در این بخش بیوگرافی رویا میرعلمی بازیگر سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. بیوگرافی رویا میرعلمی که بیشتر او را با فیلم شمعدونی به یاد می آوریم . امروز مروری داریم بر 0 تا 100 بیوگرافی رویا میرعلمی از بازیگران زن معروف و همسرش و مصاحبه خواندنی با او . برای مطالعه بیوگرافی رویا میرعلمی با ما همراه باشید.
رویا میرعلمی متولد چه سالی است ؟
رویا میرعلمی مجرد است یا متاهل ؟
رویا میرعلمی فعالیت خود را از چه سالی آغاز کرد ؟
مدرک تحصیلی رویا میرعلمی چیست؟
خلاصه بیوگرافی رویا میرعلمی
نام اصلی | رویا میرعلمی |
تاریخ تولد | ۱۰ شهریور ۱۳۵۷ |
محل تولد | قزوین |
محل زندگی | تهران |
تحصیلات | لیسانس رشته طراحی صحنه |
زمینه فعالیت | بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون |
سالهای فعالیت | 1378 تاکنون |
همسر | حسین کیانی |
فرزند | کارن کیانی |
قد | 165 سانتیمتر |
بیوگرافی رویا میرعلمی
در بیوگرافی رویا میرعلمی آمده است: او متولد 10 شهریور 1357 در قزوین بازیگر تئاتر ، تلویزیون و سینماست
در ادامه بیوگرافی رویا میرعلمی میخوانیم: او فارغ التحصیل لیسانس رشته طراحی صحنه از دانشگاه تهران می باشد که از تئاتر شروع کرد و حالا از طرفداران تیم استقلالی بوده و یک همسر کارگردان هم دارد
قد رویا میرعلمی
در بیوگرافی رویا میرعلمی آمده است قد او 165 سانتی متر است.
معرفی رویا میرعلمی از زبان برادر و فرزندش
ازدواج و وضعیت تاهل رویا میرعلمی
بیشترین جستجوها در بیوگرافی رویا میرعلمی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.
خانم رویا میرعلمی بعد بازی در تئاتر خویشخانه در سال 1378 با حسین کیانی کارگردان این آشنا و در نهایت با هم ازدواج کردند که ثمره اش یک پسر بنام کارن است
وی در خصوص آشنایی شان می گوید : بعد از نمایش خویش خانه تجربه همکاری مجدد ما را به این نتیجه رساند که می توانیم زوج خوبی باشیم و ما در دورهای این تصمیم را گرفتیم که فاصله زمانی زیادی میان تصمیمگیری تا ازدواج نبود
همسرم از زمانه جلوتر است
همیشه دلم می خواست فردی که قرار است سالها با او زیر یک سقف زندگی کنم آگاه باشد و خوشبختانه حسین کیانی از زمانه خودش چندین قدم جلوتر و آگاه تر است، بعد از نمایش خویش خانه تجربه همکاری مجدد ما را به این نتیجه رساند که می توانیم زوج خوبی باشیم و ما در دوره ای این تصمیم را گرفتیم که فاصله زمانی زیادی میان تصمیم گیری تا ازدواج نبود، نه مثل این روزها که بعد از ۱۰ سال معاشرت آخرش هم به جایی نمی رسند (باخنده).
خوشبختانه در تمام این سالها سعی کردیم با تعامل با یکدیگر جلو برویم، تجربه های مشترک زیادی با همسرم داشتم و معمولا او هر شخصیتی را با توجه به شناختی که از من و سایر اعضای گروه دارد خلق می کند. گاهی پیشنهاداتی را مطرح می کنم و گاهی هم به آنچه که مربوط به نقشم است اعتراض می کنم و پیش آمده که خلق شخصیتی را که دوست دارم ایفاگر آن باشم را به او پیشنهاد کنم.
چند سال قبل خواهان ایفای نقش دختری بودم که از لحاظ عقلی دچار مشکل است و نمایشنامه ای هم براساس همین موضوع به قلم حسین کیانی نوشته شد، البته پیشنهادات من همواره با تغییراتی از سوی او بکار گرفته می شود، در حال حاضر علاقه به بازی در نقش یک معتاد را دارم، به همسرم هم گفتم اما نتیجه ای نگرفتم. (باخنده)
بیوگرافی حسین کیانی
حسین کیانی متولد 1353 در ملایر استان همدان ، نمایشنامه نویس و کارگردان است
فعالیت او در عرصه تئاتر با نویسندگی و کارگردانی است ، ایشان همچنین تجربه تالیف کتاب هم دارد و تابحال از وی سه جلد کتاب نیز منتشر شده است
علایق و حقایقی درباره رویا میرعلمی
در ادامه بیوگرافی رویا میرعلمی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.
