فیلم بیمادر اثری اجتماعی به کارگردانی و نویسندگی سید مرتضی فاطمی محصول سال 1400 است.فیلم بیمادر در بخش سودای سیمرغ چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور داشت. در این مطلب، خبرهای مربوط به فیلم بیمادر و همینطور اطلاعاتی را که تاکنون از حاشیه و اصل فیلم بیمادر منتشر شده میخوانید.
کارگردان فیلم بیمادر چه کسی است؟
خلاصه داستان و موضوع فیلم بیمادر چیست؟
اسامی بازیگران نقش اصلی فیلم بیمادر چیست؟
مشخصات فیلم بیمادر
نام فیلم | بیمادر |
نویسنده و کارگردان | سید مرتضی فاطمی |
تهیه کننده | علی اوجی و محمدرضا مصباح |
ژانر | اجتماعی |
توزیع کننده | بهمن سبز |
تاریخهای انتشار | ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ (فجر) ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ |
دانلود رایگان فیلم بیمادر
دانلود فیلم بیمادر، هنوز امکان پذیر نیست زیرا قرار است 18 مرداد 1402 اکران شود و دانلود قانونی فیلم بیمادر یا دانلود رایگان فیلم بیمادر بعد از پخش آن در شبکه نمایش خانگی امکان پذیر است.
لیست بازیگران فیلم بیمادر
- امیر آقایی
- پژمان جمشیدی
- میترا حجار
- علی اوجی
- پردیس پورعابدینی
- بیتا عزیزاوقلو
- سارا محمدی
- فاطمه میرزایی
عوامل فیلم بیمادر
- کارگردان: سیدمرتضی فاطمی
- تهیهکننده: محمدرضا مصباح و علی اوجی
- نویسنده: سیدمرتضی فاطمی
- موسیقی: بامداد افشار
- فیلمبردار: مسعود سلامی
- تدوینگر: محمد نجاریان
- طراح صحنه: سهیل دانش اشراقی
- طراح گریم: محمود دهقانی
- صدابردار: بابک اردلان
- طراح لباس: گلناز گلشن
- مدیرتولید: محمد حیدرقلی
- برنامه ریز و دستیار کارگردان: روزبه سجادی حسینی
- منشی صحنه: محسن بهاری
- عکاس: مریم رضوی
صحیت های عوامل فیلم در نشست خبری جشنواره
پژمان جمشیدی: نگاه من به سینما حرفهای نیست و اگر احساس کنم فیلمنامهای با نگاه من خوب است و نقشم را دوست دارم؛ قطعا در فیلم حضور خواهم داشت و حتما برمبنای احساسم پیش میروم. من به سیمرغ گرفتن فکر نمیکنم و باید بازی همه عزیزان را نگاه کرد و بعد نظر داد.
محمدرضا مصباح تهیهکننده: در کل اصلاحاتی در فیلم انجام شد. ممکن است فیلم با اشکالاتی مواجه باشد اما فکر میکنم نتیجه کار قابل قبول بود و باید از همه عوامل برای ساخت این کار تشکر کنم. ما به سیاستهای دولت خیلی فکر نمیکنیم و کار خود را به صورت مستقل انجام میدهیم. همانطور که اشاره شد پژمان جمشیدی زور زیادی میزند تا متفاوت باشد و انصافا باید گفت که متفاوت هست اما این تمایز در جبهه مثبتی قرار ندارد.
معرفی سیدمرتضی فاطمی کارگردان فیلم بیمادر
سید مرتضی فاطمی (زادهٔ ۲۷ خرداد ۱۳۶۲) تهیه کننده، کارگردان و نویسنده اهل ایران است.وی دانشجوی مقطع دکتری در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و رساله خود را به ارتباط مباحث زیباییشناسانه با مسائل سیاسی در سینما اختصاص دادهاست.سیدمرتضی فاطمی فعالیت خود را در مطبوعات آغاز کرده و سپس به عنوان مجری و برنامهساز در صداوسیما حضور پیدا کرد. او از اواخر دهه ۹۰ به نویسندگی و تهیهکنندگی در سینما و تلویزیون مشغول است.
فیلم بیمادر به نویسندگی و کارگردانی او، به عنوان بهترین فیلم جشنوارههای بینالمللی فیلم داکا، بنگلور و کراسینگ اسکرین و رینبو لندن در سال میلادی ۲۰۲۳ انتخاب شده است.
