورد شده است.
کارهای بشر دوستانه و فعالیتهای اجتماعی شان پن
در بیوگرافی شان پن بهتر است بدانید او یکی از فعالان حقوق بشر در یونیسف میباشد.
پیام شان پن به بوش
در اکتبر ۲۰۰۲ پن مبلغ ۵۶٫۰۰۰ دلار برای یکسری تبلیغ به واشینگتن پست پرداخت کرد که در آن تبلیغات، از جرج بوش، رئیسجمهور آمریکا، خواسته میشد روند خشونتها را پایان ببخشد. تبلیغات به صورت نامههای سرگشاده نوشته شد و در جهت مخالفت با حمله احتمالی به عراق و جنگهای ضدتروریسم بود.
سفر شان پن به عراق
در بیوگرافی شان پن بهتر است بدانید او در دسامبر ۲۰۰۲ سفر کوتاهی به عراق داشت. وی در عراق به تهیه تصاویر و گزارشهای مختلف شهرها و وضعیت مردم این کشور پرداخت.
حمایت شان پن از اعتراضها در ایران و مصر
شان پن پس از سرکوب مردم معترض به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ توسط دولت ایران با اعتصاب غذا این اقدام را محکوم نمود. شان پن در اکتبر ۲۰۱۱ به جمع معترضین مصری در میدان التحریر قاهره پیوست. او در این جمع گفت:
- «جهان از انقلاب شجاعانه مصر با هدف کسب آزادی الهام گرفتهاست و اینکه روشن است که آزادی در یک شب به دست نمیآید. هنوز مبارزه در پیش است و موضوعاتی مانند انتقال قدرت از نظامیان به مردم در دستور کار قرار دارد.»
سفر شان پن به ایران
در ادامه بیوگرافی شان پن جالب است بدانید در ژوئن ۲۰۰۵ شان پن در سفری پنج روزه به عنوان خبرنگار روزنامهٔ سانفرانسیسکو کرونیکل از ایران دیدار کرد. و مجموعه گزارشهای خود از رویدادها و مصاحبههای پیش از انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری ایران را در روزنامهٔ سانفرانسیسکو کرونیکل به چاپ رساند. او در این سفر به عنوان خبرنگار در نماز جمعه شرکت کرد با مهدی هاشمی رفسنجانی، سید حسن خمینی، اکبر هاشمی رفسنجانی و نیز جمعی از اهالی سینما دیدار کرد. او پس از بازگشتش به آمریکا، در نامهای سرگشاده به جرج دبلیو بوش، دیک چینی و کاندولیزا رایس نوشت:
” | شما میخواهید یک رویکرد خصمانه نسبت به ایران در حال حاضر داشته باشید؟ اجازه بدهید به شما چیزی در مورد ایران بگویم؛ چرا که من در آنجا بودم ولی شما نبودید. ایران کشور فوقالعادهای است. واقعاً فوقالعاده. شما فکر میکنید تنفرهای خودش را دارد؟ درست مانند ایالات متحده آمریکا که تنفرهایش را دارد. شما فکر میکنید یک رژیم فاسد دارد؟ همانند ایالات متحده که رژیم فاسدی دارد. آیا یک سلاح هستهای میخواهد؟ شاید. اما آیا ما یکی نداریم؟ اما مردم ایران مردم عالیای هستند. و ما با حمله نظامی به ایران، فرصتی برای متحد کردن یک کشور بزرگ را به نفرت علیه ما تبدیل میکنیم؛ و بااین کار یکی از امیدوارکنندهترین متحدان آیندهمان در دهههای بعد را از دست میدهیم. من دارم در مورد اکثریت جوانان صحبت میکنم، که در تفکرشان بیشترین طرفدار جدایی دین و سیاست هستند. این جوانان الهامبخشترین کسانی هستند که من در هر نقطه بر روی این سیاره ملاقاتشان کردم. اگر شما واقعاً چیزی در مورد ایران میدانید، این دقیقاً همان چیزی است که من بهش اشاره کردم. | “ |


زلزله هائیتی
پن به عنوان سفیر افتخاری در کشور هاییتی کارش را آغاز کرد، ابتدای فعالیتش را با رساندن داروهای مُسکن به آسیبدیدگان زلزله آغاز کرد و پس از آن مدیریت کمپ توانبخشی مجدد به حادثهدیدگان را برعهده داشت. او فعالیتهای دیگری چون آواربرداری، تعمیر خانههای آسیبدیده و همچنین راهاندازی یک مرکز درمانی را در هاییتی انجام داد و بخاطر کارهای انسان دوستانه بسیار زیادی که بعد از زلزله سال ۲۰۱۰ هائیتی انجام داد، سفیر صلح هائیتی نامیده شد.
شان پن در اوکراین
شان پن در اوکراین شان پن در اواخر سال 2021 برای ساخت مستندی در رابطه به اختلافات روسیه و اوکراین وارد این کشور شده بود. وی اما 24 فوریه 2022 هم در این کشور حضور یافت که مصادف با حمله روسیه به خاک اوکراین بود. وی در کی یف پایتخت اوکراین با مقامات این کشور دیدار کرد و همینطور از مناطق جنگی نیز دیدن کرد.

