افتتاح حساب در ترکیه
اخبار بازیگران

چهره مازیار لرستانی حسابی شکسته شد

شراره رخام بازیگر سابق سینما عکسی از خودش در کنار مازیار لرستانی بازیگر ایرلنی که تغییر جنسیت داده است منتشر کرد.چهره کاملا مردانه و شکسته شده مازیار لرستانی در این عکس مورد توجه کاربران قرار گرفت.

مازیار لرستانی و شراره رخام

مازیار لرستانی و شراره رخام

مازیار لرستانی و شراره رخام

بیوگرافی مازیار (شهره) لرستانی

در بیوگرافی مازیار لرستانی (با نام تولد شهره صالحی لرستانی؛ زادهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۴۵)  آمده است:وی متولد 31 خرداد 1345 در تهران ، بازیگر و کارگردان تئاتر است

شهره لرستانی بازیگری که از چند سال پیش با انتخاب نام «ودود» و تغییر سبک پوشش، زندگی متفاوتی را در اجتماع برگزیده بود در نهایت در 56 سالگی اعلام کرد تغییر جنسیت داده و دیگر یک خانم نیست

او از شهره نام خود را به «مازیار» تغییر داده و اعلام کرده است از این پس بصورت شرعی و قانونی بعنوان یک مرد شناخته می شود

وی فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۹ و همچنین فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته فیلمنامه‌نویسی سینما از مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی مجتمع فیلمسازی باغ فردوس در سال ۱۳۷۳ بوده‌است و با افتخار خود را یک لر معرفی می کند

ماجرای مهاجرت مازیار لرستانی پس از تغییر جنسیتش چیست ؟ 

دردی که از بچگی داشتم

من 56 سال به هر حال با اسم شهره لرستانی زندگی کردم و هنوزم این اسم تو شناسنامه ام هست تا برم قانونا منتقل کنم

طبق قانون صریح اسلام و شرعی که جاری و ساری هست در مملکتمون و فقه و مسائل قانونی، من عرفا و شرعا دیگر یک زن نیستم

امیدواریم بتوانم بازهم بتوانم زیر سایه بزرگان سینمای ایران خدمت کنم برای مدرم کشورمان و این دردی که از بچگی با خودمان داشتم به درمان برسانم و شادی و نشاطم را اینبار در قالب دیگری برای مردم منتقل کنم

البته شهره لرستانی (مازیار لرستانی) نگفته که چه زمانی نسبت به تغییر جنسیت خود اقدام کرده است. اما به نظر می‌رسد که او پیش‌تر برای عمل تغییر جنسیت اقدام کرده باشد و تنها اعلام عمومی آن را به تاخیر انداخته باشد.

در واقع او حدود سه سال قبل نام اش را از شهره لرستانی به ودود تغییر داده بود، اما آن زمان این موضوع عمومی نشد و شهره لرستانی هم به موضوع تغییر جنسیت اش اشاره‌ای نکرد.

عکس کودکی شهره لرستانی (6 سالگی)

اعلام تغییر جنسیت شهره لرستانی بصورت رسمی

شهره لرستانی روز چهارشنبه 22 تیر 1401 در نهایت با انتشار یک متن خاص و انتخاب نام «مازیار» تلویحا خبر تغییر جنسیت خود را تایید کرد؛ او نوشت:

من، آهنگهایی هستم که در تنهایی خود گوش میدهم، من تمام اشکهایی هستم که سراسر زندگی، در خفا ریخته ام … درد هایی که کشیده ام …

من، تمام تجربه های تلخ و شیرین، تمام اتفاقهای زندگی … آنان که فقط بر من رفته است، هستم …

من، تمام انتخاب هایم، درر تمام لحظات زیسته ام در این کره خاکم … این منم، منی که عاقبت تکه های زخم خورده وجودش، یکپارچه شد …

حالا … تکه های وجود من، تمام زندگی ام شوید … کنارم بمانید تا با هم پیر شویم، همراه باشید با پاهای خسته و دل شکسته ام و صدایی از اعماق کودکی، مرا بنام، خواند:  ما ، زیاریم و به یار برمی گردیم …

بیوگرافی داستین هافمن بازیگر مطرح و جاودانه هالیوود

مازیار … اسامی را، خدا می فرستد

پی نوشت :بعد از سردرگمی های بسیار و تلاطمی از پس تلاطم … انسان، در لحظه مرگ هم ،امکان دوباره زاده شدن دارد…

زهی توفیق که زنده ام و رسالت ام مرا زنده نگهداشته …

اعلام تغییر جنسیت شهره لرستانی بصورت رسمی

پس از این پست دوستان او با استوری هایی از شهامت او تقدیر کردند و آغاز راه جدید زندگی اش را به او تبریک گفتند

عکس 14 سالگی شهره لرستانی

تبریک بازیگران به مازیار لرستانی

امیرنوری از تغییر جنسیت شهره لرستانی دفاع کرده است، او نوشته: مازیار عزیز انسانی با قلب بزرگ

نعیمه نظام دوست نیز برای مازیار لرستانی نوشته است: مازیار عزیزم تو بهترینی مهم تویی با هر نام و نشانی خوشحالم که از او مهربانی و انسانیت را آموختم دوست هنرمند من

شقایق فراهانی نوشت: دوستت داریم، باورت داریم، با هر نام و نشانی. مازیار عزیز وجودت را عشق است

سارا خویینی‌ها نیز نوشته: در کشوری که هنوز خیلی از مردمانش جسارت حقیقی بودن را ندارند شما نماد قدرت و شهامتی استاد سرتون سلامت زنده باشید

پرستو صالحی نیز با تقدیر از تغییر جنسیت شهره لرستانی  نوشت: مازیار عزیزم به وجودت به شجاعتت افتخار می کنم

رابعه اسکویی نیز به دوست قدیمی خود تبریک گفته است و برای مازیار لرستانی نوشته است: مازیار عزیزم با هرنام که باشی همیشه در قلب منی

میرطاهر مظلومی نیز نوشته است: با بیخیالی جاده همراه شو روزهای رفته را به باد فراموشی بسپار و روزهای نیامده را به خدا همینکه در میان مردم زندگی کنیم به کسی زخم نزنیم دلی را نشکنیم و حقی را ناحق نکنیم یعنی انسانیم مازیار عزیز تو هنرمند بزرگی هستی هماوره بدرخش

هایده لرستانی دخترعمومی مازیار لرستانی در پیامی برای او نوشته است: دختر عمو یا پسر عمو، هر کدام که خودت دوست داری، مهم این است که حال دل خودت خوب باشد

قد شهره لرستانی

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است قد او 165 سانتی متر است.

