در این بخش بیوگرافی کمند امیرسلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. بیوگرافی کمند امیرسلیمانی که بیشتر او را با فیلم پدرسالار به یاد می آوریم . امروز مروری داریم بر 0 تا 100 بیوگرافی کمند امیرسلیمانی از بازیگران زن معروف و خانواده ی هنری اش و تجربیات زندگی اش در عمارات. برای مطالعه بیوگرافی کمند امیرسلیمانی با ما همراه باشید.
کمند امیرسلیمانی چند سال دارد ؟
وضعیت تاهل کمند امیرسلیمانی چگونه است ؟
کمند امیرسلیمانی فرزند دارد؟
کمند امیرسلیمانی فعالیت خود را از چه سالی آغاز کرد ؟
خلاصه بیوگرافی کمند امیرسلیمانی
نام کامل | کمند امیرسلیمانی |
تاریخ تولد | 16 خرداد 1352 در تهران |
تحصیلات | لیسانس بازیگری و کارگردانی |
والدین | سعید امیرسلیمانی |
برادر | سپند امیرسلیمانی |
همسر | ورقا عامری(جدا شده) |
فرزندان | ایلیا عامری |
زمینه فعالیت | سینما ، تئاتر و تلویزیون |
سالهای فعالیت | ۱۳۶۲–تاکنون |
قد | 165 سانتی متر |
بیوگرافی کمند امیرسلیمانی
کمند امیرسلیمانی از بازیگران با سابقه تلویزیون و سینمای ایران است که خصوصاً به واسطه بازی در سریالهای مختلف، از خانوادگی و تاریخی تا سریالهای طنز، نزد مخاطب ایرانی چهره و نامی آشنا دارد. کمند امیرسلیمانی از دهه شصت تا به امروز در بیش از شصت پروژه سینمایی و تلویزیونی فعالیت داشته است.
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است : او متولد 16 خرداد 1352 در تهران ، بازیگر سینما و تلویزیون است
در ادامه بیوگرافی کمند امیرسلیمانی میخوانیم : فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد در سال 76 می باشد که یکبار ازدواج کرده و حالا تنها یک پسر دارد و آشپز خوبی هم می باشد
قد کمند امیرسلیمانی
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است قد او 165 سانتی متر است.
بیوگرافی خانواده کمند امیرسلیمانی
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی درباره ی خانواده اش آمده است : پدرش سعید امیرسلیمانی (بازیگر) و مادرش خانه دارد است ، فرزند اول بوده و تنها یک برادر کوچکتر از خود بنام سپند دارد که 4 سال اختلاف سن دارند
مادر کمند امیرسلیمانی در این خانواده هنرمند با سختی های زیادی روبرو بود اما توانست از پس سختی های زندگی با سه هنرمند برآید.
ازدواج و وضعیت تاهل کمند امیرسلیمانی
بیشترین جستجوها در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
کمند امیرسلیمانی سالها پیش با آفای ورقا عامری عکاس ساکن امارات ازدواج کرد که ثمره اش یک فرزند پسر بنام ایلیا متولد 1380 شد
بعد از ازدواج به مدت 6 سال در اوج شهرت به امارات مهاجرت کرد اما در نهایت برای ادامه فعالیت هنری به ایران آمد.
جدایی کمند امیرسلیمانی
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی خبرهای متعددی از جدایی او و همسرش به گوش میرسید اما این موضوع به صورت رسمی تایید نشده است اما این زوج سالهاست که در کنار هم دیده نشده اند.
وابستگی به پسرم
من خودم از بچگی آدم مستقل و غیر وابسته ای بودم ، تنها چیزی که برای من وابستگی ایجاد کرد پسرم بود ، همیشه سعی کردم تا جایی که خودم دچار عذاب وجدان نشوم برای پسرم وقت بگذارم و کنارش باشم
اهمیت کمند امیرسلیمانی به خانواده
من زیاد دوست ندارم زندگی خودم را رها کنم و فقط به فکر سینما و تئاتر و…باشم.حتی باید بگویم که اصلا دوست ندارم پسرم ایلیا یک بازیگر شود چون نمی خواهم از خانواده اش زیاد دور شود.
علایق و حقایقی درباره کمند امیرسلیمانی
در ادامه بیوگرافی کمند امیرسلیمانی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
اولین دستمزد کمند امیرسلیمانی
با اولین دستمزدم از اجرای تئاتر و ضبط تلویزیونی که هفت هزار تومان شد و کمک دو هزار تومانی پدرم توانستم یک پیانو برای خودم بخرم
تجربه زندگی کمند امیرسلیمانی در عمارات
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است : او شش سال با زندگی در دوبی سینما را از خود دور زندگی کرد، گرچه مدام در رفت و آمد بود و با همین روند تجربه هایی را در فیلم ها و سریال ها داشته است. او به عنوان کسی که سال ها با زندگی در خارج از کشور آن هم کشوری که فقط دو ساعت با هواپیما از ایران فاصله دارد، درباره تجربه تلخش از مهاجرت می گوید و معتقد است هیچ جایی نمی تواند رنگ و بوی زادگاه آدمی را داشته باشد. او به عنوان یک شاهد عینی نمونه خوبی بود تا درباره اقامت در یک سرزمین دیگر سخن بگوید.