علاقه رویا میرعلمی به فوتبال
هواداران استقلال هستم ، بخاطر پسرم که مانند پدرش استقلالی است و اگر تیمش ببازد در خانه ما فاجعه به بار می آید و دنیا را روی سرش می گذارد
خصلت رویا میرعلمی
اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان می دانند ، من در زندگی فقط سعی می کنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود می دانم
رویا میرعلمی اهل شعر و موسیقی
اشعار حافظ و سعدی را بسیار دوست دارم و سهراب سپهری ، احمد شاملو و فروغ فرخزاد نیز شاعران مورد علاقه من هستند
از شنیدن صدای استاد محمدرضا شجریان بسیار لذت می برم و از طرفداران ایشانم
سینمای مورد علاقه جهان
سینمای ایتالیا و آثار کارگردانانی چون میکل آنجلو آنتونیونی ، فدریکو فلینی و تئوآنجلوپولوس را دوست دارم و به شدت طرفدار سینمای به دور از تجملات هستم
دنبال کننده سینمای هالیوود هستم اما تماشای آثار فردی چون کریشتف کیشلوفسکی را به استیون اسپیلبرگ ترجیح می دهم
علاقه زیادی نیز به سینمای روسیه و آثار آندری تارکوفسکی و سرگئی پاراجانف هم دارم
دستگیری دزد با جیغ های رویا میرعلمی
با خودروی شخصی ام در محدوده فاطمی در حال تردد بودم که در یک لحظه مرد جوانی به سمت خودرو ام یورش برد
او با کاغذی را که روی آن نوشته بود اگر جیغ بزنی با کارد می زنمت را به شیشه خودرو چسبانده و تلاش کرد تا با ترساندن من لوازم مرا به سرقت ببرد
اما جیغ های من این دزد را غافلگیر کرد و در حالی که دستپاچه قصد فرار داشت توسط پلیس که در همان نزدیکی بود دستگیر شد
تئاتر همه جای زندگی من است
خوستگاه من تئاتر بوده و با تئاتر متولد شدم و با آن از روی صحنه شروع کردم و فکر می کنم زندگی شخصی ام هم تحت تاثیر کار تئاتر قرار گرفته است
هر چیزی که الان هستم را از تئاتر دارم و هر اتفاقی برای من افتاده از صحنه تئاتر شروع شده است
آسیب دیدگی رویا میرعلمی
من خیلی در تئاتر صدمه دیدم ، پسرم همیشه میگه مامان تو چرا اینقدر مصدوم میشی؟ یک فوتبالیست اینقدر مصدونم نمیشه.
سال 92 در تئاتر شوره زار پای من بین میله های داربست گیر کرد و از 11 ناحیه پای من شکست حتی تمام اعصاب پای من قطع شد. بعد از عمل جراحی مچ پای من حسی نداشت.
فوبیای گربه
فوبیای وحشتناک به گربه دارم ، نمی دانم چرا همیشه سر راه من سبز می شود. حتی صحنه تئاتر هم گربه آمد که من دوبار باید می رفتم دیالوگ می گفتم ، اما به خاطر گربه نرفتم.
تجربه دوبله
بازیگر باید اصولا روی صدای خود کار کند ، من خودم سعی کردم روی صدایم کار کنم و حرف زدن و بیانم خوب باشد
صداپیشگی را دوست دارم و یک کار با هومن خیاط بنام زندگی مخفی حیوانات داشتم و جای یک شخصیت انیمیشنی حرف زده ام
شروع فعالیت هنری رویا میرعلمی
در بیوگرافی رویا میرعلمی آمده است: او فعالیت بازیگریاش را با بازی در نمایشهای حسین کیانی آغاز کرده است.
علاقه او قبل از ورود به دانشگاه هنر بیشتر معطوف به هنرهای تجسمی بود. تجاربی هم در حوزههای نقاشی و داستان داشت. اما بعد از اینکه نتوانست در رشتههای گرافیک و نقاشی که اولویتهای اولش بود پذیرفته شود، طراحی صحنه را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. در همان ابتدای حضورش در دانشگاه هم توانست جذب تئاتر حرفهای شود.