شروع فعالیت هنری شان پن
در این بخش از بیوگرافی شان پن به زندگی حرفهای او نگاهی میاندازیم.
شان پن در میان منتقدین سینما به بازیگری توانمند با دایره بازیگری گسترده شناخته می شود. در کارنامه هنری شان پن از یک عقب مانده ی ذهنی تا یک پدر انتقامجو و یک گنگستر با نهایت خشونت ممکن دیده می شود. او از Malcolm McDowell به عنوان بهترین بازیگری که با او بازی کرده است، نام می برد. او تنها بازیگری است که در کنار خود وودی آلن برای یکی از فیلم هایی که وودی آلن کارگردانی کرده، جایزه اسکار دریافت کرده است.
توانایی های بازیگری شان پن به حدی است که بیشترین دوره ای که او در بخش بهترین بازیگری جوایز اسکار کاندید نشده؛ تنها ۵ سال بوده است. شان پن یکی از ۴ نفری است، که علاوه بر جایزه اسکار موفق شده اند از هر سه جشنواره معتبر سینمای جهان (کن، ونیز و برلین) جایزه ی بهترین بازیگر را دریافت کرده اند.
شان این سه جایزه را در سه سال متوالی از آن خود کرد.
۱۹۹۵ : برلین
۱۹۹۶ : کن
۱۹۹۷ : ونیز
سه نفر دیگر عبارتند از : جولیت بینوش، جولین مور و جک لمون
او با هشت کارگردان برنده اسکار هم سابقه ی همکاری داشته است :
John Schlesinger / Oliver Stone / Woody Allen / Kathryn Bigelow / Clint Eastwood / Alejandro G. Iñárritu / Sydney Pollack / Barry Levinson
در بیوگرافی شان پن جالب است بدانید یکی از نقش های معروفی که شان پن ایفای نقش در آن را رد کرده نقش جوکر در فیلم بتمن: شوالیه تاریکی بوده است. او انتخاب اول کریستوفر نولان و کمپانی «وارنر بروز» برای ایفای این نقش بوده است. این نقش توسط هیث لجر به زیبایی ایفا شد. بعدها شان پن علت عدم حضور در این نقش را، اجرای آن توسط دوست صمیمی خود جک نیکلسون در سال های گذشته اعلام کرد.
بازیگری شان پن
شان پن به فیلمسازی و کارگردانی علاقمند بود و همین امر باعث شد تا او به بازیگری نیز علاقمند شود و در چند قسمت تلویزیونی بازی کند. او در سن 19 سالگی راهی نیویورک شد و به سرعت توانست یک قسمت از نمایش هارت لند در برادوی را به دست آورد.
وی اولین فیلم خود را در سال 1981 با نام شیپور خاموشی و در کنار تام کروز بازی کرد و برنده جایزه اسکار تیموتی هاتون شد.
او یک سال بعد در فیلم اوقات خوش در ریجمونت های در نقش جف اسپیکلی در مقابل جنیفر جیسون لی و قاضی رینولد ایفای نقش کرد.
یکی از نقاط قوت کارنامهی شان پن، تلاش او برای بازی در نقشهای دراماتیک چالشبرانگیز است. به همین دلیل عجیب است که میبینیم او در اوایل دوران کاری خود در چنین کمدی دبیرستانی شهوتانگیزی بازی کرده است. فیلم که بر اساس یک مجموعه داستان دبیرستانی از کامرون کرو ساخته شده و اولین تجربهی کارگردانی امی هکرلینگ است، نگاهی متفکرانه و بامزه به نیازهای غریزی چند نوجوان کالیفرنیایی دارد. پن در بسیاری از بازیهای خود معمولا یک شخصیت باهوش را از خود نشان میدهد، ولی در نقش جف اسپیکولی احمق این فیلم، هیچ نشانی از تفکر دیده نمیشود.
نیازهای اسپیکولی چیزهای سادهای چون موج سواری و مهمانی رفتن هستند. و در فیلمی که خیلی از ستارههای آتی هالیوود را در خود دارد، پن خیلی راحت صحنهها را مال خودش میکند. برای اسپیکولی اوضاع وقتی پیچیده میشود که معلمش آقای هند (ری آلستون) تصمیم میگیرد او را اخراج کند. رویایی آنها در پایان فیلم یکی از ارزشمندترین صحنههای این اثر است، و میتوان گفت تنها صحنهای است که در آن، اسپیکولی حضور جدی دارد.
در مقایسه با دیگر کمدیهای دبیرستانی، «اوقات خوش در ریجمونت های» از آزمون زمان با موفقیت بیرون آمده است، و از آن نقشهایی است که خود پن خیلی به آن افتخار میکند و هنوز فراموشش نکرده.