شغل دوم کمند امیرسلیمانی
در یک مقطعی احساس کردم بجز بازیگری وارد حرفه دیگری شوم به همین دلیل عکاسی را شروع کردم و حالا چند سالیست یک استودیوی مخصوص خانم ها دارم
علاقه کمند امیرسلیمانی به پزشکی
تا موقعی که مدرسه می رفتم بازیگری را بعنوان کار دوم و تفننی نگاه می کردم و بیشتر علاقمند بودم که پزشک بشم
حالا که وارد عرصه هنر شد پشیمان نیستم با اینکه علاقه زیادی به پزشکی داشتم اما اگر ادامه تحصیل می دادم نه دکتر خوبی و نه بازیگر تاثیرگذاری می شدم
تناسب اندام کمند امیرسلیمانی
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی میخوانیم : او یکی از چهره هایی است که به سلامت جسم و تغذیه درست اهمیت زیادی میدهد و در یکی از مصاحبه هایش به تغذیه سالم افراد خانواده و ممنوعیت خوردن شیرینی جات و روغن زیاد در خانواده شان اشاره کرد .
لاغری کمند امیر سلیمانی و کاهش وزنش در چند سال پیش سوژه شده بود.
رژیم غذایی کمند امیرسلیمانی
به تغذیه مناسب اهمیت می دهم به همین خاطر 16 سال است که در انتخاب رژیم غذایی و لاغری با دکتر تغذیه مشورت می کنم
تقریبا اهل فست فود نیستم با اینکه خیلی خوشمزه است اما عادتش از سرم افتاده و دیگر نمی توانم بخورم یعنی اگر بخورم کلا اذیت می شوم
پیتزا نمی خورم اما چلوکباب دوست دارم و کلا سالم خوری و حذف یک سری خوراکی های مضر از جمله روغن و فند و شکر برایم اهمیت دارد
اهمیت کمند امیرسلیمانی به ورزش
تقریبا به طور ناپیوسته و به خاطر شرایط کاری ام همیشه در حال ورزش کردن هستم و اگر ورزش نکنم پیاده روی را حتما انحام می دهم
عمل زیبایی کمند امیرسلیمانی
قدیمی ها می گویند هیچ چیزی را منع نکنید چون ممکن است نتیجه عکس بدهد
نمی دانم چند سال دیگر درباره عمل زیبایی چه عقیده ای دارم اما در شرایط فعلی با جراحی زیبایی تا جایی که رفع عیب کند موافقم
مراقبت از پوست و زیبایی
من جزء آن دسته افرادی هستم که زیاد دوست ندارم ، وقتم را در مطب پزشکان بگذرانم و تاکنون برای مراقبت از پوستم به پزشک متخصص پوست و مو مراجعه نکرده ام.اما کارهایی که باید به صورت طبیعی و روزانه انجام داد مثل استفاده از کرم روز ، شب ، ضدآفتاب و کرم دور چشمرا انجام می دهم.
فعالیت کمند امیرسلیمانی در عرصه مدلینگ
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است : وی چند سالیست همانند خیلی دیگر از هنرمندان معروف به تبلیغات و مدلینگ روی آورده است.
تام و جری با برادر
روابط من و سپند مثل همه خواهر و برادرها به دو بخش کودکی و بزرگسالی تقسیم می شود در کودکی کل کل و قهر و آشتی زیاد داشتیم
من بزرگ بودم و خیلی سر به سر برادر کوچک می گذاشتم ولی آخر مانند تام و جری با هم خوب می شدیم و صلح می کردیم
آشپزی کمند امیرسلیمانی
شاید بگویید از خودش تعریف می کند اما آشپز بسیار خوبی هستم و برای آن وقت می گذارم ، خودم قرمه سبزی را بیشتر دوست دارم
کمند امیرسلیمانی سفیر دیابت
این یک شانس خیلی خوب بود که به لطف خانم بهاره رهنما نصیبم شد و من با تعدادی از دوستان آشنا شدم که در رابطه با دیابت فعالیت می کردند. یک شرکت دارویی بود که یکی از اهداف خیریه اش، شناساندن بیماری دیابت به مردم است چون متاسفانه این بیماری رشد بسیار زیادی دارد چون دیابت یک بیماری خاموش بوده و درمان قطعی ندارد.
شروع فعالیت هنری کمند امیرسلیمانی از 5 سالگی
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی جالب است بدانید اولین بار در سال 1357 وقتی 5 ساله بود در سریال هزار دستان سر صحنه کار رفتم و طبق خواسته مرحوم علی حاتمی در صحنه ای به همراه لیلا حاتمی بازی کردم
بعد از تجربه سکانسی کوتاه در سریال هزار دستان سال 1359 در 7 سالگی با نمایش سنجاب ها وارد کار تئاتر شدم
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است: به واسطه پدرش و در 10 سالگی باز هم مقابل دوربین قرار میگیرد و در سریال «پای صحبتهای بابا علی» حضور مییابد، این اتفاق بین 10 تا 14 سالگی با سریالهای «مخمصه» و «سواد آموزی» و فیلم سینمایی «با من از فردا بگو» برای امیرسلیمانی تکرار میشود.
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی او درباره بازیگر شدنش میگوید: «همبازیهای بچگیهای من لیلا حاتمی و سام مشایخی بودند و ما تمام مدت در حال تئاتر بازی کردن بودیم. بازیگری هیچوقت برای من آرزو نبوده است، همه آشنایان خانواده ما بازیگر بودند و به همین دلیل بازیگری برای ما جذاب نبوده است. بازیگر به همین دلیل برایم رویا نیست و فقط سعی میکنم از آن لذت ببرم.»