معرفی فیلم بیمادر
بی مادر در بیست و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم داکا عنوان بهترین فیلم را کسب نمود. بهترین فیلم جشنواره بینالمللی بنگلور، بهترین فیلم هفتمین دوره جشنواره کراسینگ اسکرین و بهترین کارگردانی بیست و چهارمین جشنواره رینبو لندن از دیگر جوایز این فیلم در سال میلادی ۲۰۲۳ است.
داستان فیلم بیمادر
موضوع فیلم «بیمادر» زندگی آرام یک زوج است که با پا فشاری یکی از آنها روی تصمیماش، ناخواسته وارد آزمایشها و دو راهیها و مخاطرات اخلاقی میشود. انسان چیزی را به دست نمیآورد مگر اینکه چیزهایی را از دست بدهد و هر تصمیمی بهایی دارد که باید پرداخته شود …
تاریخ اکران فیلم بیمادر
فیلم سینمایی «بی مادر» به نویسندگی و کارگردانی سید مرتضی فاطمی و تهیهکنندگی محمدرضا مصباح و علی اوجی، با شعار بی گناهی کم گناهی نیست سرانجام از چهارشنبه ۱۸ مرداد اکران خود را در سینماها آغاز خواهد کرد.
نقد فیلم بی مادر
پورعابدینی در این فیلم، حس و حال اش شبیه به «راضیه» در آقازاده است؛ دختری از طبقه کم درآمد جامعه که اینک بر اثر جبر روزگار، با خانواده ای از طبقه مرفه، پیوند خورده است. امیر آقایی در بی مادر هم مرد متمولی است که با پورعابدینی دچار مواجهه ای پردردسر می شود.
امیرعلی (امیر آقایی) یک روانشناس مشهور و موفق است که با مرجان (میترا حجار) که پزشک زنان است، زندگی می کند. آن دو صاحب فرزند نمی شوند. مهروز (پردیس پورعابدینی) هم در کار تزیین لوستر است. یک فرزند پسر دارد به نام «عرفان» که دچار مشکلات جسمی است.
مرجان، همچون نامش، سخت و غیرمنعطف است. او دچار طرحواره رهاشدگی است. با کسی صمیمی نمی شود و هر آن منتظر از دست دادن اطرافیان اش است. به راحتی حاضر است کودک خود را از دست دهد. بنابراین رابطه اش با امیرعلی؛ همسرش، سرد و بدون هیجان است.
مهروز، زنی معتقد است و برای انجام کارهای مهم، استخاره می کند. در سرتاسر فیلم هم تلاش می کند پاکدامنی اش را حفظ کند. امیرعلی هم روانشناسی است که مریدان بسیاری دارد. کتاب هایش دیگران را به راه آورده و کارگاه هایش، شلوغ و پرطرفدار است. او نابه جا دلبسته می شود و وضعیت اش، سویه هایی از قصه شیخ صنعان پیدا می کند.
در فیلم، نگاهی نمادگونه به عرفان می شود و کنایه از آن دارد که گمشده زندگی این روزهای جامعه ما، بی توجهی به عرفان و تفکر به تعالی است.
اما به لحاظ سینمایی، بی مادر مشکلاتی دارد؛ یکی اش حضور الکن علی اوجی ست. چه در آن افتتاحیه پرتنش که بیشتر ادا بود تا درگیر کردن مخاطب، و چه اواخر فیلم که با حضوری در حد یک نگهبان بی زبان حاضر شد.
یا پژمان جمشیدی با آن گریم متفاوت و البته باورناپذیرش و بازی شلوغ کنترل نشده اش، نقش پرورش دهنده سگ های خانگی را برعهده دارد که به لحاظ نمادشناسی، مفهومی جز، ترسا بودن او ندارد.
یا مثلا تعریف کردن داستان ماهی سیاه کوچولو از زبان امیرعلی برای عرفان در داخل خودرو، هیچ کارکرد منطقی ندارد و هیچ جای قصه صمد بهرنگی با مفاهیم و روند فیلم، همخوانی ندارد.
کارگردان در بازی گرفتن از بازیگران، موفق نیست و این هم، یکی از مشکلات اصلی بی مادر محسوب می شود. شاید با اصلاحاتی در تدوین فیلم، بشود در اکران عمومی، بی مادری را فیلم بهتری دریافت.