شان پن اگرچه یک سال پیشتر در فیلم فراموش نشدنی «اوقات خوش در ریجمونت های» بازی کرده بود، ولی با «پسران بد»، این فیلم داستان بلوغ محصول سال ۱۹۸۳ بود که به عنوان یک بازیگر مهم جایگاه خود را تثبیت کرد. «پسران بد» در مقایسه با دیگر فیلمهای نوجوانانه همعصر خودش، لحن بسیار سرد و غیراحساسی دارد و نگاهی جدی به معضلاتی چون خشونت، جو زندان و اثرات زیانبار مردانگی میاندازد. ریک رزنتال بیشتر به خاطر فیلمهای ترسناک و کمدیاش معروف است، به همین دلیل رفتن به سراغ این درام جدی با چنین پیام آشکاری، برای او کمی سنگین بود. پن هم با جاهطلبیهای رزنتال خیلی خوب جفتوجور میشود و همدلی ما را با شخصیتی برمیانگیزد که قربانی خشونت و بیتوجهی بوده است.
میک اوبراین (شان پن)، یک نوجوان ایرلندی آمریکایی است که اگرچه بچهی خطرناکی نیست، ولی به خاطر خرده جنایتهایی که انجام میدهد همیشه با قانون دست به گریبان است. اما کمی بعد او وارد یک جنایت بزرگ میشود و حتی بهترین دوستش کارل (آلن راک) را هم در این ماجرا از دست میدهند، و بعد از این اتفاق به زندان نوجوانان منتقل میشود. او در آنجا مجبور است با یک دشمن قدر به نام پاکو مورنو (ایسای مورالس) سروکله بزند. هم به میک و هم به پاکو هشدار میدهند که در صورت ادامهی این دعواهای خشونتبار به زندان بزرگسالان منتقل میشوند، ولی این دو دشمن سرشار از خشم و کینه هستند.
پن خیلی خوب موفق میشود یک شخصیت همدلی برانگیز از اوبراین نشان دهد. اوبراین برای اینکه در امان باشد، باید همیشه شخصیتی خطرناک را از خود نشان دهد، ولی کمکم یاد میگیرد مسئولیت کارهایش را برعهده بگیرد و همین او را به آزادی نزدیکتر میکند. با اینحال، پاکو همچنان پای اوبراین را به خشونت میکشد، برخورد آزاردهندهی پاکو با ج. سی. والنسکی (الی شیدی)، دوستدختر اوبراین، باعث فوران خشم او میشود.
شما در حال مطالعه بیوگرافی شان پن در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

در فیلم سرقت در سال 1984، شان پن در یکی از اولین نقشهای کمدی خود ظاهر شد. در این فیلم، گروهی از دزدان سابقهدار و چند خردهفروش احمق گرد هم جمع میشوند تا یک سرقت را به سرانجام برسانند. وسلیک (دونالد ساترلند) را به نوعی مغز متفکر این پروژهی دزدی از یک امانتفروشی در نظر گرفت. او متوجه میشود گروه برای اینکه بتواند سرقت را به سرانجام برساند، کسی را لازم دارد که از مکان دزدی شناخت داشته باشد. به همین دلیل دیلارد، برقکاری با بازی شان پن را استخدام میکند، کسی که آرزویش این است که روزی یک نوازنده شود.
تجربهی کم دیلارد، بدجوری دامن گروه را میگیرد. پن هم بدش نمیآید هدف اصلی خیلی از شوخیهای فیلم باشد. ناتوانی او در نصب یک سیستم امنیتی جعلی باعث میشود تمام برنامههای تیم بهم بریزد، کمتوجهیهای پیوستهی او هم حسابی روی اعصاب وسلیک میرود. همهی شوخیهای «کرکرها» اینقدر عالی نیستند، ولی حماقتهای پن آنقدر بامزه هستند که فیلم ارزش یک بار تماشا را داشته باشد. مقایسهی سرکشی و جوانی پن در آن دوران با کارهای جدیتر فعلیاش هم در نوع خودش جالب است.

او در سال 1985 با مدونا ازدواج کرد و همزمان با این ازدواج شهرت جدیدی نیز به دست آورد. آنها چهار سال باهم زندگی کردند و در این مدت وی یک فیلم مفرح با نام سوپرایز شانگهای را ساخت.

وی برای فیلمهای رودخانه میستیک و میلک جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کردهاست.او همچنین برای سه فیلم من سام هستم، راه رفتن مرد مرده و رذل و دوستداشتنی هم نامزد جایزه اسکار شده بود.