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است : کمند امیرسلیمانی بین سالهای 66 تا 73 در چند فیلم و سریال از جمله فیلمهای سینمایی «سفر عشق»، «دخترک کنار مرداب»، «در آرزوی ازدواج»، «چون ابر در بهاران»، «راز خنجر» و «مهریه بیبی» و سریالهای «عمیق» و «آمیز قلمدون» بازی کرد که هیچکدام کارهای مطرحی نبودند و در اغلب آنها کمند امیرسلیمانی در نقشهای کمرنگی ایفای نقش کرده است.
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی میخوانیم : اولین تجربه جدی بازیگری کمد امیرسلیمانی به سال 73 و بازی او در سریال «همسران» به کارگردانی بیژن بیرنگ و مسعود رسام برمیگردد.
شهرت کمند امیرسلیمانی با نقش آذر در پدر سالار
در سال 74 کمند امیرسلیمانی در یکی از محبوبترین سریالهای ایرانی نقشآفرینی کرد و با ایفای نقش «آذر»، عروس عصیانگر خانواده، خوش درخشید و به چهرهای آشنا برای مخاطبین ایرانی تبدیل شد؛ بسیاری حتی امروز هم پس از گذشت حدود سه دهه از پخش سریال «پدرسالار»، او را در کوچه و خیابان با نام آذر صدا میزنند. کمند امیرسلیمانی با بازی در کنار بازیگران مطرحی مانند محمدعلی کشاورز، حمیده خیرآبادی، جمیله شیخی، محمود پاکنیت و کتایون ریاحی تجربهاندوزی کرد.
کمند امیرسلیمانی درباره بازی در سریال «پدرسالار» میگوید: «هنوز بعد از سالها بازیهای من را با آن سریال مقایسه میکنند، مثلاً میگویند چاقتری شدی یا لاغرتر شدی. شاید نقش من نقش متینی نبود اما واکنش مردک خوب بود. به جرئت میتوانم بگویم که همه مردم ایران درگیر این سریال بودند، فکر میکنم همین کار موفقترین تجربه من در بازیگری سریال باشد.»
کمند امیرسلیمانی در همان سال در سریال «عیاران» به کارگردانی کاظم بلوچی بازی کرد.
در سال 75 کمند امیرسلیمانی در سریال «دردسر بزرگ» ساخته مهدی گلستانه بازی کرد.
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است بعد از آن بازی در سریال همسایه ها در سال 1379 وی را به اوج شهرت رساند.
بازی حرفه ای کمند امیرسلیمانی و حضور او در سینما
اغلب موفقیت های کمند امیرسلیمانی با بازی در سریال های تلویزیونی حاصل شد و اگر در سینما هم موفقیت هایی کسب کرد اما بیشتر مخاطبان او را با نقش های تلویزیونی اش می شناسند.
در سال 1362 وقتی 10 سال داشتم در سریال مخمصه بازی کردم تا اینکه سال 1365 وقتی 13 ساله بودم با فیلم ترنج بازی در سینما را هم تجربه کردم
او در سال 77 و پس از بازی در فیلم «شیدا» به کارگردانی کمال تبریزی، در فیلم «قرمز»، ساخته مشهور فریدون جیرانی بازی کرد تا پس از درخشش در تلویزیون، بهواسطه ایفای نقش در این فیلم و در کنار محمدرضا فروتن و هدیه تهرانی، در سینما هم درخشید و بازیاش مورد توجه منتقدین و اهالی سینما قرار گرفت.
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی میخوانیم او برای بازی قابل قبول و متفاوتش در فیلم قرمز در هفدهمین جشنواره فیلم فجر مود تقدیر قرار گرفت.
ادامه مسیر بازیگری کمند امیرسلیمانی
کمند امیرسلیمانی پس از دو سریال «بگذار آفتاب برآید» ساخته حسین مختاری و «خانه متروک» به کارگردانی اسماعیل فلاحپور، در سال 79 در سریال «همسایهها» به کارگردانی محمدحسین لطیفی ایفای نقش کرد و مجدداً به چشم مخاطبین آمد.
در بیوگرافی کمند امیرسلیمانی آمده است : در سال 83 در دو سریال «رسم شیدایی» به کارگردانی اکبر خواجویی و «مشق عشق» بهرام بهرامیان بازی کرد و پس از آن و در همین سال در فیلم سینمایی «شبانه» ساخته مشترک امید بنکدار و کیوان علیمحمدی ایفای نقش کرد.
کمد امیرسلیمانی در سال 85 در جنجالیترین پروژه تلویزیونی دوران بازیگریاش ایفای نقش کرد. او در این سال در سریال «ساعت شنی» به کارگردانی بهرام بهرامیان بازی کرد که درباره مسائلی مانند فرزند دار شدن بهوسیله رحم اجارهای بود. پخش این سریال بارها متوقف شد و نهایتاً این سریال با اصلاح زیادی پخش شد.
امیرسلیمانی در سال 86 در فیلم تاریخی «مظفرنامه» به کارگردانی محمدرضا ورزی حضور یافت و پس از آن مدتی به کارهایی تجربی در تلویزیون و همینطور فیلمهای سینمایی نهچندان مطرح پرداخت.
او در سال 89 در پروژه سریال تاریخی «تبریز در مه» ساخته محمدرضا ورزی شرکت کرد.
سال 89 سال تجربههای متفاوت کمند امیرسلیمانی بود، او پس از بازی در سریال تاریخی «تبریز در مه»، در سریال مذهبی «ملکوت» ساخته سیروس مقدم بازی کرد و پس از آن سریال پلیسی «هوش سیاه» به کارگردانی مسعود آبپرور را تجربه کرد.
کمند امیرسلیمانی در سال سومین تجربه همکاری با محمدرضا ورزی را با سریال «معمای شاه» پشت سر گذاشت.
بازیگری کمند امیرسلیمانی در سریالهای طنز
کمند امیرسلیمانی که بازی در سریالهای زیادی از سریالهای خانوادگی گرفته تا تاریخی و مذهبی را در کارنامه خود داشت، در سال 91 و با سریال «دزد و پلیس» به کارگردانی سعید آقاخانی، اولین سریال طنزش را تجربه کرد. با این سریال که بسیار مورد توجه مخاطبین قرار گرفت و بارها بازپخش شد، وجه دیگری از بازیگری کمند امیرسلیمانی را به نمایش گذاشت.
بازیهای امیرسلیمانی در سریالهای طنز ادامه پیدا کرد و او اینبار با مطرحترین کارگردان طنزهای شبانه تلویزیون همکاری کرد. او در دو سال متوالی 91 و 92، در و سریال طنز شبکه خانگی به کارگردانی مهران مدیری، یعنی «ویلای من» و «شوخی کردم» ایفای نقش کرد.
سریال «پریا» به کارگردانی حسین سهیلیزاده که در سال 95 پخش شد، از دیگر سریالهای مورد توجه و پر مخاطبی است که کمند امیرسلیمانی در این سالها، در آنها به ایفای نقش پرداخته است.
این روزها کمند امیرسلیمانی با نقشی متفاوت در حال هنرنمایی در مجموعه کلبه عموپورنگ است.
مصاحبه ای خواندنی با کمند امیر سلیمانی
در ادامه بیوگرافی کمند امیرسلیمانی به مصاحبه ای خواندنی با او پرداخته ایم. با ما تا پایان این مطلب همراه باشید.
شما به عنوان کسی که خارج از ایران زندگی کرده اید، می توانید درباره واقعی یا غیرواقعی بودن تصویری که سینمای ایران تا امروز از مهاجرت داشته است صحبت کنید، به نظرتان تا چه حد به روایت درست از مفهوم مهاجرت نزدیک شده ایم؟
– شاید مشکلات مهاجرت خیلی کلیشه ای در سینمای ایران روایت شده باشد، اما این واقعی ترین تصویری است که از مهاجرت داشته ایم، چون درست است. همه کسانی که تجربه مهاجرت نداشته اند، رفتن به خارج از کشور را یک آرزو می دانند و آن را دست نیافتنی. اما من شش سال در کشوری بود که با همه امکاناتی که در اختیار شهروندان بود، چیزی را در خودش داشت که هیچ زادگاهی در خودش ندارد.
شما در بهترین و موفق ترین حال چیزی را در خارج از کشور گم می کنید که هرگز با حضور در وطنتان با آن مواجه نخواهید بود. فکر می کنید چرا تحصیل کرده های بزرگ و دکترها و مهندسان سرشناس بعد از گذشت سال ها و حتی در دوران بازنشستگی به ایران بر می گردند؟! چون هیچ جایی حال زادگاه را ندارد. بعضی از ایرانیان هم در خارج از کشور شخصیت و هویت خود را گم می کنند. من گاهی با افرادی در دبی رو به رو می شدم که انگار از یک کره دیگر آمده بودند.
چطور؟
– در ایران نوعی مهربانی را می بینیم که ایرانی های خارج از کشور هرگز آن را ندارند. مثلا اگر در ایران یک نفر روی زمین بیفتد، چندین نفر سریع دست آن نفر را می گیرند و بلندش می کنند، اما در خارج از کشور گاهی ایرانیان برای هم پشت پا می گیرند تا هم وطنشان به زمین بیفتد. آن قدر برای من این موارد عجیب بود که در روزهایی آرزو می کردم مشتری های زیادی در کارم داشته باشم تا هرگز حاضر نشوم با ایرانی ها کار کنم.
چرا؟
– مطمئنم که اگر همان آدم ها در ایران بودند، هرگز حاضر نبودند این همه رقابت ناسالم داشته باشند. آن جا همه یک نقاب روی صورت دارند. باید طوری باشد که همه زره بپوشیم و ماسک بزنیم. من به عنوان کسی که کار فرهنگی می کردم، نمی توانستم با دوستی معاشرت کنم که با او حرف مشترک داشته باشم. خانم های آن جا همه حرف ها و افکارشان در کفش های پاشنه بلند و کیف مارک دارشان خلاصه می شد و این برای من خیلی سخت بود. اصلا معاشرت با آن ها طوری بود انگار به دهه 60 سفر کرده باشید و با دنیای اطراف ارتباط نداشته اند.
من همیشه گفته ام در ایران شما با تلفن کردن به پنج تن از دوستانتان و تماس با سوپر محل و تهیه ژامبون و نان می توانید بهترین اوقات را بگذرانید. اما در خارج از کشور لذتی این چنینی وجود ندارد! فقط امنیتی برای شغل در آن جا هست که ایران هنوز از این جهت مخصوص امنیت کاری خودش را ثابت نکرده است.
به نظر شما که خارج از کشور زندگی کرده اید، آیا یک بازیگر می تواند با مهاجرت به کشوری دیگر موفق شود؟
– بازیگران هیچ وقت خارج از کشور موفق نمی شوند. درست مثل آن زمانی است که دکترهای هندی به ایران آمده بودند و در شهرستان ها فعالیت می کردند. اگر اتفاقی برای یکی می افتاد و قرار بود به دکتری مراجعه کند، با شنیدن هندی بودن آن سر باز می زد. ما بازیگران هم مثل همان دکترهای هندی هستیم، بنابراین من فکر نمی کنم بازیگران هم بتوانند در فضایی خارج از ایران هویت مورد نظر را پیدا کنند. هیچ بازیگر جهان سوم و آسیایی در هالیوود نمی تواند راه خود را به بهترین نحو پیدا کند. تعداد انگشت شماری بازیگر در سینمای شرق هست که به سرزمین غرب راه پیدا کرده اند و حضورشان هم چندان مداوم و گاهی اوقات چشم گیر نبوده است.
شما تجربه کار هنری در خارج از کشور را داشته اید؟
– بله، تئاتری را با پدرم و سپند (برادرم) در دبی اجرا کردیم که اصلا قابل مقایسه با تجربه در ایران نیست. ضمن این که من در کشور هنرپروری هم زندگی نمی کردم، مثلا اگر در پاریس بودم که تئاتر رفتن یکی از کارهای روزمره شان بود و من قرار بود این تجربه را بیان و با تجربه در ایران مقایسه کنم موضوع فرق داشت، اما دبی تازه چند سال کوتاه است که سینما رفتن را تربیت و اساس تفریحات کرده است.
از این که چندین سال در ایران زندگی نکردید و زندگی کاری تان با این رفت و آمد تحت الشعاع قرار گرفت، پشیمان نیستید؟
– به هر حال این ریسک بزرگی بود که من کردم و چون همه کارگردانان دوست دارند بازیگرشان هنگام کار در کنارشان باشند و من هم چون زندگی ام آن جا بود، نمی توانستم مثلا شش ماه برای یک سریال در ایران بمانم و این شرایط کاری من را سخت تر می کرد. اما می خواهم بگویم اصلا از این تجربه شش ساله پشیمان نیستم.
با این همه معایبی که می گویید، این حرفتان جالب است.
– من چیزهایی را در آن جا تجربه کردم که هرگز پیش از آن نمی توانستم به آن دست پیدا کنم. دیدگاهم نسبت به کارم و زندگی تغییر کرده است. اگر من این مهاجرت را نکرده بودم، نمی توانستم از دور به این زندگی و فعالیت نگاه و آن را بررسی کنم.
چه تغییری کردید؟
– می توانم مشکلات کاری را کنار بگذارم، چون به آرامش و صبوری رسیدم. ضمن این که به تقدیر اعتقاد پیدا کرده ام و فکر می کنم باید برای کارهایی که دست تقدیر برای من به وجود می آورد، خوشحال باشم.
پس از برگشتن به ایران راضی هستید؟
– اگر به من هر پیشنهادی بدهند و رقم های هنگفت هم در کار باشد، هرگز حاضر نیستم از ایران بروم! از این که برگشتم، خیلی خوشحالم.
اگر بازیگر نبودید دوست داشتید چه کاره می شدید؟
– به هرحال دوست داشتم کار هنری انجام بدهم و در بخش حرکت و موسیقی فعالیت می کردم.
دوست داشتید چه نقشی را بازی کنید که بازی نکردهاید؟
– در کارهای خارجی همیشه از زمان کودکی دوست داشتم نقش اسکارلت در فیلم «برباد رفته» را بازی کنم و در کارهای ایرانی هم نقشهایی که خانم معتمدآریا بازی کردهاند همیشه مورد علاقه من بوده است.
آیا بوده بعد از سالها از نحوه بازیتان خجالت بکشید؟
– پیش آمده که نقشی را دوست نداشته باشم اما آنقدر بد نبوده که خجالت بکشم ولی ته دلم خودم از آن نقش راضی نبودم.
در بازیگری الگوی خاصی داشتید؟
– من از کودکی زیاد به الگوبرداری اعتقاد نداشتم چون میدیدم بازیگران موفق کسانی هستند که شیوه و مدل خودشان را دارند اما خیلی از بازیگران بوده اند که همیشه دوست داشتم بدانم سر صحنه چه کاری انجام میدهند که اینقدر خوب بازی میکنند و وقتی با این بازیگران همبازی شدهام سعی کردم نکات خوب و مثبتی از آنها یاد بگیرم.
در چند سال اخیر خیلی در مورد دستمزد بازیگران صحبت میشود اما آیا واقعا به نظر شما دستمزد بازیگران منصفانه است و یا اینکه آیا پول بازیگران از پارو بالا میرود؟
– به هرحال ما تعداد خیلی کمی بازیگر داریم که در شرایط خاصی بنا به شرایط کاری دستمزدهای بالا گرفتهاند که به نظر من حقشان بوده است چرا که وقتی حضور بازیگری در یک فیلم باعث میشود یک میلیارد تومان فروش کند باید حق خودش را بگیرد. اما اصولا اگر بازیگران 12 ماه سال سر کار باشند میتوان ادعا کرد که درآمد خوبی دارند و یا پولشان از پارو بالا میرود اما وقتی من در سال یک یا دو فیلم کار میکنم اگر مبلغ آن تقسیم شود متوجه میشویم که اصلا پول زیادی نیست.
البته من خودم به عنوان یک بازیگر همراه با پدر و برادرم هیچکدام خانه نداریم، بنابراین پول ما از پارو بالا نمیرود.
برخی عنوان میکنند که امروزه «مانکنهای خوشچهره» جای بازیگران واقعی را گرفتهاند نظر شما در این خصوص چیست؟
– چهره یکی از فاکتورهای حضور در بخش تصویری است اما به تنهایی کافی نیست و متاسفانه در دهه گذشته شاهد بودهایم که یکسری افراد تنها به دلیل چهره خوب در سینما کار کردهاند. من در دهه 70 درس بازیگری را خواندم و آن زمان خیلی مهم بود کسی که میخواهد وارد عرصه بازیگری شود همه فاکتورهای لازم نظیر استعداد،تحصیلات و چهره مناسب را داشته باشد اما به مرور تحصیلات و استعداد از این موضوع حذف شد.
ما بازیگرانی داریم که امروز چهرههای خیلی مطرحی هستند و سالها تئاتر کار میکردند و حتی برایشان تئاتر اینقدر قداست داشت که حاضر نبودند در تلویزیون بازی کنند، یعنی بخشهای بازیگری اینقدر تفکیک شده و قابل احترام بود.
تعریف فیلم فارسی از نظر شما چیست؟
– عموما در یک دورهای که اصطلاح فیلم فارسی مد شد یک خط کلی در فیلمهای ما وجود داشت که یک دختر و پسر جوان از دو طبقه اجتماعی متفاوت عاشق هم میشوند و در راه رسیدن به یکدیگر باید سختی بکشند و از ساز و آواز استفاده بشود و در نهایت یک دوست فداکاری هم همیشه وجود داشت که باید تلف میشد تا آن دو نفر به هم برسند. فیلمهایی که با این سبک ساخته میشدند به فیلمفارسی معروف شدند. البته در سالهای اخیر هم یک دورهای این موج در سینمای ما افتاد و به شکل مدرن این فیلمفارسیها بازسازی شدند.
چرا اغلب مراسم تشییع هنرمندان پیشکسوت خلوت است؟
– البته بخشی از شلوغ بودن یا نبودن مراسم تشییع هنرمندان به خود مردم باز میگردد. و مثلا سعدی افشار که همین اخیرا فوت کرد اگر از 100 جوان اسم او را بپرسید شاید 10 نفر هم او را نشناسند و بخشی از این شاید کوتاهی رسانهها و سینماگران در معرفی این افراد بوده است. اما یک نسل بعد از این افراد بیشتر توسط مردم شناخته شدهاند. البته خیلی از مواقع در چنین مراسمهایی شان و جایگاه آن هنرمند رعایت نمیشود و یکی از دلایلی که خودم به شخصه در مراسم تشییع شرکت نمیکنم به دلیل ازدحام و ناهماهنگی است که ایجاد میشود.
چرا خانه همه بازیگران در شمال شهر است در صورتی که عمده علاقمندان به سینما در جنوب شهر هستند؟
– یک دلیل آن این است که هرچه به سمت شمال شهر حرکت میکنید از حجم ترافیک و شلوغی کاسته میشود و از سوی دیگر در مناطق جنوب شهر لطف و محبت مردم به هنرمندان بسیار بیشتر است و همین موضوع باعث میشود تا در برخی موارد بازیگر نتواند زندگی عادی خودش را انجام دهد و به همین دلیل بسیاری از بازیگران ترجیح میدهند در مناطق خلوتتر زندگی کنند.
چرا زندگی شخصی تعداد قابل توجهی از بازیگران دچار مشکل میشود؟
– به دلیل اینکه نوع کار ما یک کار استاندارد و مشخص نیست. من به عنوان یک بازیگر باید تمام ساعات روز و اوقات سالم را کار کنم و در زندگی شخصی هم باید یک همسر خوب، مادر خوب و خانه دار خوب باشم و یک وقتهایی برقراری تعادل بین همه اینها برای اینکه آدم بتواند در آرام زندگی کند واقعا سخت است. اینکه آدم بتواند تصمیم بگیرد به کدامیک از اینها بیشتر برسد و یا به همه آنها برسد. به همین دلیل چون زندگی یک بازیگر حالت عادی ندارد، خیلی وقتها در ابتدای راه دو طرف فکر میکنند میتوانند با چنین شرایطی کنار بیایند اما وقتی وارد زندگی مشترک میشوند،سختیهای زندگی هنری شخص میشود.
البته من به عنوان یک بازیگر پیشنهاد میکنم که رسانهها یک تحقیقی انجام دهند که از 100 درصد آمار طلاق چند درصد مربوط به بازیگران است. اگر 30 یا 40 درصد بود که خیلی بالا است اما اگر قشر هنرمند 5 درصد از آمار طلاق در جامعه را به خود اختصاص داد واقعا زیاد نیست. البته فروپاشی یک خانواده اصلا ارتباطی به شغل ندارد اما چون بازیگران بیشتر در چشم هستند مردم فکر میکنند آمار طلاق در آنها بیشتر است.
برخی معتقدند اگر از سینما ابتذال و خشونت را بگیریم دیگر چیزی از آن باقی نمیماند. نظر شما در این زمینه چیست؟
– این موضوعی است که باید به آن فکر کنم که اصلا واقعا اینگونه هست یا نه. اما به هرحال شاید فاکتورهایی باشند که برای جذابیت در سینما از آنها استفاده میکنند.
در سالهای اخیر فیلمهایی ساخته شدهاند که نمیتوانیم با فرزندمان به دیدن آنها بریم. نظر شما در این مورد چیست؟
– به نظر من این قضیه اصلا موضوع اشکال داری نیست.اما در همه جای دنیا برای فیلمها درجه بندی سنی دارند. بخش عجیب اما این است که ما بخش کودک و نوجوان نداریم و اگر ما هم بخش کودک و نوجوان داشتیم دیگر مخاطبان دچار این مشکل نمیشدند و اصلا لزومی ندارد بچه 10- 12 ساله یک فیلم سیاسی یا انتقادی اجتماعی را ببیند.
چرا هنرپیشههای هالیوود همه جا مثل سومالی در سیاستهای خارجی شرکت دارند ولی هنرپیشه های ما نیستند؟
– برای اینکه ارتباطات جهانی ما مثل آنها قوی نیست و این مشکل به سینماگران ما مربوط نمیشود.
چقدر از اجناسی که مصرف میکنید ایرانی است؟
– در برخی از اجناس به خصوص موارد خوراکی یا هر چیز دیگری که کیفیت آن از کالای خارجی بهتر باشد، حتما سعی میکنم از کالای ایرانی استفاده کنم.
اگر یک میلیارد پول داشتید با آن چه میکردید؟
– کار خاصی نمیکردم. در شرایط امروز اقتصادی یک میلیارد تومان واقعا پول زیادی نیست و شما می توانید یک خانه معمولی بخرید. و به نظرم شما باید بگوئید اگر ده میلیارد داشتی چکار میکردی. چرا که اگر بخواهید یک خانه 100 متری به بالا در یکی از محلههای شمالی تهران بخرید شاید یک مبلغی هم باید به این پول اضافه کنید!. و مردم شاید این سوال را باید ده سال قبل میپرسیدند.
بنابراین واقعا نمیدانم با یک میلیارد چه کاری میتوانم انجام دهم.
آخرین کتابی که خواندید چه بوده است؟
– کتاب «راز عشق» یک یکسری از خاطرات پروفسور حسابی بود.
بزرگترین آرزوی شما چیست؟
– بزرگترین آرزوی من سلامتی جسم و روح است چرا که فکر می کنم اگر کسی سلامتی جسمی و روحی داشته باشد به همه آرزوهایش میرسد.
بهترین فیلمی که دیدهاید را بگوئید؟
– خیلی فیلمهای زیادی است که نمیتوانم تک تک نام ببرم.
بدترین فیلمی را که دیدهاید بگوئید؟
– خیلی دوست ندارم نام ببرم.
در تمام سالهایی که مشغول کار هنری هستید آیا احساس کردید که جایی به شعورتان توهین شده است؟
– بله در خیلی از جاها این احساس وجود داشته است. همین که ما به یک قراردادی احترام میگذاریم و به تعهد کاری خود پایبند هستیم اما تهیهکننده پول ما را نمیدهد و یا سر وقت پرداخت نمیکند، توهین به شعور ما است.
لیست آثار هنری کمند امیر سلیمانی
در ادامه بیوگرافی کمند امیرسلیمانی بازیگر ترنج باید بگوییم در جدولهای جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
آثار سینمایی کمند امیرسلیمانی
- عروس خیابان فرشته (١٣٩٩)
- پاستاریونی (۱۳۹۷)
- مظفرنامه (۱۳۸۶)
- شبانه (۱۳۸۳)
- شیدا (۱۳۷۷)
- قرمز (۱۳۷۷)
- قاعده بازی (۱۳۷۶)
- هفت سنگ (۱۳۷۶)
- مهریه بیبی (۱۳۷۳)
- پاییز بلند (۱۳۷۲)
- راز خنجر (۱۳۷۱)
- چون ابر در بهاران (۱۳۶۹)
- در آرزوی ازدواج (۱۳۶۹)
- دخترک کنار مرداب (۱۳۶۸)
- سفر عشق (۱۳۶۷)
- با من از فردا بگو (۱۳۶۶)
- ترنج (۱۳۶۵)
آثار تلویریونی کمند امیرسلیمانی
- ایکسری (۱۳۹۸)
- جوان ماندگان (۱۳۹۴)
- رستم و سهراب (۱۳۹۲)
- جایزه برای بازندهها (۱۳۹۱)
- دروازهٔ روی هشت (۱۳۹۱)
- بابای من خواننده است (۱۳۹۰)
- شمارههای انتظار (۱۳۹۰)
- شاید دوست شاید دشمن (۱۳۸۷)
- اگر تو نبود (۱۳۸۵)
یکی بود یکی نبود (۱۳۸۸)
مجموعه های تلویزیونی کمند امیرسلیمانی
سال | مجموعه تلویزیونی | کارگردان | توضیحات |
۱۳۵۹ | تلهتئاتر «سنجابها» | محمود ابراهیمزاده | |
۱۳۶۲ | بچهها بیدار، بچهها هوشیار | مرضیه برومند | شبکه ۱ گروه کودک و نوجوان |
۱۳۶۲ | مخمصه | فرهاد مجدآبادی | شبکه ۱ پخش در نوروز ۱۳۶۳ |
۱۳۶۳ | سواد آموزی | جواد انصافی | شبکه ۱ گروه کودک و نوجوان |
۱۳۶۸ | عقیق | حمید تمجیدی | شبکه ۲ |
۱۳۷۳ | پدرسالار | اکبر خواجویی | شبکه ۲ |
۱۳۷۳–۱۳۷۴ | همسران | بیژن بیرنگ، مسعود رسام | شبکه ۲ |
۱۳۷۴ | عیاران | کاظم بلوچی | شبکه ۲ |
۱۳۷۶ | دردسر بزرگ | علی عبدالعلیزاده | شبکه ۲ پخش در نوروز ۷۷ |
۱۳۷۶ | برگبار | اکبر خواجویی | شبکه ۳ |
۱۳۷۷ | هفت سنگ | عبدالرضا نواب صفوی | شبکه ۲ |
۱۳۷۷ | بگذار آفتاب برآید | حسین مختاری | شبکه ۳ |
۱۳۷۹ | همسایهها | محمدحسین لطیفی | شبکه ۳ |
۱۳۸۱ | فرمان | مسعود رشیدی | شبکه ۲ |
۱۳۸۲ | داوطلب | مسعود تکاور | شبکه ۱ |
۱۳۸۲ | مشق عشق | بهرام بهرامیان | شبکه ۱ |
۱۳۸۳ | رسم شیدایی | اکبر خواجویی | شبکه ۲ ۴۰ قسمت |
۱۳۸۵ | بی مقدمه | افشین اربابی | شبکه ۲ |
۱۳۸۶ | ساعت شنی | بهرام بهرامیان | شبکه ۱ |
۱۳۸۷ | ماه عسل | شاهد احمدلو | شبکه ۲ پخش در نوروز ۸۸ |
۱۳۸۸ | دفترخانه شماره ۱۳ | سید وحید حسینی | شبکه ۱ |
۱۳۸۹ | تبریز در مه | محمدرضا ورزی | شبکه ۱ |
ملکوت | محمدرضا آهنج | شبکه ۲ پخش در ماه رمضان | |
هوش سیاه | مسعود آبپرور | شبکه ۳ | |
۱۳۹۰ | توطئه فامیلی | رامبد جوان | شبکه ۱ |
۱۳۹۱ | دزد و پلیس | سعید آقاخانی | شبکه ۳ |
ویلای من | مهران مدیری | شبکه نمایش خانگی | |
۱۳۹۲ | شوخی کردم | مهران مدیری | شبکه نمایش خانگی |
هوش سیاه ۲ | مسعود آبپرور | شبکه ۳ | |
بیقرار (فصل اول) | فلورا سام | شبکه ۱ | |
۱۳۹۳ | بیقرار (فصل دوم) | فلورا سام | شبکه ۲ پخش در سال ۱۳۹۷ |
فاخته | محمود معظمی | شبکه ۲ پخش در ماه رمضان | |
۱۳۹۴ | شاید برای شما هم اتفاق بیفتد | محمود معظمی | شبکه ۵اپیزود «جایزه ای برای قدرت» |
معمای شاه | محمدرضا ورزی | شبکه ۱ | |
شیوع | محمود معظمی | شبکه ۱ | |
۱۳۹۵ | پریا | حسین سهیلیزاده | شبکه ۳ |
۱۳۹۶ | سایهبان | برادران محمودی | شبکه ۲ |
هاتف | داریوش یاری | شبکه ۲ | |
نوار زرد | پوریا آذربایجانی | شبکه ۲ | |
در جستجوی آرامش | سعید سلطانی | شبکه ۵ | |
سارق روح | احمد معظمی | شبکه ۵ | |
۱۳۹۷ | هیئت مدیره | مازیار میری | شبکه ۵ |
گلشیفته | بهروز شعیبی | شبکه نمایش خانگی | |
ایراندخت | محمدرضا ورزی | شبکه ۱ | |
۱۳۹۸ | دلدار | جمشید محمودی و نوید محمودی | شبکه ۲ |
گاندو | جواد افشار | شبکه ۳ | |
ستایش ۳ | سعید سلطانی | شبکه ۳ | |
۱۳۹۹ | بچه محل | احمد درویش علی پور | شبکه ۲ |
۱۳۹۹ | آخر خط | علی مسعودی | شبکه ۳ |
۱۴۰۰ | هم بازی | سروش محمدزاده | شبکه دو |
۱۴۰۰ | کلبه عمو پورنگ | احمد درویشعلی پور | شبکه دو |
۱۴۰۰ | مردم معمولی | رامبد جوان | شبکه نمایش خانگی |
صفحه اینستاگرام کمند امیرسلیمانی
کمند امیرسلیمانی ، از سلبریتی های فعال در اینستاگرام بوده و ظرف چند سال اخیر بیش از 1000 پست به اشتراک گذاشته که بررسی اینستاگرامش، در واقع مروری است بر بیوگرافی کمند امیرسلیمانی و یک دهه فعالیت هنری ایشان در عرصه سینما و تلویزیون و شبکه نمایش خانگی. لذا برای آشنایی با سبک زندگی دیجیتالی کمند امیرسلیمانی و پشت صحنه فیلم ها و سریال هایی که ایشان در آن نقش آفرینی کرده است و بیوگرافی کمند امیرسلیمانی، به اینستاگرامش مراجعه کنید.آدرس اینستاگرام کمند امیرسلیمانی @kamandamirsoleymani می باشد و 1میلیون و400 هزار دنبال کننده دارد.