شروع اتفاقی
میرعلمی بازی روی صحنه را در سال 1377 همزمان با ورودش به دانشگاه آغاز کرد.در بیوگرافی رویا میرعلمی جالب است بدانید او در حالی که علاقه و تجربهای در این عرصه نداشت، بهصورت کاملاً اتفاقی به عضویت گروه نمایش «خویشخانه» به کارگردانی حسین کیانی پیوست. میرعلمی در آن نمایش با احمد مهرانفر، آیدا کیخایی و پانتهآ پناهی همبازی شد. خانم بازیگر از اولین تجربه صحنهاش اینگونه سخن بهعمل میآورد: «هیچوقت حس و حال اولینباری را که در مقابل تماشاگران روی صحنه رفتم فراموش نمیکنم… در اولین تجربه یک لرزش درونی بر من مسلط شده بود. آنقدر استرس داشتم که حتی نمیدانستم برای فرار از این احساسات باید چه کنم و فقط خودم میدانستم در آن لحظات بر من چه میگذرد…»
رویا میرعلمی در جلوی دوربین
در بیوگرافی رویا میرعلمی جالب است بدانید کنار بازیگری تئاتر ، سال 1380 در نمایش رژیستورها نمی میرند ، کار طراحی صحنه و لباس انجام داد تا اینکه سال 87 با فیلم سینمایی برادر جلوی دوربین رفت
سالهای صحنه و تئاتر رویا میرعلمی
رویا میرعلمی اکنون بازیگری کهنهکار و توانا در تئاتر کشور محسوب میشود. او بعد از «خوشیخانه» فعالیتش در این حوزه را بهطور مستمر با حسین کیانی و دیگر کارگردانان مطرح ادامه داد.در بیوگرافی رویا میرعلمی آمده است: او در نمایشهایی همچون «پنهانخانه پنجدر»، «دن کامیلو»، «همسایه آقا»، «مهر هفتم»، «مضحکه شبیه قتل»، «سعدی تابستان سیودو» و … به ایفای نقش پرداخته است. او در این سالها موفق به جذب جوایز زیادی ازجمله بهترین بازیگر جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، بهترین بازیگر تلهتئاتر جشنواره تئاتر فجر و هفت دوره کاندیدای بهترین بازیگر تئاتر جشن بازیگر خانه تئاتر شده است.در بیوگرافی رویا میرعلمی میخوانیم: او در نمایشهای «مضحکه شبیه قتل» و «رژیستورها نمیمیرند» بهعنوان طراح صحنه و لباس نیز حضور داشت.
قهر رویا میرعلمی با نمایش
رؤیا میرعلمی از شرایط نامناسب تئاتر ایران و علت حضور کمرنگش در این عرصه در سالهای میگوید: «با شرایطی که وجود دارد، ترجیحم این است که از کار تئاتر دوری کنم. در شرایطی که هیچ حمایتی از تئاتر نمیشود و گروهای نمایش مجبور هستند همه هزینههای خود را از درآمد ناچیز گیشه تأمین کنند، کار نکردن بهتر است. با شرایط پیشآمده گروهها مجبورند به سمت اجرای کمدی و طنزهای کممایه گرایش داشته باشند و چیزی به مخاطب نشان دهند که خودشان علاقه چندانی به آن ندارند. متأسفانه دیگر تئاتر برایم جذابیت گذشته را ندارد…»
شهرت رویا میرعلمی در تلویزیون
در بیوگرافی رویا میرعلمی میخوانیم: او پس از 13 حضور بر صحنههای معتبر نمایش، با مجموعه «حیرانی(1390)» به تلویزیون آمد. او توانست در مدت کوتاه حضورش در تلویزیون، توانایی بالای خود هم در عرصه کمدی و هم ملودرام و اجتماعی را به نمایش بگذارد.
بعد از آن هم در سال 1391 سریال پرطرفدار «زمانه» ساخته حسن فتحی نقشآفرینی کرد و چهرهاش شناختهتر شد.
زمانه مجموعه ای به کارگردانی حسن فتحی است که ازآذرماه سال 1391 در 49 قسمت ازشبکه 3 سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. هرقسمت ازاین مجموعه 41 دقیقه است.
اما با «شمعدونی» و ورودش به عرصه طنز بود که رویا میرعلمی تبدیل به چهرهای شناختهشده و محبوب شد. میرعلمی را هم میتوان بهنوعی یکی از چندین کشف تئاتری سروش صحت دانست. در کنار بازیگرانی دیگر همچون هوتن شکیبا، محمد نادری، بهنام تشکر و… که با سریالهای صحت به شهرت فراگیری دست یافتند.
