از حال رفتن سوسن پرور در حیاط خانه اش

سوسن پرور با انتشار عکسی عجیبی از خودش که در وسط حیاط خانه اش دراز کشیده در اینستاگرام نوشت: روزهای سخت گذراست مثل روزهای خوبی که گذشت و من درسی که باید بگیرم رو گرفتم.
خانه سوسن پرور
سوسن پرور نوشت:
تا حالا از این زاویه به آسمون نگاه کردید؟ این دقیقا زمانی بود که نمی تونستم سرپا باشم انگار جون از پاهات بره و دیگه بیفتی روی خاک و تسلیم تقدیر.
وقتی چشمام رو باز کردم دیدم شاید خیلی غم تو دل من باشه اما آسمون هنوز زیباست. هنوز پر از صلابت و قدرته و بعد به خودم فکر کردم و به قدرت درونم و دیدم تو زندگیم هرکاری رو اراده کردم انجامش دادم.
شاید به عالی ترین شکل ممکن انجامش نداده باشم ولی مهم اینه که اندازه خودم تونستم از پسش بربیام. و همون لحظه تصمیم گرفتم که از جام پا شم چون من سوسن پرور هستم و امروز تمام صلابت آسمون تو دل منه.
روزهای سخت گذراست مثل روزهای خوبی که گذشت و من درسی که باید بگیرم رو گرفتم . همیشه دست به زمین می زدم و پا میشدم ولی این بار آسمون دستم رو گرفت و بلندم کرد .
بیوگرافی سوسن پرور
در بیوگرافی سوسن پرور آمده است: او متولد 30 دی 1354 در اراک ، بازیگر و کارگردان است
تحصیلات سوسن پرور
در بیوگرافی سوسن پرور لازم به ذکر است وی فارغ التحصیل لیسانس رشته ادبیات نمایشی و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد می باشد
تنبل بودم
من اینقد در مدرسه تنبل و مایه آبروریزی خانواده بودم که مقطع پنجم ابتدایی با تک مانده قبول شدم و از قضا شاگرد همان مدرسه ای بودم که مامانم معلم اش بود
می خواستم حمال شم
همه به ما گفتند که درس بخوانید دکتر و مهندس بشید و من نمی خواستم ! پس فکر کردم درس خواندن بیهوده است ، من عاشق این بودم که حمال بشم !
فکر می کردم حمال آدم خیلی قوی و قدرتمندی هست که زور و بازو دارد و هیچکسی نمی تواند اذیت اش کند
کنکور شانسی سوسن پرور
خواهر بزرگ ام دفترچه گرفت و زمان کنکور شانسی سه ردیف از پاسخنامه را پر کردم که بعدا فهمیدم اصلا سوالات 150 تا بود و من 300 سوال جواب داده بودم !
من همیشه بازیگری را دوست داشتم. گرایش بازیگری در آن زمان در دانشگاه آزاد اراک که درس می خواندم، وجود نداشت. من آن زمان ادبیات نمایشی می خواندم اما تا جایی که استادها اجازه می دادند سر کلاس بازیگری حاضر می شدم. البته در رشته خودمان هم تعداد محدودی واحد بازیگری داشتیم.
علاقه شخصی خودم این بود که بازیگری را دنبال کنم. وقتی هم که دانشگاه رفتم اعتقاد نداشتم که بازیگر شوم. آگاهی نداشتم که چطور می توانم بازیگر شوم. راستش فکر می کردم حالا که ادبیات نمایشی خواندم باید نمایشنامه نویس شوم، اما بعدتر دیدم نه می توانم در بازیگری هم ورود کنم.

اساتید سوسن پرور
در بیوگرافی سوسن پرور او درباره ی اساتیدش میگوید: رکن الدین خسروی ، کمال الدین شفیعی و دکتر کوپال ، اینا کسانی بودند که کاراکتر بازیگری من را تعریف کردند و اعتماد به نفس حضور برای من دادند
بیوگرافی خانواده سوسن پرور
در بیوگرافی سوسن پرور درباره ی خانواده اش میخوانیم: سوسن پرور دو خواهر دارد و خودش دختر دوم خانواده است. او یک خواهر بزرگتر از خودش دارد و مادرش دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است.


ازدواج و وضعیت تاهل سوسن پرور
بیشترین جستجوها در بیوگرافی سوسن پرور درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
خانم سوسن پرور هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد.