علاقه شهره لرستانی از کودکی

هميشه گروه تئاتر مدرسه با من بود ، از نوشتن و به وجود آوردن لذت می بردم

آن اوايل كه بلد نبودم بنویسم حفظ می كردم ، نمایشنامه‌ نویسی که بلد نبودم اما قصه‌ هایی شبیه نمایشنامه می نوشتم و با گروه تئاترمان اجرا می کردم

در همان بازی های کودکانه هر کدام کاری را انتخاب کرده بودیم، انگار جنم بعضی کارها از همان زمان در خونمان بود و امواج نامرئی تقدیر ما را به سمت شان هدایت می کرد. من از پنج سالگی دوست داشتم نمایش اجرا کنم و در همان عوالم بچگی، بدون اینکه بدانم اسم این کار کارگردانی است، نمایش های کودکانه ام را خودم کارگردانی می کردم.

در خانه مان پرده ای اتاق نشیمن را از پذیرایی جدا می کرد. من همه را جلوی این پرده به صف می نشاندم و با صدای بلند اعلام می کردم:ساکت باشید. کارگردان شهره اجرا می کند.

عکس دیدنی شهره لرستانی در کودکی

ماجرای گم شدن شهره لرستانی در کودکی

در بیوگرافی شهره لرستانی او در یک گفتگو خاطره ای درباره گم شدن در دوران کودکی اش را تعریف کرد.

من گم شده بودم. برای گردش و تفریح به تهران آمده بودیم. دو سالم بود. کوچه برلن و کوچه مهران دقیق یادم نیست، آن طرف ها گم شدم. یک آدامس فروش پیدایم کرد و من را بغل کرد گذاشت روی دستگاهش و گفت کدام آدامس را می خواهی. احساس خوبی داشتم. آن آدامس خوردن مفت و مجانی خیلی بهم مزه داد. با خودم می گفتم خدا کند پدر و مادرم پیدایشان نشود تا من بیشتر از این آدامس ها بخورم. تصویر آن آدامس ها و همه مهربانی آن مرد که امیدوارم هر جا که هست خوشبخت باشد از ذهنم پاک نمی شود. اما مادرم خیلی ترسیده بود و حال بدی داشت. او هنوز که هنوز است گاهی با جیغ و گریه از خواب بیدار می شود و می گوید خواب دیدم تو گم شدی.

کودکی شهره لرستانی

شهره لرستانی زیر میز دادگستری

بعضی روزها با پدرم می‌رفتم دادگستری. پدرم به کارش می‌رسید و من زیر میز پدر پنهان می‌شدم. زیر همان میزهای بزرگ و بلند که قاضی‌ها پشتش می‌نشینند. میز پدر یک ترکی داشت که از آنجا می‌توانستم مخفیانه به افراد نگاه کنم.

مثلا به دعواهای زن و شوهری یا پرونده‌های مختلفی که برای حل ماجرا به پدرم مراجعه می‌شد. یادم هست یک بار مردی آمده بود و درست جلوی میز قضاوت پدرم دراز کشیده بود و می‌گفت آقای قاضی من را بکش.

این زن پدر مرا در آورده و فلان و بهمان. پدرم می‌گفت: آقا بلند شو این چه رفتاری است شما انجام می‌دهید و آن مرد از جایش بلند نمی‌شد و من مخفیانه می‌خندیدم. اصلا دوست نداشتم او از جایش بلند شود.

دوست داشتم این بازی ادامه پیدا کند و هی پدرم اصرار کند و او همان‌طور درازکش بگوید نه بیا منو بکش. موقعیت خنده‌داری بود. این اتفاق‌ها خیلی تجربه‌های جالبی بود که بعدها به نوشتن من خیلی کمک کرد. بعضی از این خاطرات حالا تبدیل به قصه شدند و امیدوارم به‌زودی آنها را منتشر کنم.

بیوگرافی خانواده شهره لرستانی

در بیوگرافی شهره لرستانی درباره ی خانواده اش آمده است: پدرش قاضی بازنشسته دادگستری و مادرش فرهنگی و معلم بازنشسته است

یک خواهر و یک برادر دارد ، نام کاملش شهره صالحی لرستانی است که می گوید وقتی مدرسه رفتم به تقلید از چارلی چاپلین نامم را کوتاه کردم

شاغل بودن مادر تاثیر زیادی روی زندگی شهره لرستانی گذاشت و باعث شد تا او همیشه نگاه متفاوتی به زن داشته باشد و شاغل بودن زن را همیشه مدنظرش قرار بدهد.

شاید دیدن مادری که هر روز شال و کلاه می کرد و سر کار می رفت، باعث شد تصویری که از زن در ذهن کودکانه من و خواهر بزرگم شکل گرفت، تصویر زنی شاغل باشد. اصلا فکر نمی کردیم چیزی به اسم زن خانه دار هم وجود داشته باشد.

شهره لرستانی در کنار پدر و مادرش

متاسفانه شهره لرستانی به تازگی پدر خود را از دست داده است.

ازدواج و وضعیت تاهل شهره لرستانی

بیشترین جستجوها در بیوگرافی شهره لرستانی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.

شهره لرستانی هنوز ازدواج نکرده و مجرد می باشد او میگوید در فضای مجازی خصوصا در برخی سایت ها خبر ازدواج من و حتی بچه های من آمده است که برای خودم هم جالب بود اما من هرگز ازدواج نکرده ام

عکس شناسنامه شهره لرستانی

علت مجرد ماندن شهره لرستانی

در این سالها چند مورد جدی برای ازدواج داشتم ولی به هر کدامیک از آنها فکر کردم و شرایط خودم را سنجیدم، دیدم تمایلی به این کار ندارم زیرا کار من طوری است که درصورتی که طرف مقابل با خودم همکار نباشد نمی تواند شرایط را بدرستی درک کند.

