معرفی فیلم سینمایی خاطرات بند باز
فیلم خاطرات بند باز اثری اجتماعی به نویسندگی و کارگردانی حامد رجبی محصول سال 1402 است که از چهارشنبه ۱۷ آبان در سینماهای سراسر کشور روی پرده میرود. در این مطلب، خبرهای مربوط به فیلم خاطرات بند باز و همینطور اطلاعاتی را که تاکنون از حاشیه و اصل فیلم خاطرات بند باز منتشر شده میخوانید.
کارگردان فیلم خاطرات بند باز چه کسی است؟
خلاصه داستان و موضوع فیلم خاطرات بند باز چیست؟
اسامی بازیگران نقش اصلی فیلم خاطرات بند باز چیست؟
مشخصات فیلم خاطرات بند باز
نام فیلم | خاطرات بند باز |
کارگردان | حامد رجبی |
نویسنده | حامد رجبی |
تهیه کننده | روح الله برادری و سمیرا برادری |
ژانر | درام اجتماعی |
تاریخهای انتشار | چهارشنبه ۱۷ آبان 1402 |
مدت زمان | – دقیقه |
لیست بازیگران فیلم خاطرات بند باز
- میرسعید مولویان
- فرزاد موتمن
- معصومه بیگی
عوامل فیلم خاطرات بند باز
- کارگردان: حامد رجبی
- نویسنده: حامد رجبی
- تهیه کننده: روح الله برادری و سمیرا برادری
- مدیر فیلمبرداری: امین جعفری
- طراح صحنه: امیرحسین قدسی
- طراح لباس: مارال جیرانی
- تدوین: حمیدرضا برزگر
- مدیر صدابرداری: وحید رضویان
- طراح چهرهپردازی: عظیم فراین
- موسیقی: بابک میرزاخانی
- مشاور کارگردان: وحید موسائیان
- طراحی و ترکیب صدا: زهره علی اکبری
- جلوههای ویژه بصری: محمد ثانیفر
- مدیر تدارکات: حسین میرزامحمدی
- برنامهریز و دستیار اول کارگردان: حمیدرضا غفارزاده
- دستیار طراح صحنه: امیرحسین بابائیان
- دستیار اول فیلمبردار: سجاد براتی
- عکاس: محمد بدرلو
- مجری طرح و مدیر تولید: مهدی بدرلو
معرفی حامد رجبی کارگردان فیلم خاطرات بند باز
حامد رجبی کارگردان، دستیار کارگردان و نویسنده است. وی کارگردانی فیلم پریدن از ارتفاع كم (۱۳۹۳) ، دستیار کارگردانی مینای شهر خاموش (۱۳۸۵) فیلمنامه نویسی فیلم های سینمایی درساژ (۱۳۹۶) ، پریدن از ارتفاع كم (۱۳۹۳) ، پرویز (۱۳۹۱) ، فصل باران های موسمی (۱۳۸۸) و تهیه کنندگی انیمیشن باب اسفنجی در تهران را در کارنامه هنری خود دارد.
نخستین فیلم داستانی بلند او در مقام کارگردان، پریدن از ارتفاع کم، که به دلیل نداشتن پروانهٔ سینمایی در جشنوارهٔ فیلم فجر پذیرفته نشد به بخش پانورامای شصت و پنجمین جشنوارهٔ بینالمللی فیلم برلین راه یافت و برندهٔ جایزهٔ فیپرشی این بخش شد.
معرفی فیلم خاطرات بند باز
در «خاطرات بندباز» فرزاد موتمن، میرسعید مولویان و معصومه بیگی بازی کردهاند.
موتمن که از مدتها قبل در تدارک ساخت یک فیلم جدید بود، هنوز نتوانسته «شبگرد» را که سیزدهمین فیلم سینماییاش است روانه اکران کند.
میرسعید مولویان هم که برای بیشتر مخاطبان سینما با سریال «خاتون» شناخته شد، در حالی فیلم «خاطرات بندباز» با بازی او روی پرده میرود که فیلم «جنگل پرتقال» را هم در حال اکران دارد.
خلاصه داستان فیلم خاطرات بند باز
در خلاصه داستان «خاطرات بند باز» آمده است: زندگی پدر و پسری با ورود زنی غریبه به خانهشان دگرگون میشود.
تاریخ اکران فیلم سینمایی خاطرات بند باز
«خاطرات بند باز» در سال ۱۴۰۰ ساخته شده که پس از دو سال از امروز، ۱۷ آبانماه در سینماهای هنر و تجربه اکران میشود.
تصاویر مراسم افتتاحیه و رونمایی فیلم سینمایی خاطرات بند باز
آنالیز فیلم خاطرات بندباز
در این فیلم با زندگی پدر و پسری روبهرو هستیم که با ورود زنی غریبه به خانهشان همه چیزشان دگرگون میشود؛ دختر اثر آمده تا «بندبازی» را به پدر و پسر و شاید حتی آن زنِ طبقهی پایین که نمیبینیم با هم چه میگویند، یاد دهد و چنان حضورِ موثری از خود به جای بگذارد که پس از رفتنِ ناگهانیاش، حضورش ملموستر از هر زمانِ دیگر شود. او پدر و پسر را با درکی تازه از زندگی روبهرو میکند و سبب میشود تا آنان با دیدهی تردید به تمامِ ارزشهایی که در پارادیمِ ذهنیشان است، نگاه کند.
حامد رجبی در جدیدترین تجربهی نویسندگی و کارگردانی خود از نشانههایی دارد که ممکن است شما را یادِ آثارِ دیگر میاندازد؛ اما پس از دقایقی متوجه شوید که آنچه در این فیلم رقم میخورد، شبیه هیچ چیزِ دیگر نیست و شما با اثری مواجه هستید که نمونهاش را نمیتوان در هیچ اثرِ دیگر پیدا کرد؛ شاید همین است که به نقطهی قوتِ فیلم بدل شده.
شاید برادران کارامازوف | اگر در دقایقِ ابتدایی فیلم، حضور یک دختر جوان این تصور را برای شما ایجاد میکند که ممکن است میانِ پدر و پسرِ فیلم، درگیریای شبیه فئودور کارامازوف و دیمیتری کارامازوف در کتاب سترگِ «برادران کارامازوف» وجود داشت، شکل گیرد؛ در ادامهی فیلم از این مقایسه پشیمان خواهید شد. هیچ شباهتی میانِ دخترِ عصیانگر خاطراتِ بندباز و گروشنگای زیبا و اغواگر وجود ندارد؛ رقابتی هم میانِ پدر و پسر برای تصاحبِ او وجود ندارد. آن دو البته، حسِ پنهانی به دختر دارند؛ اما از میانهی راه چون گمان میکنند، دختر در پی تصاحبِ دارایی آنان است، تلاش میکنند با همفکری یکدیگر او را چون مانعی از سر راه بردارند.
علاوه بر آن در شاهکارِ داستایوفسکی، پسر ارشد، دیمیتری، تقریبا راه پدر را پیش گرفته است. او هم شخص فاسد و خوشگذرانی است و در عین حال به شدت از پدرش نفرت دارد. پدرِ خاطرات بندباز اما اگرچه خوشگذرانیهای مقطعی و مراوده با زنانی خاص را در برنامهی زندگی خویش دارد؛ اما او تمام عمر خویش به عنوانِ کارمندی وظیفهشناس طی کرده و حتی به پسر خود نیز توصیه میکند تا از هر بلندپروازی اجتناب کند تا همواره گوشهی امنِ زندگی خویش را داشته باشد. پسر نیز به این توصیه عمل میکند و به قولِ دختر مواظب است که حتی وقتی کسی در اتاقِ محلِ کارش نیست هم درست رفتار کند؛ چون میداند کسی دوربینها را چک میکند. او از آن دست آدمهایی است که صبح زودتر از دیگران به سر کار میرود و شب دیرتر از همه از آن خارج میشود.
به ادامهی برادران کاراموزوف نمیپردازیم که راهی کاملا جدا از «خاطراتِ بندباز» پی میگیرد. ضمن آنکه در آن اثر، گروشنکا تلاش میکند برای رسیدن به دیمیتری تمام آدمها را کنار میزند و حتی ابایی از آن ندارد تا نامزدِ زیبای دیمیتری را نیز تا حد مرگ، آزرده کند؛ اما در این فیلم اگرچه بارقههایی از عشقِ پسر به دختر را مشاهده میکنیم؛ اما از آن طرف دختر جز به هدفی که در ذهن دارد به چیزِ دیگری نمیاندیشد، به خصوص پسر که او را به یادِ گذشتهی خود میاندازد.
شاید خانهی ادریسیها | در میانهِ فیلم است که شاید این تصور ایجاد شود که آن دختر آمده تا چون مهمانانِ ناخواندهی خانهی ادریسیها تنها دارایی این خانوادهی کوچک که همان خانهشان است را غصب کند، اما در ادامه متوجه خواهید شد که زنِ آرامِ فیلم از زندگی چیزی نمیخواهد جز حقِ خودش.
اگر خانهی ادریسیها را خوانده باشید (لطفا بخوانید اگر نخواندهاید) میدانید ماجرای کتاب درمورد زندگی یک خانوادهی سنتی مرفه در شهری خیالی است که ناگاه پس از چندین دهه عظمت و افتخار با حضیضِ هجوم افرادی از طبقهی کارگر تحت عنوان آتشکار روبهرو میشود. نجیبزادگان که خود گناهی ندارند، پاسوز سلطهگری و جنایات قبلی اقشار همردهی خود میشوند و در خشم عمومی یک انقلاب، مجبور میشوند تا خانه را تقدیم آتشکارها کنند. اینجا اما فرقِ چندانی میانِ دخترِ تازهآمده و پدر و پسر وجود ندارد؛ جز یک «خانه» که به اندازهی شخصیتهای فیلم ایفای نقش میکند و در تمامِ طولِ داستان حضوری ملموس دارد.
دختر از این خانواده هیچ چیز نمیخواهد جز آنکه اتاقی نمور و بیآرایش را به او بدهند تا در آن زندگی کند و اگر نگذارند تا این اتفاق رخ دهد، به گفتهی خودش آنها را اذیت خواهد کرد؛ او هیچ قصدِ تصاحبِ خانه را ندارد؛ برای همین هم هست که یک روز ناگهانی وسایلش را جمع می کند، کلید را میگذارد و برای همیشه خانه را ترک میکند؛ هر چند که انگار این ماجرا آغازِ حضورِ او در خانه است.
شاید جوکر یا پرویز | آن ماتیکِ قرمزی که پسر در این اثر از آن استفاده میکند، نباید شما را یادِ «جوکر» بیاندازد یا حتی تصور کنید تجربهی قدیمی رجبی در نویسندگی «پرویز» قرار است تکرار شود و استحالهی شخصیتها منجر به کشتاری خونین شود. این فکر هم یک اشتباهِ دیگر است. پسر و پدر (که هیچگاه همدیگر را به نام صدا نمیکنند) قرار نیست انتقامِ خود را از جهان و آدمهایش بگیرند، اگر هم انتقامی در میان است، انتقام از خودشان است. از خودی که زندگیشان را فرمانبردارانه طی کردهاند و شاید هم آن را جدی گرفتهاند.
اگر رجبی در نویسندگی فیلم پرویز به همراهِ مجید برزگر، زندگی مردی را به نمایش گذاشته بود که علیرغم ظاهرِ زمختی که داشت، انسان بیآزاری بود؛ اما یکباره و در پی اتفاقی تصمیم گرفت از اهالی شهرک و مخصوصا پدرش انتقام بگیرد، اینجا شخصیتهای داستان با هیچکس جز خودشان کاری ندارند و اگر انتقامی هم هست، از «خود» است. نهایتِ کنشِ پسر به تلاش برای پر کردنِ سبدی خرید و فرار از فروشگاهی بزرگ میشود، در حالیکه از همان آغاز میداند در این سرقتِ بیاهمیت، موفق نخواهد شد. گویا تنها این کار را میکند تا شجاعتِ خود را محک بزند و به بزدلیاش آگاه شود و کتک بخورد و جوری از خود انتقام بگیرد.
با دو تجربهی پرویز و خاطرات بندباز به نظر میرسد ایدهی تقابل فرد با جامعه، آن هم زمانیکه ابتدا جامعه مقابل فرد قرار میگیرد، تم دلخواهی رجبی است که حالا به شکلی متفاوت از پرویز ارائه شده است.
پوستر فیلم خاطرات بند باز
طراح پوستر این فیلم سینمایی علی باقری است.
تیزر فیلم خاطرات بند باز
بیوگرافی بازیگران فیلم خاطرات بند باز
میرسعید مولویان از بازیگران مرد فیلم خاطرات بند باز
میرسعید مولویان متولد 6 تیرماه 1368 در تبریز، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد تئاتر، بازیگر و کارگردان است. او سال 1381 به عنوان بازیگر، نویسنده و مشاور کارگردان وارد عرصه تئاتر شد. مولویان تجربه بازی در تئاتر های زندگی در تیاتر، نفرین قحطی زده گان، فیلم سینمایی تومان و مجموعه نمایش خانگی خاتون را دارد. او برای بازی در فیلم سینمایی تومان نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره های فیلم فجر و حافظ شد.
فرزاد موتمن
فرزاد مؤتمن دوران کودکی و نوجوانیاش را در آبادان سپری کرد و بعد از اتمام تحصیلات در مقطع متوسطه برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد.
وی در سال ۱۹۷۹ تحصیل در رشته سینما را رها کرد و به ایران برگشت. مؤتمن بعد از آن به عکاسی، فیلمبرداری و مستندسازی روی آورد. همچنین از سال ۱۳۷۸ به ساخت فیلمهای سینمایی و بهطور همزمان، تدریس در دانشگاه سوره و دانشگاه پارس مشغول شد.
معصومه بیگی
معصومه بیگی در فیلم ها و سریال های بسیاری همچون جنایت بی دقت، دو سگ، شهرزاد 2، خاطرات بند باز، تارا، ویلایی ها، تو هنوز اینجایی و شهرزاد 3 نقش آفرینی داشته است.