این چهره درباره مرد آینده زندگی خود بیان می کند: «همسر ایدهآلم یک انسان هیکلی، بلند قدو چهار شانه می باشد.
احتمالاً اسب سفید هم دارد و وی را جورج کلونی صدا میزنند.»
هر کسی در زندگی ترس هایی دارد. من درمورد ازدواج شخصا ترس هایی دارم. باوجود آنکه آدم ریسک پذیری هستم اما هنوز نتوانستم بر ترس هایم غلبه کنم و ریسک کرده و ازدواج کنم. وقتی بنزین ماشینم کم است خب ترجیح می دهم وارد جاده نشوم. ترجیح ام این است که بنزین بزنم و دیرتر برسم. اما واقعیت این است که من به عشق و زندگی زناشویی احترام می گذارم. این تردید من به خاطر ترس هایم است و هر آدمی ترس های نهفته ای دارد. کسی که این ترس ها را پشت سر می گذارد و عشق اش بر ترس هایش غلبه پیدا می کند، روزگار عاشقانه ای برایش آرزو می کنم.
در ادامه بیوگرافی سوسن پرور مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
جذابیت کمدی
دوران دانشجویی علاقه زیادی به گروتسک و طنزی که در آثار اوژن یونسکو بود ، داشتم
پایان نامه فوق لیسانسم هم حول و هوش گروتسک بود ، برای همین به سمت کمدی جذب شدم ، اگر چه پروژه هایی که کار می کنم با طنزی ک ایده آل من است فاصله دارد اما باز هم ترجیح میدهم طنز کار کنم ، اصولا دوست دارم دیگران را بخندانم
کمدی در خون سوسن پرور
ما ژنتیکی اهل بگو و بخند هستیم. مادر و مادربزرگم همین طور بودند. همه دوست داشتند خانه ما بیایند چون در خانه ما بساط خنده و شادی همیشه پهن بود. بعدها که تخصصی تر به این مقوله نگاه کردم، دیدم استعداد این کار را دارم که آدم ها را بخندانم. پس دوست داشتم از این ویژگی استفاده کنم و آن را ارائه دهم. خب وقتی بازتاب آن را می دیدم دوست داشتم آن را ادامه دهم. برای همین به سمت کمدی جذب شدم. اگر چه پروژه هایی که کار می کنم با طنزی که ایده آل من است فاصله دارد اما باز هم ترجیح می دهم طنز کار کنم. اصولا دوست دارم دیگران را بخندانم. مثلا همین الان که با هم مصاحبه می کنیم خیلی برایم جذاب است که چیزی بگویم تا با هم بخندیم و خستگی را از تن مان دور کنیم.
چرا خال هایت را بر نمیداری
من بگویند چرا خال هایت را برنمی داری یا چرا بینی ات را عمل نمی کنی ؟ خب این شخصی است ، مثل این است که بیایند بگویند چرا فلان کفش را پوشیدی خب این سلیقه من است و مال من است من این را دوست دارم
سوسن پرور: من زشت نیستم!
من هیچ وقت فکر نکردم زشت هستم و کامنت هایی که می گرفتم برایم خیلی جالب بود. اوایل می گفتم مردم من را با گریم سریال عطاران به یاد دارند که ابروهای پرپشتی داشتم و حتی پشت لبم هم کمی سیاه بود. وقتی مردم مرا در خیابان می دیدند، می گفتند: «آخی، به اون زشتی هم که در سریال بودی، نیستی» و این برایم جالب بود که چرا همه مردم فکر می کنند من زشتم. نمی خواهم بگویم که حوری ام، اما هیچ وقت فکر نکردم زشتم یا دماغم به صورتم نمی آید. یا هرگز فکر نکردم باید لب هایم را پروتز کنم. من فکر می کنم در مجموع قیافه ام طوری نیست که وقتی کسی در خیابان رد شود برگردد و نگاه کند. نه آنقدر زشت که برگردد دوباره نگاه کند و نه آنقدر زیبا که طرف میخکوب شود. چشم هایم می بیند. حس بویایی ام خوب است و همه چیز عالی است. فکر می کنم وقتی همه چیز درست کار می کند پس اوضاع خوب است و همین کافی است.