در کنار این درصورتی که هر دو طرف هم هنرمند باشند دیگر نمی توانند قواعد جاری و ساری را انجام دهند و آن زندگی ديگر ارزش ندارد. افت و خیزهای کاری امکان دارد منجر به چیزهایی شود که برای زندگی خوب نیست. به همین علت در این سالها هرچه فکر کردم، دیدم نه از بین همکارانم می توانم انتخابی داشته باشم و نه از بین اشخاص معمولی و به همین علت به شکل خودخواسته ترجیح دادم مجرد بمانم.

هرچند چند سال است که مستقل زندگی می کنم ولی با خانواده ام در یک ساختمان هستیم، چون نمی توانیم از حال هم غافل باشیم علتش این است که ما لریم و به ایلی بودن عادت داریم.

شکست عشقی شهره لرستانی

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است او در بیست و هفت سالگی آنقدر سرخوش و خوشحال بود که حواسش به دور و برش نبود و یک روز با سر به زمین خورد

خودش می گوید همه‌ چیز خیلی ساده شروع شد طوریکه وقتی امروز بهش نگاه می‌ کنم باورم نمی‌ شود اتفاقی به این سادگی که ساده‌ تر از آن هم قابل‌ حل بود و می‌ توانستم از آن بگذرم ، زندگی ام را دگرگون کرد

افسردگی شهره لرستانی

افسردگی بیماری بسیار موذی و خزنده‌ای است. جوری سراغ آدم می‌آید که فرد اصلا متوجه نمی‌شود به افسردگی مبتلا شده است. اولش با تغییرات ساده‌ای نمایان می‌شود. مثلا احساس می‌کنی حوصله انجام کاری را نداری. حوصله خرید لباس تازه نداری، حوصله مهمانی رفتن را نداری، به مرور دوست نداری در اجتماع حاضر شوی و کارت را ترک می‌کنی.

در این مرحله دوست داری پتو را بکشی روی سرت و فقط بخوابی. در دوره‌ای از زندگیم مشکل عاطفی داشتم. کسی را خیلی دوست داشتم. او ازدواج کرد و بعد از ازدواج او من دچار این حالت شدم و به مرور این ماجرا در من تقویت شد و ریشه دواند تا مرحله‌ای که ۸‌سال از بازیگری و کار در سینما دور افتادم.

دوری از سینما و کار باعث شد تا به فکر تاسیس خانه پیشکسوتان بیفتم. اصلا این کار را شروع کردم تا مشکلات خودم را فراموش کنم. آن روزها مدام به فکر حل مشکلات دیگران بودم. مراقب بودم ببینم چه کسی بیمار است یا چه کسی به رحمت خدا رفته و باید برای بزرگداشتش اقدام کرد. همه این کارها را می‌کردم که عشق از دست رفته‌ام را فراموش کنم و تمام مشکلات مربوط به آن شرایط را فراموش کنم.

برای شخصی مثل من چاقی زمانی پیش می‌آید که احساس بی‌پناهی عاطفی دارم. این برای همه یکسان نیست. بعضی‌ها با عصبانیت، استرس یا خشم میل به خوردن غذا و خوراکی پیدا می‌کنند و چاق می‌شوند. اما برای من این مسئله با بی‌پناهی عاطفی همراه است.

در این شرایط سعی می‌کنم گرمایی که نمی‌توانم از بیرون بگیرم را از درون خودم بگیرم. در این شرایط شروع می‌کنم به پرخوری کردن. سال‌ها طول کشید تا خودم را پیدا کنم و بفهمم که اصلا کجای زندگی‌ام. او ازدواج کرده بود و رفته بود اما من در وضعیت بدی گرفتار شده بودم و نمی‌توانستم از این وضعیت خارج شوم.

عشق دوباره شهره لرستانی

امروز از بحران عاطفی که داشتم ۲۰سال می‌گذرد. ۲۰سال پیش من این اتفاق را تجربه کردم و امروز چیز زیادی از آن در خاطرم نیست. چیزی از آن وجود ندارد جز یک سایه کمرنگ. آن فردی که روزگاری برایم خیلی مهم بود این روزها دیگر یک آشنای پرارزش نیست. اگرچه برایم محترم‌ است اما دیگر در زندگی من پررنگ نیست. البته الان که به‌راحتی از آن صحبت می‌کنم طی یک روند طولانی به این نتیجه رسیدم.

احساس می‌کنم وقتی مرحله به مرحله با چاقی خداحافظی کردم توانستم دوباره چشمانم را باز کنم و اطرافم را ببینم. باز دوباره بارقه عشق را دیدم و عشق به وجودم آمد. دوباره این شرایط فراهم شد که از کسی خوشم بیاید و دوباره لحظه‌های زیبای عاشق شدن را تجربه کنم. بعد از ۲۰سال دوباره توانستم عشق را تجربه کنم.

به ازدواج فکر می‌کنم

تا امروز کسی آنقدر برایم مهم نبوده که به ازدواج فکر کنم. اما این روزها حس و حالی را تجربه می‌کنم که متفاوت است. احساس وابستگی و علاقه زیادی دارم. به هرحال  فردی که امروز به او علاقه دارم به‌گونه دیگری برایم مهم است.

به ازدواج فکر می‌کنم و البته برای هر کسی در شرایط سن و سالی من وقت آن است که به‌دنبال نوعی ثبات و آرامش باشد. من هم همین طورم. ۲۰سال پیش من یک پارچه شور بودم ولی امروز هم شور دارم و هم شعور.

این دو در کنار هم که باشند آدم انتخاب‌های پخته‌تر و کامل‌تری را تجربه می‌کند. البته ممکن است در این شرایط هم به نتیجه‌ای که دوست دارد، نرسد اما مهم این است که تقدیر خداوند چه بوده و او چه چیزی را برای ما درنظر گرفته است.