بازی وی و در تلفات جنگ ۱۹۸۹ ساخته برایان دی پالما در نقش یک گروهبان بسیار خشن در جنگ ویتنام مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
داستان فیلم در زمان جنگ ویتنام اتفاق می افتد. پنج سرباز آمریکایی به دهکده کوچکی رفته و چهار تن از آن ها از جمله تونی مسرو (شان پن) یک دختر بی پناه را مورد آزار قرار داده و او را می کشند. اما سرباز پنجم (مایکل جی. فاکس) مانند سایر همرزمانش نبوده و معتقد است که این بی عدالتی به زودی گریبان آن ها را می گیرد. فیلم Casualties of War تنها درباره رویدادهای جنگی نیست؛ بلکه واقعیت های زشت و نفرت انگیز جنگ را نیز تماما به تصویر می کشد.

در ادامه بیوگرافی شان پن میخوانیم: شان پن که به علت بازی موفقش در فیلم “تلفات جنگ” موفق به دریافت نقد های مثبت زیادی شده بود توانست اولین فیلم خود را درسال 1991 کارگردانی کند. هر چند او قبلا گفته بود که می خواهد با دنیای بازیگری خداحافظی کند اما دوباره در سال 1993 جلوی دوربین ظاهر می شود و در اثری به نام “راه کارلیتو” با آل پاچینو بازی می کند.
پن اگرچه خیلی زود به یک بازیگر نقش اصلی تبدیل شد، ولی هیچوقت مشکلی با بازی در نقشهای مکمل نداشته است. بازی آل پاچینو در نقش کارلیتو بریگانته در فیلم «راه کارلیتو»، فیلم محصول ۱۹۹۳ برایان دیپالما، یکی از بهترین نقشآفرینیهای اوست. اما اغراق نیست اگر بگوییم شان پن با بازی در نقش دیوید کلاینفلد وکیل با آن گریم غیرقابل تشخیص، فیلم را مال خود میکند.
کلاینفلد بهترین دوست کارلیتو است، و همچنان که کارهای او را مدیریت میکند، خودش را غرق در زنان و پول و مواد کرده است. کلاینفلد که شخصیتی غیرقابل پیشبینی و ناهنجار دارد، فشار زیادی روی کارلیتو وارد میکند. کارلیتو فکر میکند به خاطر وفاداری کلاینفلد به او مدیون است، ولی دوست دارد از این شغل خودش کنارهگیری کند و تنها مشکلش، شخص کلاینفلد است. کلاینفلد اگرچه به سهم خودش خشونت زیادی به خرج داده، ولی اعتماد بنفس زیادی دارد و حتی یک بار در خطر مرگ قرار میگیرد.
دیپالما حس شوخطبعی بسیار خوبی دارد، پن خیلی خوب موفق میشود بدون اینکه به لحن فیلم آسیبی بزند، تجربه بازی در فیلمهای کمدی را به کار گیرد. کلاینفلد از آن شخصیتهاست که خیلی راحت میتواند به یک شخصیت آزاردهنده و غیرقابل تحمل تبدیل شود، ولی پن تعادل درست را پیدا کرده و او را توامان بامزه و واقعگرایانه نشان میدهد.
او در این اثر به علت عملکرد خویش نامزد گلدن گلوب به عنوان بهترین بازیگر مکمل شد.

او در سال 1995 در زندان به سر می برد اما بعد از بازگشت از زندان، در فیلم Dead Man Walking که براساس یک داستان واقعی ساخته شده بود بازی کرد. این فیلم جایزه اسکار پن و نامزدی گلدن گلوب و جایزه مستقل روح را به دست آورد. همچنین با استقبال مخاطبان رو به رو شد و بیش از 80 میلیون دلار فروش داشت.

شان پن در همین سال نویسندگی و تهیه کنندگی و کارگردانی The Crossing Guard را به عهده گرفت. این فیلم با نقد های مثبتی رو به رو شد و همچنین نامزدی گلدن گلوب را برای آنجلیکا هوستون به ارمغان آورد.
شان پن در سال 1997 در فیلم Nick Cassavetes’s She’s So Lovely در کنار جان تاوولتا و رابین رایت پین که همسر دوم او نیز می باشد همکاری کرد. اگر چه این فیلم از نظر جذب مخاطب چندان موفق نبود اما او برنده جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم کن شد.
او در سال 1997 در دو فیلم بزرگ دیگر به نام های کمپانی U-Turn به کارگردانی الیور استون و The Thriller The Game که مایکل داگلاس نیز در آن بازی کرد، ظاهر شد.

او در همان سال در یک نقش برجسته در فیلم خط نازک قرمز به کارگردانی ترنس ملیک درخشید.
ن در اولین همکاری خود با ترنس مالیک، با لشکر عظیمی از بازیگران مطرح دیگر همبازی میشود. این حماسه عظیم جنگ جهانی دوم، آخرین صحنه از نبرد گوادالکانال را به تصویر میکشد. مالیک به سراغ گروهان آمریکایی میرود و داستانهای قهرمانانه شخصی تکتکشان را بررسی میکند. داستان اصلی دربارهی گروهبان ولش با بازی پن است، فیلم با تلاش او و همرزمانش در میدان نبرد آغاز میشود.
سربازان ولش با یک سرباز فراری به نام رابرت ای. لی ویت (جیم کاویزل) مواجه میشوند، او فرار کرده تا در کنار بومیهای مالزیایی در ساحل زندگی کند. ولش اگرچه همچنان خود را به عنوان یک نیروی مافوق نشان میدهد، ولی به ویت نشان میدهد که در حال حاضر او تنها دوست اوست. او به ویت دستور میدهد که تا پایان نبرد مسئول حمل برانکارد باشد. همین تغییر مسئولیت تلخ باعث میشود که فیلم تا انتها، یک لحن درست و مناسب داشته باشد.