نظرات اولیه منتقدان درباره فیلم بی مادر سیدمرتضی فاطمی
رضا صائمی
مادرانگی در جشنواره امسال مفهوم پر کاربردی است و «بی مادر» سید مرتضی فاطمی با تاکید بر فقدان یک مفهوم یا موجود در همان عنوان خود میخواهد از ضرورت و اهمیت حضور آن بگوید. از این رو تجربه مادرانگی و فرزند آوری را با قصه رحم اجارهای پیوند میزند تا از پس آن هم یک موقعیت اخلاقی پیچیده را به تصویر بکشد و هم دشواری مادرانگی را از منظری متفاوت بازنمایی کند. شاید بتوان از حیث مفهومی مهمترین مساله فیلم را در ارتباط با موقعیت مادرانگی در از دست دادنها و بدست آوردنها جستجو کرد. اینکه مهروز فرزندی را از دست میدهد تا فرزندی دیگر را بدست آورد. شخصیت محوری قصه را باید مهروز دانست. مادری که هم سوگ فرزند و هم سور فرزند را در مدتی کوتاه تجربه میکند. ضمن اینکه قرار است موقعیت و تجربه مادرانگی در نسبت با مساله رحم اجارهای در یک چالش عاطفی قرار بگیرد. اینکه آیا لچهای که در رحم اجارهای متولد میشود چقدر میتواند تجربه و عواطف مادرانگی را به وضعیتی متضاد و پارادوکسیکال بدل کند. از یک سو مادر باید موجودی را به دنیا آورد که فرزند دیگری است و از سوی دیگر مهر و عطوفت او در زنی که فرزند را زایده به عنوان مهر مادرانه وجود دارد. پرسشی که فراتر از قصه فیلم میتواند ذهن مخاطب را درگیر خود کند.
۳ برگزیده از فیلم بی مادر
- تامل برانگیز بودن قصه
- عدم انسجام و توازن بین عناصر و موقعیتهای داستانی
- بازی خوب پردیس پورعابدینی
سید آریا قریشی
از آن فیلمهایی است که بهسختی میتوان فهمید هدف از ساختهشدنش چه بوده است. بیمنطقی از سر و روی فیلم میبارد. شخصیتها در هر صحنه ممکن است رفتاری خلاف صحنۀ قبل از خود نشان دهند و چند دقیقه بعد دوباره به حالت کارخانه برگردند! از جایی به بعد، حتی نمیدانیم که قرار است کدام شخصیت را دنبال کنیم. فیلم آنقدر میان سه شخصیت مختلف سرگردان است که اساساً تعیین شخصیت اصلی امکانپذیر نیست. پژمان جمشیدی بهشکل قابلستایشی تلاش میکند تا در چنین فیلمی هم گلیم خود را از آب بیرون بکشد اما موفق نمیشود چون این شخصیت نهتنها – مثل دیگر شخصیتهای فیلم – چندان قابلدرک نیست بلکه حضورش در فیلم بهکل اضافی است. سوژۀ اولیۀ فیلم هر چند تکراری است اما کماکان پتانسیل تبدیل به یک اثر جذاب را دارد اما سازندگان «بیمادر» تقریباً به بدترین شکل ممکن از این سوژه استفاده کردهاند. به همین دلیل «بیمادر» به یکی دیگر از فیلمهای بیمایه و تلفشدۀ جشنواره تبدیل شده است.
۳ برگزیده از فیلم بی مادر
- سرگردان بودن داستان میان سه شخصیت مختلف
- تلاش قابلستایش اما ناکام پژمان جمشیدی
- بازی بد میترا حجار
مرجان فاطمی
سوژهای تکراری و نخنما، بار دیگر دستمایه ساخت فیلمی قرار گرفته به نام «بیمادر». ماجرای زنی فقیر که برای مشکلاتش راضی میشود رَحِمش را به زن و مردی که بچهدار نمیشوند اجاره دهد و به نحوی زندگیاش با این خانواده گره میخورد. بزرگترین مشکل فیلم، قابل پیشبینی بودن آن است. هنوز نیم ساعت از شروع فیلم نگذشته که میتوانیم طبق الگویی از پیش تعیین شده حدس بزنیم که با ورود یک زن جوان به خانواده یک زوج ثروتمندی که روابط سردی دارند چه اتفاقی رخ میدهد. از همانجا میتوانیم تا انتهای آن را پیشبینی کنیم و مدام شگفتزده شویم از اینکه، کارگردان مو به مو مطابق همان الگو پیش میرود و یک ذره هم برایمان به عنوان مخاطب، ارزش قائل نیست. سید مرتضی فاطمی در اولین فیلمش حتی در شخصیتپردازی، انتخاب دیالوگها و پایانبندی هم به کلیشهها پایبند بوده و قدمی برای ایجاد تفاوت بر نداشته است.
«بیمادر» با وجود تمام نقاط ضعف، یک نقطه قوت بسیار مهم دارد و آن هم بازی پردیس پورعابدینی است. بازیگری که قابلیت زیادی در تغییر چهره دارد و میتواند در نقشهای متفاوت به خوبی ظاهر شود. او در این فیلم بهتر از هرکس دیگر وظیفهاش را انجام میدهد و بازی خوبی به نمایش میگذارد. گرچه فیلم با این نقطه قوت هم نجات پیدا نمیکند. پژمان جمشیدی هم که با گریم متفاوتش در این فیلم میتوانست به عنوان نقش مکملی درجه یک خودنمایی کند، موفقیتی به دست نمیآورد و در سطح باقی میماند. شخصیت او به عنوان یک برادر غیرتی پایین شهری که برای درآوردن پول، سگ پرورش میدهد میتوانست به عنصر مهمی در طول فیلم تبدیل شود و در ایجاد کشمکش تاثیر مهمی بگذارد اما بلا استفاده باقی میماند و یک جورهایی از فیلم بیرون میزند.
«بیمادر» شاید در دهه هفتاد که خبری از آثار مرتبط با رحم اجارهای نبود میتوانست سوژه جسورانه و جذابی به حساب بیاید اما در حال حاضر بیشتر به یک تله فیلم عصر جمعه شباهت دارد و معلوم نیست در این میدان رقابت چه میکند؟
۳ برگزیده از فیلم بی مادر
- «بیمادر» روی سوژهای شدت تکراری بنا شده و بدون کمترین خلاقیتی تا انتها پیش میرود
- بازی قابل قبول پردیس پورعابدینی را میتوان مهمترین نقطه قوت فیلم دانست
- گریم و شخصیت جذاب پژمان جمشیدی میتوانست برگ برنده فیلم باشد اما هیچ استفادهای از آن نشد
علی سیفالهی
«بیمادر» فیلمی بلاتکلیف و خنثی است. فیلمی که در فیلمنامه و اجرا مکانیکی پیش میرود و همه هدفهای قصهاش را دستکم میگیرد. میخواهد رنجهای یک مادر از زندگی سخت زنوشوهری و مریض بودن پسرش را روایت کند اما به اشارههایی کوتاه و کلیشهای بسنده میکند. به تصویر مادری خسته که با اتوبوس به خانه برمیگردد. به تصویر مادر جوانی که در کوچه پسکوچههای شهر متلک میشنود. به موقعیتهایی که او را پس از جدایی، سربار خانوادهاش تصویر میکند. میخواهد به علاقه یک زن و شوهر برای بچه داشتن اشاره کند اما تاکیدهای گلدرشتی را انتخاب میکند؛ از طعنههای دوست خانوادگیشان پس از اتفاق صحنه شروع فیلم تا تضاد موقعیتشان با یک خانواده فقیر که نان ندارند بخورند اما بچهدار شدهاند و ناراحتند. میخواهد قصه شکلگیری یک رابطه جدید و مثلثی را روایت کند اما ساختمان این رابطه عاطفی را روی نشانههایی بسیار کمرنگ و گنگ بنا میکند. اگر پای اعتراضهای زن به شوهرش درمیان نباشد، از هیچ جای قصه و کنشها و واکنشهای شخصیتها، بوی مهر و علاقه نمیآید.
فیلم بیمادر از همه این هدفهای اولیهاش دور میایستد و هیچکدام از مایههای داستانیهاش را به اوج نمیرساند. نه سختیهای زندگی مادر ما را با شخصیت او همراه میکند، نه سخنرانیهای آقای روانشناس به شخصیتپردازی او کمکی میکند، نه رابطهی جدید داستان حسی برمیانگیزد. فیلمنامه هر جا صلاح میداند از این شاخه به آن شاخه میپرد و مسیرش را عوض میکند و از نمایش هیچ اتفاق و رفتار ریز و درشت تصادفی بیمنطقی دریغ نمیکند؛ برادر شخصیت مادر چگونه میفهمد او به ماجرای رحم اجارهای تن داده است؟ آن تصادف زن با یک موتور چگونه رخ داده است؟ چند ماه بعد از آن اتفاق تلخ، دستگاه دیالیز بچه چرا باید در آسانسور در کنار مادر قرار بگیرد؟
بدنه اصلی فیلمنامه بیمادر روی کاغذ رشتهای از حوادث را طراحی میکند که باید از حادثه محرک اول تا پرده آخر اوج بگیرند، کشمکشهای شدید خلق کنند، دراماتیزه شوند، از نقاط بیبازگشت عبور کنند و تمثیلی از اوج و فرودهای زندگیهای یک مادر و یک زن و شوهر با مختصات طراحیشده فیلم باشند اما این اتفاق نمیافتد چون رابطههای علت و معلولی دقیق و با ظرافت طراحی نشدهاند. چون نتیجهگیریها از دل مقدمهچینیها بیرون نیامدهاند و اطلاعاتی هستند که از واکنشهای دیگران باید از آنها آگاه شویم. چون کنشها و واکنشها به اعماق روابط خصوصی و زندگی درونی شخصیتها راه پیدا نمیکند و اکثر اتفاقها در سطح و بیرون از شخصیتها پیش میرود. در فیلمنامهنویسی قاعدهای وجود دارد که میگوید حفظ توجه بیننده تقریبا محال است مگر اینکه ساختار فیلم از حیث هر دو جنبه طبیعت بشر، یعنی عقل و عاطفه، جذاب باشد. «بیمادر» اما خالی از عقل و عاطفه است و شروعی ناامیدکننده برای یک فیلمساز.
یک برگزیده از فیلم بی مادر
- معماری لوکیشن اصلی فیلم!
پوستر فیلم بیمادر
تیزر فیلم بیمادر
بیوگرافی بازیگران فیلم بیمادر
امیر آقایی
امیر آقایی متولد مرداد ماه 1354 در ارومیه، هنرپیشه، عکاس، نقاش و نویسنده است. سال 1380 با مجموعه خاک سرخ وارد تلویزیون شد. فیلم سینمایی ارتفاع پست نخستین تجربه سینمایی او بود. با سریال اولین شب آرامش در سال 1384 به شهرت رسید. او به عنوان فیلمنامه نویس در فیلم سینمایی آرمان شهر ساخته حسن ناظر حضور داشته است. مجموعه اشعار او با نام بیدها در باد سال 1389 توسط «انتشارات حوض نقره» منتشر شد.
پژمان جمشیدی
پژمان جمشیدی بازیکن سابق فوتبال و هنرپیشه است. او شهریور 1356 در تهران به دنیا آمد. پدر و مادرش هردو معلم بودند. پژمان فرزند وسط خانواده است، او یک برادر بزرگتر و خواهری کوچتر از خود دارد. فوتبال را بصورت جدی از نوجوانی در تیم نوجوانان باشگاه دارایی تهران آموخت. سال 1371 به باشگاه کشاورز تهران ملحق شد. سال 1374 به تیم ملی نوجوانان ایران دعوت شد. مدتی بعد به باشگاه سایپا رفت سپس به تیم ملی جوانان و تیم ملی امید ایران دعوت شد. سال 1379 به عنوان دفاع راست در تیم پرسپولیس بازی کرد. در همان دوران به تیم ملی ایران دعوت شد و در 14 بازی به میدان رفت. سال 1384 به تیم پاس تهران رفت و در جام باشگاه های آسیا نیز شرکت کرد. مدتی در باشگاه استیل آذین فعالیت کرد اما در این تیم نتوانست از لیگ یک به لیگ برتر برود و از این تیم خداحافظی کرد. سال 1387 به باشگاه فولاد خوزستان رفت و در نهایت سال 1388 پس از 15 سال بازی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. سال 1390 او در یک قسمت از مجموعه ساختمان پزشکان به عنوان بازیگر میهمان حضور داشت. این نخستین تجربه بازیگری او بود. سال 1392 در مجموعه تلویزیونی پژمان نقش آفرینی کرد که مورد استقبال قرار گرفت. ایده اصلی این سریال از خودش بود و در واقع روایتی از زندگی او بود. با فیلم آتش بس 2 سینما را تجربه کرد. او به همراه سام درخشانی در فیلم خوب بد جلف به عنوان زوج هنری ایفای نقش کردند. جمشیدی در سال 1397 از پرکارترین بازیگران بود، بطوریکه در شش فیلم سینمایی، یک مجموعه تلویزیونی و یک تئاتر حضور داشت. در شش ماه نخست سال 1398 با بازی در سه فیلم سینمایی به عنوان پرکارترین بازیگر مرد سینما معرفی شد. در سال های 93 تا 98 در 20 نمایش تئاتر نقش آفرینی کرد. او از پولسازترین و موفق ترین بازیگران کمدی است. در سال 1398 پرفروشترین بازیگر سال شناخته شد. جمشیدی در همان سال در برنامه اینترنتی کلاسیکو به عنوان مجری حضور یافت، این برنامه ساخته عادل فردوسی پور بود که رکورد پربینندهترین برنامه اینترنتی رابدست آورد. پژمان جمشیدی دانشجوی انصرافی مهندسی عمران بوده است.