علایق و حقایقی درباره شهره لرستانی

در ادامه بیوگرافی شهره لرستانی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.

عامل چاقی شهره لرستانی

در بیوگرافی شهره لرستانی وی درباره ی علت چاقی اش میگوید: من بیماری ای دارم که عامل اصلی چاقی‌ ام است شاید باورتان نشود من لب به شکلات و شیرینی و این چیزها نمی‌ زنم من مشكل هيپوتيروئيد دارم كه يك قسمت داخل هيپوفيزم بد عمل میكند

عامل چاقی شهره لرستانی

تاسیس خانه پیشکسوتان توسط شهره لرستانی

دوری از سینما و کار باعث شد تا به فکر تاسیس خانه پیشکسوتان بیفتم اصلا این کار را شروع کردم تا مشکلات خودم را فراموش کنم.

آن روزها مدام به فکر حل مشکلات دیگران بودم مراقب بودم ببینم چه کسی بیمار است یا چه کسی به رحمت خدا رفته و باید برای بزرگداشتش اقدام کرد.

همه این کارها را می‌کردم که عشق از دست رفته‌ ام را فراموش کنم و تمام مشکلات مربوط به آن شرایط را فراموش کنم

آشپزی تا کارگردانی شهره لرستانی

آشپز خوبیم ، تبحرم در پخت استانبولی و خورشت كرفس و خورشت بادمجان است ،

بر اساس علاقه شخصی ‎ام بین کارگردانی و بازیگری؛ کارگردانی را انتخاب می‌ کنم

شهره لرستانی در شرایط کرونایی

من در این ایام کرونایی در دنیای شخصی خودم زندگی کردم ، کتاب خواندم ، فیلم دیدم و به کارهای شخصی پرداخت و تئاتری داشت که بخاطر شرایط فوق متوقف شد

فعلا تئاتر هیچ گونه رونقی ندارد ، متاسفانه از این هرن هیچگونه حمایتی هم نمی شود.

علاقه شهره لرستانی به گربه هایش

در بیوگرافی شهره لرستانی جالب است بدانید او یکی از هنرمندانی است که گربه علاقه زیادی دارد و اگر سری به خانه او بزنید گربه های زیادی را مشاهده خواهید کرد.

شهره لرستانی و گربه هایش

بهترین هدیه شهره لرستانی

بهترین هدیه ی من یک دوچرخه بود. بچه بودم و آبله مرغان گرفته بودم. یک روز در همان حال مریضی پدر و مادر و خواهر و برادرم همه با هم آمدند من را بردند روی بالکن. چیزی را که می دیدم باورم نمی شد. یک دوچرخه نارنجی خیلی خوشگل بود. فوق العاده خوشحال شدم.

تفریحات شهره لرستانی

تماشای فیلم با دوستانم و سفر. من خیلی سفرهای داخلی و خارجی رفتم.

پارگی مویرگ زانوی شهره لرستانی

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است که گاهی وقت‌ها که احساس می‌کنم بیماری یا مسئله ناشناخته‌ای سراغم آمده و برایم قابل پیش‌بینی نیست سریع به پزشک مراجعه می‌کنم. یک بار یکی از دوستانم به خانه‌ام آمده بود. من مشغول نماز خواندن بودم. در حالت رکوع ناگهان احساس کردم مایعی گرم از زانوی من خارج شد.

به زانویم نگاه کردم دیدم خون است. خیلی سریع دستمال روی زانویم گذاشتم و با دوستم آژانس گرفتیم و به اورژانس رفتیم. در این مدت خیلی استرس کشیدیم. کمی منتظر شدیم تا مقدمات کار آماده شود. پرستار آمد و پارچه سبز انداختند و تجهیزات آماده کردند براساس حرف ما رگی در ناحیه زانو دچار پارگی شده.

خلاصه دستمال را که از روی زانویم برداشتم نه از خونریزی خبری بود نه از موضعی که دچار جراحت شده بود. هیچ خبری نبود و ما و پزشک فقط همدیگر را نگاه کردیم. موقعیت خنده‌داری بود. دوستم می‌گفت تو با این شلوغ‌بازی آبروی من را بردی. من با اینکه لرم و باید شجاع باشم ولی گاهی کارهایی می‌کنم که برعکس می‌شود.

خلاصه این اتفاق به اسم من ثبت شده و تا اتفاقی می‌افتد همه به شوخی می‌گن حتما باز رگت پاره شده. خارج از شوخی من آدم صبوری هستم و در مقابل درد مقاومم. اما نمی‌دانم ماجرای زانو و خونریزی‌اش برایم خیلی عجیب آمد و همین هم شد که آنقدر ترسیدم.

برنامه لاغری شهره لرستانی

مدتی بود تصمیم گرفته بودم جراحی و معده‌ام را کوچک کنم. با پزشکان مختلفی هم مشورت کردم. یکی از این متخصصان که خیلی هم معروف است به من گفت تو شرایط جراحی نداری و ممکن است سلامتت دچار بحران شود و آن وقت باید جواب یک سینما را پس بدهم. معتقد بود قلبم همراهی لازم را ندارد و اضافه‌وزن هم باعث شده که قلب پمپاژ و خونرسانی نرمالی را تجربه نکند. خلاصه همه این حرف‌ها مرا از انجام جراحی ناامید کرد.

ماجرای توبیخ پیمان طالبی مجری برنامه طبیب چه بود؟

یعنی نگران شدم که مبادا مشکل دیگری پیش بیاید. در این حال و هوا بودم که یکی از دوستانم از خارج کشور خانم قربان‌پور را به من معرفی کرد. واقعیتش این است که با بی‌اعتمادی نزد ایشان رفتم. دیدم یک خانم جوان و شایسته است اما واقعا مطمئن نبودم که او بتواند کاری برایم بکند و مرا از این وضعیت نجات دهد. برنامه‌ام را با او شروع کردم اما تا یک ماه کاملا بی‌اعتماد بودم.