وی دومین جایزه اسکار را در سال 1999 برای بهترین بازیگر به دست آورد. در سال 2000 او در فیلم رمانتیک ویلا با کرستن اسکات توماس بازی کرد.
او در یک فیلم به نام تعهد هیجان انگیز که از سومین فیلم هایی بود که کارگردانی می کرد دوباره در کنار نیکلسون و رایت پین همکاری می کند.
در سال 2002 پن در فیلم “من سم هستم” در مقابل میشل پفیفر بازی می کند.
«من سم هستم» فیلم بیایرادی نیست، نگاهش به زندگی یک شخصیت معلول بیش از حد خوشبینانه است، و فیلم بارها وارد حوزهی ملودرام میشود، آن پیام گرمابخشش هم کمی تحمیلی به نظر میرسد. فیلم موقع اکران هم بین منتقدان، مخاطبان و فعالان حوزهی معلولان واکنشهای متفاوتی دریافت کرد، اما همه یکصدا بازی شان پن را تحسین کردند. با وجود تمام این نظرات متناقض، پن برای این نقش نامزد جایزهی اسکار شد.
شان پن در نقش مردی به نام سم داوسن بازی میکند که از نظر ذهنی در حد یک بچه است، و خودش به تنهایی دارد دخترش لوسی (داکوتا فانینگ) را بزرگ میکند. مشکل این است که به زودی لوسی از نظر عقلی از سم جلو میزند و همین بهانهای برای مادر لوسی شده است که برای گرفتن حضانت او به دادگاه برود. ریتا هریسون (میشل فایفر)، وکیل خودخواه و بدطینت معروف شهر، فقط برای این که کمی وجههی خود را در جامعه بهتر کند، وکالت سم را در این پرونده برعهده میگیرد، ولی کمکم مسحور عشق بیغلوغش سم به دخترش میشود. بازی پن در این نقش فوقالعاده است. او بدون این که رفتارهای بچگانهی سم را خیلی برجسته کند، یک شخصیت متمایز از او میسازد.او برای بازی در این نقش برای بار سوم موفق به دریافت جایزه اسکار شد.

او یک سال بعد در “رودخانه مرموز” بازی کرد و جایزه اسکار بهترین بازیگر را به دست آورد.
«رودخانهی مرموز» که قطعا یکی از بهترین فیلمهای سینمای آمریکا در قرن ۲۱ است، اثری که یک داستان غمانگیز را در یک شهر کوچک به ظاهر معمولی روایت میکند. سبک کارگردانی کند و با طمانینهی ایستوود همیشه باعث بروز واکنشهای متفاوتی بین منتقدان و فیلمبینها شده است، ولی در «رودخانهی مرموز»، این سبک به امتیازی برای فیلم تبدیل شده و خیلی خوب تنشهای موجود در یک جامعهی بوستنی را به تصویر میکشد که در اختلافهای خانوادگی چند نسل مختلف گیر افتادهاند.
جیمی مارکوم (پن)، دیوید بویل (تیم رابینز) و شان دیواین (کوین بیکن)، در دوران کودکی دوستانی صمیمی بودهاند، ولی یک اتفاق آزاردهنده در کودکی دیو رخ داده و تا دوران بزرگسالی هم گریبان او را گرفته است. دیو الان به یک مرد خانوادهی دوستداشتنی و آرام تبدیل شده و تلاش میکند پسرش را در یک محیط عاری از خشونت بزرگ کند. دیواین یک کارآگاه شده است و خیلی کم دوستان قدیمیاش را میبیند. در این میان، جیمی به یک مجرم ترسناک تبدیل شده و شایعات زیادی پشت جنایتهای او مطرح شده است.
مرگ شوکآور کیتی (امیلی روسوم)، دختر جیمی باعث میشود این سه دوست دوباره گرد هم جمع شوند. جیمی که در غم از دست دادن دخترش نابود شده، تنها به انتقام فکر میکند. او جزئیات پرونده را از شان میپرسد، و به دیوید مشکوک میشود و او را یکی از متهمین این قتل در نظر میگیرد. جیمی که به این باور رسیده این کار دیوید بوده است، برای اجرای عدالت حاضر است هرکاری انجام دهد. فیلم یکی از بهترین بازیهای شان پن را در خود دارد، او به خاطر این فیلم برندهی جایزهی اسکار شد و مورد تحسین و ستایش فراوانی قرار گرفت.

شان پن در همان سالی که به خاطر بازی درخشان خود در فیلم «رودخانهی مرموز» سیل تحسینها نثارش شده بود، در «۲۱ گرم»، فیلم بینظیر آلخاندرو گونسالس ایناریتو، یک بازی خارقالعادهی دیگر از خود نشان داد. کم پیش میآید ایناریتو باب میل مخاطب عمل کند و پایان متقاعد کنندهای ایجاد کند یا شخصیتهایش را در مرزهای اخلاقی مشخصی قرار دهد، نگاهش به انسانیت هم معمولا ناامیدانه است. «۲۱ گرم» داستان مضامینی چالش برانگیز دربارهی فقدان و پذیرش مرگ است، و این داستانها را در قالب یک داستان غیرخطی گیج کننده پیش میبرد. ولی به لطف بازی عالی مجموعهی بازیگران با یک فیلم جذاب و گیرا طرف هستیم، و پن یکی از بیریاترین بازیهای کل کارنامهی خود را ارائه میدهد.
پل ریورز (شان پن) یک ریاضیدان فوقالعاده است، ولی از یک بیماری درگیر کننده رنج میبرد که کمکم دارد قدرت ادراک او را ضعیف میکند. او خیلی دوست دارد به وضعیت طبیعی پیشین برگردد، ولی درگیر مشاجراتی طولانی با همسرش کریستینا (نائومی واتس) شده است، کریستینا دوست دارد آنها از طریق لقاح مصنوعی بچهدار شوند. کریستینا در این میان با جک جردن (بنسیو دلتورو) آشنا میشود، جک یک محکوم سابق است که قبلا در یک تصادف شوهر سابق کریستینا را کشته است.
در حالی که کریستینا ترجیح میدهد انتقام بگیرد، پل هنوز مردد مانده و نمیداند چه واکنشی باید نشان دهد. پل با بیماری خود دستوپنجه نرم میکند و میداند چه اتفاق غمانگیزی او را با کریستینا آشنا کرده است. در این فیلم، ایناریتو این سوال فوقالعاده را مطرح میکند که اصلا آیا انتقام آنقدر که فکر میکنیم رضایتبخش هست؟ پن با وجود این که در یک فیلمنامهی نامتعارف گیر افتاده است، بازی همدلی برانگیزی از خود نشان میدهد.

او در سال 2005 در فیلم مترجم به کارگردانی سیدنی پولاک بازی کرد.سیدنی پولاک را میتوان یکی از پیشرویان تریلرهای سیاسی مدرن در نظر گرفت، او کلی آثار اینچنینی کلاسیک مثل «آنطور که بودیم»، «سه روز کندور»، «بدون سوءنیت» و «شرکت» ساخته است. نکتهی قابل توجه این است که آخرین فیلم سینمایی پولاک «مترجم» است، فیلمی که اتفاقا نگاهی مدرن به این گونهی سینمایی دارد. فیلم داستان یک مترجم سازمان ملل به نام سیلویا بروم (نیکول کیدمن) است که مکالمههای عملیات ترور یک شخصیت سیاسی معروف در یکی از جلسههای سازمان ملل را میشنود.
پن هم در نقش یک مامور سرویس مخفی به نام توبین کلر بازی میکند که وظیفهی تحقیق در مورد نقشهی قتل رئیس جمهور ادموند زواین، دیکتاتور جمهوری ماتوبو در آفریقا را بر عهده دارد. کلر دلیلی نمیبیند که به سیلویا اعتماد کند، ولی به محض اینکه متوجه خطراتی میشود که سیلویا را تهدید میکنند، محافظت از او را بر عهده میگیرد. پن خیلی خوب موفق میشود این شخصیت سرسخت سرد را که به تازگی همسرش را از دست داده، همدلی برانگیز نشان دهد. سیلویا هم که خانوادهاش را در یک جنگ چریکی در آفریقا از دست داده، سنگ صبور کلر میشود.