دوستان صمیمی سوسن پرور
تقریبا همه دوستان صمیمی من ، غیرسینمایی هستند و دغدغه ها و مشکلات اجتماعی باب آشنایی من با بیشترشان بوده است
آنها اكیپی هستند كه در یک بنیاد خیریه كار می كنند و به واسطه آن بنیاد، ما با هم آشنا شدیم و دغدغه های اجتماعی بالایی دارند كه من هر روز از آنها می آموزم
شغل دوم سوسن پرور
جز بازیگری تدریس هم می کردم. البته این به 10سال پیش برمی گردد، اما از زمانی که کار تصویر، منظورم تلویزیون و سینماست، را شروع کردم بیشتر تمرکزم روی همین کار است. منبع درآمد من کار تصویر است. تئاتر هم کار می کنم اما واقعیت این است که هرگز روی پول تئاتر حساب باز نکرده ام.
بیماری سوسن پرور !
سوسن پرور اغلب موهای خود را تراشیده و یا خیلی کوتاه نگه می دارد که از این رو شایعه بیماری وی منتشر شده که صحت ندارد
اسطوره بازیگری سوسن پرور
کسی که در بازیگری برای من اسطوره بود فریماه فرجامی است. این آدم در دنیای بازیگری بی نظیر است. ژاله صامتی را هم خیلی دوست دارم. از ایشان انرژی خیلی خوبی گرفتم.
از بازیگران مرد از شهاب حسینی نام می برم که اخیرا با سریال شهرزاد حسابی خوش درخشیده است.
اما خب محبوب ترین بازیگر مرد نزد من رضا عطاران است که در نقش های جدی و کمدی بسیار خوب بازی می کند. او حتی طنز را جدی بازی می کند و تواناست و خیلی دوست دارم سبک او را بتوانم دنبال کنم. از خارجی ها بازی نیکول کیدمن و جودی فاستر را دوست دارم.
“کسی برای مرگ من غصه نخورد. اگر دلتان می خواهدبرای مُردن من عملی انجام دهید ، شاد باشید! من عاشقانه همه شما را دوست دارم و مادرم اگه تنهات گذاشتم آمدم تهران امیدوارم چیزی از من به دل نداشته باشی.
حیوان هایی که دارم را دست دوستی که مطمئنم به آنها رسیدگی می کند با خیالت راحت می سپارم به مهدیه، نذارید حیوان های من نبود من را احساس کنند تا زمانی که زنده هستند بالای سرشان باشید و اجازه بدهید همین زندگی که الان تجربه می کنم بدن من هم با همین کیفیت ، با همین عشق زندگی کنند .
ماشین pkمن را هیچ وقت نفروشید چون اولین ماشینی هست که خریدم، خیلی دوستش دارم . می توانید واگذارش کنید به کسی که نیاز داره و اولین ماشین زندگی اش می تونه باشه. اگر چیزی به اسم من هست به مهدیه بدهید.مهدیه مطمئنا از حیوان ها نگهداری می کند .”
شما در حال مطالعه بیوگرافی سوسن پرور در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.
شروع فعالیت هنری سوسن پرور
در بیوگرافی سوسن پرور بهتر است بدانید: سال 1373 در 19 سالگی تئاتر را جدی از دانشگاه شروع کرد تا اینکه سال 1376 برای نمایش «بوی دستهای پدربزرگ» جایزه بازیگر دوم را از جشنواره سمنان گرفت
سوسن پرور از تهران تا نمایش توالت
در سال 1381 به تهران نقل مکان کرد و بعنوان نویسنده و کارگردان نمایش «توالت» را در جشنواره تئاتر فجر بروی صحنه برد که با استقبال خوبی مواجه شد
شهرت سوسن پرور
در بیوگرافی سوسن پرور لازم به یادآوری است او سال 1387 در 33 سالگی با سریال «بزنگاه» به کارگردانی رضا عطاران در کنار چهره هایی چون حمید لولایی و مرجان گلچین به شهرت رسید

ایشان سپس سال 1379 با فیلم «زندان زنان» به کارگردانی منیژه حکمت وارد سینما شد
در بیوگرافی سوسن پرور از جمله سریال های دیگری که وی در آن حضور داشته می توان به مجموعه خوب بد زشت که در نوروز 93 و سریال آقا و خانم سنگی اشاره نمود .


نام او اخیرا با بازی در فیلم بوتاکس دوباره بر سر زبان ها افتاده و در این سریال خوش درخشیده است و جوایزی را از آن خود کرده است.