مهم‌ترین مسئله‌ای که باعث شد با سبک کاری او احساس خوبی داشته باشم این بود که از باورهای غذایی خودم برای طراحی رژیم‌ام استفاده کرد. مثلا من عاشق پلو هستم. برنامه‌ای برایم در‌نظر گرفت که درون آن پلو وجود داشت. برعکس بقیه که کلا مرا از خوردن آن محروم می‌کردند. وقتی آدم از چیزی محروم می‌شود یا رژیمی را می‌بیند که با سبک زندگی‌اش سازگار نیست، احساس می‌کند وارد سیاره دیگری شده و مدام خدا خدا می‌کند که ای کاش زودتر این برنامه تمام شود و من به زندگی عادی خودم برگردم. خب، در این شرایط معلوم است چه نتیجه‌ای خواهد گرفت.

او اصلا نتیجه نمی‌گیرد. اما ویژگی مثبت خانم قربان‌پور این بود که علاوه بر آشنایی با امور رژیم درمانی سابقه تحصیل روانشناسی را هم دارد و دوره‌ای مددکاری هم کرده است، به‌همین دلیل او خیلی ریشه‌ای‌تر از آنچه فکرش را کنید با معضل چاقی روبه‌رو می‌شود. من به همراهی او در مدت یک سال ۴۰کیلوگرم لاغر شدم و تنها این کار را با یک برنامه و رژیم غذایی انجام ندادم.

من با کمک او سبک زندگی‌ام را به کلی عوض کردم. برای همین است که من برایش جایگاه خیلی ارزشمندی قائلم و همیشه سپاسگزارش هستم. خدا را شکر با مدیریت ایشان مشکلی پیدا نکردم. افراد چاق این تجربه را دارند که با شروع رژیم مشکلاتی سراغ‌شان می‌آید. خب ریزش مو که بسیار طبیعی است. من از اول کم‌پشتی مو را داشتم اما این ریزش را کنترل کرد م و طوری برنامه غذایی را دنبال کردم که بعد از ۴۰کیلو لاغری مشکلی هم برای پوستم به‌وجود نیامد.

لاغری شهره لرستانی

دانشگاه و شروع فعالیت هنری شهره لرستانی

در بیوگرافی شهره لرستانی میخوانیم: در سال 1364 وقتی 19 ساله بود از شهر همدان که مدتی بخاطر شغل پدر ساکن آنجا بودند به تهران بازگشتند سپس دیپلم گرفت و بلافاصله وارد دانشگاه هنر شد

میگوید:سال عجیب و غریبی بود. من چند کار را با هم انجام دادم، تصدیق و دیپلمم را در اوج بمباران های جنگ گرفتم و در دانشگاه قبول شدم. در حالی که مردم همه در حال فرار بودند و صدای آژیر خطر تبدیل به موسیقی متن زندگی تک تک مان شده بود. طنز عجیبی بود، من زیر نور چراغ داشبورد ماشین در جاده فشم فلسفه و منطق می خواندم، در صورتی که همه چیز در دنیای اطرافم غیر منطقی بود. در همین حال و هوا شدم دانشجوی رشته کارگردانی و بازیگری دانشکده هنرهای نمایشی. در همان ترم های اول که اکثر درس هایمان عمومی بود، من غرق تئاتر شدم و ۱۷ نمایش را به کارگردانی خودم روی صحنه بردم.کم کم شروع به بازی کردم و توجه ها بیشتر به بازی ام جلب شد و پیشنهاد پشت پیشنهاد از راه رسید. با محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، علی دهکردی و خیلی های دیگر هم دوره بودیم. شروع به بازی در تلویزیون و سینما کردم

در بیوگرافی شهره لرستانی لازم به ذکر است بازی در تئاتر را از سال ۱۳۶۴ با نمایش‌های دانشجویی از جمله «آدم‌برفی»،«زیبایی بی‌اعتنا»، «من به باغ عرفان»، «آژاکس»، «پیشنهاد ازدواج»، «تبعیدی‌ها»، و… تجربه کرد و تا ۱۳۶۹ ادامه داد. بازی در سینما را از سال ۱۳۷۰ با فیلم «نیاز» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد آغاز کرد.

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است: وی از سال ۱۳۶۶ تاکنون کارگردانی ۱۷ تئاتر حرفه‌ای در تئاترشهر از جمله «خسیس دهکده روگافورد»، «گالری»، «پرده‌برداری»، «عقاب»، «داش آکل»، «آنتیگون»، «متوری»، «بنگاه تئاترال»، «تلخ بازی قمر در عقرب»، «زندگی دوگانه»، «پیک‌نیک در میدان جنگ»، و… را بر عهده داشته‌است؛ نمایش «سلطان مار» نوشتهٔ بهرام بیضایی، یکی از موفق‌ترین اجراهای تئاتر در دههٔ هفتاد از جمله کارهای موفق اوست. همچنین کارگردانی نمایش تلویزیونی «در پوست شیر» نوشته شون اوکیسی، برای شبکه چهار را انجام داده‌است.

گریم های متفاوت شهره لرستانی

شهره لرستانی جلوی دوربین

در بیوگرافی شهره لرستانی میخوانیم: در سال 1365 وقتی 20 ساله بود با سریال اُغر بخیر اولین بار وارد قاب تلویزیون شد اما دومین تجربه اش با سینما در سال 1370 با فیلم نیاز بود.

شهره لرستانی در فیلم نیاز

شهرت شهره لرستانی

بازی در سریال آپارتمان در سال 1371 کنار چهره هایی چون در کنار چهره هایی چون پرویز پرستویی ، امین تارخ ، حمید جبلی و آتیلا پسیانی او را به شهرت رسید.

جنگ تمام شده ودوران اصلاحات هم رو به پایان بود و فضای جامعه داشت بازتر می شد. من هم دیگر ده سالی بود به عنوان بازیگر شناخته شده بودم. اما آپارتمان نقطه اوج کارم بود. بعد نوبت به «امام علی(ع)» و «لیلی با من است» و… رسید تا دیگر کاملا به عنوان بازیگری جدی ثبت شوم، در حالی که همیشه ذوق و شوق کارگردانی داشتم.