این مجموعه داستان دو خانواده است که عطا و هوشنگ سرپرستی آن را برعهده دارند. عطا فرزندی دارد که برای او بسیار عزیز و دوست داشتنی است اما او کودکی کنجکاو است و بنیان قصه هم بر درگیری عطا با فرزند خود استوار است.
همکاری صحت و میرعلمی سالهای بعد در «لیسانسهها 1 و 2» هم ادامه پیدا کرد. او و طنز منحصربهفردش دیگر در میان مخاطبین شناخته شده و طرفداران زیادی پیدا کرده بود. البته کیفیت مهمترین پارامتر موردنظر خانم بازیگر برای انتخاب نقش است. او میگوید ترجیحش یک نقش خوب و تأثیرگذار در قصه است، فارغ از توجه به جدی یا کمدی بودن آن.
من در این دو سریال دو نقش کاملا متفاوت را بازی کردم، «شمعدونی» تیپ و موقعیت دیگری بود؛ «لیسانسه ها» کاملا متفاوت است، نقش من در این سریال با «زیبا» تفاوت های زیادی دارد، به نوعی «شمعدونی» برایم خیلی جذاب بود و نقشم در آن سریال را خیلی دوست داشتم و خیلی برای آن تلاش کردم؛ در «لیسانسه ها» نقش، کوتاه تر و خلاصه تر است؛ اگر دقت کرده باشید موضوع و خط اصلی داستان درباره آن سه جوان است و در کنار آن ها داستان های دیگری شکل می گیرد. نقشم در این سریال را دوست دارم.
رویا میرعلمی در سینما
بانوی قزوینی تجربه حضور در سینما را هم در مقطعی کوتاه دارد. او در سال 1387 با «برادر» اولین تجربه سینماییاش را کسب کرد. بعد از آنهم در آثاری همچون «صبح روز هفتم»، «بیداری» و «آقا یوسف» به ایفای نقش پرداخت. «سینما شهر قصه» هم آخرین فعالیت سینمایی وی تاکنون بوده است.
شما در حال مطالعه بیوگرافی رویا میرعلمی در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر با ما تا پایان این مطلب همراه باشید.
مصاحبه خواندنی با رویا میرعلمی
مصاحبه و گفتگو با رویا میرعلمی
اولین جرقه های ورودتان به عرصه تئاتر؟
پیش از ورود به دانشگاه و تحصیل در رشته طراحی صحنه در دانشگاه هنرهای زیبا علاقه به هنر در من وجود داشت و در حوزه های نقاشی و داستان بی تجربه نبودم. با آنکه ترجیحم قبولی در رشته گرافیک یا نقاشی بود، اما این اتفاق نیفتاد و به علت علاقه ام به طراحی صحنه، این گرایش از هنر تئاتر را برگزیدم. اما خیلی اتفاقی در سال های اول ورود به دانشگاه وارد عرصه بازیگری شدم.
حرف آخر را در خانه شما چه کسی می زند؟
معمولا حسین کیانی ترجیح می دهد چشم بگوید. (باخنده)
مادر بودن منافاتی با بازیگری دارد؟
نزدیک به دو سال بعد از تولد فرزندم کارن در حرفه ام فعالیت نکردم و بعد از این مدت با کمک های خانواده ام دوباره به دنیای تئاتر برگشتم. می توان هم مادر بود و هم بازیگر اما پذیرش ایندو مسئولیت در کنار هم بسیار سخت است.
کارن علاقه ای به حرفه شما و پدرش دارد؟
حضور در این فضا در کنار دوستان من و پدرش و بازی کردن با آنها را بسیار دوست دارد (باخنده) نقاش و مهاجم بسیار در فوتبال است و در حال حاضر دوست دارد فوتبالیست شود.
خود شما هم اهل فوتبال هستید؟
به شدت، من و همسرم و کارن هرسه از طرفداران استقلال هستیم.
پس در روزهای دربی آرامش در خانه شما حاکم است؟
جیم:از آن جهت بله، ولی در دو دربی آخر فقط حرص خوردیم و آرامشی دیگر برایمان نمانده بود. (باخنده)
نوستالژی های رویا میرعلمی؟
برای لحظه به لحظه کودکیم برای شنبه شب ها که سریال سالهای دور از خانه پخش می شد و با رفتن برق ساعت ها پای تلفن می نشستم و شماره اداره برق را می گرفتم، آنقدر که دیگر سریال سالهای دور از خانه که هیچ انرژی من هم تمام می شد، برای مادربزرگ و خانه باغی که همه را دور هم جمع می کرد و حتی برای خودکار بیک که یک تومان بود دلتنگ می شوم، اما بعضی وقتها فکر می کنم که بچه های امروز خوشبخت تر از ما هستند، ما که سالهای کودکی مان را در جنگ و وضعیتی گذراندیم که از هر سو تنش هایی بر ما وارد می شد و هنوز اوضاع کشور به ثبات نرسیده بود.