میترا حجار
میترا حجار متولد بهمن 1355 در مشهد، هنرپیشه است. فعالیت هنری را از سال 1376 با بازی در فیلم سینمایی غریبانه آغاز کرد. سال 1380 با بازی در مجموعه پلیس جوان وارد تلویزیون شد. میترا حجار در زمینه موسیقی با پدرام پوراکبری (خواننده و بازیگر) همکاری داشته است. سال 1382 به قصد تحصیل در رشته کارگردانی ابتدا به فرانسه، سپس به آمریکا رفت. او اکنون در ایران زندگی میکند.
علی اوجی
علی اوجی تهیه کننده سینما، بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون، تهیه کننده موسیقی ایرانی می باشد. شناخته شده به عنوان پرکارترین تهیه کننده در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ . فیلم های وی به عنوان تهیه کننده عبارتست از : خائن کشی به کارگردانی مسعود کیمیایی سلوک به کارگردانی : عباس رافعی تابستان همان سال به کارگردانی محمود کلاری روزی روزگاری آبادان به کارگردانی حمیدرضا آذرنگ راند چهارم به کارگردانی علیرضا امینی بی مادر به کارگردانی مرتضی فاطمی ۲۸۸۸ به کارگردانی کیوان علیمحمدی و علی اکبر حیدری کبوتر کشی به کارگردانی امیرحسین ثقفی و همچنین به عنوان مجری طرح در فیلم های عروسی مردم به کارگردانی مجید توکلی سینما شهر قصه به کارگردانی کیوان علیمحمدی و علی اکبر حیدری همچنین در تهیه آثار موسیقیایی بیش از ۸۰ اثر تهیه و روانه بازار کرده است … • تهیه کننده ارکستر سمفونیم آوام ( بزرگترین ارکستر سمفونیک خصوصی ایران ) • و همچنین به عنوان بازیگر در بیش از ۵۰ فیلم سینمایی، سریال و تئاتر حضور داشته است … • برنده جوایزی از جمله : • جایزه بهترین فیلم از جشنواره داکا بنگلادش / برای فیلم بی مادر • جایزه بهترین فیلم از جشنواره لوکانیای ایتالیا / برای فیلم راند چهارم • حضور در جشنواره روتردام هلند / برای فیلم خائن کشی • جایزه بهترین فیلم ( Crossing The screen) انگلیس / برای فیلم بی مادر • جایزه بهترین فیلم جشنواره بنگلور هندوستان / برای فیلم بی مادر • جایزه بهترین تهیه کننده از نگاه مردم در جشن موسیقی ما سال ۹۶ / برای آلبوم درهم • جایزه بهترین تهیه کننده از نگاه مردم در جشن موسیقی ما سال ۹۵ / برای آلبوم دوئل در آینه • کارگردان یازده دوره جشن سینمایی و تلوزیونی دنیای تصویر ( جشن حافظ ) • برگزار کننده و تهیه کننده بیش از صد کنسرت در داخل و خارج از کشور
پردیس پورعابدینی
پردیس پورعابدینی متولد 1379 در تهران بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون است. سال 1397 در کلاس های بازیگری استاد مسعود کیمیایی شرکت کرد. با حضور در جشنواره تئاتر دانشجویی ثمر، پیشنهاد بازی در نمایش قصه ظهر جمعه را از نسیم ادبی دریافت کرد. بهرنگ توفیقی که به تماشای این نمایش رفته بود او را برای بازی در مجموعه نمایش خانگی آقازاده انتخاب کرد. سریال آقازاده اولین تجربه او مقابل دوربین بود. مجموعه بوی خون و فیلم های سینمایی غریزه و خائن کشی از دیگر کارهای این هنرمند هستند.