مروری بر چند سریال تلویزیونی شهره لرستانی

خانم بازیگر تجربه بازی در سریال های متعددی را در کارنامه هنری اش دارد که در ادامه بیوگرافی شهره لرستانی به برخی از این سریال ها اشاره میکنیم.

شهره لرستانی در سریال سه در چهار

سریال سه در چهار به کارگردانی مجید صالحی سال 87 از شبکه یک سیما پخش شد و یکی از سریال های پربیننده تلویزیون بود.

داستان این سریال درباره دو باجناق و خانواده هایشان است که با مشکلات پیش آمده در دوره ای تصمیم می گیرند که در کنار هم زندگی کنند و اقدام به تاسیس یک شرکت خدماتی میکنند اما این ماجرا با اتفاقات متعدد دیگری هم همراه میشود.

شهره لرستانی در این سریال ایفاگر نقش حنا همسر سیروس املشی با بازی مهران رجبی بود و یکی از بازی های ماندگارش را در این سریال به نمایش گذاشت و با هنرمندانی چون محمد کاسبی، نادیار دلدار گلچین، آناهیتا افشار، علی صادقی، اشکان اشتیاق، مریم سلطانی و… همبازی بود.

شهره لرستانی در سریال سه در چهار

شهره لرستانی در سریال امام علی(ع)

سریال امام علی(ع) به کارگردانی داوود میرباقری سال 75 از شبکه یک سیما پخش شد و به یکی از سریال های ماندگار تلویزیون تبدیل گردید.

این سریال با نقش آفرینی هنرمندان زیادی همراه بود و شهره لرستانی یکی از بازیگرانی بود که در این سریال مقابل دوربین رفت و نقش مریم دختر عثمان و همسر مروان را بازی کرد.

گریم شهره لرستانی در سریال امام علی (ع)

شهره لرستانی در سریال سه پنج دو

سریال سه پنج دو به کارگردانی و نویسندگی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی عزیز علیزاده و محمد علی جناغی ساخته شده است.
این سریال در ژانر کمدی و اجتماعی ساخته شده که محصول سال ۱۳۹۰ می باشد. این سریال برای اولین بار در سال ۹۱ از شبکه سه پنج سیما پخش شد

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است او در این سریال در نقش شهلا خانم هنرنمایی کرده است.

بازی شهره لرستانی در سه پنج دو

شهره لرستانی در سریال حکایت‌های کمال

حکایت‌های کمال یک سریال تلویریونی به کارگردانی قدرت‌الله صلح میرزایی و تهیه کنندگی محسن شایانفر است که در سال ۱۳۹۸ از شبکه دوم سیما پخش شد. این سریال در۳۳ قسمت بر اساس مجموعه داستان حکایت‌های کمال نوشته محمد میرکیانی ساخته شده‌است.

قهرمان داستان پسری نوجوان به نام کمال است. فضای این سریال در دهه ۴۰ در شهرک غزالی می‌گذرد و فضایی طنز و نوستالژی دارد.

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است او در این سریال در نقش مادر کمال هنرنمایی کرده است.

شهره لرستانی در سریال حکایت های کمال

شهره لرستانی در سریال با خانمان

با خانمان یک مجموعه تلویزیونی محصول سال ۱۳۹۹ به کارگردانی برزو نیک نژاد، به نویسندگی امیر برادران و به تهیه کنندگی زینب تقوایی می‌باشد. اولین قسمت از این مجموعه روز چهارشنبه ۱۰ دی ۱۳۹۹ از شبکه سه و آخرین قسمت آن روز شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ پخش شد.

این مجموعه، داستان یک استاد دانشگاه به نام مسعود (حسام محمودی) را روایت می‌کند که مدت‌ها است قصد ازدواج با دختر عموی خود، سمانه (مارال فرجاد) را دارد؛ اما اختلافات خانوادگی و مخالفت مادر سمانه (افسانه بایگان)، مانع این وصلت شده‌است. در این بین افشای رازی دربارهٔ گذشته خانوادگی مسعود، زندگی او را با تحولاتی رو به رو می‌کند

در بیوگرافی شهره لرستانی آمده است او در این سریال در نقش حوریه مادر واقعی مسعود هنرنمایی کرده است.

شهره لرستانی در سریال باخانمان

فعالیت های دیگر شهره لرستانی

در ادامه بیوگرافی شهره لرستانی مروری میکنیم بر فعالیت های دیگر او در عرصه ی هنری.با ما همراه باشید.

کارگردانی شهره لرستانی

مجموعه تلویزیونی «هتل» به کارگردانی مرضیه برومند و فیلم سینمایی «مأموریت آقای شادی» و چندین تله‌فیلم دیگر از جمله آثاری است که او به عنوان نویسنده در آنان حضور داشته‌است. چندین فیلم کوتاه و تله‌فیلم از جمله کارهایی است که وی نویسندگی و کارگردانی کرده‌است.

ایشان فعالیت کارگردانی در عرصه تصویری را از سال 1379 با سریال در پوست شیر شروع کرد که تاکنون 6 کار تلویزیونی و یک فیلم سینمایی ساخته است

تدریس شهره لرستانی

وی مدرس جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران، مدرسه عالی صدا و سیما، دانشگاه اسلامی الزهرا، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی واحد هنر و معماری، مدرسه عالی شهید شرافت، کانون تئاتر بانوان و نیز مؤسس و سرپرست گروه تئاتر آگر، رئیس فرهنگسرای سالمند، طراح و رئیس خانه پیشکسوتان هنر بوده‌است.

گفتگوی خواندنی با شهره لرستانی

بازیگران ژانر کمدی سینمای ایران تعداد محدودی هستند و این آمار در بین بازیگران زن این ژانر آنقدر کم است که استفاده از واژه انگشت شمار اصلا بیراه نیست. شهره لرستانی گرچه توانایی ثابت شده ای در بازی فیلم های اجتماعی دارد اما عموم مخاطب سینما و تلویزیون آن را با نقش های کمدی اش می شناسند و به خاطر می آورند.