دوران کودکی تان چگونه گذشت؟
آن دوران با تذکرات معلم برای حرف نزدن من و بغل دستی ام و تلاش های بی وقفه من و خواهرم برای اذیت کردن برادر کوچکمان گذشت.
چرا اذیت؟
معمولا در خانواده های ایرانی و به خصوص خانواده ما به فرزند پسر بیشتر بها می دادند و همین حسودی من و خواهرم را بر می انگیخت و فکر می کنم اگر نگویم بهتر باشد چون بدآموزی دارد.
و بلاهایی که سر برادرتان آورده اید؟
در اتاق تاریک او را حبس می کردیم، غذایش را می گرفتیم و نمی گذاشتیم هیچ چیز بخورد و خیلی اتفاقات دیگر که امروز از گفتن آن ها شرم دارم (باخنده) و می گویم که برادرم را عاشقانه دوست دارم و پشیمان هستم.
با توجه به خاطراتی که تعریف کردید، کودک آرامی نبودید؟
بچه منزوی و یا آرامی نبودم و شیطنت های ریز و خاص خودم را داشتم، اما در عین حال خجالتی بودم و تا حدی از جمع واهمه داشتم که تئاتر در جهت رفع این مسئله خیلی به من کمک کرد.
خط قرمز رویا میرعلمی؟
آنچه که به شدت آزارم می دهد دروغ است.
و واکنشتان در برابر دروغ؟
به شدت و به سرعت از کسی که دروغ بگوید فاصله می گیرم.
خصلت بارزتان از دید اطرافیان چیست؟
اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان می دانند ، من در زندگی فقط سعی می کنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود می دانم، به عقیده من این دنیا آنقدر ارزش ندارد که به هم نوعمان بی احترامی و بی توجهی کنیم.
آشپزی هم یکی از هنرها است، به عنوان یک هنرمند چقدر آشپزی خودتان را قبول دارید؟
خیلی زیاد، تا به امروز محال بوده کسی دستپختم را تجربه کند و فرصت بعدی را از دست بدهد، تخصصم در دست کردن قیمه نثار و خوردن قورمه سبزی است.
اهل شعر هستید؟
اشعار حافظ و سعدی را بسیار دوست دارم و سهراب سپهری ، احمد شاملو و فروغ فرخزاد نیز شاعران مورد علاقه من هستند.
گوش نوازترین صدایی که شنیده اید؟
صدای استاد شجریان را بسیار دوست دارم و از شنیدنش لذت می برم.
حرفی هست که ته دل یا نوک زبانتان جا مانده باشد؟
بخاطر تجربه همکاری موفق با سروش صحت و بازیگران خوب سریال شمعدونی که سبب شد دوستی های پایداری شکل بگیرد، خدا را شکر می کنم و خوشحالم از اینکه کارگردانان تلویزیون و سینما از بازیگران عرصه تئاتر بهره می گیرند و عده ای از آنان مرز و تفاوتی را میان بازیگران دارای نگاه متخصص با افراد فاقد این ویژگی قائل هستند و همچنین ناراحتم بخاطر مشکلاتی چون نبود حمایت دولتی و بودجه که گریبان گیر تئاتر شده و دغدغه و نگاه کارگردانان را به سمت گیشه برده است.
مادر شدن نگاهم را به دنیا عوض کرد
رویا میرعلمی : تجربه مادر شدن نگاه مرا به حیات عوض کرد. مادر شدن جریان زندگیام را تغییر داد و همین بحث سبب شد نگاهم حتی به می باشی و جهان تغییر کند. من ایده میکنم کسی که مادر شدن را می آزماید بیشتر از هر فرد دیگری به عظمت خداوند پی میبرد چون اعجاز رشد یک آدم را در داخل خود حس کرده است.
اینکه یک آدم از ذرهای کوچک در وجود شما آغاز به رشد کند و شما هر لحظه با بزرگ شدن و به تکامل دست یابی این آدم همگام باشید، برایتان معنایی جز اعجاز دارا نخواهد بود. من این شانس را داشتم که این اعجاز را حس کنم و تا همین الان که فرزندم روزانه بزرگتر شده و از نظر روانی و جسمانی تکمیلتر میشود، این اعجاز هم برایم تداوم دارد.