فعالیت سوسن پرور در رادیو
در رادیوی اراک بیشتر کار کردم حدود یک سال کارگردان نمایش رادیویی بودم و برای نمایش های رادیویی بازی هم که خیلی کردم
گفتگوی خواندنی با سوسن پرور
دلمان نیامد در ادامه بیوگرافی سوسن پرور مصاحبه ای که با ایشان انجام شده است را برایتان درج نکنیم ، با بازیگرآنلاین همراه باشید
چرا بازیگری؟
من همیشه بازیگری را دوست داشتم. گرایش بازیگری در آن زمان در دانشگاه آزاد اراک که درس میخواندم، وجود نداشت. من آن زمان ادبیات نمایشی میخواندم اما تا جایی که استادها اجازه میدادند سر کلاس بازیگری حاضر میشدم. البته در رشته خودمان هم تعداد محدودی واحد بازیگری داشتیم. علاقه شخصی خودم این بود که بازیگری را دنبال کنم. وقتی هم که دانشگاه رفتم اعتقاد نداشتم که بازیگر شوم. آگاهی نداشتم که چطور میتوانم بازیگر شوم. راستش فکر میکردم حالا که ادبیات نمایشی خواندم باید نمایشنامهنویس شوم، اما بعدتر دیدم نه میتوانم در بازیگری هم ورود کنم. در کلاسهای بازیگری شرکت کردم و بچهها در دانشگاه من را به پروژههای دانشجوییشان دعوت کردند و من تشویق شدم و در جشنوارههای دانشجویی جایزه گرفتم. اساتیدم مثل دکتر خسروی و دکتر شفیعی مشوق من بودند. بعد از این دیدم میشود با لیسانس ادبیات نمایشی هم بازیگر شد.
«توالت» موفقترین اثرم بود
از شانس من برای مقطع فوق لیسانس باز هم رشته بازیگری وجود نداشت و من مجبور شدم کارگردانی تئاتر را انتخاب کنم و در این رشته درسم را ادامه دهم. البته فکر کردم که اگر بتوانم کارگردان خوبی باشم و تجربههای موفق داشته باشم قطعا میتوانم در بازیام موفقتر باشم. چند نمایش کارگردانی کردم که شاخصترینش «توالت» بود که سال81 در جشنواره فجر به خاطرش جایزه کارگردانی گرفتم. نمایشنامه دیگری داشتم بهنام «تف» که بعدها به «شوک» تغییر نام داد و در جشنواره بینالمللی طنز اصفهان شرکت کرد و تمام جوایز اول را گرفتم، اما متاسفانه این جشنواره دنبال نشد باوجود آنکه هنرمندان زیادی از کشورهای خوبی در این جشنواره شرکت میکردند. چند کار دیگر هم انجام دادم اما به مرور دامنه فعالیتم در بازیگری بیشتر شد.
نگران بههم خوردن اجزای صورتم نیستم
یک چیزی که تئاتر به من یاد داد این بود که هیچ چیزی بین بازیگر و مخاطب وجود ندارد. در تصویر من باید جلوی دوربین میرفتم تا مردم از تلویزیون مرا ببینند. پس واسطهای بین من و مردم بود. به این نتیجه رسیدم که امکان ندارد من صداقت مطلق باشم و از صد تا لابی این صداقت رد شود و بخشی از این صداقت به مخاطب من نرسد، چون دوربین برای من خیلی قابل اعتماد نبود من به خودم اعتماد و سعی کردم هرگز بازی در بازی نکنم. همین که یک رول را بازی میکنم کافی است و بیشتر از آن بازی نکنم.
تا جایی که میتوانم آن شخصیت را مال سوسن پرور کنم و وقتی این اتفاق افتاد همه چیز آن نقش مال من است. ریاکشن صورتش مال من است و مثل دنیای واقعی من هم میماند. از واکنشها و ریاکشنهای واقعی صورتم در مقابل مخاطب ابایی ندارم. ترسی ندارم که اجزای صورتم بههم بخورد و فکر میکنم اینطوری مخاطب بیشتر به من اعتماد کرده و کاراکتر را بهتر لمس میکند، بنابراین در اجرای نقش خودم هستم و حسی که دارم دروغ نیست. هر چه صداقت من در آن نقش بیشتر باشد مردم بیشتر میپذیرند و باورش میکنند.
دوست دارم مجری یک تاک شو باشم
معتقدم هیچوقت صددرصد ابعاد ما کشف نمیشود و همه ما استعدادهایی داریم که هنوز زمان شکوفا شدنش فرانرسیده است. دلیلش هم این است که خودمان این توانایی را نداریم. چیزی که خیلی دوست دارم آن را تجربه کنم داشتن یک تاکشو یا برنامه تلویزیونی گفتوگو محور است. البته دوست دارم برنامه خیلی صمیمی و خیلی چارچوبشکن باشد. منظورم اصلا چالش نیست. چون وقتی میگوییم چالش یک آدمی را میخواهیم طوری دوره کنیم که او نتواند نفس بکشد. چنین فضایی که مجری مدام به خود امتیاز دهد را دوست ندارم. فضای دوستانه، عاشقانه که حس مهربانی و امنیت به مهمان دهد را دوست دارم که مهمان با عشق اعترافاتی را مطرح کند. در فضایی صمیمی و بانشاط مثل الان که ما داریم گپ میزنیم؛ ناهار میخوریم ولی در عین حال داستان زندگی یا یک تجربه شخصی را برای هم تعریف میکنیم. علاوه بر این دوست دارم نقش یک زن درد کشیده، جدی و تلخ را بازی کنم که نانآور خانواده است و سراسر تلخی او را احاطه کرده. تا حالا فرصت پیش نیامده چنین نقشی به من پیشنهاد شود.
شایعه کردند برای جراحی به تایلند میروم!
خیلی میانه خوبی با مطبوعات ندارم. راستش بعضی وقتها گفتوگوها طوری تنظیم میشود که معنای حرف عوض میشود یا مطلبی عنوان میشود که واقعیت ندارد. سر همین ماجرا نزدیک بود پروژه کاریام را از دست بدهم. البته کار برایم مهم نبود اعتبارم مهم بود که داشت نزد اعضای گروه از دست میرفت. همین اواخر هم چند خبرگزاری سر چهره من داستان درست کردند. یک خبرنگاری از یکی از سایتهای خبری یا خبرگزاریها تماس گرفت که آیا این راست است که میخواهی بروی تایلند و بینیات را جراحی کنی؟ خندهام گرفت. پرسیدم ماجرا چیست؟ گفت شایعه شده که برای جراحی بینی قرار است به تایلند سفر کنی. گفتم واقعیت این است که من برای این کار تا ساوجبلاغ هم نمیروم، اگرچه در کامنتهای اینستاگرامم بهخاطر همین موضوع خیلی فحش میشنوم و میخوانم. با همه اینها خدا را شکر میکنم که بدنم سالم است. این را گفتم و تلفن را قطع کردم. اما فردا صبح دیدم که «هتاکی به بازیگر تلویزیون و تئاتر در اینستاگرام» تیتر شده و طوری با ماجرا برخورد شده که انگار من از این موضوع گلایه کردم که بهخاطر چهرهام مدام از مردم فحش میشنوم، چون حاضر به جراحی نیستم.
از کنار انتقادهای بیاساس رد میشوم
وقتی به اینستاگرامم سر میزنم و میبینم درباره بازیام نظر میدهند، از خوب و بدش صحبت میکنند، این موضوع برای من چالشبرانگیز است. پس درباره آن با مخاطبانم در قالب همان کامنتها صحبت کرده و تبادلنظر میکنیم، اما اگر بیایند به من بگویند چرا خالهایت را برنمیداری یا چرا بینیات را عمل نمیکنی؟ خب این شخصی است. مثل این است که بیایند بگویند چرا فلان کفش را پوشیدی. خب این سلیقه من است و مال من است. من این را دوست دارم، اما وقتی بیایند درباره کارم صحبت کنند حتی اگر مرا نقد کنند یا مرا بکوبند با آنها صحبت میکنم. اما از کنار کامنتهای بیاساس رد میشوم.
اینکه یک علمی پیشرفت کرده و خدماترسانی میکند قابل تشویق است. ممکن است کسی در یک سانحه تصادف معضلی برایش پیش بیاید و این علم به دادش برسد. ممکن است کسی بینی خیلی بزرگ و معایبی در صورتش باشد و تمایل داشته باشد آن را برطرف کند. خب وقتی علم پیشرفت کرد چرا نکند. این عالی است و موردتایید من است، اما اینکه یک شغلی اینقدر ناامن باشد که فکر کنی اگر صورتت را زیبا کنی 99درصد این شغل را داری، این نه به جراحی و زیبایی بعد از آن برمیگردد نه به هیچ چیز؛ این تنها به ناامنی این شغل برمیگردد. هرگز امکان ندارد کسی عمل تخصصی قلب باز را انجام دهد بهخاطر اینکه زیباست اما حتما ممکن است کسی نقش اول یک فیلم را بگیرد چون زیباست.
پس این در واقع ضعف این شغل ناامن است و کسانی که به این ناامنی کمک میکنند. مثلا کارگردانی که خودش اعتراف میکند برای فلان نقش به اشتباه سراغ یک بازیگر رفته و بعد از اکران فیلم از انتخابش پشیمان شده چون چهره بازیگر منتخبش خیلی با نقش همخوانی نداشته و فانتزیتر بوده. مگر میشود. خب 10تا فریم گرفتی فهمیدی انتخابت اشتباه بود خسارتش را بپرداز.
ما در سالهای گذشته دیدیم افرادی را که بهخاطر چهرهشان آمدند در چند فیلم حاضر شدند و بعد از 5-4سال بازیگر شدند. خوب است، اشکالی هم ندارد اما اینکه این اصلی شود که همه دنبالش باشند، خوب نیست. این خیلی برای من دردآور است که مردم میگویند ما چهکار کنیم که بازیگر شویم؟ مگر میپرسید که چه کار کنم باید نجار یا نقاش شوم؟ خب این همه کلاس هست باید کلاس بروید، دانشگاه بروید و مطالعه کنید. همینطوری که نمیشود. حتی افرادی به واسطه چهرهشان میآیند. کار اول را انجام دادی حالا برو یک دوره ببین و رشد کن.
تهران با من مهربان نبوده است
تهران هیچوقت جای دوستداشتنی برایم نیست. شاید چون در شهرستان بزرگ شدم. چیزی در تهران وجود دارد که مرا اذیت میکند. آدمها در تهران متوجه هم نیستند. از حال هم باخبر نیستند. مثلا اگر در شهرستان باری دستت باشد چند نفر میپرسند که میخواهی کمکت کنیم. این خیلی فرق میکند با تهران که کسی نگاهت هم نمیکند و حتی تنه هم میزند و از کنارت رد میشود و برنمیگردد نگاهت کند، شاید درنهایت در حال گذر ببخشید بگوید و برود. فضا خیلی بیمهر است. در آپارتمان آدمها نمیدانند همسایهشان کیست. همسایهها سلام و علیک نمیکنند چون میترسند بروند از هم پیاز بگیرند. خارج از تهران اینطور نیست، البته یک تجربه شکستخورده از لواسان دارم.
اما این روزها که در بومهن زندگی میکنم دنیای خوبی را تجربه میکنم. بومهن شهرستان کوچک، بین راهی و پر از تردد و پر از امنیت عاطفی است. همه میدانند یک هنرمند در اینجا زندگی میکند و با او مهربانند. آدمها متوجه حضور هم هستند. مثلا یکی از دوستانم آمده بود بومهن. آدرس مرا نداشت اما یکدفعه جلوی خانه من ظاهر شد. گفتم چطور مرا پیدا کردی. گفت آمدم بومهن و گفتم خانه سوسن پرور کجاست تا رسیدم به اینجا. این برای من خیلی شیرین است. نه بهخاطر اینکه من هنرمندم. دوست دارم شرایط برای آدمهای اطرافم هم همین باشد.
صفحه اینستاگرام سوسن پرور
سوسن پرور ، از سلبریتی های فعال در اینستاگرام بوده و ظرف چند سال اخیر 984 پست به اشتراک گذاشته که بررسی اینستاگرامش، در واقع مروری است بر بیوگرافی سوسن پرور و فعالیت هنری ایشان در عرصه سینما و تلویزیون. لذا برای آشنایی با سبک زندگی دیجیتالی سوسن پرور و پشت صحنه فیلم ها و سریال هایی که ایشان در آن نقش آفرینی کرده است و بیوگرافی سوسن پرور ، به اینستاگرامش مراجعه کنید. آدرس اینستاگرام سوسن پرور @susanparvar میباشد و 178 هزار دنبال کننده دارد.