دلمان نیامد در ادامه بیوگرافی شهره لرستانی مصاحبه ای که با ایشان انجام شده است را برایتان درج نکنیم ، با بازیگرآنلاین همراه باشید

چطور شد که ژانر کمدی را برای ادامه فعالیت انتخاب کردید؟ علاقه و طنازی که در وجود خودتان بود یا اقبال و توجهی که به ژانر کمدی وجو دارد سبب این اتفاق شده است؟

من بازیگر فیلم های کمدی نبودم حتی در تئاتر نیز حضورم بیشتر در کارهای جدی و درام بود اما از یک جایی به بعد یعنی پس از چند سالی که کار نکردم به علت اضافه وزنی که پیدا کرده بودم کارگردان ها فکر کردند بهتر است با من در عرصه کمدی همکاری کنند.

شما خودتان را تا چه حد یک کمدین زن می دانید؟

من یک کمدین در بین بازیگران زن هستم چون به هر حال در این فضا فعالیت می کنم. اما بگذارید این را بگویم که من هنوز در عرصه کمدی آن بازی جانانه ای را که می خواهم انجام ندادم و هنوز آن نقشی را که می خواهم به من پیشنهاد نشده است.

فکر نمی کنید خطر کلیشه شدن برای شهره لرستانی نیز وجود دارد؟

به هر حال وقتی تو از این راه ارتزاق می کنی پیش می آید گاهی نقش هایی شبیه به هم بازی کنی اما با این همه تمام تلاشم را کردم که اگر جایی خطر شباهت و کلیشه وجود دارد چیزی ولو یک ضرب المثل و تکه کلام به نقش اضافه کنم تا تفاوتی ایجاد شود.

به فیلمسازی اشاره کردید، شما در دهه ۸۰ چند تله فیلم و اگر اشتباه نکنم یک سریال ساختید، با وجود موفقیت آن آثار اما دیگر شما را در قامت کارگردان ندیدیم. این کناره گیری از کارگردانی به چه خاطر است؟

بخاطر اینکه به یکباره هیچ کدام از طرح های من در تلویزیون تصویب نشد و هر چه طرح دادم رد شد به همین شکل نزدیک به ۵ سال است به وزارت ارشاد طرح های متعدد با تهیه کنندگان متفاوت ارائه دادم اما هیچ اتفاقی نیفتاد. طرح «موندنی» را به اتفاق یکی از دوستانم در رابطه با زنان غسال نگاشتیم و ارائه کردیم گفتند غمگین است. سال بعد طرح «خونه خالی» را نوشتم گفتند جسورانه است.

سال بعد طرح «فال» را ارائه دادم بدون بیان هیچ دلیل موجهی فقط گفتند نه و به هزار یک فن و حیله آن را رد کردند. البته مستنداتی را در رابطه با این موضوع دارم که می توانم رو کنم اما این کار را نمی کنم چون نمی خواهم ماجرا بیخ پیدا کند.

امسال با فیلمنامه «ودود» آمدم و آن رابه ارشاد ارائه دادم که تا به این لحظه خبری از آن نیست. عمرم را کنار بگذارید اما ببینید با احساس من در این سال ها چقدر بازی شده است.

هر سال برای نگارش طرح، آماده کردن خودم، پیدا کردن سرمایه گذار و جمع کردن تیم زمان و انرژی میگذارم اما وقتی این طرح ها اینچنین رد می شود کمر من می شکند.

این همه فیلم ساخته می شود دسته ای از فیلم ها متاسفانه بی ارزش هستند، پر از فحش و تحقیر، فیلم هایی پر از فضای کافه ای و یا فیلم فارسی هایی سخیف با ظاهری مدرن، البته از سوی دیگر فیلم های پر معنا و جسورانه نیز ساخته می شود.

در این میان فیلم های زیادی هم متعلق به بدنه سینما هستند و اجازه ساخت می گیرند، حتی شاگرد های خود من فیلم می سازند. خیلی برایم جالب است همه چیز ساخته می شود، همه می توانند فیلم بسازند اما به من که می رسد این اجازه صادر نمی شود.

واقعا برایم سوال است چرا من به عنوان کارگردان به تلویزیون و ارشاد هر چه طرح می دهم رد می شود و نمی توانم کار کنم اما به عنوان بازیگر نقش های کوتاه کمدی اجازه فعالیت دارم.

آیا این بود آن شهره لرستانی که من برای خودم متصور بودم؟ همین اتفاقات است که باعث می شود من به کما بروم و مدتی کار نکنم. تلویزیون و ارشاد نمی گذارند من پشت یک پروژه و صاحب فکر آن باشم اما فقط اجازه می دهد گوشه ای از یک پروژه باشم و مردم را بخندانم.

این اتفاق خیلی دردناک است. گذشته از این اتفاقات، در این مسیر به پست چند شبه سرمایه گذار خوردم که بدشان نمی آمد با هنرمندان عکس بگیرند. فریب آن ها را خوردم و مدت ها وقتم تلف شد.

برای اولین بار مجذوب کدام وجه از بازیگری شدید؟ این که مقابل دوربین بازی می‌کنید یا این که جای فرد دیگری قرار می‌گیرید؟

شاید هر دو. اما بیشتر این وجه برایم جذاب‌تر است که از قالب خودم دور می‌شوم و به شخصیت دیگری تبدیل می‌شوم ضمن این که می‌توانم بخشی از وجوه خودم را که نمی‌شناسم، پیدا کنم و آن را مقابل دوربین بیاورم. البته ممکن است یک بازیگر در طول زندگی هنری‌اش نتواند همه نقش‌هایی که در درون‌اش نهفته را در قالب نقش‌های مختلف به نمایش بگذارد.

شما تا به امروز همه نقش‌هایی را که توانایی بازی کردن آنها را دارید تجربه کرده‌اید؟

خیر، هنوز نقش‌های زیادی در درونم وجود دارد که آنها را اجرا نکرده‌ام. به این معنا که هنوز نقش‌های زیادی هست که می‌توانم آن‌ها را بازی کنم و امیدوارم کارگردانان با اعتماد بیشتری مرا برای بازی در کارهایشان انتخاب کنند. چون به نظر من کارگردانان هم باید شجاعت بیشتری در واگذاری نقش به بازیگران داشته باشند.