مادر شدن با حیات اجتماعی زنان در تضاد نیست
تا پیش از تولد کارن خیلی فعال و پرجنبوجوش بودم. آن موقع مدام سر کار بودم و حس میکردم با تولد فرزندم زندگیام محدودتر میشود و دیگر نمیتوانم مثل سابق در جهانِ نمایش تئاتر حاضر شوم و زمان حضورم در منزل خیلی بیشتر میشود ولی حقیقتا اینطور نشد. به نظر من خانمها میتوانند همه برنامههای حیات خود را با فرزندشان تنظیم کنند و به کارهایشان برسند؛ حین اینکه اطرافیان به شما یاری خواهند رساند و حقیقتا از برکت وجود بچه زندگیتان آنقدر شاد میشود و شما خودتان آنقدر انرژی میگیرید که میتوانید با قادر باشی مضاعف به همه کارهایتان برسید.
پیوسته پسندیدم یک دختر داشته باشم
من پیوسته پسندیدم یک دختر داشته باشم ولی وقتی فهمیدم فرزندم پسر است، اصلا دیگر پسر یا دختر بودنش برایم اهمیتی نداشت و حالا حتی از اینکه فرزندم پسر است خشنود و راضی می باشم. شاید یکی از دلایلش این باشد که پسرها به طور غریزی گرایش بیشتری به مادر دارا هستند و پسر من هم گرایش بیشتری به من دارد.
اسمی که سالها پیش انتخاب شده بود
سالها پیش در روزگار نوجوانی عملی از پیانو دیدم؛ کاری از آقای کارن همایونفر در یک ویدیو فیلم سینمایی. من دل داده موزیک می باشم و خوب به یاد دارم مجذوب هنر ایشان شدم و اسمشان را پرسوجو کردم. وقتی اسمشان را شنیدم با خود من نقل کردم چه اسم زیبایی. پیوسته این اسم در پسزمینه ذهنم بود و با خود من ایده میکردم چنانچه روزی صاحب پسر شوم این اسم را برایش برگزیدن میکنم.
آن زمان معنی این اسم را نمیدانستم ولی وقتی فهمیدم باردارم و فرزندم پسر است، آغاز کردم به تحقیق در زمینه این اسم چون معنی نامها برایم خیلی اهمیت دارد. اسم کارن را پسندیدم و با خود من ایده میکردم چنانچه معنای خوبی هم داشته باشد، حتما همین اسم را روی فرزندم میگذارم. خوشبختانه با یافتن معنای خوشگل این اسم بیشتر از قبل به آن علاقهمند شدم. کارن به معنای رزمجوست و نام پسر کاوه آهنگر بوده که در شاهنامه هم این اسم در شعرها دیده میشود. همچنین کارن نام یک خاندان بانام دوره اشکانی بوده است.
بلد نبودم فرزندم را بغل کنم
وقتی کارن را برای اولینبار پرستارها در آغوشم گذاشتند، حسی داشتم که قابل وصف نیست؛ حسی توام با خوشحالی، شوک، پریشانی و هیجان. مرتب با خود من میگفتم: «خدایا این بچه برای منه؟» حتی بلد نبودم چگونه او را بغل کنم و پرستارها یادم ارائه کردند. (میخندد) در همان لحظه به همهچیز ایده میکردم به اینکه چه مقدار از مادر شدنم خوشحالم و چه مسوولیت سنگینی بر دوش دارم.
کودک درونم زنده است
روابط من و کارن خیلی محبت آمیز است. من پیوسته تلاش میکنم رفیق فرزندم باشم و وقتی در کنارش می باشم همسن و سال او باشم. کلا کسانی که مرا میشناسند میدانند که کودک داخل من حسابی زنده و بشاش است. (میخندد) من اصلا حس نمیکنم 37 ساله می باشم و بهنظر خود من در 14 سالگی ماندهام شاید هم کمتر. (میخندد)
وقتی با فرزندم می باشم کودک درونم حسابی جولان میدهد و همسن کارن میشوم؛ البته بالاخره والدین باید یکسری قوانینی داشته باشند تا حس احترام و حرفشنوی از طرف کودک نسبت به والدین در کنار روابط دوستانهشان موجود بوده باشد. ما هم تلاش میکنیم همینطور باشد بهخصوص که کارن الان دانشآموز است و دیگر مثل سابق نمیتواند همه زمانش را صرف بازی کند و باید مرتب باشد و به درسهایش هم برسد. نپسندم فرزندم حس وحشت نسبت به من یا پدرش داشته باشد. دلم میخواهد به حرفهای ما ارج بنهد که خوشبختانه تابهحال همینطور بوده است.
بازیگوشی در منزل
کارن در منزل بازیگوشتر است و در محیط بیرون و مدرسه آرامتر. خوشبختانه معلم و مسوولان مدرسه از او راضی می باشند و پیوسته جزو شاگردان نمونه است. من ایده میکنم بیشتر بچهها همینطورند و بازیگوشیهایشان برای پدر و مادرشان و در منزل است و بیرون آبروداری میکنند. (میخندد)
کارن هم مثل اکثر بچهها در منزل میدود، توپبازی و تفنگبازی میکند، از بالای کاناپه و تخت میپرد و خانهمان را مثل زمین فوتبال یا میدان نبرد میکند. (میخندد) خدا را شکر واحد طبقه پایین منزل ما خالی است که چنانچه اینطور نبود مطمئنا ما الان باید در کوچه حیات میکردیم. (میخندد)
بچهها باید خوش بگذرانند
رروزگار بچه ای خیلی اهمیت دارد و در همین روزگار اعتماد بهنفس کودک شکل میگیرد. تحصیل کردن خیلی اهمیت دارد اما آنچه از درس هم مهمتر است، تربیت یک کودک و سلامت جسم و روح اوست. بچهها باید شاد باشند و خوش بگذرانند. وقتی کسی از نظر روانی و جسمانی سلامت باشد قطعا میتواند در آینده و در جامعه هم حیات سلامت و خوشحالی داشته باشد. قرار نیست همه دکتر سمیعی شوند یا در ناسا فعالیت کنند.
مهم این است که فرزندانمان در محیطی سلامت رشد کنند و در آینده از شغل و زندگیشان کیف بکنند. چنین آدمی برای والدین و اطرافیانش هم شخصیتی مهربان، دوستداشتنی و دلسوز خواهد بود. من شخصا در وهله نخست به سلامت روح و جسم و تربیت صحیح فرزندم اهمیت میدهم و در مرحله بعد سراغ آرزوها و آرمانهایم برای او و آیندهاش میروم.
بزرگترین تفریح مشترکمان بازی کردن است
بزرگ ترین تفریح ما بازی کردن است. در منزل تفنگبازی و دزد و پلیسبازی میکنیم و پیوسته هم من دزد میشوم و کارن پلیس. (میخندد) گهگاهی به شهربازی میرویم. فوتبال هم جزو علایق کارن است که با پدرش بازی میکند. کلا من پایه همه برنامهریزیهای کارن می باشم و در پاسخ پیشنهادهایش پیوسته میگویم: «باشه من پایهام.» (میخندد)
کارن: با مامان و بابا تفنگبازی میکنم. دزد و پلیسبازی را هم خیلی می پسندم. بعضی وقتها هم توپبازی و فوتبالبازی میکنیم که خیلی کیف دارد.
لیست آثار هنری رویا میرعلمی
در ادامه بیوگرافی رویا میرعلمی بازیگر دلدادگان باید بگوییم در لیستی جداگانه میتوانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.
آثار سینمایی رویا میرعلمی
- سینما شهر قصه (۱۳۹۸)
- خواب زدهها (۱۳۹۲)
- آقا یوسف (۱۳۸۹)
- بیداری (۱۳۸۷)
- صبح روز هفتم (۱۳۸۷)
- برادر (۱۳۸۷)
فیلم های تلویزیونی رویا میرعلمی
عنوان | کارگردان | توضیحات |
---|---|---|
مستوران | مسعود آب پرور | ۱۴۰۰ شبکه یک |
شبهای مافیا | سعید ابوطالب | ۱۳۹۹ نمایش خانگی |
صفر بیست و یک | سیامک انصاری,جواد رضویان | ۱۳۹۹ شبکه سه |
سرزده | بهادر اسدی | ۱۳۹۹ |
فوق لیسانسهها | سروش صحت | ۱۳۹۸ شبکه سه |
ترور خاموش | احمد معظمی | ۱۳۹۸ شبکه یک |
شش قهرمان و نصفی | حسین قناعت | ۱۳۹۸ شبکه پنج |
دلدادگان | منوچهر هادی | ۱۳۹۷ شبکه سه |
لیسانسه ها | سروش صحت | ۱۳۹۵–۱۳۹۶ شبکه سه |
شمعدونی | سروش صحت | ۱۳۹۴ شبکه سه |
عصر پاییزی | اصغر نعیمی | ۱۳۹۲ |
زمانه | حسن فتحی | ۱۳۹۱ شبکه سه |
حیرانی | امید بنکدار,کیوان علیمحمدی | ۱۳۹۰ |
طراح صحنه و لباس و بازی
- رژیستورها نمیمیرند (۱۳۸۰)
- مضحکه شبیه قتل (۱۳۸۲)
نمایش (اجراها)
- وقتی کبوترها ناپدید شدند (۱۳۹۸)
- مادر (۱۳۹۸)
- تراس (۱۳۹۸)
- زندانی خیابان دوم (۱۳۹۶)
- روز عقیم (۱۳۹۶)
- اتاق (۱۳۹۶)
- سعدی تابستان سیودو (۱۳۹۵)
- همسایه ی آقا (۱۳۹۵)
- راپورتهای شبانه دکتر مصدق (۱۳۹۵)
- ناسور (۱۳۹۵)
- جان گز (۱۳۹۴)
- مضحکه شبیه قتل (۱۳۹۴)
- مادر مانده (۱۳۸۸)
- اهل قبور (۱۳۸۸)
- مهر هفتم (۱۳۸۸)
- بیداری خانهٔ نسوان (۱۳۸۷)
- آتن-مسکو (۱۳۸۷)
- خواب بیوقت حوریه (۱۳۸۷)
- بیداری خانه نسوان (۱۳۸۷)
- طناب (۱۳۸۵)
- همسایهٔ آقا (۱۳۸۵)
- تکیهی ملت (۱۳۸۴)
- دن کامیلو (۱۳۸۴)
- حرفی به جای حرفی دیگر (۱۳۸۲)
- قرمز و دیگران (۱۳۸۲)
- تیاتر اجباری (۱۳۸۳)
- پنهانخانه پنج در (۱۳۷۹)
- خیشخانه (۱۳۷۸)
- بازیخانه (۱۳۷۸)
- واقعه در مجلس سودابه خوانی (۱۳۷۸)
صداپیشگی رویا میرعلمی
- کتاب صوتی شهر غصه (۱۳۹۵)
جوایز و افتخارات رویا میرعلمی
در ادامه بیوگرافی رویا میرعلمی مروری میکنیم بر جوایز و افتخارات او:
- کاندید بهترین بازیگر زن در پنجمین جشنواره تلویزیونی جام جم «بخش مردمی» برای بازی در سریال لیسانسهها
- جایزه بهترین بازیگر زن کمدی از هجدهمین جشنواره حافظ
- کاندید بهترین بازیگر زن در کانون منتقدان تئاتر ایران سال ۹۶ برای بازی در نمایش مضحکه شبیه قتل
- کاندید بهترین بازیگر زن در سی و پنجمین جشنواره تئاتر فجر برای نمایش ناسور
- جایزه دومین بازیگری زن برای بازی در نمایش جان گز از پانزدهمین جشنواره تئاتر مقاومت
- جایزه اول بازیگری برای نمایش زمان لرزه ازبیست و نهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- جایزه اول بازیگری تله تئاتر بچههای من بچههای آفریقا از بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- جایزه سوم بازیگری برای نمایش رژیسورها نمیمیرند از نوزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر
- هفت بار کاندیدای بهترین بازیگر تئاتر در جشن بازیگر خانه تئاتر برای نمایشهای تکیه ملت، بیداری خانه نسوان، همسایه آقا، همه فرزندان خانم آغا، ورود آقایان ممنوع، شایعات
صفحه اینستاگرام رویا میرعلمی
رویا میرعلمی ، از سلبریتی های فعال در اینستاگرام بوده و ظرف چند سال اخیر 325 پست به اشتراک گذاشته که بررسی اینستاگرامش، در واقع مروری است بر بیوگرافی رویا میرعلمی و فعالیت هنری ایشان در عرصه سینما و تلویزیون. لذا برای آشنایی با سبک زندگی دیجیتالی رویا میرعلمی و پشت صحنه فیلم ها و سریال هایی که ایشان در آن نقش آفرینی کرده است و بیوگرافی رویا میرعلمی، به اینستاگرامش مراجعه کنید.آدرس اینستاگرام رویا میرعلمی @royamirelmi می باشد و 302 هزار دنبال کننده دارد.