او در سال 2007 در Into the Wild که یک داستان واقعی از یک مرد جوان در روستای آلاسکا بود در کنار Emile Hirsch بازی کرد.
او در سال 2008 در یک فیلم با عنوان شیر در نقش یک سیاستمدار همجنس گرا به نام هاروی میلک ظاهر می شود و برای بار پنجم جایزه اسکار دریافت می کند. فیلمی که کارگردان آن گس ون سنت بود و بیش از 40 جایزه دریافت کرد.
وفاداری شان پن به واقعیت و پرهیز از جعلیات باعث شد او به گزینهای عالی برای بازی در یک شخصیت تاریخی کلیدی تبدیل شود که تاثیر کارهایش حتی در دنیای امروز هم حس میشود. «میلک»، فیلم محصول ۲۰۰۸ گاس ون سنت، داستان خطشکنانهی هاروی میلک را روایت میکند، یک فعال حقوق اقلیتهای جنسی که موفق شد به عنوان اولین همجنسگرای رسمی، وارد دفتر هیئت حاکمهی شهر سانفرانسیسکو شود. میلک در تمام زندگیاش با تبعیض مواجه شد، این تبعیضها در سالهای فعالیتش در سانفرانسیسکو به اوج رسید. پن به لطف بازی پراحساس و دقیق خود، دومین اسکار خود را برای این فیلم دریافت کرد.
فیلم داستان زندگی میلک را از یک هفته پیش از کشته شدن توسط یک همجنسگراستیز به نام دن وایت (جاش برولین) روایت میکند. سپس میلک خاطرات روزهای جوانی خود به عنوان یک فعال مدنی در اجتماعات سانفرانسیسکو را به خاطر میآورد. رهبری که او در دوران جوانی نشان میدهد، خبر از موفقیتهای بعدی او در آینده میدهد، ولی پن اصلا دنبال این نیست که از میلک یک ابرقهرمان بسازد. او نشان میدهد که میلک هم ایرادهایی دارد و در طول مسیر خود برای دست یافتن به امتیازهای سیاسی، افراد زیادی را دوست و دشمن خود میکند. پن با نمایش میلک به عنوان یک شخصیت عمیق سهبعدی و نه یک انسان اسطورهای، او را به چیزی فراتر از نامی ثبت شده در تاریخ تبدیل میکند و به مخاطب اجازه میدهد برداشتی دقیق از او داشته باشد. شاید همین باعث میشود که پایان فیلم، اینقدر غمانگیز باشد.

فیلمهایی که دربارهی جنگ بین آمریکا و عراق و خیانتهای درون کابینهی جرج بوش هستند، ظرفیت تبدیل شدن به فیلمهای فوقالعاده را دارند، ولی این فیلمها معمولا برای همهفهم شدن جزئیات را کم میکنند و همین باعث میشود نتوانند ابعاد کامل این نبرد را به درستی نشان دهند. «بازی منصفانه»، فیلم محصول ۲۰۱۰ داگ لیمان، از این نظر فیلم بهتری است، چون هم پیشفرض متمایزی دارد و هم شخصیتهایش بعد از این که توسط رسانهها متهم به دشمنی با جامعه و کشور میشوند، با عواقب واقعگرایانهای مواجه میشوند. والری پلیم (نائومی واتس) متوجه میشود که تحقیقات آمریکا دربارهی اورانیوم غنی شدهی کشور نیجر، با گزارشهای رسمی مغایرت دارد. شوهرش جوزف نیلسون (شان پن) نمیتواند در برابر این خبر ساکت بماند و اطلاعات را در اختیار رسانهها قرار میدهد.
نکتهی قوت «بازی منصفانه» این است که خیلی خوب موفق میشود تاثیر مسائل سیاسی عظیم دنیا روی ازدواج یک زوج ساده را نشان دهد. پلیم و ویلسون متوجه میشوند که کل زندگیشان در آستانهی نابودی است. خبرنگاران به دنبالشان هستند، دوستانشان به آنها نق میزنند و در خانهی خودشان هم احساس امنیت نمیکنند. والری بابت اینکه همسرش بدون اجازهی او اطلاعات را منتشر کرده عصبانی است، همین زندگی متاهلیشان در معرض خطر قرار میدهد. بازی درگیرانه و باورپذیر پن و واتس یکی از نقاط قوت مهم فیلم است.

او سپس در سال 2011 در فیلم درخت زندگی و در نمایشنامه مستقل “این باید محل برگزاری باشد” بازی کرد.
«درخت زندگی»، شاهکار ترنس مالیک که سال ۲۰۱۱ منتشر شد، یک فیلم جاهطلبانهی فوقالعاده بود. «درخت زندگی» تنها فیلم محصول قرن بیست است که در فهرست ۱۰ فیلم برتر تمام دوران راجر ایبرت قرار گرفت. این حماسه با ریشههای شکلدهندهی بشر روی زمین آغاز میشود، ولی در ادامه روی فرآیند رشد یک بچه تگزاسی به نام جک اوبراین (هانتر مککریکن) تمرکز میکند. جک تلاش میکند بین درسهای متضادی که از مادر مهربانش (جسیکا چستین) و پدر سختگیرش (برد پیت) یاد گرفته، تعادلی برقرار کند.
پن در قالب جک بزرگسال، نقشی کوتاه ولی حیاتی دارد. او در دوران بزرگسالی به یاد کودکیاش افتاده و خاطراتش را مرور میکند. این صحنهها نقش زیادی در حفظ وحدت مضمونی داستان مالیک دارند. هم جک و هم مالیک تلاش میکنند بفهمند مهربانی و بیرحمی در طول زمان چه اثری از خود به جای میگذارند. جک به لحظههایی از گذشته نگاه میکند که خلاصهی کاملی از کودکیاش بودند، صحنههایی چون مرگ غمانگیز برادرش یا انتظارات بیجای پدرش. بازی عمدتا بیکلام شان پن، این لحظهها را به زیبایی به تصویر میکشد.

او در سال 2013 در مجموعه گانگستر بازی کرد.
در سال 2014 یک نقش مکمل کوچک در “وال استریت” بازی کرد. او در سال 2015 نیز در یک نمایشنامه با عنوان The Gunman بازی کرد.
پن در فیلمهای کلاسیک زیادی بازی کرده است، ولی چند کار آخرش بسیار خوب هستند و به طرز عجیبی نادیده گرفته شدهاند. «پروفسور و مرد دیوانه» از پیشتولید تا اکران، مسیر پردردسری را طی کرد. کلی دعوای حقوقی داشت و فروش گیشهاش هم جالب نبود. نقدهای منتقدان هم بسیار منفی بود. ولی ارزش فیلم بالاتر از اینهاست و اینکه چنین فیلم خوبی به چنین سرنوشتی دچار شد، مایهی ناراحتی است.این فیلم محصول سال 2019 است.

داستان فیلم در لندن قرن ۱۹ رخ میدهد، و دربارهی خلق فرهنگ لغت زبان انگلیسی آکسفورد است. جیمز موری (مل گیبسون) محقق، تحصیلات رسمی ندارد. ولی به زبانهای زیادی مسلط است، و دوست دارد وظیفهی سنگین جمعآوری دقیق تکتک واژهها و مشتقهایشان را بر عهده بگیرد. موری متوجه میشود که یک سرباز پیشین آمریکایی به نام چستر ماینر (شان پن) میتواند همراه خوبی برای او در این زمینه باشد. نکتهی مهم این است که ماینر به اتهام قتل در زندان است و او را دیوانه در نظر میگیرند. پن خیلی خوب موفق میشود اختلال اضطراب ماینر را به تصویر بکشد. دوستی عجیب ماینر با موری یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم است.
کارگردانی شان پن
در سال ۱۹۹۱ اولین کارگردانی خود را با فیلم دونده هندی تجربه کرد. او دو فیلم دیگر نیز با بازی جک نیکلسون با نامهای نگهبان گذرگاه ۱۹۹۵ و قول (۲۰۰۱) کارگردانی کردهاست. در فیلم قول، میکی رورک نیز به ایفای نقشی کوتاه پرداخت. وی در ۲۰۰۷ فیلم بهسوی طبیعت وحشی را کارگردانی کرد و به توفیقات زیادی دست یافت.
لیست آثار هنری شان پن
در ادامه بیوگرافی شان پن باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
سال | عنوان |
---|---|
۱۹۸۱ | شیپور خاموشی |
۱۹۸۲ | سهگانه اسب آبی |
اوقات خوش در ریجمونت های | |
۱۹۸۳ | پسران بد |
تجارت پرمخاطره | |
سامرزپل | |
۱۹۸۴ | کرکرها |
مسابقه با ماه | |
۱۹۸۵ | شاهین و آدمبرفی |
۱۹۸۶ | از فاصله نزدیک |
سورپرایز شانگهای | |
۱۹۸۸ | رنگها |
قضاوت در برلین | |
۱۹۸۹ | ضایعات جنگ |
ما فرشته نیستیم | |
۱۹۹۰ | ایالات گریس |
آبی خنک | |
۱۹۹۲ | کروز کنترل |
۱۹۹۳ | راه کارلیتو |
۱۹۹۵ | راه رفتن مرد مرده |
۱۹۹۷ | معشوق |
اون خیلی دوستداشتنیه | |
دور برگردان | |
بازی | |
استخر هوگو | |
۱۹۹۸ | جارو جنجال |
خط باریک سرخ | |
۱۹۹۹ | جان مالکوویچ بودن |
رذل و دوستداشتنی | |
۲۰۰۰ | بالا در ویلا |
پیش از آغاز شب | |
وزن آب | |
۲۰۰۱ | من سم هستم |
۲۰۰۳ | پالی شور مردهاست |
همه چیز درباره عشق است | |
رودخانه مرموز | |
۲۱ گرم | |
۲۰۰۴ | قتل ریچارد نیکسون |
۲۰۰۵ | مترجم |
۲۰۰۶ | همه مردان پادشاه |
۲۰۰۷ | پرسپولیس |
۲۰۰۸ | الان چه اتفاقی افتاد |
تندر استوایی | |
میلک | |
۲۰۱۰ | بازی منصفانه |
۲۰۱۱ | درخت زندگی |
اینجا باید همانجا باشد | |
۲۰۱۲ | آمریکاییها |
۲۰۱۳ | جوخه گانگستر |
زندگی پنهان والتر میتی | |
۲۰۱۵ | تفنگدار |
۲۰۱۶ | فیلم پرندگان خشمگین |
آوای خورشید | |
۲۰۱۹ | پروفسور و مرد دیوانه |
۲۰۲۱ | روز پرچم |
ساگی باتم |