شما در زمینه کارگردانی تحصیل کرده‌اید اما اکثر مردم شما را به واسطه بازی‌هایتان می‌شناسند آیا این موضوع خواسته خود شما بود که بازیگری را به عنوان حرفه اصلی انتخاب کنید؟

درست است که من کارگردانی خوانده‌ام اما کارم را با بازی در فیلم نیاز ساخته علیرضا داوودنژاد آغاز کردم. البته تا به حال ۱۷ تئاتر روی صحنه برده‌ام که همه آنها خدا را شکر موفق بوده‌اند برای همین مخاطب خاص با کارهایم در تئاتر آشنا است. اما عموم مردم مرا با نقش‌های تلویزیونی‌ام می‌شناسند.

سریال درمانگر؛ روانپزشکی که کارآگاه می‌شود!

در حال حاضر خودتان بیشتر دوست دارید کارگردانی کنید یا بازیگری؟

برای من بازیگری راحت‌تر است چون در این شرایط در جمعی قرار می‌گیری که همه چیز از قبل چیده شده و آماده است. البته خیلی دوست دارم در سینما هم کارگردانی کنم اما واقعا دشوار است.

شما در اغلب کار‌هایی که کارگردانی کرده‌اید از لهجه استفاده کرده‌اید. گرایش شما به استفاده از لهجه دلیل خاصی دارد؟

به نظر من لهجه‌های مختلف ایران آن قدر وسیع و زیباست که ما بازیگران و کارگردانان باید با استفاده از آنها در آثار مختلف لهجه‌ها را به مردم بشناسانیم. ضمن این که من همیشه سعی کرده‌ام با احترام به سراغ لهجه‌های مختلف بروم هیچ وقت آنها را به سخره نگرفته‌ام و برای همه لهجه‌ها حرمت قائل هستم.

​ از یک جایی به بعد اغلب کار‌های شما چه در سینما و چه در تلویزیون طنز شدند آیا دنبال کردن این ژانر علاقه خودتان است یا چون بازی در نقش‌های طنز به شما پیشنهاد می‌شود، آنها را می‌پذیرید؟

من خودم ژانر طنز را دوست دارم. از طرفی به نظر من مردم ما مردم غمگینی هستند و اگر ما بتوانیم آنها را بخندانیم کار بزرگی کرده‌ایم بنابر این خودم هم دوست دارم که در این زمینه فعالیت کنم

شما در حال مطالعه بیوگرافی شهره لرستانی در بازیگرآنلاین هستید.برای اطلاعات بیشتر تا پایان این مطلب با ما همراه باشید.

اما بازیگران خانم مانند بازیگران مرد در طنز دستشان باز نیست؟

بله درست است.چون معمولا نویسندگان آثار طنز آقایان هستند و با نگاه مردانه این آثار را می‌نویسند. در حالی که بازیگران زن کمدی را هم می‌توان در موقعیت‌های مختلف قرار داد به شرط آن که نویسنده خلاق و کارگردان شجاع باشند. ما نیاز داریم که فضا‌های تازه‌تری را تجربه کنیم.

با توجه به این که خودتان هم دست به قلم هستید چقدر با نویسنده و کارگردان در ارتباط با نقشتان صحبت می‌کنید؟

معمولا در مورد نقش‌ام با کارگردان صحبت می‌کنم چون می‌خواهم به یک نقطه مشترک برسیم.

چقدر از بداهه استفاده می‌کنید؟

اگر کارگردان این اجازه را به من بدهد، حتما این کار را می‌کنم ولی چون معمولا تابع کار‌گردان هستم و در کار او دخالتی نمی‌کنم حتما از قبل نظرشان را می‌پرسم.

به بازیگرانی که در کارهای شما بازی می‌کنند هم اجازه می‌دهید نظرشان را به شما بگویند و دست آنها را زمان اجرای نقش باز می‌گذارید؟

بازیگران من واقعا سر صحنه امپراتوری می‌کنند (می‌خندد) اجازه می‌دهم تا براحتی نظراتشان را با من در میان بگذارند

نقش خاصی که تا به حال بازی کرده‌اید؟

نقش بهنوش در سریال آوای فاخته، واقعا این نقشم را دوست دارم.

شما در نقش‌های تاریخی هم خوش درخشیده‌اید مانند مختارنامه یا امام علی(ع) چرا دیگر در سریال‌های تاریخی بازی نمی‌کنید؟

چون پیشنهادی نداشتم. اتفاقا من خودم خیلی این نوع کار‌ها را دوست دارم چون خاص هستند و البته سخت اما باید پیشنهاد شود تا من بتوانم در این گونه کارها هم بازی کنم.

لذت‌بخش‌ترین لحظه کاری شما؟

لحظه‌ای که می‌گویند حرکت.

چرا؟

چون یک زندگی جدید و یک تجربه نو آغاز می‌شود.

آیا هنوز هم هنگام بازی مقابل دوربین دلشوره دارید؟

بله. البته این دلشوره با اضطراب و استرس فرق دارد.

برای نوشتن فیلمنامه‌هایتان از چه چیز‌هایی بیشتر الهام می‌گیرید؟

قصه زندگی خودم چون من از یک ایل بزرگ و پر از قصه آمده‌ام.

برای کودکان یک زمانی کار‌هایی انجام می‌دادید الان هم در این زمینه فعالیت دارید؟

بله یک سریال ۲۶ قسمتی ساخته‌ام به نام پَرگل که قرار است از شبکه دو پخش شود

شما یک زمانی در زمینه حمایت از هنرمندان پیشکسوت فعالیت می‌کردید، آیا هنوز هم این کار را می‌کنید؟

همسنگر شدن رضا توکلی با شهید بابایی تا فعالیت های انقلابی او
خیر، شش سال است که دیگر در این زمینه فعالیتی ندارم اما هر زمان که مسئولان از من بخواهند می‌توانم تجربیاتم را در اختیارشان بگذارم

 

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا